تعبیر خواب

تعبیر خواب آنلاین (با پاسخگویی سریع و جامع)

4.1/5 - (51 امتیاز)

تعبیر خواب آنلاین و جامع فارسی

خوابها یا رویاها، داستان و تصویرهایی هستند که ذهن ما هنگام خواب می آفریند. آنها می توانند سرگرم کننده ، سرگرم کننده ، عاشقانه ، مزاحم ، ترسناک و گاهی عجیب باشند. بطور متوسط انسانها یک سوم از عمر خود را در خواب سپری میکنند و یکی از مهمترین مواردی که طی این یک سوم از عمر همه ما انسانها با آن سر و کار داریم خواب و دیدن خواب است. برای بسیاری از ماها خواب ها یک راز است و بعد از دیدن هر خوابی که در ذهن ما باقی بماند (با توجه به اینکه بسیاری از خوابهایی که ما میبینیم را فراموش میکنیم) ذهن ما مشغول این موضوع می شود که خوابی که دیده ایم چه معنایی دارد و  علت آن چه بوده و به عبارت کلی تعبیر خواب ما چیست.

تعبیر خواب آنلاین جامع آنلاین
تعبیر خواب آنلاین جامع آنلاین

 

حرف ابتدای کلمه ای که به دنبال تعبیر خواب آن هستد.

آ ا ب پ ت ث ج چ
ح خ ذ ر ز ژ س ش
ص ض ط ظ ع غ ف ق
ک گ ل م ن و ه ی

 

آیا تعبیر خواب واقعیت دارد؟

در سال 1900 ، زیگموند فروید “Die Traumdeutung” یا “تفسیر رویاها” را نوشت. وی اظهار داشت: “رویاها جاده سلطنتی به ناخودآگاه است.” فروید همچنین معتقد است که رؤیاها به ما اجازه می دهد خودمان را ببینیم که هستیم. ما از رویاها استفاده می کنیم تا خودمان را از طریق یک دیدگاه معتبر ببینیم و نه اینکه دیگران چگونه ما را ببینند.

فروید رویاها را چشم انداز واقعی می داند. در این عرصه مجازی ، عمیق ترین احساسات و خواسته های خود را کشف می کنیم. ما باورهای دینی و روحانی خود را کشف یا تحقق می بخشیم. عرصه رویاها جایی است که ما آرزوها ، ترجیحات و اخلاق خود را کشف می کنیم. هدف از تجزیه و تحلیل رویای ، ایجاد درک کامل از خود است. هر رویائی که تفسیر می کنید به شما کمک می کند تا پنهان ترین قسمت های خود را یاد بگیرید. از آنچه یاد می گیرید ، راهی پیدا خواهید کرد تا زندگی پرمعناتر ، ثروتمندتر و با ارزش تر زندگی کنید!

همیشه باید به این نکته توجه داشت که خوابهای هر فردی آنچنان اختصاصی و مختص شخص است که نمیتوان الزاما معنای خواب هر فرد را با دقت گفت با این حال منابع متعددی برای تعبیر خواب وجود دارند که بر اساس نمادها و نشانه ها یا سمبل هایی که در خواب ظاهر می شود، این نمادها را معنا کرده و یک معنای کلی از این نشانه ها در خواب بدست می دهند.

بسیاری از مردم به تعبیر خواب باور دارند. شاید یکی از علل اصلی باور مردم به تعبیر خواب تاکید منابع مقدس (بطور مثال برای مسلمانان، تاکید قرآن و حدیث به صحت تعبیر خواب) باشد.  در قرآن کریم آمده است که : عزیز مصر خوابی دید و از معبّران خواست آن را تعبیر کنند، ولی آنان از تعبیر این خواب عاجز شده و نتوانستند، لیکن حضرت یوسف خواب را تعبیر فرمود و در آینده، تعبیر او به حقیقت پیوست.

همه مردم قدرت تعبیر خواب را ندارند. البته شاید هر کسی بتواند با خواندن منابع معتبر اطلاعی از تعبیر خواب بخصوص تعبیر بعضی از نشانه های دیده شده در خواب را بداند  با این حال حالات مختلف خواب، شرایط مختلف موجود در خواب ها و حتی زمان دیدن خواب، تعبیر خواب را بسیار پیچیده می کند. یا اینکه فقط خواب هایی تعبیر دارند که حاصل بیماری یا گرفتاری ها و تخیلات روزانه و … نباشد، یعنی بعضی از خوابها، آشفته است و تعبیر خاصی ندارد، مثلاً بسیاری از خواب ها مربوط به کارها یا تفکراتی است که انسان در روز یا روزهای گذشته داشته است. 

 

مراحل خواب (چرخه خواب)

پنج چرخه خواب در یک چرخه خواب وجود دارد:

مرحله 1: خواب سبک ، کندی حرکت چشم و کاهش فعالیت عضلات. این مرحله 4 تا 5 درصد از کل خواب را تشکیل می دهد.

مرحله 2: حرکت چشم متوقف می شود و امواج مغزی کندتر می شوند و موقتاً موج های موج های سریع به نام دوک خواب دیده می شوند. این مرحله 45 تا 55 درصد کل خواب را تشکیل می دهد.

مرحله 3: امواج بسیار مغزی آهسته بنام امواج دلتا شروع می شوند که در امتداد امواج کوچکتر و سریعتر قرار دارند. این 4 تا 6 درصد از کل خواب را تشکیل می دهد.

مرحله 4: مغز تقریباً منحصراً امواج دلتا تولید می کند. بیدار کردن کسی در مراحل 3 و 4 دشوار است، که با هم “خواب عمیق” خوانده می شوند. در این مرحله حرکت چشم یا فعالیت عضلانی وجود ندارد. افرادی که در خواب عمیق بیدار شده اند، بلافاصله تنظیم نمی شوند و اغلب بعد از بیدار شدن، چند دقیقه احساس بی نظمی می کنند. این مرحله 12 تا 15 درصد از کل خواب را تشکیل می دهد.

مرحله 5: این مرحله به عنوان حرکت سریع چشم (REM) شناخته می شود. تنفس سریعتر ، نامنظم و کم عمق تر می شود و چشم ها در جهات مختلف به سرعت تکان میخورند و ماهیچه های اندام به طور موقت فلج می شوند. ضربان قلب افزایش می یابد ، فشار خون بالا می رود و مردان دچار نعوظ آلت تناسلی می شوند. وقتی افراد هنگام خواب REM از خواب بیدار می شوند ، اغلب داستان های عجیب و غیر منطقی را توصیف می کنند. اینها رویاها هستند. این مرحله 20 تا 25 درصد کل زمان خواب را تشکیل می دهد.

 

تعبیر خواب و عوامل موثر بر آن

عوامل متعددی وجود دارند که معنای یک خواب واحد را در شرایط مختلف تغییر می دهند. از جمله این عوامل می توان به زمان خواب، مکان خوابیدن، شغل بیننده خواب، حالت خوابیدن و شرایط فیزیولوژکی بیننده خواب اشاره کرد که بر خوابهایی که انسان می بیند تاثیر می گذارند. برای مشاهده جزئیات بیشتر در مورد عوامل موثر بر تعبیر خواب به مقاله مربوطه تحت عنوان عوامل موثر بر تعبیر خواب مراجعه کنید.

 

حقایقی جالب در مورد خوابها

  • شاید خواب را از یاد نبریم، اما تصور میشود همه بین 3 تا 6 بار در هر شب خواب میبینند
  • هر خواب بین 5 تا 20 دقیقه طول میکشد.
  • حدود 95 درصد خوابها با بیرون آمدن شخص از رختخواب فراموش میشوند.
  • خواب دیدن میتواند به شما در یادگیری و توسعه خاطرات طولانی مدت کمک کند.
  • افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا بیشتر با سایر اجزای حسی خواب می بینند.

 

انواع خوابها

خوابها به بطور کلی به 10 دسته مختلف تقسیم می شوند که به صورت خلاصه در زیر آمده است.

  1. خواب‌هایی که از افکار و تخیلات انسان در بیداری نشات میگیرند؛ در واقع در این نوع از خوابها آنچه فرد در طی روز با آن درگیر است و دغدغه فکری اون است در خواب اون نیز محور اصلی موضوع خواب می شود. یکی از زیرمجموعه های این نوع خوابها، خوابهای تکراری است که تا وقتی یک دغدغه فکری در دنیای واقعی داریم، خواب آن را بدون تغییر بطور متوالی در شبهای مختلف میبینیم و با از بین رفتن آن چالش، دیدن ان خواب هم متوقف میشود.
  2. خواب‌هایی که نتیجه غلبه مزاج در انسان هستند. این خوابها از مزاج افراد نشات میگیرد و بسته به مزاج گرم یا سرد بیننده خواب می تواند متفاوت باشد. به‌طور مثال افراد با مزاج گرم، بیشتر اوقات خواب آتش، حمام و… را می‌بینند و فرد با مزاج سرد، خواب برف و زمستان و کوه یخ ببیند.
  3. خواب‌های ناشی از وسوسه شیطانی، خواب‌های ناراحت کننده.
  4. خواب‌هایی که به وضع خوابیدن انسان بستگی دارند. مانند خواب انسان جنب، خواب اول شب، خواب فردی که زیاد خوابیده یا زیاد غذا خورده و…
  5. رویاهایی که خیال پردازی خوشایند هستند. این رویاها خیالاتی هستند که ما از فکر کردن به آنها لذت می بریم و حالتی مابین خواب و بیداری است. حالتی که در آن شما به موضوع و خیالی فکر میکنید و حتی هوشیاری شما نسبت به صداهای اطراف خودتان نیز کاهش یافته است.
  6. خوابهای هوشیارانه، خوابهایی هستند که فرد بیننده خواب در حین خواب میداند که در حال دیدن خواب است و در خواب به خود یا دیگران میگوید که من در حال دیدن خواب هستم و حتی قادرند خواب خود را تا حدودی کنترل کنند.
  7. کابوس یا خوابهای آزاردهنده، ترسناک و وحشتناک فرد ببیننده خواب با ترس زیاد، ضربان قلب و گاهی عرق کردن از خواب بیدار می شود. کابوسها اکثرا از مشکلات بیرون از خواب و دنیای واقعی نشات میگیرند. پرخوری، مشکلات روحی روانی، بیماری های جسمی از جمله عواملی هستند که موجب کابوس می شوند.
  8. خواب‌های شفابخش: این خوابها نوید سلامتی میدهند و همانطور که از نام آنها پیداست مرتبط با سلامتی ما است. در واقع خواب نوعی ارتباط بین بدن ما و خود ما است و پیامهای جسم ما را به ما می دهد. مثلا در مواقعی که بدن در معرض بیماری یا مشکلات فیزیکی است این خوابها هشداری هستند برای پیشگیری از بیماری.
  9. خوابهای راهنما: معمولا در این خوابها برای مشکلی که در دنیای واقعی داریم راه حلی پیدا می شود. مثلا مشکلی با یکی از اعضای خانواده داریم، در خواب همان مشکل را دیده و از طریقی ان را حل میکنیم، راهی که از طریق آن مشکلمان حل شده، راه حل مشکل در دنیای واقعی است.
  10. خواب‌هایی که از آن به عنوان رویاهای صادقانه نام برده می شود و می گویند از سوی خداوند بوده و خواب‌هایی شایسته و صادق هستند که یا به فرد بشارت امر خیری می‌دهند یا او را راهنمایی و هدایت می‌کنند.

