زندگینامه بزرگان دینمذهبی

زندگینامه شیخ بهایی

اولین نفری باشید که امتیاز میدهد.

زندگینامه بهاءالدین شیخ بهایی

 

زندگینامه شیخ بهایی
زندگینامه شیخ بهایی

پس از آشنایی با علمای بزرگواری چون علامه مجلسی ،محمد تقی شوشتری ،میر فندرسکی و علامه محمد تقی جعفری وبسیاری از علمای دیگر .حال در این پست به آشنایی  شیخ بهایی از دانشمندان بزرگ وبرجسته قرن دهم و یازدهم هجری شمسی که فقیه ،حکیم وشاعر و منجم بودند می پردازیم

 

ولادت و نسب

بهاءالدین عاملی در هفدهم یا بیست و هفتم ذی الحجه سال ۹۵۳ق در بعلبک به دنیا آمد. موطن وی جُبَع یا جُباع، از قرای جبل عامل بوده است. پدرش، عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی (متوفی ۹۶۶ق) بود.

نسب وی به حارث هَمْدانی (متوفی ۶۵ق) از اصحاب امیرالمومنین(ع) می‌رسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد

 

کودکی و جوانی شیخ بهایی

یک سال بعد از تولد او در بعلبک، خانواده‌اش به جبل عامل رفتند اما پس از شهادت شهید ثانی و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق شاه تهماسب اول و علی بن هلال کرکی معروف به شیخ علی مِنشار، شیخ الاسلام اصفهان، از جبل عامل مهاجرت کرده و به ایران آمدند و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای شیعه در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.]بنابر نسخه‌ای به خط شیخ بهائی که در ۹۶۹ق در قزوین نوشته شده، او هنگام ورود به ایران ۱۳ ساله بود، اما بعضی منابعبه اشتباه او را در این زمان ۷ ساله دانسته‌اند.بعد از ۳ سال اقامت در اصفهان، شاه تهماسب اول به توصیه و تأکید شیخ علی منشار، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت کرد و منصب شیخ الاسلامی این شهر را به او اعطا نمود و شیخ بهائی همراه پدرش به قزوین رفت و برای مدتی در آنجا اقامت کرد و به تحصیل علوم مختلف پرداخت.به نوشته خود شیخ بهائی، وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در مشهد بوده است. بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد، اما وی در قزوین ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد در سال ۹۸۳ق نیز که پدرش به قزوین آمد و برای سفر حج از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد

 

خصوصیات اخلاقی شیخ بهایی

شیخ بهائی در مدرسه، محراب عبادت، مسند قضاوت، دیوان اداری و در هر جا، همواره با مردم بود. روح بلند و رفیع شیخ بهایی چنان بود که او را در طلب علم، به هر سرزمینی می کشاند و در مجلس هر استادی می نشاند همه مسالک. و فرق رابه دیده تحقیق می نگریست و با تلفیق همه آراء و نظرات بزرگان، جوهر ناب وجود خویش را به نور معرفت می گداخت و صیقل می داد. شیخ بهایی همواره درباره عدل و انصاف سخن می گفت و مانند صالحان عمل می کرد و به خلق خدا خدمت می کرد.

 

همسر و فرزندان شیخ بهایی 

همسر شیخ بهائی، دختر شیخ علی منشار عاملی، زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر، کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به ارث برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق وقف کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی، به سبب اهمال در نگهداری از بین رفتاز این که بهائی مدت زیادی از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده، می‌توان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانسته‌اند

 

زندگینامه شیخ بهایی
خانه شیخ بهایی

انتصاب به مقام شیخ‌الاسلامی

شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در ۹۸۴ق، در بحرین به امر شاه طهماسب به هرات رفت و به جای او به شیخ الاسلامی هرات منصوب شد. این اولین منصب رسمی وی بود

پس از وفات پدر همسرش (شیخ علی منشار) در همان سال، شیخ الاسلام اصفهان شد. حکم شیخ الاسلامی او را شاه اسماعیل دوم (حک: ۹۸۴ ـ ۹۸۵) یا شاه محمد خدابنده (حک: ۹۸۵ ـ ۹۹۵) صادر کرد. عده‌ای گفته‌اند شاه عباس اول که در ۹۹۶ق به حکومت رسید، فرمان شیخ الاسلامی او را صادر کرده است

 

سفر حج شیخ بهایی 

بهائی پس از مدتی به شوق سفر حج، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در ۱۰۲۵ق به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر ملازم شاه عباس بود. وی در این سفر، به عراق و حلب، شام و مصر و سَراَندیب (سِیلان)، حجاز و بیت المقدس رفته و در سیاحت خود به مصاحبت بسیاری از علما و اکابر صوفیه نائل شده است.

بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیه می‌کرده است

او در راه بازگشت از حج به تبریز رفت و حدود یک سال در آنجا ماند.وی سفری نیز به کَرْک نوح در جبل عامل داشته و در آنجا با شیخ حسن صاحب معالم (متوفی ۱۰۱۱ق) دیدار کرده است. از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون کاظمین، هرات، آذربایجان و قم و شیروان مسافرت کرده است.

 

سفر پیاده  شیخ بهاییی به مشهد 

از سفرهای مهم و تاریخی شیخ بهائی، سفر پیاده او به مشهد است. بار اول، در ۲۵ ذیحجه ۱۰۰۸ق بود. در این زمان، شاه عباس به شکرانه فتح خراسان، از طوس تا حرم امام رضا (ع) را پیاده رفت و شیخ بهایی نیز او را همراهی کرد.

سه سال بعد، شاه عباس به سبب نذری که داشت دوباره با پای پیاده از اصفهان به مشهد رفت و ۳ ماه در این شهر ماند که در این سفر نیز شیخ بهائی همراه او بود

 

زندگینامه شیخ بهایی
زندگینامه شیخ بهایی

تالیفات و آثار شیخ بهایی

بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بهایی بر اساس پژوهش یکی از محققان بالغ بر 95 کتاب و رساله است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را 120 عنوان ذکر کرده اند. در این جا برخی از آثار علمی شیخ بهایی را بررسی می کنیم:

جامع عباسی از آثار شاخص شیخ بهایی

جامع عباسی شاخص ترین اثر شیخ بهایی است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می رفت تا آن جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است یاد می کنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.

 الزبده فی الاصول از تالیفات شیخ بهایی در اصول

الزبده فی الاصول مهم ترین اثر شیخ بهایی در اصول است. تاریخ نگارش آن یعنی سال 1018 ق و به قولی در سال 1005 ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است.

اربعین

اربعین از دیگر آثار شیخ بهایی است. تألیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تألیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع دربارهٔ احادیث یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف ترین اربعین ها می باشد.

این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ بهایی در آن به مباحث سیاسی پرداخته است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که دربارهٔ حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه های خود را مطرح کرده است. شیخ بهایی دربارهٔ این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین شیخ در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.

مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا)

این کتاب شیخ بهایی آمیخته ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است، با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. شیخ بهایی در یکی از بخش های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می توان بدان استناد کرد.

کشکول شیخ بهایی

کشکول نیز از دیگر آثار شیخ بهایی است. این کتاب بصورت جُنگی آزاد، شامل شعرها و نثرهای مورد علاقه بهایی است که برخی از خود وی و برخی نیز گردآوری او از دیوان ها و کتاب های مورد علاقه اش بوده اند. این مطالب اغلب بی هیچ نظم خاصی به دنبال هم آمده اند. لیکن بیش از سایر تالیفات وی خواننده را به ضمیر فکری شیخ بهایی نزدیک می کند.

اشعار شیخ بهایی

از شیخ بهایی شعرهای بسیار به یادگار مانده است، ولیکن وی به دلیل غور و دقت در مسائل علمی، نتوانسته است در اشعار خویش لطافت و ذوق را (که اساس کار یک شاعر است،) حفظ نماید. در آثار او سبک های متنوعی به چشم می خورد؛ او در مثنوی از مولوی و عطار، در غزل از سعدی و عراقی و در سروده های عرفانی خویش از غزلیات شمس پیروی کرده است.

 

زندگینامه شیخ بهایی
زندگینامه شیخ بهایی

خدمات علمی و عمرانی شیخ بهائی

مهارت شیخ بهایی در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهم ترین خدمات شیخ در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد امام اصفهان است. این قبله یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد.

تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابه ای است که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهائی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود. همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد-اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد امام را به شیخ بهایی نسبت می دهند. بنا به روایتی شیخ بهایی را احتمالاً مبدع تهیه نان سنگک، حلواشکری و فرینی می دانند.

 

مثنویات معروف شیخ بهایی

ازمثنوّیات معروف شیخ بهائی در زبان فارسی می توان از اینها نام برد:
– نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز، (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است.
– نان و پنیر، (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی شیخ بهایی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
– شیر و شکر، (اولین منظومه فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (161 بیت در کلیات چاپ نفیسی و 141 بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.

ثنوی هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند.

 

شخصیت علمی شیخ بهایی

استادان

فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.
منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی، مؤلف مشهور «حاشیه بر تهذیب منطق» معروف به «حاشیه ملا عبدالله».
ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت.
طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.
صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت.
همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضی‌دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده‌است.

شاگردان شیخ بهایی

تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده‌اند. یکی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده‌است که در این‌جا به مشهورترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیانگذار حکمت متعالیه، متوفی به سال ۱۰۵۰ ق.
ملا محسن فیض کاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.
سیدمیرزا رفیع‌الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.
ملامراد تفرشی
محمد تقی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.
محمدباقر سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ الاسلام اصفهان، وفات ۱۰۹۰ ق.

 

شخصیت سیاسی شیخ بهایی

محمد بن حسین عاملی (شیخ بهایی) در مدت ۷۵ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده‌است ولی عمده فعالیت سیاسی او در دورهٔ دو پادشاه آخر گذشته.

شاه طهماسب (۹۰۲–۹۵۴ خورشیدی) (از۹۶۶ (سال هجرت) تا ۹۸۴ق به مدت ۱۸ سال)
شاه اسماعیل دوم (۹۸۴-۹۸۵ق) (به مدت یک سال و اندی)
سلطان محمد خدابنده (۹۸۵-۹۹۵ق) (به مدت ۱۰ سال)
شاه عباس بزرگ (۹۹۵-۱۰۳۸ق) (تا ۱۰۳۱ق (سال رحلت) به مدت ۳۵ سال)
او در سال ۹۶۶ق در حالیکه سیزده سال داشت به همراه پدر (از شاگردان مطرح شهید ثانی) از جبل عامل به سمت ایران مهاجرت کرد.

دلیل این مهاجرت از یکسو افزایش تهدیدات حاکمان عثمانی نسبت به شیعیان جبل عامل و از سوی دیگر احترام فراوان حاکمان آن زمان ایران (پادشاهان صفوی) به عالمان دینی بود، حاکمان صفوی با این کار ضمن ترویج دین و کمک به اقتدار سیاسی ایران به تحکیم سلطنت خود نیز کمک می‌کردند، عالمان شیعی نیز در این بستر مناسب ضمن ترویج مذهب تشیع اثنی عشری، از گسترش صوفیگری در جامعه آن زمان جلوگیری می‌کردند

پس از سه سال اقامت در اصفهان، پدر با توجه به پیشینهٔ علمی و فقهی وبا توصیه شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)، از سوی شاه طهماسب به سمت شیخ الاسلامی قزوین (پایتخت) منصوب شد

شیخ‌الاسلام مهم‌ترین منصب روحانیت در آن دوره بوده و وظیفهٔ آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعت برای مردم بود.

شش سال بعد عنوان شیخ الاسلامی پایتخت از او گرفته شد و شیخ‌الاسلامی مشهد و سپس هرات به او واگذار شد، نویسنده کتاب الهجره العاملیه این اقدام شاه طهماسب را مصداق نفی بلد و تبعید سیاسی دانسته و دلیل آن را تلاش وی در احیا و اقامه نماز جمعه (که اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف علما بود) در پایتخت صفویه می‌داند چرا که باعث شد دولتمردان صفوی احساس خطر کنند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر خواسته‌های خود بدانند. سرانجام پدر در سال ((۹۸۳ق) ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد و بعد از انجام مناسک حج به بحرین رفت، در آن‌جا اقامت گزید و(یک سال بعد وفات یافتمدت این چهارده سال در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات بودن شیخ بهایی را با منصب و وظایف شیخ‌الاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر نمود. شواهدی است که نشان می‌دهد سمت شیخ‌الاسلامی هرات بعداز فوت پدر به پسر (شیخ بهایی) رسیده‌است، میرحسین بن حیدر کرکی (شاگرد شیخ بهایی) در روضات الجنات نقلی دارد که برداشت از آن این است که شیخ بهایی بعد از پدر، شیخ‌الاسلام هرات شده، که اگر این برداشت صحیح باشد سال وفات پدر (۹۸۴ق) و سال بعداز آن که سالهای آشوب و هرج و مرج در دربار بوده نمی‌تواند تاریخ اخذ این سمت باشد و احتمال دارد که شیخ بعد از این تاریخ به این سمت منصوب شده.مؤلف الهجره العاملیه در این مورد نیز معتقد است شیخ مانند پدر از مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) دور نگه‌داشته می‌شد.

