
معنی اسم برو
اسم برمال از نام های زیبا و اصیل پسرانه کردی است که به معنی بلوط است.
معنی اسم برو در لغتنامه دهخدا
- برو. [ ب َرْوْ ] ،بره و حلقه کردن در بینی شتر. آفریدن.
- تراشیدن تیر و چوب و قلم و مانند آن.
- از بیماری به شدن.
- برو. [ ب َ /ب ُ ] ابرو، که به عربی حاجب است، مخفف ابرو
- برو. [ ب َ ] از: بر + -و، مخفف او /مخفف بر او
معنی برو به فارسی
- ابرو، موهای پشت لب مرد
- [go] [رایانه و فناوری اطلاعات] یکی از گزینه های نوار ابزار (tool bar) که دستور رفتن به نشانی تعیین شده را می دهد
- گویش مازنی : /beroo/ بیا
- برو برگرد
چون و چرا برو برگرد نداشتن .
برو بوم
( اسم ) زمین سرزمین بوم و بر. - [ گویش مازنی ] /bero biyaa/ داخل و خارج شدن – رفت و آمد
- برو فرود: فراز و نشیب بلند و پست .
- بازیی است که اطفال کنند و دستی پشت دست نیز گویند .بورو برو
- [ گویش مازنی ] /booro beroo/ رفت و آمد کردن – کیا و بیا – رفت و آمد توام با بلندی اقبال و نفوذ اجتماعی
پیوسته برو - ( صفت ) پیوسته ابرو
- درو برو
[ گویش مازنی ] /daroo baroo/ برای امر خیری به جنب و جوش آمدن - رو برو
[ گویش مازنی ] /rooberoo/ مقابل – در برابر – مقابله - میانه برو
[ گویش مازنی ] /miyaane boro/ - دژ برو
( صفت ) ۱ – بد خو زشت خوی گره بر ابرو زننده . ۲ – خشم آلود غضبناک قهر آلود .
روی ترش کننده و عبوس کننده - هابر برو
[ گویش مازنی ] /haabor boro/ هرج و مرج – نوعی بازی
معنی برو در فرهنگ معین
- (بُ) ( اِ.) ابرو.
- برو بیا داشتن
- (بُ رُ. تَ) کنایه از: فر و شکوه داشتن، اوضاع و احوال مناسب داشتن.
- تو دل برو: دوست داشتنی ،جذاب.
معنی اسم برو در فرهنگ فارسی عمید
- برو
- ابرو: همه یکسره دل پر از کین کنید / سواران بروها پر از چین کنید(فردوسی)
معنی اسم برو به عربی
- مهرب
ریشه اسم برو
نوع: پسرانه
ریشه اسم: کردی
معنی: بلوط
فراوانی اسم برو
اطلاعاتی در این مورد این اسم در دسترس نیست.
اسم های مشابه برو
برناو، برهم،برزو، برزان، بروا، بروار، بروان،بروسک، بریان، بریز
[ type=”green”]اگر نام مشابه دیگری میشناسید و یا معنی دیگری برای نام برو میدانید در بخش نظرات با دیگر علاقه مندان به این اسم به اشتراک بگذارید.