جدیدترین عکس پروفایل مذهبی برای ماه رمضان
ما در سایت نماگرد حرف تازه با این موضوع و انتشار جدیدترین عکس پروفایل مذهبی برای ماه رمضان با متن های مذهبی و دعاگونه سعی کردیم تا در این ایام با کاربران عزیز همراه باشیم . با فرا رسیدن ماه رمضان و یا ایام عبادت و مراسم های مذهبی اکثر کاربران دوست دارند تا در عکس پروفایل و نمایه شخصی خود این مناسبت ها را نشان دهند و همراه با این ایام باشد.
ماه رمضان نیز مخصوصا شب های قدر از این ایام مبارک و خاص است .

و در هنگام هجوم وسوسهها، به حق پناه برده باشى،
آن موقع با تمام زخمها و خاک نشینیها و ذلتها، عزیز هستى و حتّى بدون
او همراه ما است و در دل ما است و با تمامى دادنها و گرفتنهایش زیباست
خدایا !
من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است
ولی آسوده ام ،
چون تو را می بینم
و تو همه چیز را . . .
جدیدترین عکس مذهبی دخترانه برای ماه رمضان خاص
پروردگارا تو تکراری ترین ” حضور ” روزگار منی
و من عجیب ؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام . . .
خدایا …
دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت!
نزدیـــک؛
بی خطــــر،
بخشــــنده…
بی منّـــــــــــــــــت …

جدیدترین عکس مذهبی دخترانه برای ماه رمضان شیک
خدایا من پشیمونم، آشتی؟!
خدایا شاید من بد باشم ولی:
وقتی موسی اومد مناجات کرد گفت بارون نمیاد ندا رسید موسی یه نفر
بین شما خیلی سیاه و آلوده است بگو پاشه بره من رحمتم و نازل کنم…
موسی اومد گفت خدای من میگه به خاطر یه نفر رحمت من نازل نمیشه،
پاشه بره…
تا این حرف و گفت گنه کاره سرش و آورد پایین، دلش لرزید، گفت خدا…یه
عمر آبرو داری کردی حالا می خوای من و رسوا کنی؟! گفت خدایا همین
یه دفعه ارو هم آبرو داری کن!
تا این حرف و زد بارون شروع کرد به باریدن… مردم تعجب کردن! گفتن
موسی کسی بلند نشد بره!
ندا رسید موسی ما با بنده امون آشتی کردیم! یه لحظه! سوال کرد
موسی: خدایا میشه به من بگی این بنده کی بود؟! ندا رسید موسی
وقتی گنه کار بود آبروش و نبردم، حالا که با ما رفیق شده آبروش و ببرم؟
پس تو اینقدر مهربونی که با یه لحظه پشیمونی یه بنده گنه کارت
باهاش رفیق میشی! من الان پشیمون از همه گذشته ام… آشتی؟!

جدیدترین عکس مذهبی دخترانه برای ماه رمضان زیبا
خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم
در هیاهوی بازار … در خستگی هنگام نماز ! در وسوسه های نفس ام… نمیدانم…. اما ، گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است…! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند…!
به کودکی ام بنگر… هرچند خودم تو را گم میکنم اما ….تو پیدایم کن…..