 

کدام خواب‌ها تعبیر دارند؟

در بخش انواع خوابها، خوابها به چندین بخش تقسیم شد که فقط دسته آخر یا دهم تعبیر دارد. بقیه خوابها تعبیر ندارد. یکی از مواردی که فرد بیننده خواب باید به آن توجه کند این است که بخش بسیار زیادی از خوابهای که یک فرد میبینید مربوط به یکی از 9 دسته اول است و اصولا تعبیری ندارد. برای همین نباید انتظار داشت تمامی خوابهایی که مبینیم حتما تعبیری داشته باشد. آنچه از آن به عنوان تعبیر خواب مظرح شده است، در واقع مربوط به خوابهایی هست که به آنها رویای صادقانه میگوییم و اعتقاد بر این است که حاوی پیامی از سوی خدا است و علم تعبیر خواب نیز صرفا برای تفسیر و یافتن پیام نهفته در خواب بوجود آمده است. همچنین برخی از خوابها به اندازه ای واضح و روشن هستند که نیازی به تعبیر کردن ندارند. انسان موضوعی را خواب می‌بیند که در بیداری هم همان اتفاق می‌افتد؛ اما بعضی خواب‌ها واضح نیستند و نیاز به تعبیر دارند. چگونه باید این خواب‌ها را تعبیر کرد؟ تنها کسی که علم تعبیر خواب را داشته باشد می‌تواند این کار را انجام دهد. نمی‌توان در این زمینه به هر کسی اعتماد کرد.

 

چکار کنیم تا رویای صادقه ببینیم؟

رویای صادقانه پلی برای برقراری ارتباط با عالم غیب است و انسان به واسطه این دسترسی، حقایق را مشاهده می‌کند. در صورتی که فرد بخواهد به اسرار عالم و آیات غیبی در عالم بیداری آگاهی پیدا کند، باید مراقبه داشته باشد؛ یعنی باید مراقب اعضا، جوارح و اعمال خود باشد تا آمادگی دریافت حقایق و باطن جهان در او به وجود بیاید.

از جمله آداب مراقبه که رعایت آن برای دیدن رویای صادقه لازم است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نظافت
  • طهارت
  • محاسبه اعمال روزانه
  • قرائت قرآن و بعضی از دعاها
  • کیفیت و چگونگی قرار گرفتن بدن هنگام خواب
  • خواندن دعا پس از بیداری از خواب

 

تشخیص رویای صادقانه از بقیه رویاها

چگونه می توان تشخیص داد که خوابی که دیده ایم، رویای صادقه است یا نه؟

تشخیص اینکه یک خواب رویای صادقانه است یا خیر به عوامل مختلفی بستگی دارد و قطعیتی در مورد آن وجود ندارد. با اینحال توجه به این عوامل به ما در درک احتمال درستی آن رویا کمک می کند.

دسته بندی های مختلف خوابها در بالا آورده شده است، دو حالت کلی برای خوابها وجود دارد که عبارتند از: خوابهای نمادین و سنبلیک و خوابهای حقیقی و مستقیم.

در اینجا مواردی که به تشخیص رویای صادقانه کمک می کند آورده شده است:

  1. در عالم خواب انسان حس بیداری می کند. به عبارتی، خوابش واضح و شفاف است.
  2. رویای صادقانه الزاما توسط فرد مسلمان یا دین دار دیده نمیشود و چه بسا فرد بی دین نیز رویای صادقانه ببیند هر چند اعتبارش کمتر است.
  3. معمولا هنگام ظهر رویا صادقانه نیست ولی قطعیت ندارد، بیشتر رویاهای صادقانه در یک سوم انتهایی خواب شبانه دیده میشود.
  4. روند خوابهای صادقه به گونه ایست که از یک آغاز شروع می شود و به نهایتی ختم می گردد. و شلوغ و درهم و بی سروته نیست.
  5. اگر در خوابی یکی از معصومین یا بزرگان دیده شود، امکان دارد صادقه باشد.
  6. گاهی فردی سوالی در ذهنش دارد و خوابی راجع به پاسخش می بیند. آن خواب صادقه است. مثل خانواده های شهدا که درمورد وضعیت شهیدشا خواب می بینند.
  7. در مجموع، خواب های صادقه را فرد خواب بیننده احساس می کند که این خوابش معنادار بود.پس به وقوع می پیوندد.

 

خوابهای نمادین و سنبلیکف 

خوابهایی که در آن بیننده خواب نمادهایی که هر یک تعبیر خاص خود را دارند میبیند، نمادهایی مثل مار، گاو، و بطور کلی حیوانات، مردن زنده شدن و …

در واقع این نمادها هر یک نشانه ای هستند که برای تفسیر آنها نیاز به فردی آشنا با علم تعبیر خواب است. البته در صورتی که متخصصی در دسترس نباشد میتوان از کتابهای سطح بازار مثل کتاب های تعبیر خوابی که از ابن سیرین، حضرت یوسف و … هست استفاده کرد و تا حد زیادی پاسخگوی بسیاری از خوابها هستند.

خوابهای حقیقی و مستقیم

خوابهایی که در آن بیننده خواب، در خواب خود، وقایعی را به دور از هرگونه ابهام و نمادی می بیند. و بطور مستقیم از وقایع بدون نیاز به تعبیر و تفسیر آگاه می شود. این گونه خوابها اگر ثابت شوند صادقه هستند، به همان شکلی که دیده شدند، تعبیر می شوند. مثل خواب حضرت نرجس خاتون که با یک امام ازدواج می کند، و این اتفاق هم افتاد. و به عقد امام حسن عسگری ع درامدند.

 

مهمترین تعبیر کنندگان خواب (معبران)

 

  • حضرت یوسف (ع)
  • امام صادق (ع)
  • حضرت دانیال (ع)
  • ابن سیرین
  • منوچهر مطیعی تهرانی
  • جابر مغربی
  • ابراهیم کرمانی
  • لیلا برایت
  • انلی بیتون
  • اچ میلر

تعبیر خواب حضرت یوسف (ع)

حضرت یوسف (ع) یکی از پیامبران الهی است، که 27 بار نامش در قرآن آورده شده است و سوره 12ام قرآن نیز به نام اوست. حضرت یوسف دارای علم تعبیر خواب بوده و همین علم که از طریق تعبیر خواب فرعون مصر در مورد خوابی که از خورده شدن 7 گاو فربه توسط 7 گاو لاغر دیده بود و موجب نجات مردم مصر از گرسنگی شد، او را به مقام بالایی نزد فرعون و مردم رساند. از برخی از تعبیر خوابهای حضرت یوسف در موارد مختلف امروزه به عنوان یک مرجع تعبیر خواب استفاده میشود.

تعبیر خواب امام صادق
امام صادق، امام ششم از ائمه مذهب شیعه است. ایشاله که 64 سال عمر کرند در سن ۳۱ سالگی به امامت رسیدند و به مدت ۳۴ سال امامت کردند. کتاب تعبیر خواب امام جعفر صادق (ع) یکی از ارزشمندترین منابع تعبیر خواب است که نسخه های فارسی زیادی از آن به چاپ رسیده است. آنچه در نخسه های مختلف این کتاب آمده است درواقع نقل قول از امام صادق در مورد معناهای مختلف خوابها است.

تعبیر خواب دانیال نبی

دانیال نبی همانگونه که از نامش پیداست پیامبری از قوم یهود بود. ایشاله که نسل حضرت یعقوب بود، پس از فتح بابل توسط کوروش از آنجا به ایران آمده و در شوش سکنی گزید و در شوش نیز در سن 93 سالگی فوت کرد. کتابی به نام ایشان که شامل خاظرات، خوابها و تعبیر خوابهای ایشان است و شامل 12 فصل است به چاپ رسیده و مسلمانان نیز در مورد علم تعبیر خواب ایشان نظر مثبتی دارند. این کتاب که ابتدا به زبان عبری تهیه و چاپ شد در در دوره عباسیان به عربی ترجمه شده است. علاوه بر تعبیر خواب، مورخان مواردی از قضاوت‌های ممتاز این پیامبر را هم به ثبت رسانده‌اند.

