عکس پروفایل دخترونه متولدین مهر + عکس نوشته و شعر مهرماهی دخترانه
دراین بخش از سایت نماگرد مجموعه ای شیک و خاص از جدیدترین عکس پروفایل دخترونه متولدین مهر به همراه خاص ترین مجموعه ای از عکس نوشته های دخترونه متولدین مهر گلچین شده با بهترین کیفیت ممکن قرارداده ایم. همچنین مجموعه ای از شعرهای ناب و کوتاه برای دختران متولدین مهر قرار داده شده است.
مهر ماهی که باشی غم هایت برای خودت است
وقتی شب قبل از خواب ساعت ها به آن ها فکر می کنی
و بقیه فقط خنده هایت را می بینند!
وقتی داری به یه مـــــهـــــر مـــاهــی ﺩﺭﻭﻍ میگی،
ﺁﺭﻭﻡ ﺑﻬﺖ ﻟﺒﺨﻨــﺪ میزنه ﻭ ﺣﺮفو ﻋﻮﺽ میکنه ﻭ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ میکنی ک ﺑـــﺎﻭﺭ ﻛﺮﺩﻩ …!
وقتی جایی هستی ﻭ ﺗﻠﻔﻨشو ﺟﻮﺍﺏ نمیدی ﻭ ﻓﻜﺮ میکنی ک ﺍﻭﻥ ﻓﻜﺮ میکنه خوابـــی …!
وقتی کلی ﺍﺫﻳﺘﺶ میکنی ﻭ ﺍﻭﻥ ﺑــــﺎﺯ ﻫﻢ میﺑﺨﺸﺘﺖ …!
و تو فقط فکر میکنی که ساده است!
وقتی یه مـــــهـــــر مـــاهــی ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻴﺸﻪ , ﭼﺸﻤشو ,
ﺭﻭ خیلی ﭼﻴـــﺰﻫﺎ ﻣﻴﺒﻨﺪﻩ ﻭ ﺗﺤﻤﻞ میکنه …!
ﺍﻣﺎ ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﮔﻪ روزی ﺻﺒـــﺮﺵ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﺮﻩ،
ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ نمیتونی ﺑﺮﺵ گردونی …!
هیـــــــــــــــــچوقــــــــــــــــــــــــــت………
مهر ماهی که باشی معنی سکوتت رو خودت میفهمی
کوه از سکوتت آب میشه ولی کسی نمیفهمه درونت چه خبره
مهر ماهی ها تحملشون خیلی زیاده! خیــــــــــــــلی!
به خاطر همینه که شاید ناراحتیشو نبینی
ولی وقتی ناراحتیشو دیدی بدون که غمگین ترین آدم روی زمینه!
به سلامتی همه مهرماهی ها
که اگه پرچمشونو نصب کنن از همه بالاتره !
فقط نمیخوان تو چشم باشن!
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه
باز هم مهــر و شروع مدرسه
بازهم مشق و حساب وهندسه
بازهم صدشوق خواندن دردلم
ریشه ی علم نشاندن دردلم
“یه مهر ماهی” برای دوست داشتنت ،
برای لمس دستانت ،
برای نگاه در چشمانت ،
برای بوسیدنت ،
برای زندگی با خیالت ؛
برای نفس نفس زدن در دلتنگی هایت ؛
برای زندگی با نامت ؛
برای نجواهای عاشقانه در گوش ات ،
از هیچ کسی اجازه نمی گیره؛
حتی از خودت .
یه مهر ماهی خود عشقه…خود عشق !
آغاز رژه منظم کیف ها سر صف های صبحگاهی که می روند به سمت باغ دانایی.
از امروز، قرار است همه ما جایی را بسازیم. می پرسید کجا را؟ همان خانه ای را که با آجر واژه ها ساخته می شود، همان جا که پنجره هایی از جنس برگ های سبز و زنده دارد، همان جا که وقتی آباد است که با کتاب خواندن و یاد گرفتن، تر و تازه شده باشد، خانه دل هایمان را می گویم.
پس همه شما امروز به مدرسه می روید که دل های نازنینتان را آبی بزنید، از روی شیشه هایش گرد و خاک نادانی را پاک کنید و این خانه ارزشمند را صفایی بدهید. به گل ها و سبزه ها دستی به نوازش بکشید و روز تولد مدرسه را جشن بگیرید.
کاش همیشه دانش آموز بمانیم! کاش هر سال، اول مهر که می شود، همین طور هیجان زده، منتظر صدای زنگ آغاز سال تحصیلی جدید، در پوست خودمان نگنجیم.
کاش قدر معلم های صمیمی را بیشتر بدانیم!
نمی دانستم.
هیچ چیز نمیدانستم
و نمی دانستم که نمی دانم،
اما تو می دانستی و می توانستی
و همین بس بود که دستهایم را بگیری
و آن کلاغ پیر که خبر چین بدیها بود.
من از کتاب چه می فهمیدم!؟
من از شعر،چه می دانستم؟
من داستان ندیده بودم!
من خاطره نچشیده بودم!
من با همه اینها
در کلاس تو دوست شدم
و با تو در کلاس مهربانی.
یادت هست نوشتی : ابر … باران بارید!
نوشتی:آب … سیراب شدم!
نوشتی:بهار… درخت ها برخاستند!
نوشتی:رود … دریاها موج برداشتند!
و من فهمیدم که دانستن آغاز توانستن است.
افسوس نماندی
تا برگهای دفتر خاطراتم را بخوانی
حرفهایم را بشنوی
و غلط های دیکته زندگیم را درست بنویسی.
و صدایت در کلاس خیالم می پیچد:
“آن مرد،با اسب آمد.
آن مرد در باران آمد.”
هنوز چشم انتظار آن روزم
که آن مرد با اسب بیاید
و در باران اشکهایم،تن بشوید
و راه چون تو شدن را، به من بگوید
ای معلم خوبی ها…..
مثل کودکی که با بی اعتنایی به سیبی نگاه می کند
به آسمان خیره مانده ام
آسمانی که بین طلوع و غروبش
حتی سنجاقکی پوست نمی اندازد
آسمانی که روزش نیمی خورشید و نیمی زخم است
و شبش نیمی اضطراب و نیمی ماه
ز اقبال بی زوال به کمتر توجهی
یک بنده تو کرد تمام این دو شاهکار
دنبال مقصر می گردی
راه دوری نرو
غیر از خودت کسی تقصیری نداشت
او فقط به تو کمی امید داد
تو در مقابل
همه چیزت را
پاییز هم آمد
هر جا هستی
خوب باش
فقط برای یکبار
از خودت بپرس
او که برای تو
روزی چند بار می مُرد
حالا کجاست؟
و شب اندوه بزرگی ست
زمانی که تو را کم دارم
آخرین قطار هم رسید
کسی نیامده است
باشاخه گلی در دست و
گنجشکی در سینه
ریلها را می شمارم.
شعر
تا خانه همراهی ام می کند!
هزار آفتاب خندان در خَرام توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان سخن بود
گاویست پیش آهویت این لحظه سامری
چون چشم چشم بند تو در خاطرم فتاد
بنمود طبع من ید بیضا بساحری
گر ننگری بچشم عنایت بسوی من
بینی تنم ز مهر هلالی چو بنگری
آن دل که من بملک دو عالم ندادمی
بردی به دلبری ز من آیا چه دلبری
تا شد درست روی من دلشکسته زر
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
می آب گشت و آب می صرف ناب شد
دوش از پیالهای که ثریاش بنده بود
صافی می درو چو سهیل و شراب شد
بوی ماه مهر ، ماه مدرسه می آید
روزهای خوب و شاد اما انگار نمی آید…
دست ِدخترش را گرفته ویک به یک مغازه هارامیگردد
به دنبال کیفی که دختر خوشش بیاید ،اما نمی آید !
