معنی اسم برین
اسم برین از نام های زیبا و اصیل پسرانه کردی است که به معنی پیشین، عریض و پهناور است.
(تلفظ: barin) واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، بلند مرتبه و بزرگ، پیشین، عریض، پهناور
معنی اسم برین در لغتنامه دهخدا
- برین دائره: فلک.
کره خاک. - برین سفره: فلک و دنیا.
- برین فرهنگ: بالاترین دانش، و آن علم الهیات و حکمت است که علم به صانع تعالی و عقول و نفوس باشد.
نام کتابی بوده از تصانیف پادشاه کامل خردمند، تهمورث ملقب به دیوبند، و معنی ترکیبی آن یعنی عقل اول ،چه فرهنگ به معنی عقل است و بر بالاترین همه عقول و آن نیز اول همه است. - برین مرکز؛ کنایه از زمین است.
- برین. [ ب َ ] منسوب به بر. بالایین، یعنی بلندترین و بالاترین، چه فلک الافلاک را باین اعتبار سپهر برین گفته اند، برتر و بلند، بالایین، بلندترین، بالاترین. برترین. عالی ترین. اعلی، علْوی، زبرین، زوَرین، فوقانی، روئین، مقابل فُرودین.
- – برین پادشاه؛ پادشاه بزرگ و بالاترین پادشاه.
دائم و ابدی.(اِ) مطبوع و نیکوئی هر چیزی ، و اعلائی هر چیزی. قسمت عمده.رخنه و شکاف. نام آتشکده ای. - برین. [ ب َرْ رَ ] ایالاتی که به بحر ابیض و اسود متصل اند.
- برین. [ ب ِ ] هر سوراخ را گویند عموما، و سوراخ تنور را خصوصا. سوراخ زیر تنور و کوره و دمگاه و غیره. برینه.درِ تنور.
- برین. [ ب ُ ] پارچه کوچک و هلال داری باشد که از خربزه و هندوانه بریده باشند. تراشه. قاش. قاچ.
- برین. [ ب ُ ] بریدن پارچه و جامه و امثال آن. برینش. قطع.
- برین. [ ب َ ] دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات و لبنیات و ابریشم است.
معنی برین به فارسی
- بالایین، بالاتر، برتر، مانندبهشت برین خلدبرین، تکه بریده شده ازخربزه یاهندوانه یامیوه دیگر
۱- قطع. کوچک و هلال داری که از خربزه و امثال آن بریده باشند قاش قاچ. ۲-بریدن پارچه و جامه و امثال آن برینش قطع .
دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینو دشت شهرستان گرگان . - [ گویش مازنی ] /barin/ امر بریدن – برین ،کنده ی درخت ، از روستاهای کوهسار فندرسک استرآباد ،گالی گالی
- برین صوت شناسی: [فیزیک] تولید و بهره برداری از امواج صوتی با بسامدهای بیشتر از 500 مگاهرتز
- برین صوت: [حمل ونقل هوایی] دارای سرعتی بیش از پنج برابر سرعت صوت؛ مافوق صوت
- برین هاکردن: [ گویش مازنی ] /berin haakerden/ قطعه قطعه کردن
- بهشت برین: فردوس برین بهشت، جنت
- جلین برین: گردنه ایست در راه شاهرود استراباد که هشت هزار پا ارتفاع دارد.
- دوره کلاسیک برین: [باستان شناسی] مرحله اوج فرهنگ و تاریخ و هنر یونان باستان در تقسیمات دوره کلاسیک.
اشکوب برین: [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] بخشی از درختان در جنگلی با بیش از یک اُشکوب که بالاترین لایه تاج پوشش را تشکیل می دهد. - صفت برین: [زبان شناسی] صورت صفت برترین بدون ذکر موصوف برای بیان بالاترین درجه یک ویژگی.
- جرین برین: از دهات شاه کوه و ساور
- چرخ برین: کنایه از فلک نهم، فلک اطلس
- آب برین: کنار جوی که زیرش مجوف باشد و هر دم آب در آنجا رخنه کند و بیرون رود.
- خلد برین: بهشت بالایین
معنی برین در فرهنگ معین
- (بَ)اعلی، بالایی.
- (بُ)قاش یا قاچ، برشی از خربزه یا هنداونه.
معنی برین در فرهنگ فارسی عمیدبرین
- قرارگرفته در جای بالاتر و برتر، بالایی: بهشت برین، خلد برین، چرخ برین.
تکه بریده شده از خربزه، هندوانه، یا میوه دیگر.
ریشه اسم برین
نوع: پسرانه
ریشه اسم: کردی
معنی: پیشین، عریض، پهناور
فراوانی اسم برین
اطلاعاتی در مورد این اسم در دسترس نیست.
اسم های مشابه برین
آرین، درین، قرین، بران، برزین، برنا، روبین، رابین، رزین، آریان، بشیر، بصیر
[ type=”green”]اگر نام مشابه دیگری میشناسید و یا معنی دیگری برای نام برین میدانید در بخش نظرات با دیگر علاقه مندان به این اسم به اشتراک بگذارید.