تعبیر خواب ابن سیرین

محمد بن سیرین بصری یکی از افراد مشهور تاریخ علم و ادب اسلامی است. او فرزند یکی از بردگان انس ابن مالک بود. ابن سیرین در تعبیر خواب مهارت فراوان داشت و مردم نیز برای تعبیر خواب خود به او رجوع میکردند.  شغل او بزازی بوده و از تابعین مشهور است (تابعین به افرادی گفته می‌شود که پیامبر اسلام را ندیده ولی با اصحاب او معاشرت داشته‌اند). جمال الدین بدیع الزمان ابوالهول جیش بن ابراهیم تفلیسی (۶۲۹ ق) کتاب کامل‌التعبیر ابن سیرین را به فارسی نگاشته است. البته باید توجه داشت که این کتاب هر چند مشهور به ابن سیرین است ولی نویسنده تعبیر خواب‌هایی را از ابن سیرین، امام صادق ـ علیه السلام ـ ، دانیال نبی ـ علیه السلام ـ ، ابراهیم کرمانی و جابر مغربی و عده‌ای دیگر نقل کرده است

تعبیر خواب منوچهر مطیعی

آقای مطیعی به سال ۱۳۰۴ در خیابان ناصرخسرو تهران به دنیا آمد. در ابتدا او به مدرسه نظام رفت ولی بدلیل علاقه اش به ادبیات، دانشکده افسری را نیمه تمام رها کرد و نویسندگی را آغاز نمود. از ایشان کتابی به نام فرهنگ جامع تعبیر خواب به یادگار مانده است که پس از سالها تحقیق و مطالعه ی کتاب های تعبیر خواب از جمله تعبیر خواب ابن سیرین و بسیاری کتاب های ایرانی ، عربی و اسلامی آن را نگاشته است و امروزه یکی از منابع معتبر علم تعبیرخواب است.

تعبیر خواب جابر مغربی

سموأل بن یحیی بن عباس یهودای مغربی، ریاضیدان، پزشک و منجم مسلمان بود که در حدود سال ۱۱۳۰ میلادی در بغداد و در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. او در سن 33 سالگی پس از دیدن یک خواب به دین اسلام گروید و در سال 1180 میلادی در سن 50 سالگی در شهر مراغه به دیار باقی شتافت.

 

 

  • خواب چیست؟
  • 21 حقیقت جالب در مورد خواب
  • جدول زمان تعبیر شدن خواب ها بر حسب ساعت
  • تعبیر خواب ابن سیری
  • علم تعبیر خواب چه می‌گوید؟
  • خواب‌های متداول چه خواب‌هایی هستند؟
  • زمان تحقق خواب
  • شرایط تعبیر خواب
  • تعبیر خواب در اسلام
  • اعمال مربوط به خواب های خوب و و بد
  • انواع خواب
  • 9 رویا که نباید به آنها بی اعتنا بود
  • منابع تعبیر خواب

 

اگه به دنبال تعبیر خواب خود هستید و آن را پیدا نکردید، از ما سوال کنید.
  • نکته مهم: حتما!! تعبیر هر خواب را در صفحه مرتبط با آن سوال کنید.
  • لطفا پیش از پرسیدن سوال، از بخش جستجوی سایت، تعبیر خواب خود را جستجو کنید.
  • اگر تعبیر خواب درخواستی شما در صفحه مربوطه موجود باشد سوال شما پاسخ داده نخواهد شد.
  • حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. نظرات انگلیسی یا فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
  • تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.

‫۵۶۰ دیدگاه ها

  1. سلام حواب دیدم در دامداری استادم هستم وبجای گوسفندان گوساله دردامداری است ومردان زیادی در دامداری هستند من با این مردان درحال ببرون امدن از این دامداری هستم که یک گوساله با سماجت در حال امدن پشت من میباشد..

    1. باعرض سلام و خسته نباشید و باتشکر از سایت عالی تون ببخشید که مزاحمتون شدم من یه خوابی دیدم تو خونه مادربزرگم هستم و یه دخترودیدم که روی مبل نشسته بود البته افراد ناشناس فکر کنم زیاد بودن من خواستم با اون دختره دوست بشم فکر کنم ازمن بزرگ تر بود یا هم سن بودیم من رفتم به حیاط خانه تو حیاط خانه کلا حرطرف دیواره ولی من تو خواب وقتی رفتم به حیاط فقط یه دیوار نبود و از اونجا چند خونه دیده میشد من رفتم تو حیاط دراز کشیدم یکم بخوابم ولی وقتی به سمت چپ پیچیدم دیدم اون دختره داره میره به خونشون خونشون خیلی بزرگ بود اون اومد به حیاط خونشون نمیدونم چی میخواست برداره وقتی میخواست برگرده منو دید و بهم لبخند زد بارها پشت سرشو نگاه کرد و منو دید لبخند زد من رو دعوت کرد به خونشون با اشاره گفت بیا خونه من خیلی خوشحال شدم رفتم لباسمو بپوشم دنبال لباسم تو خونه گشتم دیدم توحیاطه وقتی به حیاط برگشتم خونشونو گم کردم و حیاطشونو ندیدن ولی دختره رو دیدم اون منو ندید وبه خونشون رفت منم همون موقع باز خونشونو پیداکردم و بعد رفتم لباسامو بپوشم دقیقا یک ساعت طول کشید لباسمو بپوشم با سرعت هرچه تمام رفتم از کشوی میز دوتا حلقه برداشتم که یکیش مال خودم بود و زرد رنگ بود و دومیش حلقه ازدواج ولی من اونارو به یکی از انگشت هام انداخته بودم من کمی به حلقه ازدواج نگاه کردم دیدم مال عموم هستش میخواستم بزارم بالای پله تا خودش ببینه و برداره و گفتم نه فکر میکنه من گذاشتم دعوام میکنه حلقه رو گذاشتم جیبم تا وقتی که برگردم بزارمش سرش جاش و وقتی میخواستم برم بیرون که برم به خونشون دیدم هنوز لباس هامو نپوشیدم ووقتی که کامل لباسمو پوشیدم خواستم برم بیرون از خواب پاشدم ببخشید که سرتون درد آوردم ولی اگه میشه تعبیر خواب منو بگید من حتما منتظر پاسخ شما هستم با تشکر

      1. با سلام و احترام
        همانطور که در بالا گفته شده، تعبیر خواب ها فقط در صفحه مربوط به هر خواب جواب داده می شوند.
        لطفا سوال خود را در صفحه مربوطه مطرح نمایید
        با تشکر

        1. سلام عزیز دل من در خواب یکی از دوستانم را دیدم که زنبور بزرگی را در دست داشت و با آن من را میترساند و من از زنبور فرار میکردم در قسمت بعدی خواب همان دوستم ادعا خدایی کرد لطفا تعبیرش رو بگید

          1. سلام خواب دیدم پدرم ک فوت کرده چوب بلال در گلویش گیر کرده و بعداز تلاش ان را از گلویش دراورد تعبیرش چیه؟

          2. من روز ۱۵ رمضان نزدیکای سحری خوابمو دیدم،خواب دیدم که من با خونه مادربزرگم بودم و برادرزادم اونجا کنار من بود پسر خالمم اونجا بود بعد صحنه از خونه مادربزرگم که بچه ها خیلی شلوغ میکردن و کلی بازی فکری ریخته بودن زمین عوض شد و من رفتم کربلا بعد اونجا داشتم می‌گشتم که یه گوشی تو دستم ظاهر شد پیج اینستاگرام پسر خالم روی گوشی اومد رفتم باز کردمش دیدم که پیجش برخلاف آدمی که الان هستش شده یعنی الان یه پسری هستش که اصلا مذهبی و اینا نیست ولی پیجش تو خوابم کاملا مذهبی بود و میگفتن که خادم امام حسین شده حتی عکسای خادمیشم تو پیجش بود همون موقع بود که برای سحری از خواب بیدار شدم « اینم باید اضافه کنم که پسر خاله من با اینکه اصلا مذهبی نیست ولی سید هستش و از نواده های امام حسین هستش»

          3. سلام
            من خواب دیدم که با پسری که حدود سه هفته است جدا شدیم و هدفمان ازدواج بود، درحال حرکت هستیم و من یک ساک و چمدان در دست دارم و بعد هم یه ماتیک قرمز روی لبم میزنم. ما باهم خوب و شاد بودیم.

          4. ضمن عرض سلام‌خواب دیدم که با خانمم دعوام شد خانمم رفت سمت اتاق و یک اسلحه برگشت منم متوجه شدم که یه چاقو در دستم هست خواستم بدم که خانمم بزنم که با اسلحه منو رگبار کرد تیرها به شکم و سینه ام خورد و از کمرم دراومد من رو زمین افتادم و درحالی که از چاههای که شکم و سینه ام وکمرم تیر خورده بود دراومده بود خون میومد مردم

          5. سلام وقت بخیر من باردارم پدرشوهرم بعداز نمازصبح خواب دیدن بچم بدنیاامده وداخل یک سبدهست وحرف میزند ولذت میبرند تعبیرش چیه؟

        2. سلام خسته نباشین . من امروز صبح خواب دیدم شخصی که دوستش دارم و این احساس فقط از سمت من هست . دوستم بهم خبرداده که میخواد ازدواج کنه و من توخواب خیلی نارحت و گریون شدم من . من بااین اقا هم دانشگاهی بودیم . اما ایشون دیگه ادامه تحصیل نداد و بخاطر شرایط شغلیش مکانی دیگس ودر اون قسمت داره ادامه تحصیل میده

          1. سلام،من خواب دیدم لب دریا هستیم و یهو ی کوسه کوچیک مثلا ۲ متری اومدب حالت حمله برای خوردن ی ماهی اومد لب ساحل ک یهو پشت سرش یه کوسه ی بزرگتر اومد برای خوردن کوسه کوچیکه،همسن که حمله کرد و خوردش یه کوسه ی خیلی خیلی بزرگ حمله کرد و کوسه دومی رو خورد،تعبیرش چیه؟