آنطرف تر امادخترکی ایستاده،جلوی ویترین یک مغازه
که مادرش مدام میگوید : بیا ! اما نمی آید !
نگاهش جامانده روی آن کیف صورتی،
همانکه عکس عروسک دارد
و گلویش پر شده از بغض ،اشک هایش اما نمی آید
هی غرق خیال داشتن آن کیف می شود ،اما باز
عکس پروفایل دخترانه متولدین مهر
اول مهر دلم نزدیک است
رنگ رنگان لباسی زیبا
بر تن جاده ای پر تب و تاب
زیر باران محبت
مهر ماه پائیز است ….
قلمی می خواهم سخت و گران
در نبرد صفحه های روزگار
یا هجوم جمله های قهر و تار
ضربه ای در قلب دفتر جا کند
خاطرات تلخ را رسوا کند…..
دفتری می خواهم
کاهی رنگ
یادگار کودکی های قشنگ
پر طلاطم
خط خطی ِ رنگ رنگ
زشت روی سخت سنگ
زیر محنت ها
زخم دل های جنگ
دوستی های خَلَنگ ….
پاک کن را … شاید …
تا زمانی که غمی می آید
جان به درمان کردنش می ساید
ماه ، مهر شد
مهر ، ماه
تو که آمدی
هلال ماه
قرص کامل شد
خسوف می کند
مهرمن در کاسه ی ماه
آرام ، آرام فرو می ریزد
مهر ما از شاخسار ماه …
شب ،
دست دردستِ ستاره
لب بر لبا نِ مهتاب
می شوم در گیر، با
بُغضِ گِل آلودۀ این عمرِ تباه
معده ام می سوزد
خورده ام نانِ کپک خوردۀ سی سالگیم را
باز ،خزان
بویِ ماهِ مهر
مزۀ مدادِ قرمز
یکِ دو
کلاسِ اولم هنوز
صفِ خواب آلودۀ صبح
چه جوانست پدر
مادرم…
لقمۀ نان و پنیرت شور است
ناظم،
خط کشِ چوبی
مهربانست ولی
دفترِ کاه برگیم سی ساله شد
کجایی کودکی
کجایی کودکی
قلمم از رج زدن دیوانه شد
باز می خوانم (دو کاج)
با
بوی نمناکِ کلاس…
با تو پاییزِ دلمْ غمگین نیست
میرسد مهرِ تو با عشقْ از راه
دلِ پاییزیِ منْ عاشقْ شد
عاشقِ مهرِ تو شدْ دلْ مهرْ ماه …
حرفی میان ما نبود ،دل بود و دل حرفی بجا
آغاز و پایان را تو شد ، حرفی که دل داند ،خدا
اشکی که می بارد به راه نه یک دروغ ، نه یک ریا
تنها پیام آن شده سردی و سردی ،کو صدا
می دانی ام ،می خوانمت هر شب ز روی مهر ،ماه
آغاز این راه دراز یک حرف میان مهر ماه
یادی ز تو بر دل فکند ،این دل مدام و تو پناه
آغاز من پایان شدم ،بنگر بر تنهایی ام ،اشکم گواه
سایۀ مهرِ «ماه»
«مَه» روشنگر و مهر،
مانند خورشید،
دریغ نمیدارد سایهاش را
حتّی زِ دشمنانِ
پُرتحدید…!!!
امیدواریم از این مجموعه عکس پروفایل دخترونه متولدین مهر نهایت رضایت را داشته باشید.همچنین شما میتوانید برای دسترسی به هزاران عکس پروفایل عاشقانه و فاز سنگین و عکس ماه تولد دخترانه و پسرانه به بخش سرگرمی مراجعه کنید. همچنین در صورت پیدانکردن عکس پروفایل مورد علاقه ی خود میتوانید در بخش نظرات اطلاعات عکس را برای ما ارسال کنید تا دراسرع وقت عکس شما موردعلاقه ی شما آماده و ارسال شود.
گردآوری و تنظیم : سایت نماگرد