نامها و معانی

اسم های پسرانه ایرانی که با حرف س شروع می شوند

4.7/5 - (52 امتیاز)
[ type=”blue”]اسم های پسرانه فارسی – ایرانی اصیل که با حرف س شروع می شود، به ترتیب حروف الفبا همراه معانی آنها را جمع آوری کرده ایم.

اسم های پسرانه ایرانی که با حرف س شروع می شوند
اسم های پسرانه ایرانی که با حرف س شروع می شوند

نام عمومی و محبوب یا نام خاص و تک؟

همانطور که قبلا گفته شد در هر فرهنگ و دوره زمانی در هر فرهنگی، یک سری از نامها از محبوبیت بیشتر برخوردار بوده و در نتیجه میزان استفاده از آن بیشتر از بقیه نام ها است. بی شک انتخاب چنین نامهایی بدلیل محبوبیت بیشتر آن رواج بیشتر و احتمال بیشتری دارد. از طرفی تعداد زیادی از مردم مایل اند نامی که دارند خاص و تک باشد (بدلیل علاقه غریضی انسانها در داشتن ویژگی های خاص و تک). گاهی والدین در انتخاب نام برای فرزندان خود بین این دو گزینه مردد می شوند که نام محبوب و پرکاربرد برای فرزندان خود انتخاب کنند (که احتمالا آن نام در بین آشنایان تکراری است) یا اینکه یک نام کاملا اختصاصی که تاکنون در بین نزدیکان مورد استفاده قرار نگرفته است را انتخاب کنند. در این شرایط باید به این نکته توجه کرد علاقه به استفاده از نامهای خاص و غیر تکراری یک میل همگانی است که اتفاقا به تنوع نامها منجر شده و تا حدی می تواند به زیبایی ترکیب نامها در یک فرهنگ منجر شود با اینحال باید در انتخاب نام های خاص و غیر تکراری رعایت اعتدال را کرد و در متمایز بودن یک نام از یک حد آستانه فراتر نرویم زیرا میتواند موجب شود که دیگران در تلفظ ان دچار مشکل شوند یا خاص بودن  آن نام موجب تمسخر آن فرد توسط دیگران شود و حتی در موارد خاص دیگران قادر به تشخیص این نباشند که این نام پسرانه است یا دخترانه. برای مطالعه بیشتر در زمینه نحوه انتخاب اسم و موارد مهمی که باید در انتخاب یک نام به آن اهمیت بدهیم به مطلب راهنمای انتخاب اسم فرزند مراجعه نمایید.

طی سالهای اخیر استفاده از نامهای پسرانه اصیل ایرانی بسیار رواج پیدا کرده است. خوشبختانه این تغییر در نگرش مردم تنوع زیادی در انتخاب نام برای نسل های آینده را بوجود آورده است و بسیاری از مردم که تمایل به استفاده از نامهای اصیل ایرانی دارند، پیش از انتخاب نام نیاز به دیدن لیست کاملی از نامهای اصیل ایرانی دارند که معنای آنها نیز آورده شده است دارند. در این مطلب می توانید لیست کاملی از نامهای پسرانه ایرانی که با حرف س شروع می شوند را ببینید.

 

نامهای پیشنهادی نماگرد با حرف س

سام – سامان – سامی – سانیار – سپند – سپهر – سپهراد – سروش – سیاوش – سیامک – سینا – سهراب – سپنتا – سیوان – سیروان

فهرست موضوعی نامها و معانی

[rayfa_table type=”j3″]
اسم های پسرانه اسم های دخترانه
اسم های پسرانه فارسی اسم های دخترانه فارسی
اسم های پسرانه ترکی اسم های دخترانه ترکی
اسم های پسرانه کردی اسم های دخترانه کردی
اسم های پسرانه لری اسم های دخترانه لری
اسم های پسرانه عربی اسم های دخترانه عربی
اسم های پسرانه بلوچی اسم های دخترانه بلوچی
اسم های پسرانه ترکمنی اسم های دخترانه ترکمنی
اسم های پسرانه گیلکی اسم های دخترانه گیلکی
اسم های پسرانه مازنی اسم های دخترانه مازنی
اسم های پسرانه سیستانی اسم های دخترانه سیستانی
اسم های پسرانه یونانی اسم های دخترانه یونانی
اسم های پسرانه عبری اسم های دخترانه عبری
[/rayfa_table]

 

[rayfa_table type=”j2″]

نام های پسرانه فارسی که با حرف س شروع می شوند

ساتیار اسم یکی از سرداران داریوش
سارنگ نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
سارو ماه
سارین اسم روستایی است که در نزدیکی رفسنجان واقع شده است.
ساسان تنها و گوشه نشین، درویش، اسم جد اردشیر مؤسس سلسله ساسانیان و هم چنین نام چندتن از شخصیت های شاهنامه
سالار بزرگ، حاکم، شاه، مهتر، سردار سپاه، فرمانده سپاه
سام داستان خوشایند، حدیث خوش
سام آتش، اسم پهلوان ایرانی پسر نریمان و پدر زال و جهان پهلوان شاهنامه در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی
سام (سنسکریت، فارسی) داستان خوشایند، حدیث خوش
سامان سرزمین، ناحیه، ترتیب و روش کاری، نظام، آرام و قرار، صبر، اسم مؤسس سلسله سامانیان
سامیا نام ماه یازدهم از سال ایرانیان (بهمن) در زمان هخامنشیان
سامیار محافظ آتش، کمک کننده به آتش، یار آتش
سامیان نام روستایی در نزدیکی اردبیل
سامین اسم روستایی در نزدیکی همدان
ساورا امید
ساونگ نام پدر باونگهه در فروردین یشت
ساوه نام چندتن از شخصیت های شاهنامه، اسم دلاور تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، نام منطقه ای در مسیر تهران و استان مرکزی
سباک از شخصیت های شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر پادشاه ساسانی
سبحان قلی سبحان (عربی) + قلی (ترکی) بنده سبحان، بنده خداوند
سبلان اسم کوهی در آذربایجان
سپنتا اسپنتا، اسم پسر به معنی مقدس قابل ستایش
سپنتامن مخفف سپیتامان، نام خانوادگی زرتشت، نام سرداری ایرانی
سپند اسپند دانه سیاه و خوشبویی که برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند.
سپندان خردل
سپنسار از شخصیت های شاهنامه، اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
سپهر آسمان
سپهراد مرکب از سپه (سپاه) + راد (بخشنده، جوانمرد)  جوانمرد سپاه
سپهرار کره آتش، برساخته فرقه آذرکیوان است.
سپهرداد نام داماد داریوش پادشاه هخامنشی
سپهرم از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
سدرا نام درختی در آسمان هفتم بهشت
سدیف به فتح سین، نام چندتن از صحابه حضرت رسول (ص)
سرافراز سرفراز
سرخه از شخصیت های شاهنامه، اسم پسر افراسیاب تورانی
سردار فرمانده یک گروه نظامی، پیشوا، رهبر
سرکب نام یکی از موسیقیدانان بزرگ در دوران ساسانیان
سرکش از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از موسیقیدانان دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
سروشان نام جد بایزید بسطامی
سریتا نام اولین پزشک ایرانی
سعدی سعد (عربی) + ی (فارسی)، خجستگی، فرخندگی، میمنت، لقب شاعر بزرگ ایرانی قرن هفتم، مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی
سفندارمذ نام یکی از امشاسپندان در دین زرتشتی
سلم از شخصیتهای شاهنامه، نام بزرگترین پسر پیشدادی
سمکنان از شخصیت های شاهنامه، نام دلاور ایرانی در نبرد کیخسرو با افراسیاب
سنباد از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه
سنجه از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از دلاوران مازندرانی در سپاه مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، مرکب از سنج (ریشه سنجیدن) + ه  وسیله سنجش
سهراب گلگون، شاداب، از شخصیت های شاهنامه: نام پسر رستم پهلوان شاهنامه و تهمینه
سهره سرخه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
سهند نام کوهی آتشفشانی در آذربایجان اسم زیبای پسرانه
سورن نام یکی از خاندانهای هفتگانه ممتاز در زمان اشکانیان
سورنا اسم سردار ایرانی در زمان اشکانیان
سورین توانا، دلیر
سوشا سوشیانت، نجات دهنده، منجی، نام هریک از موعودهای دین زرتشتی که هر هزار سال یکی از آنها ظهور می کند.
سوشیان سوشیانت، سوشیانس، نجات دهنده، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند.
سوشیانت سوشیانس، نجات دهنده، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند.
سوشیانس  سوشیانت، ناجی، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند.
سوفرا از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری اهل شیراز
سوما در گویش مازندران نهر آب
سی سیماک نام یکی از سرداران پارسی داریوش هخامنشی
سیامک آن که موهایش سیاه است، از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر کیومرث پادشاه پیشدادی
سیاوخش سیاوش
سیاوش دارنده اسب سیاه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کیکاووس پادشاه ایران و پدر کیخسرو پادشاه کیانی
سیاووش سیاوش
سیبویه سیب کوچک یا بوی سیب، اسم دانشمند نحوی نامدار در قرن دوم که در شیراز میزیسته است.
سیتاک نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی
سیحون از رودهای معروف در شمال ایران قدیم که به دریاچه آرال می ریزد، این رود اکنون در قرقیزستان و قزاقستان جاریست.
سیرخ نام یکی از سرداران سپاه وشمگیر
سیروس شکل فرانسوی کوروش، کوروش
سیکا در گویش مازندران اردک
سیمک از نامهای باستانی ایرانی، به معنی سفید و درخشان
سینا (فارسی، عبری) صفت مشبه از سنبیدن، سوراخ کننده، گشایش دهندهٔ دل، مرد دانشمند، سینه، کوه طور سینا، اسم جد ابن سینا پزشک و دانشمند نامدار ایرانی، نام شبه جزیره ای کوهستانی در شمال شرقی مصر که حضرت موسی (ع) به پیامبری برگزیده شد و الواح دهگانه را خداوند به او نازل کرد
سینار سنباد، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه، از شخصیت های شاهنامه فردوسی
سیناک اسم یکی از بزرگان فارسی در زمان اشک هجدهم پادشاه اشکانی
[/rayfa_table]

 

[ type=”green”]توجه داشته باشید که با کلیک بر روی هر یک از نامها میتوانید معنای آن نام را به طور کامل مشاهده کنید. ضمنا با توجه به اینکه فهرست نامهای ایرانی همواره در دست ویرایش و بهبود است لطفا با راهنمایی های خود و نیز پیشنهاد اسامی جدید که در فهرست نیامده، از بخش نظرات ما را در جهت بهبود هر چه بیشتر لیست راهنمایی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا