
شبنم فرشادجو بازیگری را از کلاس های حمید سمندریان آغاز کرد و در این راه مورد تشویق همیشگی پدر و مادرش قرار گرفته است. شبنم فرشادجو بیشتر خود را بازیگر تئاتر می داند و یکی از معروف ترین تئاتر های وی هملت است.
مدتی پیش شبنم فرشادجو با انتشار عکسی خبر ازدواج خود با یک فرد آلمانی را داد و گفت که کارم یکم سخت شده و مرتب بین تهران و فرانکفورت در سفر هستم. او علاقه ی زیادی به مادر شدن دارد و یکی از دلایل ازدواج خود را بچه دار شدن اعلام کرده است.


شبنم فرشادجو به ورزش علاقه ی زیادی دارد و قهرمان رالی است. علاقه زیادی به رانندگی دارد و در تیم رالی هنرمندان فعال و تیم اسکواش هنرمندان رو نیز راه انداخته و خودش عضو آن است.
همچنین به کوهنوردی نیز علاقه زیادی دارد که به گفته خودش بخاطر آلودگی هوا مدتی است که کوه نرفته است.
[ type=”red”]همچنین بخوانید: شبنم فرشادجو به عنوان مدل آرایشی


همسر ایده آل شبنم فرشادجو

تحصیلات شبنم فرشادجو
فارغالتحصیل از آموزشگاه تئاتر با مدیریت حمید سمندریان؛ ۱۳۷۴
کارشناسی نمایش با گرایش بازیگری؛ ۱۳۸۰
کارشناسی ارشد نمایش با گرایش کارگردانی از دانشگاه هنر و معماری تهران؛ ۱۳۸۳
داور جشن بازیگر خانه تئاتر؛ ۱۳۸۹


مصاحبه شبنم فرشادجو در شبکه یک سیما
نظر خانم فرشادجو در مورد همکاری با آقای مهران مدیری
سریال “شوخی کردم” اولین همکاری من با آقای مهران مدیری بود که آن کار را واقعا دوست داشتم. آیتم هایی که من و هادی کاظمی داشتیم و باید برایش 7 الی8 صفحه دیالگو حفظ می کردیم. خیلی جذاب بود و واقعا به اندازه یک تئاتر برایش وقت و انرژی می گذاشتم. آقای مدیری برای من غول فضای کمدی هستند و وقتی کار دوم یعنی “درحاشیه” را به من پیشنهاد دادند با کمال میل بازی در ان را پذیرفتم و حتی یادم هست آن زمان دندانهایم ارتودنسی داشت که مجبور شدم خارج کنم تا بتوان در ان کار بازی کنم. در واقع آقای مدیری هوشمندی خاصی دارند. ممکن است اگر در آینده باز هم کاری به من پیشنهاد کنند بپذیرم و با ایشان همکاری داشته باشم ولی هرگز به اینکه عضوی از یک تیم ثابت باشم فکر نکرده ام.
با چند نفر بد هستم
باید اعتراف کنم در این حرفه با چند نفر بد هستم و همه این را می دانند! اهل تظاهر کردن نیستم و به سرعت نظر و رفتارم را نشان می دهم. شاید این مورد در خیلی جاها به ضررم بوده باشد. متاسفانه خیلی از ماها عاشق تظاهر و چاپلوسی کردن هستیم. اما من بعد از 40 سال هم نمی توانم خودم را عوض کنم.
چرا ورزش اسکواش!؟
من کاپیتان تیم اسکواش بانوان هنرمند هستم. اینکه چرا مناین رشته را انتخاب کردم به این دلیل است که من از توی چشم بودن فرار می کنم. به خاطر همین هم دنبال رشته ای بودم مه خیلی توی چشم نباشد و دوستان هنرمند بتوانند راحت و با فکر باز وارد این رشته شوندف ورزش کنند و دائم جلوی لنز دوربین نباشند.

اهمیت ورزش برای همه
من معتقد هستم یک بازیگر علاوه بر اینکه باید ذهن خلاقی داشته باشد باید تمرکز، هوش در لحظه و آی کیو داشته باشد که بخشی اکتسابی است ولی باید یک بدن آماده هم داشته باشند. متاسفانه خانم های ما چه هنر مند و حتی چه خانه دار به ورزش توجه نمی کنند و ما هم خواستیم با تشکیل تیم ورزشی مردم را به سمت ورزش کردن تشویق کنیم و از طرف دیگر بگوییم هنرمندان فقط در مزون ها نیستند.
موج های فضای مجازی
من سعی می کنم از فضای مجازی استفاده درستی داشته باشم . اتفاقاتی وجود دارد مانند مسائل سیاسی گه لازم است در آنها شرکت کنیم یا در مسائلی فرهنگ سازی داشته باشیم. در سالهای اخیر دیده ایم که در شبکه های مجازی خبرهایی منتشر می شود و موج هایی راه می افتد که همه روی آن سوار می شوند تا خودی نشان دهند. قطعا من هم از اتفاقات بدی که رخ می دهد ناراحت می شوم ولی دوست ندارم با منتشر کردن دوباره آنها بیشتر به موضوع دامن بزنم. همواره در صفحه شخصی ام صداقت داشته ام. من حتی یک کامنت بد دریافت نمی کنم. حاشیه سازی نمی کنم و دنبال جریانهایی نیستم که خبرساز شوم. ضمن اینکه من از این فضا برای معرفی کارهایم استفاده می کنم و نظرات مردم را میخوانم و با آنها در ارتباط هستم و نقد و پیشنهادهایشان را می شنوم.
فکر جدی به ازدواج
الان خیلی جدی به ازدواج فکر می کنم. حس می کنم کاملا به یک بلوغ فکری رسیده ام. چون طبیعتا همه ادم ها در یک سن مشخصی به این بلوغ فکری نمی رسند. مخصوصا ما هنرمندان که معمولا کودک درونمان بیشتر از بقیه فعال است. الان حس می کنم چیزی در زندگی ام کم استو با خودم می گویم تا چه زمانی باید تنها باشم و اگر یک همراه داشته باشم در این شرایط که به این بلوغ فکری رسیده ام، چقدر خوب است.

سریال های تلویزیونی شبنم فرشادجو | سینمایی شبنم فرشاد جو |
در حاشیه – ۱۳۹۴ | پلاک ۶۵ (سارا غفوریان ۱۳۹۷) |
شاهگوش – ۱۳۹۲ | پیاده (شکوفا کریمی ۱۳۹۷) |
شوخی کردم – ۱۳۹۲ | آخرین بار کی سحر را دیدی؟ (فرزاد مؤتمن ۱۳۹۴) |
خانواده آقای خوشبخت – ۹۱–۱۳۹۰ | گذرموقت (افشین هاشمی ۱۳۹۴) |
نامهها – ۱۳۹۰ | عملیات مهد کودک (فرزاد اژدری ۱۳۹۱) |
آب پریا – ۱۳۹۲ | از تهران تا بهشت (ابوالفضل صفاری ۹۱–۱۳۹۰) |
آینه های نشکن – ۱۳۸۷ | مرد بارانی (ابوالحسن داودی ۱۳۷۸) |
میوه ممنوعه – ۱۳۸۵ | |
تصادف – ۱۳۸۵ | |
چرخ گردون – ۱۳۸۳ | |
بانکی ها – ۱۳۸۲ |

فیلم کوتاه شبنم فرشادجو |
«گروگان» (منوچهر هادی)؛ ۱۳۸۳ |
«وصله کاری» (سعید نوری)؛ ۱۳۷۸ |
تلهفیلم شبنم فرشادجو |
از آغاز تا آغاز، مهدی گلستانی، ۱۳۸۹ |
سایه جنایت،کامبیز کاشفی، مؤسسه رسانههای تصویری؛ ۱۳۸۸ *تصادف، منوچر هادی، ۱۳۸۵ |
آخرین روز ماه، منوچهر هادی، ۱۳۸۵ |
آذر، فرزاد مؤتمن، ۱۳۸۹ |
نازنین، برزو ارجمند ۱۳۹۰ |
چالسیو، بهتاش صناییها، ۱۳۹۰ |
زن خوب، علی اسدالهی۱۳۹۲ |
. رونوشت، حسن حج گذار، ۱۳۹۲ |
کارگردانی شبنم فرشادجو |
«آرامش از نوعی دیگر» تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛ ۱۳۸۵ ـ تهران، تالار مولوی، پنجمین جشنواره تئاتر بانوان؛ ۱۳۸۵ |

