علت مکروه بودن شغل قصابی از نظر ائمه و مراجع
در اسلام در مورد مشاغل احکام متفاوتی داریم .بعضی ار حرفه ها حرام هستند و بعضی دیگر مکروه .از جمله مشاغل مکروه است شغل قصابی است .علت کراهت داشتن بعضی از مشاغل تاثیر شغل بر روحیه فرد است و نقش تخریبدر روحیه فرد دارد دلیل عمده کراهت اشتن آن است .خداوند بعضی از مشاغل را تحسین کرده است مانند کشاورزی که شغل انبیا بوده است .که نقش مخربی بر روحیه فرد ندارد .از جمله دیگر مشاغل کراهت دار می توان زرگری که نزدیک به رباست و کفن فروشی که مرگ مردم را می خواهد را می توان نام برد.در سایت نماگرد بخش مذهبی با دیگراحکام دینی آشنا شوید
چراشغل قصابی مکروه است
در روایات شغل قصابی مکروه اعلام شده است، در لغت هم قصاب به کسی گفته میشود که حیوان را بکشد و گوشتش را بفروشد. در زمان ما بیشتر قصابها اصلاً حیوان را ذبح نمیکنند، بلکه حیوان ذبح شده را تقسیم کرده و میفروشند. سؤال این است که آیا عنوان و تبعاً حکم کراهت شغل قصابی به گوشتفروشهای کنونی صدق میکند یا خیر؟ لطفاً توضیح دهید.
از اموری که در روح انسان اثر تربیتی دارد، نوع کار و محیط کاری است که در طول زمان، آثار تخریبی و یا سازنده خود را بر روی نفس، خواهد گذاشت. به همین دلیل، در آموزههای دینی نکوهشها و یا ستایشهایی نسبت به برخی از شغلها مشاهده میشود. در همین راستا، قصابی نیز از شغلهای مکروه قلمداد شده و در مواردی به دلیل این کراهت نیز اشاره شده است:
«…وَ أَمَّا الْقَصَّابُ فَإِنَّهُ یَذْبَحُ حَتَّى تَذْهَبَ الرَّحْمَهُ مِنْ قَلْبِه»قصّاب آنقدر ذبح میکند تا مهر و عطوفت از دلش میرود.
اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) میپرسد که خداوند به من پسری داده، شما دوست دارید پسرم چه کاره شود؟ حضرت، بعد از نکوهش چند شغل میفرماید:
«…وَ لَا تُسْلِمْهُ جَزَّاراً فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَهُ…»؛ فرزندت را به کار سلّاخی (ذبح شتر یا گوسفند) نگمار؛ زیرا شخصی که این شغل را انتخاب کرده، مهربانیاش را از دست میدهد.
در توضیح این روایات؛ نکاتی بیان میشود:
1. «جزّار»؛ یعنی کسی که شغلش کشتن حیوانات است. از آنجا که در گذشته، یک فرد هم حیوان را ذبح کرده و هم آنرا به فروش میرساند در منابع لغوی «قصاب»، هممعنا و مترادف با «جزّار» معرفی شده است. اما امروزه – دست کم در زبان فارسی – قصّاب به این معنا نیست. امروزه در بیشتر موارد، حیوانات در کشتارگاهها ذبح شده و فردی که مغازه قصابی دارد، از راه فروش گوشت ذبح شده، کسب درآمد میکند. با توجه به این نکته، باید گفت کراهت و نکوهشی که در روایات از شغل قصابی شده، به شغل فروش گوشت انصراف نداشته، بلکه ناظر به سلّاخی و ذبح حیوانات است؛ یعنی امرار معاش از راه ذبح حیوانات چندان مورد پسند نیست؛ زیرا ممکن است اثر تخریبی بر روح و روان انسان بگذارد.
2. در مورد اشتغال به ذبح حیوانات نیز باید گفت؛ فقها بر اساس این روایات، با آنکه معتقد به کراهت شغل سلاخی هستند، اما آنرا حرام نمیدانند، با این وجود، در جایی که مردم نیاز به این شغل داشته و فردی متکفل آن نمیشود، اشتغال به آن برای رفع نیاز مردم، همین اندازه از کراهت را هم ندارد.
3. گاه فرد مجبور است براى امرار معاش و یا براى نیاز جامعه به چنین مشاغلى بپردازد، در این صورت چون نمیخواهد سربار جامعه شده، بلکه به دنبال آن است که از دسترنج خویش ارتزاق کند، چه بسا علیرغم اشتغال به این شغلی که طبیعتاً قساوت قلب میآورد، مشمول احادیث بسیار دیگری میشود که سربار جامعه نبودن و خدمت به مردم را مورد ستایش قرار میدهد. از طرفی با راز و نیاز مداوم با خدا و نیز انجام کارهای دیگری – مانند رسیدگی به یتیمان و محرومان – که قلب انسان را نرم میکند، او میتواند از آثار منفی ناشی از ذبح حیوانات بکاهد.
4. در نهایت اینکه شغل و یا کار مشروعی در روایات مکروه اعلام میشود، لزوماً معنایش نارضایتی خدا از آن کار نیست، بلکه به عنوان نمونه توصیهای است که مثلاً اگر این امکان برای شما فراهم باشد که عطر فروش شوی یا کفن فروش، بهتر است گزینه دوم را انتخاب نکنی تا برای رونق کسب و کارت در آرزوی مردن دیگران باشی، بلکه به دنبال گزینه اول باش تا هرچه مردم در رفاه و سلامت بیشتری باشند، شغل تو رونق بیشتری بگیرد. اما اگر کاری وجود نداشته و قدرت انتخاب گزینههای مختلف را نداری، هر گزینه مشروع را میتوانی انتخاب کنی، حتی اگر در شرایط عادی مکروه باشد.
قصّاب دلسخت میشود!
بعد در ادامه حدیث دارد: «وَ لَا تُسْلِمْهُ جَزَّاراً»، جزار یعنی سلّاخ؛
حضرت فرمودند: فرزندت را به کار سلاخی نگمار!
در روایت دیگری که آن هم از امام صادق(علیهالسلام) است آمده است که امام صادق از پیغمبر اکرم نقل میکند:
«عن أبی عبدالله جعفربنمحمد(علیهماالسلام) قال: إن رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
قال:» پیغمبر فرمودند که من به خالهام غلامیرا هدیه دادم و گفتم: «إِنِّی أَعْطَیْتُ خَالَتِی غُلَاماً وَ نَهَیْتُهَا أَنْ تَجْعَلَهُ قَصَّاباً»، این غلام را برای کار قصابی نگذار! «أَوْ حَجَّاماً أَوْ صَائِغاً» «صائغ» همان زرگر است.
قصاب با گوشت فروش فرق دارد
در روایت قبلی داشت «جزار» و در اینجا دارد «قصاب» که البته معنای اینها قصابی به معنایی که امروزه متداوّل است، نیست. اصل آن از نظر لغت، به کسی گفته میشود که شتر و گوسفند را سر میبرد، یعنی کارش سر بریدن است نه گوشت فروختن.5 روایت میگوید ولو اینکه قصاب سر حیوان را میبرد، ولی این شغل و حرفه، از نظر تربیتی اثر سوء دارد. حضرت در ادامه جهت این نهی را بیان میفرماید که: «فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَهُ»، چرا که قصاب، مهربانیاش را از دست میدهد. در روایت دیگر در مورد جهت این نهی آمده است: «وَ امّا الْقَصَّابُ فَإِنَّهُ یَذْبَحُ حَتَّى تَذْهَبَ الرَّحْمَهُ مِنْ قَلْبِهِ» قصاب آنقدر ذبح میکند تا مهر و عطوفت از دلش میرود.
: استاد اخلاق مرحوم آیه الله مجتبی تهرانی (ره) در رابطه با آن دو روایت مطرح شده، می فرمودند:
«در روایت قبلی داشت «جزّار» و در این جا دارد «قصاب» که البته معنای این ها قصابی به معنایی که امروزه متداول است، نیست.
اصل آن از نظر لغت به کسی گفته می شود که شتر و گوسفند را سر می برد، یعنی کارش سر بریدن است نه گوشت فروختن. روایت می گوید، ولو اینکه قصاب سر حیوان را می برد، ولی این شغل و حرفه، از نظر تربیتی اثر سوء دارد.»
ه: حضرت امام (ره) هم در بیانی می فرمایند: «منظور از قصابی که مکروه است. صرفا گوشت فروشی نیست بلکه کسی است که شغلش ذبح و کشتار حیوانات است.»
بنابراین قصابی مورد اشاره در روایات، به معنای سلاخی و ذبح حیوانات است، و با توجه به نقش تخریبی آن بر روی روح انسان، این شغل جزء مشاغل مکروه محسوب گشته است.
گردآوری :گروه مذهبی نماگرد