زندگینامه حضرت عیسی مسیح
حضرت عیسی مسیح یکی از پیامبران اولوالعزم هستند .مادرشان حضرت مریم (س)به امر خدا باردار شدند فرزندشان به پیامبری برگزیده شد .وحضرت عیسی معجزاتی داشتند که می توانستند مرده را زنده و کور را بینا کنند . کتاب ایشان تورات نام دارد
تاریخ تولد حضرت عیسی مسیح
حضرت عیسی 5585 سال بعد از هبوط آدم (ع) و 500 (یا 576) سال، قبل از ولادت پیامبر اسلام (ص) در سرزمین کوفه در کنار رود فرات به دنیا آمد. مادرش حضرت مریم (س) دختر عمران (ع) است که نامش در 12 سوره قرآن و در 34 آیه به صراحت ذکر شده است.
ولادت حضرت مسیح(ع)
بیست و پنجم دسامبر سالروز تولد پیامبر صلح و دوستی، مهربانی و مودّت عیسی مسیح(ع) است. پیامبری که به تصریح قرآن، بی پدر و از مادری باکره چون مریم که تمام عمر خویش را به عبادت و بندگی خداوند صرف کرد و سرانجام با زادن فرزندی پاک و مبشّر روح القدس اجر و مزد عبادات خویش را در دنیا و آخرت گرفت.تولد عیسی
یاد کن آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، خدا تو را به کلمهای از خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، نوید میدهد
که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان (الهی) و با مردم در گهواره و در بزرگسالی سخن میگوید و از نیکان و شایستگان است.
و آنگاه که از کسانش در جایگاهی شرقی کناره گزید و میان خود و آنان پرده ای کشید؛ پس ما روح خود را نزدش فرستادیم و برای او همچون انسانی درست اندام نمودار شد.
مریم گفت: من از تو به خدای رحمان پناه میبرم، اگر پرهیزگار باشی.
(جبرئیل) گفت: همانا من فرستاده پروردگارت هستم تا تو را پسری پارسا و پاکیزه ببخشم.
مریم گفت: چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه دست هیچ انسانی به من نرسیده و بدکاره هم نبوده ام؟
گفت: چنین است، پروردگار تو گفته که: این بر من آسان است و تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش کنیم؛ این کاری است حتمی و شدنی.
پس به او عیسی (ع) بار گرفت و با وی به مکانی دور بیرون رفت آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید؛ گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به فراموشی سپرده شده بودم.
پس (کودک) از زیر او ندایش داد: غمگین مباش، پروردگار تو از زیر پایت جویی روان ساخت و خرما بن را به سوی خویش بجنبان تا بر تو خرمای تازه چیده فرو ریزد؛ بخور و بیاشام و چشم روشن دار و اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو: من برای خدای رحمان روزه (سکوت) نذر کردهام و امروز مطلقا با هیچ انسانی سخن نمی گویم.
پس مریم او را برداشته، نزد کسانش آورد؛ گفتند: ای مریم، چیزی شگفت آوردهای. ای خواهر هارون، نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زنی بدکاره!
مریم به او اشاره نمود؛ گفتند: چگونه با کودکی خرد که در گهواره است، حرف بزنیم؟
(کودک) گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پیامبرم گردانیده است و مرا هر جا که باشم، با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش نموده و مرا به مادرم نیکوکار کرده و گردنکشی بد بخت نگردانیده است و درود بر من، روزی که زاده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم.
و چون عیسی با نشانهها و دلایل روشن آمد، گفت: همانا برای شما حکمت آورده ام (تا هدایت شوید) و تا برخی از آنچه را که دربارهاش اختلاف میکنید، برایتان بیان کنم، پس از خدا بترسید و مرا پیروی کنید. همانا خدای یکتا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید، این است راه راست. [او «کلمه» خدا بود]
اما آن گروهها (فرق مسیحی) میان خود اختلاف کردند؛ پس وای بر ستمکاران از عذاب روزی دردناک! آیا چشم به راه چیزی جز قیامتاند که ناگهان بدیشان فرا رسد در حالی که بیخبرند؟ در آن روز دوستان، برخی دشمن برخی دیگرند، مگر پرهیزگاران.
و چون عیسی کفر آنان را آشکارا دریافت، گفت: چه کسانی درراه خدا یاوران من اند؟
حواریان گفتند: ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و گواه باش که ما تسلیم هستیم. پروردگارا، به آنچه نازل کردهای، ایمان آورده ایم و از این پیامبر پیروی کردیم، پس ما را در شمار گواهی دهندگان بنویس.
پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند. کسانی را که ایمان آوردند، بر دشمنانشان مدد کردیم تا چیره و پیروز شدند.
آغاز رسالت حضرت عیسی مسیح
خدای متعال حضرت عیسی را نزدیک 30 سالگی به پیامبری مبعوث کرد و او رسماً رسالت خود را در میان مردم اعلام نمود و آنها را به پیروی خود فراخواند. او تلاش کرد تا از انحراف یهودیان جلوگیری کند و آنها را از گمراهی باز دارد و حلال و حرام مورد اختلاف آنها را برایشان بیان کند.
جمعیت یهود قبل از آمدن عیسی طبق پیشگویی و بشارت موسی منتظر ظهور مسیح بودند، اما هنگامی که ظهور کرد و منافع جمعی از افراد ستمگر و منحرف بنی اسرائیل به خطر افتاد، تنها جمعیتی محدود، گرد او را گرفتند.
عیسی پس از دعوت مستدل و کافی، دریافت که جمعی از بنی اسرائیل اصرار در مخالفت و گناه دارند. به همین دلیل در میان قوم خود به پا خواست و گفت: چه کسانی مرا در راه خدا یاری میکنند؟ تنها عده کمی (12 نفر) به این دعوت پاسخ مثبت دادند، این عده افرادی پاک بودند که خداوند از آنها به عنوان «حواریون» (Apostles) نام برده است.
مسیح
کلمه «مسیح» که به معنای نجات دهنده است، به زبان یونانی به «کریستوس» ترجمه شده. پیروان عیسی را مسیحی و به زبان های اروپایی «کریستیان» گویند. عیسی(ع) که از پیامبران الوالعزم و صاحب کتاب انجیل است، در «بیت اللحم» در جنوب اورشلیم، از مادری پاک به نام مریم زاده شد.
معجزات حضرت عیسی مسیح
بزرگان آیین یهود برای مخالفت با حضرت عیسی و تکذیب وی، همدست شدند و برای اینکه او را در تنگنا قرار دهند از وی درخواست معجزه کردند. وی در جواب گفت:
«من از طرف پروردگار شما نشانهای برایتان آوردهام. من از گل چیزی به شکل پرنده میسازم، سپس در آن میدمم، به اذن خدا به پرندهای تبدیل میشود، کور مادرزاد را بینا میکنم، مبتلایان به بیماری پیسی (برص) را بهبود میبخشم و مردگان را زنده میکنم و از آنچه میخورید و در خانه خود ذخیره مینمایید خبر میدهم. قطعاً در اینها نشانهای برای شما، به سوی حق است، اگر ایمان داشته باشید.»
با وجود معجزات فراوان یهودیانی که عیسی در میان آنان برانگیخته شده بود، افرادی سخت دل بودند و برای همین به مخالفت با او برخواستند و مردم را از شنیدن دعوت و رسالت او بازداشته و بر ضد او به توطئهگری میپرداختند.
ورود حضرت عیسی (ع) به اورشلیم
تا زمانی که عیسی در جلیل -که از مرکز قدرت دینی و سیاسی فاصله داشت- زندگی می کرد، برای نیروهای حکومت و عمال دینی تهدید جدی به شمار نمیرفت. اما با ورود به اورشلیم ماجرا به گونهای دیگر رقم خورد.