بازی های شبنم فرشادجو |
“عشقآباد” (داود میرباقری) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۷۵ |
“آنتی گون” (حامد محمدطاهری) تهران، تئاترشهر، تالار شماره۲؛ ۱۳۷۶ |
“عروسی خون” (علی رفیعی) تهران، تالار وحدت؛ ۱۳۷۸ |
“شبهای آوینیون” (کورش نریمانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۷۸ |
“شبهای آوینیون” (کورش نریمانی) آلمان؛ ۱۳۷۹ |
“والس مرده شوران” (کورش نریمانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۰ |
“عشق آباد” (حسن میرباقری) تهران، حوزه هنری، تماشاخانه مهر و کاخ سعدآباد؛ ۱۳۸۰ |
“بازرس «به کارگردانی» علیرضا کوشکجلالی“، تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۸۰ |
“در مصر برف نمیبارد «به کارگردانی» علی رفیعی“، تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۸۱ |
شب هزار و یکم (بهرام بیضایی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۳ |
“کسی نیست همه داستانها را به یاد بیاورد” (رضا حداد) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ ۱۳۸۲ |
“خرس و خواستگاری” (حسن معجونی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه، ۱۳۸۳، روسیه، مسکو؛ ۱۳۸۴ |
“الوتریا” (وحید رهبانی و محمدرضا جوزی) تهران، تئاترشهر، کارگاه نمایش؛ ۱۳۸۴ |
“در خانه ایستاده بودم و…” (تیونش نظمجو) تهران، تئاتر شهر، کارگاه نمایش؛ ۱۳۸۵ |
“پای دیوار بزرگ شهر” (محمد حسن معجونی) تهران، فرهنگسرای بهمن ـ تالار مولوی، ششمین جشنواره تئاتر بانوان؛ ۱۳۸۶ |
“یک مکاشفه …” (رضا حداد) ایرانشهر؛ ۱۳۸۸ |
“عاشقیت در پاورقی” نوشته: مهسا محبعلی، کارگردان: لیلی رشیدی، بازیگر: شبنم فرشادجو، زمان و مکان اجرا: اردیبهشت ۱۳۸۸؛ تالار استاد انتظامی، خانهٔ هنرمندان ایران) |
مکاشفه در باب مهمانی خاموش؛ رضا حداد؛ ۸۹–۱۳۸۸، تماشاخانه ایرانشهر، همچنین اجرا در کشور کره، سئول ۱۳۸۹ |
آمدیم، نبودید، رفتیم؛ رضا حداد؛ ۹۱–۱۳۹۰ تماشاخانه ایرانشهر |
این تابستان فراموشت کردم؛ بهاره رهنما؛ سالن انتظامی خانه هنرمندان، ۱۳۹۰ |
ء کلمه سکوت کلمه، مائده طهماسبی، تماشاخانه ایرانشهر سالن سمندریان۱۳۹۱ |
تنتن و راز قصر مونداس، آروند دشتآرای، تماشاخانه ایرانشهر، ۱۳۹۱ |
خانه پاکیزه، مانلی حسینپور ۱۳۹۲ |
هملت، آرش دادگر ۱۳۹۲ |
سمت آرش دادگر ۱۳۹۳ |
کسی نیست همه داستانها را بیاورد ۱۳۹۳ |
چمدان (فرهاد آئیش) تهران، تئاترشهر، سالن اصلی؛ ۱۳۹۴ |
“هملت” (آرش دادگر) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۹۶ |


نقش به عنوان منشی صحنه |
«ریچارد سوم» (داود رشیدی) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۷۷ |
تله تئاتر های شبنم فرشادجو |
«دریاروندگان» (محمد عاقبی) شبکه چهار؛ ۱۳۸۴ |
«شایعه» (داوود رشیدی) شبکه چهار؛ ۱۳۸۸ |
جوایز شبنم فرشادجو |
دریافت تندیس بهترین کارگردانی “نمایش آرامش از نوعی دیگر” در پنجمین جشنواره تئاتر بانوان؛ ۱۳۸۵ |
دریافت لوح تقدیر بهترین بازیگر زن از جشنواره فجر برای نمایش”شبهای آوینیون؛ ۱۳۷۸ |
کاندید بهترین بازیگر زن بخش بینالملل جشنواره فجر برای نمایش هملت ۱۳۹۲ |




موتور سواری شبنم فرشادلو
شبنم فرشادجو:خیلی دوست دارم
منبع: فتوکده، نمناک، ویکی پدیا
گردآوری و تدوین: نماگرد