زندگینامه صدر الدین محمد قوام (صدر المتالهین )

صدر الدین محمدبن ابراهیم قوام شیرازی معروف به صدر المتالهین در شیراز به دنیا آمد .از دانشمندان قرن یازدهم هجری قمری بود .در مکتب استادانی چون شیخ بهایی و میر داماد پرورش یافت
کودکی و نوجوانی ملا صدرا
ملاصدرا در روز نهم جمادیالاول سال979 قمری (هفدهم مهر 950، 1571 میلادی)، در شیراز و در محله قوام زاده شد و نام او را محمد نامیدند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس – محمد میرزا که بعدها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود – و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود. به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری میپرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین میرفت.
ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانه ملااحمد در محله قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.
دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه تهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانواده خود را از شیراز به امیرنشینهای جنوب خلیج فارس کوچاند
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس یکم دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانوادهاش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجره بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.
سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجرههای بازرگانی پدرش پرداخت.
ملاصدرا در قزوین
ملاصدرا در قزوین با دو دانشمند و نابغه بزرگ، یعنی شیخ بهاءالدین عاملی و میرداماد ـ که نه فقط در زمان خود، که حتی طی چهار قرنی که از آنها گذشته، بینظیر و سرآمد بوده اند ـ آشنا شد و به دروس آنان رفت. در ظرف مدتی کوتاه او نیز با نبوغ خود سرآمد شاگردان آنها گردید.
شیخ بهاء نه فقط در علوم اسلامی (بویژه در فقه و حدیث و تفسیر و کلام و عرفان) متخصص بود بلکه در نجوم و ریاضیات نظری و مهندسی و معماری و پزشکی و برخی از علوم مرموز پنهانی فوق عادت هم استاد بود، ولی بنظر می رسد که بنابر عقاید صوفی منشانه خود فلسفه و کلام را درس نمی داده است.
میرداماد نابغه بزرگ دیگر، از همه دانشهای روزگار خود باخبر بود ولی حوزه درس او به فقه و حدیث و بیشتر به فلسفه اختصاص داشت. وی در دو شاخه مشائی و اشراقی فلسفه اسلامی ممتاز و سرآمد بود و خود را همپایه ابن سینا و فارابی و استاد تمام فلاسفه پیرو آندو می دانست. ملاصدرا بیشترین بهره خود را در فلسفه و عرفان از میرداماد گرفت و همواره او را مرشد و استاد حقیقی خود معرفی می کرد.
مهاجرت به اصفهان ملاصدرا
با انتقال پایتخت صفویه از قزوین به شهر اصفهان (سال 1006 قـ ./ 1598 م) شیخ بهاءالدین و میرداماد نیز بهمراه شاگردان خود به این شهر آمدند و بساط تدریس خود را در آنجا گستردند. ملاصدرا که در آن زمان 26 تا 27 سال داشت، از تحصیل بینیاز شده بود و خود در فکر یافتن مبانی جدیدی در فلسفه بود و مکتب معروف خود را پایه گذاری می کرد.

دوران تبعید ملا صدرا
ملاصدرا پس از کسب درجه اجتهاد، به تدریس در مدرسه خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد. او راه مورچه خورت را در پیش گرفت و از آنجا راهی کهک قم گشت. برخی از اتهامهایی که به وی میزدند در کتاب گفتگوی خرد آمده است.
ملاصدرا در دوران تبعید به حوزههایی رفت اما به او اجازه نمیدادند. جلوی او گرفته میشد و او را مرتد اعلام میکردند. ملاصدرا به مدت 5یا 7 سال در کهک قم و در تبعید زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر درباره افکار و باورهای حکیمان و دانشمندان ایرانی مانند شهابالدین سهروردی، ابن سینا و ابویعقوب الکندی و برخی از دانشمندان اندلسی همچون ابن عربی و ابن رشد بودند. به روایتی دیگر، او در این مدت به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری نمود.
بازگشت به شیرازملاصدرا
الله وردی خان حاکم ایالت فارس امپراتوری صفوی در زمان شاه عباس هنگام ساخت مدرسه خان در شیراز، ملاصدرا را که توسط علمای اصفهان تکفیر و در کهک قم تبعید شده بود به شیراز دعوت کرد. او نامهای بدین مضمون به ملاصدرا نوشت:
«من نمیتوانم به کهک بیایم تا بتوانم از محضر درس شما استفاده کنم و به همین جهت در شیراز بنای مدرسهای را برای شما شروع کردهام و همین که تمام شد اطلاع میدهم که بیایید و در این مدرسه تدریس کنید».
اللهوردی خان در وقفنامه مدرسه تصریح کرد که اختیار تدریس را به ملاصدرا واگذار میکنم تا اینکه هر درسی را که میخواهد در برنامه دروس مدرسه قرار دهد.
حکومت صفوی و در راس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس صفوی به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردی خان گرجی حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسه خان نامی شد، اللهوردی خان چشم از جهان بست و به دیار باقی شتافت. پس از او فرزند وی امام قلی خان که از دوستان دوران جوانی ملاصدرا بود پس از پدرش به حکومت فارس رسیده بود، پس از فتح هرمز و بیرون راندن پرتغالیها از خلیج فارس، و در پی پیروزی حکم رفع تبعید ملاصدرا را از شاه عباس گرفته و ملاصدرا را به شیراز دعوت کرد.
درخشانترین دوره زندگی ملاصدرا از لحاظ سودی که به جامعه رساند و طی آن دوره کتابهای فراوان و ارزشمندی نگاشت، دورهای است که او پس از بازگشت از کهک در شیراز شروع به تدریس کرد.
ملاصدرا پس از بازگشت به شیراز، تدریس در این مدرسه نوساز را آغاز کرد. در این مدرسه افزون بر حکمت و فقه، ادبیات، اخترشناسی، ریاضیات، شیمی، معرفهالارض (زمینشناسی) و علوم طبیعی نیز تدریس میشد. اهمیت این مدرسه از مدرسه خواجه اصفهان نیز فزونی یافت
اللهوردی خان گرجی با این اقدام خود، دانشگاهی به مفهوم واقعی آن روز بنیان گذاشت، که در آن افزون بر حکمت، فقه، ادب، نجوم، علم حساب، هندسه، زمینشناسی، جانورشناسی، گیاهشناسی و شیمی تدریس میشد. ملاصدرا در پناه فرهنگ دوستی و آزاداندیشی الله وردی خان گرجی تالیفات فراوانی از خود بر جای گذاشت، اما مهمترین حاصل عمر وی بنیاد نهادن حکمت متعالیه بود. بدین وسیله به عالم تشیع خدمتی عظیم نمود

سفرهای حج ملا صدرا
یکی از ابعاد زندگی پرماجرای ملاصدرا، سفرهای او به زیارت کعبه (در مکّه) است که نام این عبادت و زیارت مذهبی «حج و عمره» می باشد. در زندگی ملاصدرا نوشته اند که وی هفت سفر (روی عدد مقدس هفت توجه شود) ـ گویا پیاده ـ به این سفر رفته است. امروز هم با وجود راحتی سفر با هواپیما، هنوز بدلایلی این سفر دشواریهایی دارد، اما در چهارصد سال پیش این سفر را با اسب یا شتر و از راه صحرای خشک مرکزی عربستان طی می نمودند. بنابرین، سفر حج نوعی ریاضت هم شمرده می شده است.
در این سفر که بصورت کاروانهای بزرگ حاجیان انجام می شد عده ای از گرما و تشنگی و خستگی در راه می مردند. بااین وصف طی این سفر که چند هزار کیلومتر راه دشوار بود با پای پیاده، مسلماً دشواریهای بیشتری داشته و قوت اراده و ایمان را می طلبیده است.
ملاصدرا برای آنکه اینگونه ریاضت را در کنار دیگر ریاضتهایش انجام داده باشد هفت بار قدم در این راه گذاشت و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت کعبه در شهر بصره (در خاک عراق) بیمار شد و چشم از جهان بربست و درگذشت و این جهان را برای شیفتگان آن باقی گذاشت.
مسیر سفر او ـ اگر از شیراز انجام شده باشد ـ راه آبی و گذار از ساحل شرقی خلیج فارس بسوی ساحل غربی آن و بندر بصره در عراق بوده است که در آن زمان جزئی از کشور ایران بود.
فرزندان ملاصدرا
ملاصدرا پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) داشته است که عبارتند از:
ام کلثوم (متولد سال 1019 قمری، 1609 میلادی)، او بزرگترین فرزند ملاصدرا که دانشمند و شاعر و زنی اهل عبادت و زهد بوده و به همسری ملا عبدالرزاق لاهیجی (شاگرد معروف ملاصدرا) درآمده است.
ابراهیم (متولد سال1021 قمری، 1611 میلادی)، وی یکی از دانشمندان زمان خود بوده و فیلسوف و فقیه و متکلم و مفسر شمرده میشد و از علوم دیگر مانند ریاضیات نیز بهره داشته است. وی کتابی به نام عروه الوثقی در تفسیر قرآن و شرحی بر کتاب روضه فقیه لبنانی «شهید» نوشته و چند کتاب دیگر در فلسفه نیز به وی نسبت دادهاند.
زبیده (متولد سال 1024 قمری، 1614 میلادی)، وی همسر ملا محسن فیض کاشانی (شاگرد دیگر ملاصدرا) شده است.
نظام الدین احمد (متولد سال 1021 قمری، 1621 میلادی)، او در کاشان متولد و در سال 1074ق (1664 میلادی) در شیراز فوت کرده است. وی نیز فیلسوف و ادیب و شاعر بوده است.
معصومه (متولد سال 1033قمری، 1623میلادی)، این دختر ملاصدرا نیز همسر یکی دیگر از شاگردان ملاصدرا به نام قوام الدین محمد نیریزی شد و نیز در دانش و شعر و ادبیات معروف بوده است. برخی شخص دیگری را به نام ملا عبدالمحسن کاشانی، شوهر او دانستهاند که او نیز شاگرد ملاصدرا بوده است
شاگردان ملا صدرا
ملا محسن فیض کاشانی (داماد وی)
عبدالرزاق لاهیجی (داماد وی)
قوامالدین محمد نیریزی
ملا عبدالمحسن کاشانی
ملا حسین تنکابنی
حکیم آقاجانی
ملا محمد یوسف الموتی
با وجود زمان طولانی که ملاصدرا در شیراز، قم و اصفهان تدریس کرده است، اما تاریخ از شاگردان او جز تعداد اندکی نام نبرده است. مشهورترین آنها ملا محسن فیض کاشانی و فیاض لاهیجی میباشند

آثار ملا صدرا
آثار ملاصدرا را بیش از پنجاه اثر دانستهاند که آنها را بر حسب نوع تفکر موجود در پس هریک، میتوان در دو دسته اصلی علوم نقلی و علوم عقلی جای داد.
الحکمه المتعالیه فی الأسفار العقلیه الاربعه، ترجمه کامل این کتاب با عنوان «اسفار عقلی اربعه» با ترجمه محمد خواجوی توسط انتشارات مولی منتشر شده است.
مفاتیح الغیب، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.
أسرار الآیات، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.
التعلیقه علی إلهیات الشفاء (ناتمام)
شرح اصول الکافی (ناتمام، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
المشاعر، ترجمه غلامحسین آهنی، انتشارات مولی.
إیقاظ النائمین
رساله فی الواردات القلبیه (التسبیحات القلبیه)
رساله فی الحشر، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
رساله فی إتصاف الماهیه بالوجود
رساله فی التشخص
رساله فی الحدوث، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
رساله فی القضاء والقدر
رساله فی سریان الوجود
رساله مسماه بإکسیر العارفین
تفسیر القرآن الکریم:
الف ـ آیه النور، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ب ـ آیه الکرسی
ج ـ سوره الأعلی، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
د ـ سوره البقره (ناتمام)
ه ـ سوره الجمعه، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
و ـ سوره الحدید
ز ـ سوره الزلزال، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ح ـ سوره السجده
ط ـ سوره الطارق، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ک ـ سوره الفاتحه
ل ـ سوره الواقعه، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
م ـ سوره الیس
سه اصل، تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
رساله العرشیه، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
المظاهر الإلهیه
متشابهات القرآن
المسائل القدسیه (الحکمه القدسیه ـ القواعد الملکوتیه ـ طرح الکونین)
أجوبه مسائل بعض الخلان
الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.
المبدأ و المعاد
زاد المسافر (زاد السالک)
رساله فی إتحاد العاقل والمعقول، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.
أجوبه المسائل الجیلانیه
أجوبه المسائل الکاشانیه
أجوبه المسائل النصیریه
رساله فی إصاله جعل الوجود، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.
التنقیح فی المنطق (اللمعات الإشراقیه فی الفنون المنطقیه)
الحشریه
الخلسه
خلق الأعمال (الجبر والتفویض ـ القدر فی الأفعال)، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.
دیباجه عرش التقدیس
شواهد الربوبیه
الفوائد:
الف ـ رد الشبهات الإبلیسیه
ب ـ شرح حدیث «کنت کنزا مخفیا …»
ج ـ فی بیان الترکیب بین الماده والصوره وإرتباطها بقاعده بسیط الحقیقه
د ـ فی ذیل آیه الأمانه
ه ـ فی المواد الثلاث
رساله اللمیه فی إختصاص الفلک بموضع معین (حل الإشکالات الفلکیه)
رساله فی المزاج
تفسیر سوره التوحید
تفسیر سوره التوحید
رساله الوجود
حل شبهه الجذر الأصم
کسر اصنام الجاهلیه
التصور والتصدیق
شرح الهدایه الأثیریه
التعلیقه علی شرح حکمه الإشراق
الحاشیه علی القبسات
اثبات شوق الهیولی بالصوره
شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»
الحرکه الجوهریه
الحاشیه علی الرواشح السماویه (مشکوک)
تفسیر حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا إنتبهوا» (مشکوک)
رساله فی الإمامه (مشکوک)
دیوان شعر (جمعآوری ملا محسن فیض کاشانی)، تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
نامهها (دو نامه به میرداماد و…)

درگذشت ملا صدرا
بنا بر مشهور ملاصدرا در سال 1050قمری (1640 میلادی) درگذشته است، اما مطابق یادداشتهای نوه او به نام محمد علمالهدی (فرزند فیض کاشانی)، سال صحیح درگذشت وی 1045 قمری (1635میلادی) بوده است، و گسست ناگهانی و ناقص ماندن برخی نوشتههای وی مانند تفسیر قرآن و شرح اصول کافی از (شیخ کلینی) در حدود سال 1044 قمری (1634 میلادی)، تاییدکننده این ادعاست.
وفات ملاصدرا در شهر بصره واقع شد ولی بنابر سنت شیعیان او را به شهر نجف بردند و بنابر گفته نوه وی، علمالهدی، او را در سمت چپ صحن حرم علی بن ابیطالب دفن نمودند
منبع :ویکی پدیا
گردآوری :نماگرد