و چون نزدیک به اورشلیم رسیده وارد بیت فاجی نزد کوه زیتون شدند.آن گاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده بدیشان گفت: “در این قریهای که پیش روی شما است بروید و در حال الاغی با کرهّاش بسته خواهید یافت. آنها را باز کرده نزد من آورید. و هرگاه کسی به شما سخنی گوید بگویید سرور بدینها احتیاج دارد که فیالفور آنها را خواهد فرستاد.”و این همه واقع شد تا سخنی که نبی گفته است تمام شود که “دختر صهیون را گویید اینک پادشاه تو نزد تو میآید با فروتنی و سواره بر حمار و بر کرّه الاغ.”پس شاگردان رفته آنچه عیسی بدیشان امر فرموده بعمل آوردند والاغ را با کرّه آورده رخت خود را بر آنها انداختند و او بر آنها سوار شد. و گروهی بسیار رختهای خود را در راه گسترانیدند و جمعی از درختان شاخهها بریده در راه میگستردند. و جمعی از پیش و پس او رفته فریادکنان میگفتند:“هوشیعانا پسر داود! مبارک باد کسی که به اسم یَهُوَه میآید! هوشیعانا در اعلیعلیین!” و چون وارد اورشلیم شد تمام شهر به آشوب آمده میگفتند: “این کیست؟” آن گروه گفتند: این است عیسی نبی از ناصره جلیل.
البته نکتهای که در این قسمت باید به آن اشاره شود ذکر این مطلب است که با توجه به این آیات وآیات آخر باب که تاکید بر مظلومیت “پیامبران” دارد تاکید مسیحیان بر الوهیت عیسی تامل برانگیزتر مینماید
همین آیات و آیات مشابه سبب شد تا اندیشمندان مسیحی در قرون و اعصار مختلف، الوهیت عیسی را منکر شوند و او را به عنوان بنده برگزیده خدا ستایش کنند.از این میان میتوان به بزرگانی چون اریگن، آریوس، سروتوس، ماخر و اندیشمندان و الهیدانان پرشمار در کلیساهای گوناگون اشاره کرد.
در این بین شلایر ماخر بعنوان سازنده یک مکتب جدید در جهان مسیحیت میگوید: نجات در بازیافت احساس توکل به خدا معرفی میشود(نه قربانی شدن خدا). شلایر ماخر، عیسی را نه خدا بلکه انسانی معصوم میدانست. نظر او این است: مسیح آن طور نیست که در اعتقادنامههای کلیسای اولیه تحت تاثیر نظریههای مابعدالطبیعی یونانی تصویر شده است. او اضافه میکند: پس نجات دهنده از نظر ماهیت انسانی، شبیه تمام انسانهاست اما تفاوتی که با آنها دارد این است که همیشه احساس حضور خدا را دارد. به عبارت دیگر نباید مانند کلیساهای راست دین! عیسی را هم انسان واقعی و هم خدای واقعی، یعنی کلمه الهی که طبیعت انسانی به خود گرفت، بدانیم. عیسی انسانی است چنان نزدیک به خدا که میتوان گفت خدا در اوست… مسیح مجازات گناهان ما را متحمل نشد بلکه آمد تا معلم ما بشود.
توطئه قتل حضرت عیسی مسیح
وقتی نقشههای آنان بینتیجه ماند، به فکر افتادند تا توطئه قتل حضرت عیسی را فراهم سازند. آنها قیصر روم را تحریک کردند و به او گفتند: اگر این وضع ادامه یابد، سلطنت تو واژگون خواهد شد، برای حفظ سلطنت خود چارهای جز کشتن عیسی نداری.
حضرت عیسی از توطئه دشمن آگاه شد، مکان خود را با یاران مخصوصش عوض کرد و در مخفیگاهها به سر میبرد، تا از گزند دشمن محفوظ بماند. یکی از حواریون به نام «یهودا اسخریوطی» به گرفتن مقداری نقره، مکان عیسی را به دشمن نشان داد تا آن حضرت را دستگیر کرده و به دار بزنند.
منبع :ستاره
گردآوری :نماگرد