البته تأییدی بر این منصب شیخ‌الاسلامی هرات در کتاب خیرالبیان وجود ندارد، آنچه درمورد این دوره از زندگی شیخ (جوانی) در خیرالبیان عنوان شده و قابل توجه‌است این است که شیخ در عنفوان جوانی سفری طولانی مدت به بلاد اسلامی انجام داده و با توجه به اینکه در کتاب سلافه العصر مدت سفرهای شیخ را ۳۰ سال عنوان کرده.و با در نظر گرفتن اینکه آخرین سفر شیخ در سال ۱۰۱۵ق بوده می‌توان احتمال داد که این سفر می‌تواند در همین سالها باشد یعنی ۹۹۴ یا ۹۹۶ که درآن موقع شیخ ۳۰ تا ۳۲ سال داشته‌است

 

شیخ بهایی و شاه عباس اول

عمده فعالیت‌های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس بزرگ صورت گرفت، شاه عباس بزرگ‌ترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشته‌اش بازگرداند، زمینهٔ رشد و شکوفایی خارق‌العادهٔ فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد. شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل می‌شد و در بیشتر امور از ایشان مشورت می‌جست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بودیخ بهایی در سال ۹۹۶ق دو سال و اندی بعد از رحلت شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)(۹۹۳)، به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد، درسال ۱۰۰۶ ق با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این سمت به شیخ‌الاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت. شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود.

در عالم‌آرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از سمت شیخ‌الاسلامی اصفهان به دلیل ملالت خاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی ارادهٔ سفر بلاد اسلامی کرد که تاریخ این رخداد می‌تواند بین سالهای ۹۹۶ تا ۱۰۰۸ق. باشد، یعنی سالی که شاه عباس پیاده به زیارت علی بن موسی الرضا رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاه‌های علمی او با مکتب‌های فلسفی موجود در حوزه اصفهان (یعنی «توغل میرداماد و اصحاب او در علوم عقلی و رواج آن») می‌دانند.

به اعتقاد عده‌ای شیخ بهایی در یکی از سفرهای خارجی خود به کشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاکم عثمانی بوده‌است

 

زندگینامه شیخ بهایی
زندگینامه شیخ بهایی

وفات شیخ بهایی

بهاءالدین عاملی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر بابا رکن الدین شیرازی رفت و مکاشفه‌ای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. محمدتقی مجلسی، که خود از همراهان شیخ بوده، این مکاشفه را گزارش کرده است.

بهائی از آن پس خلوت گزید و بعد از ۷ روز بیماری از دنیا رفت و طبق وصیتش او را به مشهد انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در پایین پای امام رضا(ع) به خاک سپردند.

اسکندر منشی، وقایع‌نگار روزانه شاه عباس، و نیز مظفر بن محمدقاسم گنابادی، منجم معروف آن عصر، در تنبیهات المنجمین که چند ماه پس از مرگ بهائی نوشته، سال وفات شیخ بهایی را ۱۰۳۰ق ذکر کرده‌اند.

اما نظام الدین ساوجی، شاگرد بهائی و تمام‌کننده جامع عباسی، وفات وی را در ۱۰۳۱ق ذکر کرده است و بسیاری از تذکره‌نویسان از وی پیروی نموده‌اند

 

منبع :دانشنامه

گردآوری :نماگرد

 

 

 

یک دیدگاه

  1. درود بر ارواح مطهر علمای شیعه از آغاز خلقت تا روزقیامت درود وسلام به روح مطهر علمای شهید ازشهید اول وثانی درود بر شیخ بهائی رضوان الله تعالی علیه انشا الله این علما مارا شفاعت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا