تعبیر خواب

تعبیرخواب آب بازی و آب پاشیدن درخواب

4.6/5 - (7 امتیاز)

تعبیر خواب جامع دیدن آب بازی و آب پاشیدندر خواب

تعبیر خواب آب بازی و آب پاشیدن درخواب
تعبیر خواب آب بازی و آب پاشیدن درخواب

در این پست از بخش نماگرد قصد داریم شما عزیزان را با تعبیر خواب آب بازی آشنا کنیم. تعبیر خواب آب بازی شامل معنا و مفهوم آب بازی در خواب یا بهتر است بگوییم تفسیر مشاهده آب بازی در خواب می باشد و همچنین برای مقالات بیشتر در دسته تعبیر خواب از سایت تعبیر خواب نماگرد مطالب بیشتری را مشاهده فرمایید.

 

تعبیر خواب آب بازی از نظر بزرگان 

آنلی بیتون می گوید:

1– اگر در رؤیا خود را مشغول آب بازى با دیگران ببینید، به معنى آن است که ناگهان به مسائل عاشقانه علاقمند خواهید شد.

2– اگر خواب ببینید کسی آب بر سر شما می پاشد ، نشانه آن است که به معشوق خود خواهید رسید.

تعبیر خواب آب بازی و آب پاشیدن درخواب
تعبیر خواب آب بازی و آب پاشیدن درخواب

 

تعبیر خواب آب پاشیدن بر روی کسی چیست؟

چنانچه در خواب ببینید که کسی به روی شما آب گرم پاشید یا آب ریخت و آن آب کثیف و آلوده و متعفن بود یک بیماری در پیش دارید.

و اگر دیدید شما روی کسی آب گرم ریختید آن شخص اگر آشنا و شناخته شده باشد در حق او ستم روا می دارید یا به یکی از بستگان بلا فصل خود آسیب وارد می آورید.

و اگر آن شخص ناشناس باشد نیتی بد در شما پیدا می شود که بهتر است پرهیز کنید و در روزهای آینده دست به کاری نزنید که نتیجه بد آن متوجه مردم شود. جوشاندن آب فتنه انگیزی است. سماور پر از آب جوش همسر بد خلق و خشمگین است.

کوزه یا سفال پر از آب دوست مهربان است و این دوست می تواند یک زن باشد.

اگر کوزه ای پر از آب داشتید و شکستید و آب آن به زمین ریخت در حق دوستی شفیق ناسپاسی می کنید و نعمتی را از دست می دهید.

اگر دیدید یکی در مقابل شما با لیوان یا کاسه و یا ظرف دیگری آب می نوشد مجذوب کاری می شوید که فکر می کنید انجام آن به سود شما می تواند باشد. آب ناودان اگر روشن باشد رحمت است و اگر گل آلود و کثیف باشد زحمت است

شناور بودن‌ روی‌ آب‌ می‌تواند نماد شناور بودن‌ روی‌ احساسات‌ و عواطف‌ ما و سازگاری‌ با ضمیرناخودآگاهمان‌ باشد. معلق‌ بودن‌ در هوا نیز همان‌تعبیر پرواز را دارد. شناور بودن‌ معمولا نمایانگراحساسات‌ آرامش‌ و آزادی‌ کلی‌ و جاری‌ شماست‌. ازجنبه‌ منفی‌، شناور یا معلق‌ بودن‌ می‌تواند سمبل‌درونگرایی‌، سردی‌، گوشه‌گیری‌، کمبود معاشرت‌ وارتباط یا ضرورتی‌ برای‌ تعلیم‌ و آموزش‌ دیدن‌ باشد.به‌ هر حال‌ به‌ منظور تعبیر صحیح‌ هر خوابی‌، لازم‌است‌ که‌ به‌ نحو مطلوب‌ و شایسته‌ای‌ خودتان‌ راارزیابی‌ کرده‌ و صداقت‌ به‌ خرج‌ دهید. معانی‌ و تعابیر همه‌ خوابها بسیار شخصی‌ و مختص‌ بیننده‌ خواب‌هستند

 

برای مشاهده جامع ترین منبع تعبیر خواب میتوانید به صفحه اصلی تعبیر خواب مراجعه نمایید یا صحفه تعبیر خواب کلمات با حرف آ مراجعه نمایید

 

اگه به دنبال تعبیر خواب خود هستید و آن را پیدا نکردید، از ما سوال کنید.
  • نکته مهم: حتما!! تعبیر هر خواب را در صفحه مرتبط با آن سوال کنید.
  • لطفا پیش از پرسیدن سوال، از بخش جستجوی سایت، تعبیر خواب خود را جستجو کنید.
  • اگر تعبیر خواب درخواستی شما در صفحه مربوطه موجود باشد سوال شما پاسخ داده نخواهد شد.
  • حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. نظرات انگلیسی یا فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
  • تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.

یک دیدگاه

  1. سلام من خواب دیدم که با خانواده ی پدری و مادری رفتیم بیرون و توی یه پارک روی یه زمین از جنس سنگ که درخت اطرافش هست نشستیم. بعد یه مدت من و خاله ام و پسر خاله ام و یه دختر ناشناس که انگار فامیل دورمون محسوب می شده (و هر دوتاشون یعنی هم پسر خاله و هم اون دختره تقریبا یکی دو سال ازم بزرگ ترن) میریم یکم توی اون پارکه دور بزنیم که با یه رودخونه ی خیلی کم عمق، به حدی که تا مچ پا نمی رسید ارتفاع آب و به شدت شفاف، رو به رو شدیم. اینجا ما بچه ها شروع به آب بازی می کنیم؛ اولش پسر خاله ام و اون دختره بازی می کنن ولی بعد من رو صدا می کنه که به جمع شون ملحق بشم و منم میرم و همه اش فقط به پسر خاله ام آب می پاشم. جالب اینجاست که به خاطر عمق کم آب نمی تونم خوب آب بازی کنم ولی پسر خاله ام میاد سه تا کاسه ی پلاستیکی میده دستم. من تعجب کردم که چرا باید کاسه بده دستم که راحت تر بهش آب بپاشم و وقتی بهش این موضوع میگم فقط لبخند می زنه. بعد از اون که یکم آب بازی کردیم بر می گردیم به سمت جایی که خانواده ها نشسته بودن. من در این حین که دکمه های ابتدایی پیرهنم به خاطر زیاد تکون خوردن باز شده بود رو می بندم میرم سمت مامانم که ازش بخوام با همدیگه کلا بریم آب بازی کنیم؛ ولی در نهایت مامانم عصبانی میشه و قبول نمی کنه میگه مهمونا خودشون باید تصمیم بگیرن چیکار کنن. بعد این حرف مامانم من هی غر می زنم که اگه بریم آب بازی یه خاطره ی خوب براشون به جا می مونه اما اینجوری همه اش تکراریه و این حرفا و میرم پیش داداش بزرگم می شینم. دوباره بعد یه مدت پسر عمه ام و داداش بزرگم یه بازی پیدا می کنن و قرار بود دوباره برن سمت اون رودخانه و کم عمق و این دفعه پسر عمه ام داشت بازی رو برام توضیح میداد و می خواست ببینه منم میرم باهاشون بازی کنم یا نه که یه دفعه ای از خواب بیدار شدم‌.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا