بیوگرافی دکتر مسعود صابری مهمان خندوانه + تصاویر او و خوانندگی
[ type=”blue”]دکتر مسعود صابری متولد اردیبهشت ماه سال 1349 در تهران است. وی متخصص جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات می باشد. و با حضور در برنامه فرزاد حسنی به عنوان کارشناس وارد تلویزیون شد.

در این قسمت از سایت نماگرد می خواهیم بیوگرافی مسعود صابری پزشک و خواننده را در اختیار شما همراهان همیشگی سایت نماگرد قرار دهیم.
مسعود صابری در دبیرستان علوی در س خواند و در سال 1368 به خاطر علاقه اش به رشته پزشکی وارد دانشگاه شهید بهشتی شد و در سال 84 برای دوره تخصص اقدام کرد.
حضور مسعود صابری برای اولین بار در سال 84 بود که روش های ضدعفونی کردن میوه ها و سبزی ها را آموزش داد. مسعود صابری پسرخاله رسول صدر عاملی کارگردان معروف می باشد و همچنین علی سرتیپی تهییه کننده دایی وی می باشد.
در زمان ضبط قسمت 7 برنامه اکسیر خبر آمد آقای دکتر توانسته جان کودک 3 ساله ای که در پارک سرخه حصار کنار استودیوی ضبط برنامه در آب نما غرق شده بود را نجات دهد

خوانندگی را از سال 88 آغاز کرد و بعد از آشنایی با یک دوست آهنگساز با ترانه سراهای مشهور چون روزبه بمانی و زهرا عاملی آشنا شد
دکتر صابری از طریق همسر خانوم زهرا عامری؛ آقای مصطفی شریفی تهیه کننده برنامه اکسیر بعنوان کارشناس در کنار اجرای فرزاد حسنی وارد این برنامه پر حاشیه شد و به شهرت رسید.
آقای دکتر کم کم توانست با انتشار برخی ویدیو کلیپ ها و آواز خواندن خود در اتاق عمل و به سبب نوع بیانش در برنامه های تلویزیونی مورد توجه قرار بگیرد. دکتر مسعود صابری حالا با شهرت بدست آورده بعنوان خواننده کنسرت های متعددی برگزار می کند، اما انتشار ویدیو هایی نشان می دهد او نه تنها استعدادی ندارد بلکه پلی بک هم می کند …
حالا عده ای بر این عقیده هستند که آقای دکتر با یک برنامه حساب شده و با حضور خود در رسانه های مختلف شهرت کاذبی برای خود بوجود آورده است.

[ type=”red”]همچنین بخوانید: عکس خنده دار ترکیب صورت رامبد جوان وخاله شادونه!!!
مسعود صابری با حضور در برنامه پنج ستاره حمید گودرزی توانست برنده پنجاه میلیونی مسابقه شود و بعد از آن رامبد جوان از او به عنوان مهمان خندوانه دعوت کرد،
رامبد جوان بعد از شروع اعتراضات مردم و هنرمندان در اینستاگرام خود با انتشار عکس دکتر صابری نوشت: بابت دعوت از ایشان به خندوانه از همه مردم عزیز ایران عذرخواهی می کنم. او دقایقی بعد این مطلب را از پیج خود حذف کرد.
دکتر مسعود صابری ازدواج کرده و دارای یک فرزند به نام باران است.

فعالیت های هنری مسعود صابری
آهنگ ها:
طعم جنون
خوب من
فرشته
قلب سنگی
تیتراژ برنامه وقتشه
حرفای باحال
نامهربون
دلبر
دلتنگی
شب آروم

گفت گویی کوتاه با مسعود صابری
چه اتفاقی افتاد که از دنیای پزشکی به سمت دنیای موسیقی رفتید؟
موسیقی یک واقعیت مسلم در زندگی من از زمان کودکیام بود. وقتی آدم با چیزی بزرگ میشود، نمیتواند آن را کنار بگذارد. پدربزرگ مادری و پدری من، هر دو صدای خوبی داشتند و همیشه موسیقی در زندگی ما جاری بود اما جالب اینکه صدایم را از پدرم به ارث بردم.
دقیقا از چه سنی موسیقی را شروع کردید؟
ماجرا به ٣ یا ۴ سالگی برمیگردد؛ زمانی که پدربزرگ مادریام با من آواز کار میکرد. از بچگی صدای ایشان در گوش من بود، در مدرسه قرائت قرآن، صوت و تجوید کار کردم و قاری شدم. از ١۵ سالگی هم کلاس آواز رفتم. بعد با آقای افکاری آشنا و وارد فضای حرفهایتری شدم. همسر ایشان به من سازها را آموزش دادند. آقای افکاری ملودیهای خوبی را معرفی میکرد و من بهواسطه ایشان با ترانهسراها و آهنگسازهای قدیمی و جدید زیادی آشنا شدم و در نهایت رفاقتی دو سویه میانمان شکل گرفت؛ در حوزه موسیقی و پزشکی. من از آنها یاد میگرفتم و آنها در حوزه پزشکی به من اعتماد و لطف داشتند و کمک میگرفتند. حتی برخی از آنها را جراحی کردم. همه اینها به حرفهایترشدن من کمک کرد.

پس در واقع موسیقی مقدم بر پزشکی و جراحی مغز و اعصاب بود.
بله، دقیقا. البته در زمان تحصیل رشته پزشکی به علت گرفتاریهای دوره تخصص، فرصت زیادی برای موسیقی نبود، اما وقتی تحصیلاتم تمام شد دوباره با جدیت آن را دنبال کردم.
آواز خواندن چه تاثیری در کار پزشکی و پذیرش بیمارانتان دارد؟
برای مردم جذابیت بیشتری دارد که یک پزشک موسیقی کار کند، چون فضای پزشکی را فضایی خشک و بیروح تصور میکنند، در صورتیکه معتقدم پزشکی و بهخصوص جراحی آخرین درجه از هنر است، اما برای بیمار که همیشه اتاق عمل را استرسآور درک کرده است، این ماجرا باعث آرامش خاطر میشود.

روی شما و کار شما چطور؟ تاثیری داشته است؟
پزشکی قواعد و اصول خود را دارد، بنابراین در کار آن تاثیری ندارد، اما برای آرامش خودم تأثیر داشته است. در کنار کار پزشکی هیچ تفریح خاصی ندارم و در واقع زمانهای استراحتم را به تمرین و گوشدادن موسیقی اختصاص دادهام.
نخستین آهنگتان که منتشر شد، چه بازخوردی از اطرافیان و مخاطبان گرفتید؟
نخستین کارم که در سال ٩۶ با موزیک ویدیویی بهعنوان طعم جنون منتشر شد، کل فضای مجازی را پر کرد. از بچه ٣ ساله تا فرد ٩٠ ساله مخاطب این کار شدند. علاوه بر ملودی، مفهوم و زیبایی ترانه، شاید البته بخشی از محبوبیت بهدلیل این بود که یک جراح کار را خوانده بود. از سوی دیگر، سلبریتیها و تقریبا همه آنها مرا حمایت کردند و کلیپ را روی صفحههای خود گذاشته بودند. ویدیو در صفحه خودم بیستهزار کامنت داشت. همین که مردم کسی را از خارج از دنیای موسیقی پذیرفتند برایم مهم بود، اگرچه بهطور کلی در ایران نگاه خوبی به این ماجرا وجود ندارد که یک نفر در چند حوزه کار کند.

بهصورت تخصصی چه سازی را کار کردهاید؟
پیانو را از سال ٩٠ شروع کردهام و هنوز هم در حال یادگیری هستم. حتی بحث و گفتوگو درباره آن با افرادی که بیشتر از من تجربه دارند هم برایم جذاب است.
شما در برنامه اکسیر که از تلویزیون پخش شد هم نقش ویژهای داشتید. آن برنامه چقدر به شناختهشدن شما کمک کرد؟
با وجود دو سال زحمتی که یک گروه ۴٠٠ نفره برای این برنامه کشیدند، چون زمان پخش آن مناسب نبود، برنامه برد زیادی برای من نداشت. اکسیر ساعت یک نیمهشب از شبکه سه پخش میشد، بنابراین در جایی که باید، قرار نگرفت. در شهرستانها وضع فرق میکرد چون برد رسانه ملی در آنجا بیشتر از تهران است. من یکبار میهمان خندوانه بودم؛ برد این برنامه برای شناختهشدن من هزار برابر بیشتر از اکسیر بود.
جز حضور هنرمندان حوزه موسیقی که در خانواده شما بوده اند، هنرمندان حوزه سینما هم از نزدیکان شما هستند. آنها چه کمکی کردند؟
علی سرتیپی، دایی من یکی از مهمترین تهیهکنندگان سینمای ایران است و رسول صدرعاملی، پسر خاله مادرم یکی از کارگردانهای شناختهشده. کمکی که به من نکردند هیچ، حتی باور نداشتند که خواننده شوم، اما بهطور غیر مستقیم خیلی کمک کردند؛ مثلا در ١۴ سالگی، سر ضبط فیلم گلهای داوودی بودم، با هنرمندان زیادی مثل استاد مشایخی، انتظامی و … آشنا شدم. مراوده با این افراد در شکلگیری بخشی از شخصیتم نقش داشت؛ گرچه بعدها کلاسهای اکت، بازیگری و فن بیان هم رفتم.

آیا حضور پسرخاله و دایی شما در عرصه هنر تاپیری در پیشرفت شما داشته است؟
کمک و تأثیر آنها غیر مستقیم بود. مثلا در سنین نوجوانی در پشت صحنه گلهای داوودی حاضر شدم و در طول همین رفتوآمدها با هنرمندان و استادان بزرگی چون مشایخی و انتظامی مراوده پیدا کردم و همینها بخشی از شخصیتم را ساخت.







منبع: فتوکده
گردآوری: نماگرد