          2. سلام و وقت بهیر من دیشب تو خاب ی چیز عجیب دیدم ی تصویر شبیه تنه درخت خیلی بزرگ در اسمان ظاهر میشد و غیب میشد دفه اول خیلی نزدیک بود و ب مراتب دورتر میشد.تقریبا ۵،۶بار این اتفاق افتاد تا ب ماه رسید بعد برای یک لحظه ماه ب کلی خاموش و سیاه شد و باز نوانی شد.یک تصویر خیلی زیبا بود ک تمام مردم انگشت ب دهن مونده بودن حتی تو خاب همه سعی میکردن با گوشی ازش عکس بگیرن.تعبیرش چی میتونه باشه

          3. سلام
            خواب دیدم به قبرستان رفتم وبرای فاتحه برسرقبرپدریکی از رففارفتم وپسرش اومدخیلی تحویلم گرفت وپذیرایی کرد بعدبرادرم اومد وبه جایی رفتیم که هنوز مرده هارو دفن نکرده بودن وجنازه ها داخل باکس سنگینی بود یکی ازجنازه هاروکه پدریکی ازرفقابودو برادرم بلندکرد وچندقدم رفت ومحکم کوبیدزمین برای دفن کردنمن بهش گفتم چرا محکم انداختی خندید وباهم رفتیم قبرپدربزرگمم که دفن شده بودوجابجا کنیم میخاستم ببینم تعبیرش چیه؟
            درضمن میخاستم بگم وقتی دوباره خوابیدم دوباره خواب پدربزرگمودیدم برسرمزارش رفتیم بعدجنازش معلوم بود۲،۳دفعه بلندش کردم باکمک دوستم وازدستم افتاد وخونی شد بعدبرای باراخربلندش کردم ودستموگرفت بوی عطرخیلی خوبی میداد ودوستم بهم گفت جنازشوبمال به صورتت ،من اینکاروکردم وافتاد روجنازش شروع به گریه کردن کردم وخواسته ای ازش داشتم بعد بلندشد راه افتاد وباحالتی ناراحت اومدسمت من وبه دوستم گفت بهش بگوبره ودیگه سمت من نیاد خیلی ناراحت بود ازمن ممنون میشم ازتعبیرتون

        3. سلام من خواب دیدم رفتم پاکسازی پوست و ی ماسک روی صورتم ک زدم ک کل موهای صورتمو مث موم بهش چسبید و کنده شد

          1. سلام.
            وقت بخیر .
            من بین ساعت ۶ تا ده صبح در حالت خلسه این خواب رو دیدم برادر نامزد سابقم دوساله فوت کرده ایشون با دسته ی گل های سفید ک برای ختم استفاده میشه توی جنگل درختای صنوبر بلند وایساده بود و ب من نگاه میکرد
            ممنون میشم اگر خوابم رو تعبیر کنید .

          2. سلام خواب دیدم سالن بزرگ خانه مان از دانه های قرمز انار و گلبرگ های گل سرخ فرش شده

        4. سلام.من خواب دیدیم بعضی از افراد خانواده داخل آشپزخانه بودیم یک دفعه کلر دو تیکه از آن آب بیرون اومد(( کلر دو تیکه داخل حال (سالن متوسط) هست)) بعد مثل باران از آن آب بیرون اومد بعد گفتیم خونه الان آتیش میگیره همه کسانی که در آشپزخانه بودیم رفتیم بیرون خانه، (( و در حالی که از خونه بیرون میرفتم به خودم گفتم بیرون بارونه. ولی وقتی بیرون رفتم یادم نیست که بارون بود یا نبود)) رفتیم بیرون. من با همین لباس‌ های تو خونه بدون مقنعه رفتم بیرون ولی بعد دیدم خواهرم روسری پوشیده. بعد برادرم بیرون کوچه روبرو در وایساده بود بعدا من خواستم بیام داخل خانه، برادرم گفت چرا می خوای بری داخل گفتم چند تا چیز می خوام بردارم، بعد وارد خانه شدم و در حال((سالن متوسط)) باز کردم کنار در حال یه جاکفشی متوسط گذاشته و بالای جا کفشی مثل کشو هست ولی درش از بالا باز میشه مقنعه و وسایل پوشیدنی خودم داخل اون برداشتم و بعد چادر رنگی رو برداشتم و بعد گفتم مامانم این چادر دوست داره چادر مامانمو برداشتم و بعد به حال نگاه کردم و دیدم آتیش با شعله کم هست و فقط داخل حال ((سالن متوسط)) آتیش بود و بعد نگاه به اتاقی که چراغش روشن بود کردم و یه برادر دیگرم داخل اتاقه بود من رفتم داخل اتاق ((یه قسمت از مسیر راه هنوز آتیش نگرفته بود)) و دیدم داره نماز می خونه در حالی که نماز می خواند بهش گفتم اگه اینجا بمونی خودکشی حساب میشه و بعد بهش گفتم بعد از خودکشی شاید جسمت بمیره اما روحت تا زمانی،عمری که خدا بهت داده همین جاست و وقت میتونی هر جا که می خوای بری ولی نمیتونی دست به چیز هایی که دوست داری بزنی و بعد نمازش تمام شد در اتاق باز کردم و به حال ((سالن متوسط)) نگاه کردم و گفتم الان مسیری که میخوام از خانه بریم بیرون آتیش می گیره عجله کن.

        5. سلام وقتتون به خیر
          ببخشید مدتی است که چشم سومم فعال شده
          خواب دیدم دختر ۱۷ ساله ام گم شده پس از جستجوی بسیار متوجه شدم خانه دوست‌‌ش هست آنجا رفتم اما او گفت بی‌خبرم ازش. بعدش با چشم درونیم دیدم که دوستش دخترم را در آب خفه کرده‌
          آنچه را با چشم درونیم دیده بودم به دوستش. گفتم بعد اون هم رفت دخترم رو تو اطاق هایی پر از آب در منزل شان بیرون کشید دیدم زنده نیست گریه کردم و گفتم که تو اونو خفه کردی دوستش اعت اعتراف کرد و گفت بله من اونو خفه کردم
          لطفا تعبیر کنید خیلی نگرانم

        6. سلام.خواب دیدم منزل خاله ی شوهرم بودم ک پدرشوهرم اومد و یک جوجه کلاغ خیلی کوچک و زخمی ک یک پاشم پنجه نداشت و از ناحیه ی پنجه قطع شده بود موقعی ک میخواستم خدافظی کنم و منزلشونو ترک کنم پدرشوهرم جوجه کلاغو ک گذاشته بود روی یک کاغذ سفید و همینطور خون ازش میرفت کشت و من جیغ زدمو گریه کردم اون هم خونشو مالید ب گردنم.تعبیرش چیه؟

        7. سلام وقت شما بخیر.
          زحمت بکشید خواب منم تعبیر کنید ممنونم.
          خواب دیدم پدرم (که فوت کردن) دریه مکان آشنا،و باسن کمی جوانتر نسبت به سن فوتش، داره علف درو می کنه، من کمی دورتراز ایشون داشتم از اونجا رد می شدم که منو صدا زد،رفتم پیشش،توراه برگشت کمی پول پیدا کردم،وبانیت اینکه مال خودم باشه برداشتم،اما درادامه مسیر متوجه شدم پابرهنه ام و کفشام پیش پدرم جا مونده،وبرگشتم تا برشون دارم

      2. سلام وخسته نباشید
        من خواب دیدم که مادرشوهرم داشت نان درست میکرد ولی روی گاز وسرخشون میکرد و رنگ نان ها انگار آتیشی وداغ و رنگ شعله های اتش بودو میزاشت توی سینی وبه من میداد که حملشون کنم وبزارم توی یه جای دیگه . تعبیراین خواب چیه؟؟
        لطفا حتما جواب بدین چون خیلی ذهنم درگیر شده وخیلی عجیبه برام

        1. سلام‌من چند وقته مکررا خواب دوستی رو میبینم که ازش دلخورم و بودم ازش و اون و در موقعیت های مختلف میبینم که با ناراحتی بهم نگاه میکنه تعبیر این چیه؟

          1. سلام میشه لطفا کمکم کنید، من یه خواب رو نزدیک ۳ یا ۴ بار دیدمو هربارم نتونستم از فکرش بیرون بیام، و با جزئیات یادم مونده.
            تو خوابم من اتفاقی به یه مکانی میرم که اونجا برام آشناس، تو واقعیت اینطور نیست من اونجارو نمیشناسم اما تو خواب انگار که اونجارو قبلا خیلی خوب میشناختم و همیشه هم اولش مثل ادمایی که خیلی کم یادشه، هی دور خودم میچرخم و میچرخم، تا اینکه کم کم یادم میاد اونجارو و ادماش رو، از یه نفر کمک میگیرم و همش هم دنبال یه شخص دیگه ای هستم! اونی که ازش کمک میگیرم، یه پیرمرده که تو مغازه کار میکنه و من همش میگم اقای فلانی منو میشناسی منو یادته؟ بعدم ک پیرمرده یادش میاد دوباره میرم دنبال اون شخص، همش دنبالش میگردم و میگردم تو یکی از خوابام تونستم پیداش کنم! اما بقیه خواب هام وقتی داشتم میگشتم بیدار شدم، اینم بگم وقتی تو یکی از خوابام پیداش کردم قیافش اصلا واسم آشنا نبود، اما تو خواب انگار گمشدمو پیدا کرده بودم و به شدت احساس دلتنگی و خوشحالی داشتم…

        2. سلام روزتون بخیر، چند شب پیشا پدرم رفت خونه عموم، و اونجا عموم به پدرم گفت که من یه خوابی دیدم، که توی خواب دخترت(من) با ننه( مادر پدرم که فوت شده) نشسته بودن و ننه همش می‌گفت که بچمو اذیت نکنید و…
          میخوام بدونم تعبیرش چیه؟🙏

          1. سلام
            من در خواب دیدم دو نفر از پسر های فامیل دارن روسری و چادر من رو میکشن و سعی دارن درش بیارن بعد یکی دیگه از پسرای فامیل یک چفیه ی سبز رنگ انداخت روی سرم و اون دوتا پسر دیگه روسریم نکشیدن لطف میکنید بگید تعبیرش چی میشه

      3. سلام من خواب دیدم مچه پام مثل بادکنک بادکرد وترکیدباترکیدنش موج زیادایجاد شد بعد فشاز دادن همان محل یک بچه عنکبوت خیلی بزرگ وزنده از پام خارج شد

        1. سلام من خواب دیدم رفتم به یک امامزاده ولی این امامزاده در حال تعمیره من یک مقدار وسایل توی کمدی توی اون امامزاده داشتم برداشتم برای بار دوم که میخواستم برم تو دیدم امامزاده در حال تعمیره و شکلش فرق کرده و یک قسمت هایی از اون امام زاده باشگاه بدنسازی و سالن موسیقی شده و من نتونستم کمد وسایلم رو پیدا کنم

          1. ضمن عرض سلام‌خواب دیدم که با خانمم دعوام شد خانمم رفت سمت اتاق و یک اسلحه برگشت منم متوجه شدم که یه چاقو در دستم هست خواستم بدم که خانمم بزنم که با اسلحه منو رگبار کرد تیرها به شکم و سینه ام خورد و از کمرم دراومد من رو زمین افتادم و درحالی که از چاههای که شکم و سینه ام وکمرم تیر خورده بود دراومده بود خون میومد مردم

        2. سلام،وقتتون بخیر،من تو خواب دیدم چهار آقای سبز پوش لباس های پاسداری مهربون ،یکیشون سنش بالاتر بود موهاش سپید،وقتی بهش دست دادم متوجه شدم داره تو دستم دوتا انگشتر می زاره،البته قبلش گفت انگشترتو چیکار کردی گفتم نمی دونم،دیدم یه دونه از اون انگشتر هارو تقریبآ کرد تو انگشت شصت دستی که دست داده بودم،یکیشم تو دستم بود.تعبیر این خواب چیه؟

          1. سلام
            خواب دیدم شب حدود ساعت ۱۱ بیرون رفتم برا خریدن شکلات بعد اینکه خریدم موقع برگشت با اینکه فاصله کمی از خونه داشتم ولی چون شب بود سوار تاکسی شدم ولی تاکسی من و برد خلاف مسیر خونه و من از این کارشاکی شدم و اعتراض کردم اما وقتی اونجا پیاده شدم پرنده ای دیدم که ظاهری زیبا داشت ولی انگار متعلق به دنیای ما نبود(تو خواب داشتم میگفتم این پرنده مخصوص این محله هست طرفای محله ی ما پیدا نمیشه) ممنون میشم راهنمایی کنید

      4. سلام من خواب دیدم یکی از کسانی که توی مدرسه قبلا باهاش دوست بودم ولی الان تقریبا ازش جدا شدم منو تهدید کرد به مسخره شدن و میشه گفت بی آبرو کردن

        1. سلام من بارها شده خواب دیدم به مکه رفتم ولی خود خانه خدا را ندیدم ولی توی حیاط یا صحن اونجا نماز میخونم یکبار هم خواب دیدم گفتن باید برای رفتن به خانه خدا حاضر شوید و کلاس برایمان گذاشته بودند که چطوری طواف کنیم به ظاهر پشت بام بود از اونجا من خانه خدا را خیلی باشکوه دیدم و گریه کردم و نمی تونستم چشم ازش بردارم

          1. باسلام وعرض خسته نباشید
            خواب دیدم بافاصله یک یادومتری ازسطح زمین کاملا واضح وبااختیارواراده خودم پروازمیکنم وهروقت اراده میکنم ازاین سرخیابان تاآن سرخیابان رودرکمترازیک یادوثانیه طی میکنم یکم رفتم بالاترواوج گرفتم ووقتی پایین اومدم مستقیما رفتم توهیئتی که روضه امام حسین برپا بودومردم گرداگرد نشسته بودند یه نفری بهم تویه استکان دسته دار چای تعارف کرد صورتشو ندیدم اما استکان ازدستم لیزخوردوافتاد.توخواب گفتم کاشکی استکان وازدستش میگرفتم
            اگه میشه لطف کنیدواین خواب وبرام تعبیرکنیدخیلی نگرانم کرده مخصوصا اونجایی که استکان چایی روضه امام حسین ازدستم افتاد
            من هرشب قبل ازخواب حمدوسوره میخونم وباوضومیخوابم ومطمئنم این رویای من صادقه هست منتظرتعبیرشما هم هستم ممنونم ازسایت خوبتون

        2. سلام. من خار دیدم مریضم وقراره بمیرم وخواهرزادموبغل کردم وگریه میکنیم وخداحافظی میکنم ازاعضای خانواده.وبهشون اسرارمیکنم که واسم دعاکنن تاخدامنوبیامرزه
          دردی ندارم فقط میدونم قراره تاچندوقت دیگه بمیرم وحلالییت میگیرم.ازشون

        3. خواب دیدم یک دختر با یک پسر دوسته.دختر متوجه میشه که پسر قبل از اون با چند نفر بوده.اومد پایین داشت از ساختمون می‌رفت یه درخت زرد رنگ هم بود(انگار که پاییزه)بعد نمی‌دونم چی بهش گفتم اومد بالا رفتیم داخل یکی از اون واحد های ساختمون باهاش بازی کردم داخل گوشیش تا اینکه بابام با یکی دیگه فکر کنم داداشم بود اومد آب‌نبات تعارف کرد من هیچوقت از اون آب‌نبات ها دوست ندارم نمی‌دونم چرا برداشتم و به ۲ تیکه غیر مساوی تقسیم شده بودش بعد اگر اشتباه نکنم آب‌نبات رو دادم به دختره.بعدش یهو وسط زبان رو دیدم که معلممونه بعدش تو یه چیزی گفتی از خنده داشت غش میکرد بعد رفتش تو بالکن گفتن که من بالا میارم (فکر کنم اگر زیاد می‌خندید بالا می اورد)بعد یهو سجاد اومد دست دادم و اینا فقط من باهاش از کلاس رفتم بیرون حرف زدیم و اینا بهش گفتم کی میری گفتش که رفت من معلوم نیست شاید بمونم ازش خداحافظی که کردم اومدم برگردم کلاس یهو تبدیل به زندان شد و تمامی بچه های مدرسه توش بودن(البته من فقط ۳ تا از بچه های مدرسه رو دیدم بخاطر همین حدس میزنم که بچه های مدرسه اونجا باشن)بعدش یکی منو دنبال کرد چاق هم بود یه چیزی هم دستش بود من که از دستش فرار کردم و جاخالی میدادم نمی‌دونم چرا بهش میگفتم شریفی!

    2. سلام و خسته نباشید میگم .
      دوستم یک خواب دیده و اسرار داره تعبیر بشه خواهش میکنم پاسخ بدید….
      خواب دیده با چند نفر توی ماشین بودن بعد یک مرده با لباسای بلند درو باز میکنه و دستشو میزاره رو شونه اش بعد بهش میگه:
      وقتشه که بریم بعد همه جا سیاه میشه و از خواب میپره.
      لطفا تعبیر کنید خواهش میکنم

      1. خواب دیکی از دو قلوهام توسط اجنه کافر مورد اذیت قرار گرفته و بهم میگن اون یکی چون حفظ داره سمتش نمیان و این یکی رو طلسم کردن و من جن کافرو تهدید کردم که اگه دستم بیفته اورا مسلمان میکنم و قسم هم خوردم

    3. سلام من خواب دیدم که پسر عموم با یه قیافه دیگه از پله های خونشون اومد و گقتن که قراره اعدامش کنن من و زنعموم و مامانم خیلی گریه کردیم پسر عموم داشت قرآن میخوند یادم نمیاد کدوم آیه ولی یعد از اعدام صرفنظر شد.لطفا بگین که تعبیر خواب من چی میشه؟؟
      با تشکر

    4. سلام. صبح بین ساعت ۶ تا ۸ صبح خواب دیدم دراتاقم ماری به رنگ طوسی روشن با چشمان درشت مشکی رنگ به من خیره شده و جلوی این مار شعله آتشی به رنگ آبی بود که این مار سرش رای جلوی شعله می‌گرفت و به من خیره میشد و چشمانش درشت میشد و من میترسیدم که به من حمله کند چون فاصله بین ما یه متر میشد من بالشت را به سمتش پرتاب کردم و یکدفعه مار به سمت پنجره اتاق خیره شد و به شکل شاهین درآمد و پرواز کرد و از پنجره بیرون رفت و در آسمان چرخ می‌خورد و من میترسیدم دوباره برگرده

      1. سلام وقتتون بخیر خواب دیدم از توی حلقم موهای بلند درمیومد به قدری که نمیتونستم نفس بکشم، هی موهارو میکندم هی جاش درمیومد، موهای بلندیم بود به قدری شدید بود که از خواب با حالت خفگی بیدار شدم

      2. سلام من درخواب دیدم با پشتم دست راستم از روی لباس سبنه های زن همسایمون رو که حدودا ۵۷سالشه میمالم.اعتراضی نمیکرد و بظاهر راضی بود.ولی چون پسرشم اونجا بود هی میچرخیدیم که پشتمون به اون باشه تا نبیندمون.من مجردهستم.زن مومن و نماز خون و مسجد برو ای هست.ولی از نگاهاش بهم و اینکه موقع حرف زدن حرفو سعی میکنه طول بده تا بیشتر باهم باشیم احساس میکنم احساساتی بینمون در جریان هست.معنی خوابم چیه؟؟؟؟با سپاس

    5. سلام برادر شوهر من مجرد و عاشق یه دختره که سال قبل براش رفتیم خواستگاری به هم خورد حالا خواهرشوهرم خواب دیده
      برادرش زن گرفته ولی توی خوابش زنش این دختره نبوده که برادرش عاشقشه کس دیگه ای بوده یه غریبه حالا تعبیر این خواب چی میشه ؟

      1. سلام وقت بخیر من یک خوابی دیدم که خونه پدر بزرگم هستم همه خانواده هم دور هم جمع هستیم انگار یک مهمانی است که کباب زیادی هم درست کردن من هم از همون ها خوردم بعد فقط یادم هست که رفتم تو حیاط خونه که دیدم گربه های زیادی هستن
        از پله ها رفتم پایین چنتا بچه گربه توجه من رو جلب کرد که انگار تنها بودن یعنی کسی ازشون مراقبت نمی‌کرد هرچه قدر گشتم که به اون گربه ها چیزی بدم پیدا نکردم بعد از این کبابی که داخل دهنم بود رو در آوردم و جلوی اون ها انداختم با کمال تعجب دیدم که یه گوشت خام از روده گوسفنده تعبیر این خواب چیه

    6. سلام روزتون بخیر، چند شب پیشا پدرم رفت خونه عموم، و اونجا عموم به پدرم گفت که من یه خوابی دیدم، که توی خواب دخترت(من) با ننه( مادر پدرم که فوت شده) نشسته بودن و ننه همش می‌گفت که بچمو اذیت نکنید و…
      میخوام بدونم تعبیرش چیه؟🙏

    7. همکارم یه جورائی غیرمستقیم بهم گفت که برا داداشم ، میگن برو خواستگاری فلان کارمند(بنده کارمند هستم ) اما اسمی نیاورد، ولی همکارم خودش مخالف اختلاف سنی است ، من یه دل ، صد دل عاشق شدم
      حالا گفتم دیشب برام خواب دیدن که :

      خواب دیدم ، خونه رو آب و جارو میکردم و منتظربودم انگارمیخواست برام خواستگاربیاد… وتواین موقعیت انگارمیخواستن برا شغل معلمی گزینشم کنن ،گفتم معلمی خیلی تاثیر داره… نگران بودم نکنه ازگزینش رد بشم… خلاصه توخوابم خواستگاری نیومد ولی میدونستم میخوادبیاد…

    8. سلام. بنده یه خوابی دیدم این بود که یه خروس جنگی دیدم و اونو تو دستم گرفتم و وقتی روی تنش دست میکشیدم از تنش گندم روی زمین میریخت!!! خیلی برام تعجب اوره این خواب. تعبیری داره؟؟؟ در ضمن خودم خروس جنگی دارم

    9. سلام وقت بخیر
      من خواب دیدم که در مجلس ترحیم مادر شوهر عمم که در خونه مادربزرگم برگزار می‌شد شرکت کردم بعد با مادرم رفتیم تویه یکی از اتاق خواب های خونه و عمم به من و مادرم دوتا بیسکوئیت داد که بیسکوئیت من بسیار بدمزه بود اما برای مادرم رو نمیدونم .
      ممنون میشم تعبیر این خواب رو بفرمایید

  2. سلام و خسته نباشید‌‌‌.. خواب دیدم‌ در درجایی بودیم ڪه حوض یا برڪه آبی بود ڪه مال مادرم بود و دو گل سبز رنگ و با ساقه های ضخیم درآن آب بود ..یڪ گلدان گل هم در دست داشت ڪه گلبرگ های ان سفید و زرد و زیبا هم بودند با ساقه های بلند و سبز و مادرم گفت این گلدان را جاریش به او داده ولی گل را با ریشه از گلدان در آورد و من به او اعتراض ڪردم اما مادرم گفت ببین ریشه هایش ضعیف است و ان را ڪنار دو گل دیگر در آب گزاشت ڪه قصد داشت پیش دو گل دیگر پرورش دهد ..بعد مادرم آبی ڪه در داخل ان گلدان بود در آب حوض یا برڪه ریخت ڪه دیدم ان آب زرین و درخشان بود….پریشب این خواب را دیدم و ساعتش یادم نیست..ممنون میشم تعبیر کنید

    1. روناک عزیز سلام.
      وجود برکه و فضای کلی ای که در خواب بوده تا حدودی نمایانگر احساسات کلی یا موقت شما است، از طرفی وجود گل سبز نیز نمادی از برکت و خیر و نیکی است که از زن عموی شما به مادرتان هدیه شده. بطور کلی گرفتن گل و بوته و جمع کردن آن نیز نشان از برکت و ثروت و وعده روزهای خوش در آینده است. ریختن آب شفاف نیز نمادی از سود و برکت است.
      نمادهای دیده شده در خواب شما تعبیر خوب، روزهای خوب و برکت را به همراه دارد که امیدواریم همینطور باشد
      با آروزی بهترین ها

      1. سلام

        بنده خواب دیدم دارم جایی میرم در خونه باز یه عطری میاد و سر و صدا عین عطر مادربزرگم یک دفعه با کمال تعجب مادربزرگم رو میبینم بلیز دامن رنگ استخونی پوشیده .یه دفعه با هیجان داد میزنمم مامان بززززرگ تو اینجا چی کار میکنی میپرم سمتش بغلش میکنم میگه دختر تو با این اقا ازدواج کردی فراز و نشیب دارید زندگی همینه یعنی چی سر هر چی ناراحت میشی میگم مامان بزرگ من مجردم میگه نه تو مجرد نیستی .جالب اینجاست تو عالم واقعیت با یه اقایی یک سال و خورده ای حرف میزنم قسمت نشد همو ببینبم این اقا پریروز بهم گفت میشه منو با یکی اشنا کنی دلم خیلی شکست گفتم چرا این همه ادم به من میگه ابن حرفو ادم نسبتا معروفی هم هست تو دلم موند تا اینکه این خواب رو دیدم

        جالب ابنجاست بدون اینکه خوابم رو تعریف کنم خواهرم گفت حس کردم کسی داره نوازشم میکنه یه دست زنانه از خواب پریده دقیقا همزمان با خواب من

    2. سلام خواب دیدم با پدرم در پارچه فروشی هستیم و پدرم برای مادرم که یک سال هست فوت شده پارچه چادری خریداری می‌کند. برای هدیه دادن به مادرم که از حج دارد برمی‌گردد
      تعبیرش چی هست…؟

  3. سلام ..مادرم خواب دیده منو ماددم باهم در ماشین در جاده ای هستیم و من راننده بودم و ناگهان لباسی سیاه رو زمین دیدیم بعد ماشین را دور زدیم و رفتیم پایین دیدیم روسری مشکی رنگ است که من آن را برای خودم برداشتم آوردم

    1. مریم عزیز
      روسری مشکلی به سر کردن به معنای اندوه و ناراحتی برای همسر است ولی با شرایط خواب شما که آن را به سر نکرده اید و فقط پیدا کرده اید میتواند به بچه دار شدن یا رسیدن به سود مالی تعبیر شود. معمولا رنگ مشکی بیشتر به بچه تعبیر می شود تا به مال و پول.
      برای اطلاعات بیشتر در مورد خواب خود، لطفا به تعبیر خواب روسری مراجعه نمایید.
      برای شما بهترینها رو آرزو داریم.

      1. سلام من خواب دیدم یه کتاب دعا یامناجات نامه روبرومه وصفحات رنگی داره مثلا صفحه سبز سفید قرمز صفحات سبزو سفید خوب بودن ومربوط به اماما بودن من همش میخواستم بخونم ولی هی ورق میخورد کتاب خود بخود ومیرف به صفحه قرمز و روش نوشته بود دوزخ و توش مناجات نوشته شده بود انقد اینکار تکرار شد اخرش همون صفحرو خوندم و از خواب بیدار شدم میشه بگیر تعبیرش چیه لطفا به ایمیلم بفرستین

    2. سلام من دیشب یه خوابی دیدم که با یه یوز پلنگ رو در رو شدم و اون هیچ کاری نکرد من اول ترسیده بودم بعدش سنگ رو برداشتم به سمتش پرتاب کردم اون رفت تعبیرش چیه ؟

  4. سلام خواب دیدم کسی که منو دوست داشت به همراه خانواده به خواستگاری من اومدن ولی مادر و خواهر ایشون رفتن آشپزخونه خونه ما شروع کردن به طرف شستن میخواستم بدونم چه تعبیری داره این خواب ممنون

    1. سلام من خوابه دوست پسره سابقه دوستمو دیدم
      دوستم عاشق اون پسر بود ولی اون پسر وقتی زندگیش افتاد رو روال دوستمو ول کرد و دوستم هنوز بهش فکر میکنه
      من خواب دیدم دوست پسرش بهم پیام داده میگه مرسی بابته تمام کارایی ک کردی. تو خواب میدونستم داره راجب دوستم حرف میزنه بعد یهو صحنه عوض شد دوست پسر دوستم اومد خونمون خیلی ناراحتو پژمرده بود چندبار گفت مرسی بابته کارایی ک کردی من بازم میدونستم داره راجب دوستم حرف میزنه همش پیش خودم میگفتم دیدی بالاخره پشیمون شد بعد ک اومد حرف بزنه از خواب پرییدم تعبیرش چیه

  5. سلام،
    خواب دیدم که با ماشین رانندگی میکنم و ماشینم بدون هیچ دلیلی چپ میشه، ولی سالم از ماشین بیرون میام. میبینم که ماشینم آتیش میگیره. میرم خونه و احساس میکنم که حامله هستم. ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید.

    1. منصوره عزیز،
      لطفا تعبیر خواب خود را در پست مربوطه مطرح نمایید، یعنی تعبیر خواب انگشت
      با اینحال با توجه به کوتاه بودن تعبیر خواب شما، همینجا تعبیر آن را می گویم:
      دیدن انگشت ششم در خواب به معنای بدست آوردن یا کشف یک چیز جدید، تجربه یا ایده جدید در زندگیتان است که هرگز فکر نمیکردید به آن دست پیدا کنید.

      1. باسلام وعرض خسته نباشید
        خواب دیدم بافاصله یک یادومتری ازسطح زمین کاملا واضح وبااختیارواراده خودم پروازمیکنم وهروقت اراده میکنم ازاین سرخیابان تاآن سرخیابان رودرکمترازیک یادوثانیه طی میکنم یکم رفتم بالاترواوج گرفتم ووقتی پایین اومدم مستقیما رفتم توهیئتی که روضه امام حسین برپا بودومردم گرداگرد نشسته بودند یه نفری بهم تویه استکان دسته دار چای تعارف کرد صورتشو ندیدم اما استکان ازدستم لیزخوردوافتاد.توخواب گفتم کاشکی استکان وازدستش میگرفتم
        اگه میشه لطف کنیدواین خواب وبرام تعبیرکنیدخیلی نگرانم کرده مخصوصا اونجایی که استکان چایی روضه امام حسین ازدستم افتاد
        من هرشب قبل ازخواب حمدوسوره میخونم وباوضومیخوابم ومطمئنم این رویای من صادقه هست منتظرتعبیرشما هم هستم ممنونم ازسایت خوبتون

  6. من خواب دیدم مادر دوسپسرم اومده خواستگاریم باشیرینی مامانش هی از پسرش تعریف میکرد مامان منم گفت بروشیرینی بخور برامنم بیار بخورم که بفهمه خوشمون اومده قبول کردیم یه چیزیم بود که باید من امضامیکردم
    مامانم میگفت ۱ و ۴شو بخون بعد امضا کن

  7. باسلام من خانمی متاهل و فاقد فرزند میباشم
    در شب جمعه ۱۱ رجب خواب دیدم سه عدد لاک پشت زاییده و به آنها از سینه چپ شیر میدهم و برادرم در این کار به من کمک میکند

    سپاسگزار میشوم در تعبیر این خواب مرا راهنمایی کنید

      1. باعرض سلام وخسته نباشید
        من خواب دیدم که انگار تمام لباسام خیسه از آب وفکر میکردم از بارونه و مخفی شدم یه جا ومیترسم وبعد که حس کردم دیگه خیس نمیشم از مخفیگاهم بیرون رفتم و پدرمو دیدم که مخفی شده ویه فندک دستشه
        وهمون موقه فهمیدم که خیسی من مال بنزینه و التماس میکردم به پدرم که فندک ونندازآتیش میگیرم ولی سریعتر روشن کردوانداختش جلو پام وسریع آتیش گرفتم وتمامم هی میسوخت.تعبیراین خواب چیه؟؟️😣بیدارشدم ساعت۷صبح بود

  8. سلام دخترم خواب دیده من کلاغ میخورم کلا دارم گوشت و بال کلاغ و پرنده ها میخورم. تعبیرش در حروف الفبا نبود لطف میکنید بگید تعبیرشو.

      1. سلام من خواب دیدم یه کتاب دعا یامناجات نامه روبرومه وصفحات رنگی داره مثلا صفحه سبز سفید قرمز صفحات سبزو سفید خوب بودن ومربوط به اماما بودن من همش میخواستم بخونم ولی هی ورق میخورد کتاب خود بخود ومیرف به صفحه قرمز و روش نوشته بود دوزخ و توش مناجات نوشته شده بود انقد اینکار تکرار شد اخرش همون صفحرو خوندم و از خواب بیدار شدم میشه بگیر تعبیرش چیه لطفا به ایمیلم بفرستین

    1. سلام خستع نباشید،من خوابه عجیبی دیدم…خواب دیدم در کفه پای من یه ماهی کوچک وجود داره…که مادر بزرگم با یه چیز تیز پای من رو باز کرد و اون ماهی رو در اورد و بعد بخیه کرد

      1. با خواهر معلولم توی ی رودخونه ی کم عمق رفتیم ابشم تمیز بود که روی سطح آب قلوه سنگ های کوچیک سبز رنگ مخملی بود و خیلی قشنگ میومد تو نظرم

  9. سلام خسته نباشید
    خواب دیدم تو این خونه بزرگ وقشنگ هستم دارم غذا میسازم ازدواج کرده بودم همسرم من میشناختم خوش حال بودم بعد اون اقا از کارش برگشت و. من بعدش زنگ زدم به مادر چون اون جایی که زندگی میکردیم از مادرم اینا خیلی دور. بودیم

      1. سلام ممنون از سایت خوبتون خاب دیدم ک مادر بزرگم ک تازه فوت شدن اومدن مادرمو ک زنده هستند رو باخودشون به ی شهر دیگه بردن و بعد ک برگشتن مادرم میگفت ک من سیلی زیاد خوردم و تو خابم صورتش خشکه زده بودش تعبیرش چیه

      2. با خواهر معلولم توی ی رودخونه ی کم عمق رفتیم ابشم تمیز بود که روی سطح آب قلوه سنگ های کوچیک سبز رنگ مخملی بود و خیلی قشنگ میومد تو نظرم

  10. من دیدم یه جای تاریکم فقط من و یه خانومه که چهره ی نورانی داشت بهم لبخند میزد بعدش رغتم تویه اتاق مانند یه ببر پشت در بود وسعی داشت بیاد داخل هی به درفشار میداد اخرش نمیدونم چیشد درو واکردم بر عکس چیزی که فکر میکردم بهم حمله نکرد وروی دوتا پاش کنارم راه میومد اخرشم باهم رفتیم کنار دریا من پاهامو کردم تواب توشم پره صدفای ریز بود یادمه اونجا گفتم امسال سومین باره که میام شمال لب دریا

  11. سلام
    من خواب دیدم یه زن با این که شوهر داره باز براش خواستگار رفته و خودش داره گریه میکنه میشه تعبیرشو بگین

      1. خواب دیدم پدرشوهر سابقم که خونشون دیوار به دیوار خونه ی ماهست خونشون شلوغه بعد شنیدم که گفتن کشته شده و قاتل تکه تکه اش کرده و جسدشو سوزونده بعد خودمو دیدم تو جمعیت که ناراحت بودم و به مادر شوهر سابقم گفتم هرچند دل خوشی از شما نداشتم ولی راضی به مرگ اینجوری ایشون نبودم

  12. سلام من خواب دیدم که در حال راه رفتن از کنار خونه ایی که نیمه باز بود و اینکه تخت خواب سبز رنگ قشنگی دیده میشد که فردی یعنی یه مردی پشت به من روی تخت نشسته بود و اینکه سخ بار از کنار اون خونه رد میشم و نگاه میکنم

  13. سلام من مدتی با شخصی در جهت ازدواج اشنا شدم که محقق نشده مادرم خواب دیده تو یه حرف مثل حرف پیغمبر بودیم و ما هردو داخل یکی از ضریحا شدیم و بعد از مدتی من تنها بیرون امدم و در سوال مادرم که کجا رفتی حلقه ای در انگشتم نشان دادم و گفتم مامان عقد کردیم بلاخره لطفا تعبیر این خوابرا به من بگویید

    1. سلام.
      کیانای عزیز
      لطفا برای دریافت تعبیر خواب خود، آن را در بخش مربوط به خود یعنی تعبیر خواب ازدواج یا تعبیر خواب عقد کردن یا تعبیر خواب حلقه ازدواج مطرح نمایید.
      تعابیر خوابها در این صفحه پاسخ داده نمی شود
      با تشکر

  14. سلام خواب دیدم که در اتاقی همراه با چهارنفر هستم که ناگهان یکی از آن چهارنفر چاقویی آورد و به شکم نف اول فرو کرد و نفر اول مرد بعد همان فرد یک تفنگ در آورد و بیست تا گلوله به نفر دوم زد و نفر دوم هم مرد و من واقعا ترسیده بودم که وفر بعد من خواهم بود که میمیرد که همان موقع مادربزرگم از در اتاق وارد میشود و من را نجات میدهد میخواستم خوابم را تعبیر کنید ممنون میشم

    1. باسلام. صبح بین ساعت ۶ تا ۸ صبح خواب دیدم دراتاقم ماری به رنگ طوسی روشن با چشمان درشت مشکی رنگ به من خیره شده و جلوی این مار شعله آتشی به رنگ آبی بود که این مار سرش رای جلوی شعله می‌گرفت و به من خیره میشد و چشمانش درشت میشد و من میترسیدم که به من حمله کند چون فاصله بین ما یه متر میشد من بالشت را به سمتش پرتاب کردم و یکدفعه مار به سمت پنجره اتاق خیره شد و به شکل شاهین درآمد و پرواز کرد و از پنجره بیرون رفت و در آسمان چرخ می‌خورد و من میترسیدم دوباره برگرده

  15. سلام من تو اخرین شب سال ۹۸ خواب دیدم از پنجره ی اتاقکی منو میفرستن به طرف اسمون بعد از پرتاب من درهوا حس خیلی خیلی خاص و خوبی رو داشتم همینجور ک بالا میرفتم رسیدم به ماه وبعد از کمی ماندن درانجا برگشتم به همان اتاقک

  16. من خواب دیدم, در خانه مادر زنم هستم, و من و همسرم ایستاده ایم ولی مادر همسر در پذیرای دارد, فرش های که کهنه هم بودند و فرش ها دارد باد تند میزند و از جا بلند میکند و خودش میخواد کاری کند که فرش ها بلند نشوند و در دیگر اتاق همان خانه باز فرش های کهنه بود, که همسرم بهم گفت ببخشید مادر خواست اینا رو به ما بدهد ولی مجبور است خودش استفاده کند, که من گفتم اره ولی نیازی نیست من داشتم خودم بهش میدادم خودم غصه میخورم که همسر گفت اره غصه بخور بهتر از هیچی هستش

    1. سلام هاول خوابم خواب دیدم با دوستانم راهی اردو هستیم و بعد خواب دیدن که امام حسین کشته شده و من برای انتقام از خون امام حسین با دشمنانش می‌جنگم و همچنین گلویم برده شده است که طنابی دور او پیچیده ام و با آن طناب زنده ماندم و در آخر خودم طناب را باز میکنم که شهید شوم و در زمان شهید شدن چهره امام حسین را می‌دیدم

  17. سلام من خواب دیدم ک میخواستم برم ی شهری ولی به دلایلی هواپیما تویه مشهد فرود اومد و گفت باید چند ساعتی اینجا بمونین منم تو این فرصت رفتم حرم امام رضا وقتی وارد صحن شدم رو به روی گنبد نشستم و کلی گریه کردم هربار که میخواستم دعا کنم یا حرف بزنم گریم میگرفت ولی میدونم و یادمه ک دلیل ناراحتیم و دعایی کمیخواستم بکنم درمورد نامزدم بود ک تقریبا چند ماهه جدا شدیم و تو خواب از امام رضا میخواستم همه چی دوباره درست شه بعد چند دیقه ام ی خانمی که انگار اونم زائر بود و داشت نماز میخوند کنارم اومدو یکم دلداریم داد و گف گریه نکن و اروم باش بعدشم ک بیدار شدم
    ممنون میشم اگه تعبیرشو بهم بگین

    1. با سلام و احترام
      همانطور که در بالا گفته شده، تعبیر خواب ها فقط در صفحه مربوط به هر خواب جواب داده می شوند.
      لطفا سوال خود را در صفحه مربوطه مطرح نمایید
      با تشکر

  18. سلام ..من خواب دیدم خونه مادر شوهرم همش یه مار میاد ..ما بیرونش میکنیم دوباره یه راهی پیدا میکنه و میاد داخل خونه …علاوه بر اون یه خفاش سیاهم داخل خونه اون گوشه بود …بخدا دل تو دلم نیس میشه زودتر تعبیرشو بگید

    1. با سلام و احترام
      همانطور که در بالا گفته شده، تعبیر خواب ها فقط در صفحه مربوط به هر خواب جواب داده می شوند.
      لطفا سوال خود را در صفحه مربوطه مطرح نمایید
      با تشکر

  19. سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما ‌ . من خواب دیدم پدربزرگم که فوت شده زنده است و در کنار خانواده زندگی میکنیم ( البته نه اینکه درخواب بدونم‌که ایشون فوت شدن قبلا) ولی پس از مدتی درخواب من ایشون فوت شدن تعبیر این خواب چی هست ؟ باتوجه به اینکه ماه شعبان هست خواب بد تعبیر میشه؟

    1. با سلام و احترام
      همانطور که در بالا گفته شده، تعبیر خواب ها فقط در صفحه مربوط به هر خواب جواب داده می شوند.
      لطفا سوال خود را در صفحه مربوطه مطرح نمایید
      با تشکر

  20. سلام خسته نباشید ببخشید خواهرم خواب دیده پدرم که فوت شده با نامزد دخترش که البته ازهم جدا شدند و فوت شده هر دو می خواستند به مکه بروند و خواهرم را هم ببرند ولی خواهرم می گفته من نمیام مکه و نرفته !

  21. سلام
    خواب دیدم ، گلوله های خاکی بزرگی از روی کشورمون با سرعت در حال حرکت به سمت خلیج فارس هستن . بعضی گلوله ها آتشهای بزرگی هستن . که به زمین نزدیکترن .

  22. سلام.من با همسرم اختلاف دارم.بخاطر خیانت های پس در پی، وهمیشه از طریق خواب هایم به کارهای ایشان پی میبرم و از جانب خدا سپاس گذارم. سه شب هست که خواب های آشفته میبینم. شب اول خواب دیدم همسرم یه کفش قهوه ای نو خریدو پاکرد، شب دوم خواب دیدم که منو همسرم به خانه زنی رفتیم که تازه نقل مکان کرده بود و من خونه اون زن ونگاه میکردم به در و دیوار پرد نصب نبود با شوهرم بحث میکردم و میگفتم از اینجا بریم نمی‌دانم چرا من از شوهرم یکدفعه مخفی شدم و اون زن بین ما جانبداری می‌کرد تاچیزی به من نگوید همسرم، تو خواب احساس می‌کردم بین شوهرم و اون خانم چیزی هست، شوهرم بیرون رفت و خرما خریده بود آورد برای من واون زن ، و روز بعدش خواب دیدم که پسر دوساله ام همش شلوارش و در میاره و من دعواش میکنم اما یکدفعه شلوار شروع کرد به حرکت کردن و من ترسیدم و میگفتم توی شلوارش جن هست که نماد عروسک بود توی شلوار، عروسک شروع کرد به گریه کردن، من فرزندم و برداشتم که اتاق فرزندم خارج بشم خرس دوست داشتنی فرزندم آتش گرفت و من پسرم و برداشتم ببرم بیرون تا بدم به همسایه و بیام آتش را خاموش کنم همش نماد جن در ذهنم بود که اونجا جن دارد و از خواب بیدارشدم،

    1. خوب هستید؟ دختر مجرد وسی ساله ای هستم،برای تعبیرخوابم شب گذشته خواب دیدم یک اینه و شانه سفید در وسایلم دارم ، ودیشب خواب دیدم یک ساعت مچی مردانه و یک ساعت مچی زنانه نقرای جفت در کیف دارم ونمیدانستم متعلق به چه کسی است؟چون روز شب بزرگی است احساس کردم تعبیری دارد

  23. سلام خواب دیدم دختری را که دوست دارم همراه با یک سگ کچولو و یک طفل داخل یک گودال کم عمق ۱ الی ۲ متر، منو که دید امد بیرون .گفتم بیا کنار یه چیزی را برایت میگم، گفتم دوستت دارم ولی نفهمیدم اون چی گفت. تعبیرش چیه. لطفا بگید خواهش این خواب را نزدیک صبح دیدم ممنون.

    1. دوست عزیز تعبیر خواب خود را در صفحه مربوط به خواب خود ارسال کنید تا جواب آن داده شود.
      با تشکر

  24. سلام خسته نباشید ..من دختر مجرد هستم خواب دیدم توی حرم مطهر معصومه ع قراره با عشقم عقد کنم توی اتاق عقد نشسته بودم اقا پسر کنارم نشسته بود با کت. و شلوار مشکی با پیراهن سفید منم چادر سفید سرم بود که صورتمو پوشانده بودم یک قرآن کریم باز جلومون بود که من قران روبه وضوح میدیدم و یک شیخ و.چنتا مرد غریب و پدرم توی اتاق بودن بعد پدرم خطبه عقد رو خوند و منو عشقم رو عقد کرد واز خواب بیدار شدم..من خیلی بسیار دعا میکنم که با عشقم ازدواج کنم که این خوابو دیدم

    1. سلام
      من یه خانمم که سه شب پشت سرهم خواب دیدم پدرم داره موهای سر برادرمو
      میتراشه و موهای سر برادرم بلافاصله رشد میکنه.ممنون میشم راهنمایی کنید

  25. سلام.بنده در خواب دیدم که خودم و همسرم در خانمان خواب بودیم و ناگهان بنده از خواب بلند شدم و دیدم آخوندی (که میشناسم او را و انسان بسیار شریفی هم هستن)در چارچوب در خانمان ایستاده اند و اذن دخول میخواهند که بنده با تعجب (اینکه چگونه خانه ما رو بلد هستن و چگونه درب خانه را باز کردن) بی درنگ گفتم خوش آمدید.ایشان داخل آمدند و از همسرم خواستم بلند شوند و برن تو اتاق بخوابند،همسرم همین طور سرباز بلند شدن جلو حاج آقا و بدون توجه به ایشانرفتند به داخل اتاق.
    حاج آقا فرمودند که راه خانه طولانی بود مزاحم شما شدم.بنده آمدم از حاج آقا کمی پذیرایی کنم که دیدم خانمان پر از زباله و کاملا آشفته هست.در همین حال که داشتم تند تند خانه را جمع میکردم خوابم برد و بعد سریع بلند شدم از خواب که دیدم حاج آقا هم کنار بنده خوابیدن.در همین حال که ایشان از خواب بلند شدن خانوم بنده با همان سر باز به بیرون آمدند و رفتن سر یخچال برای حاج آقا میوه آوردند(البته باز هم بدون توجه به ایشان و با روی کاملا ناراحت که مثلا ایشان اینجا چه میکنند)در همین حال بنده به همسرم گفتم موهایت را بپوشان ولی ایشان توجه نکردند که یک باره حاج آقا گفتن ببینید چقدر خیرسر هستن.در همین حال بنده از شدت عصابانیت در واقعیت از خواب بلند شدم.
    ممنون میشوم جوابم را بدهید.برایم خیلی مهم و ارزشمند است.ضمنا روحانی عمامه سفید بودن.ممنون از سایت بسیار خوبتان

  26. سلام من خواب دیدم که اسبی دم در خانه ما اومد پشت در و من اون رو بغل کردم و نوازش کردم خیلی دوستش داشتم اون رو بستم دم در خونه و اومد تو گفتم همونجا بمونه ولی بستمش و اومدم میخواستم ببینم تعبیرش چی میشه

  27. سلام .خواب دیدم لباس عروس سفید به تن داشتم و با داماد که نمیشناختمش و چهره ی زشتی داشت تو حیاط خونمون بودم ولی خانواده ام از اینکه داشتم ازدواج میکردم و همنطور خودم خیلی خوشحال بودیم .و تو یه صحنه دیگه عشق قدیمی ام رو دیدم که پرچم سبز رنگی به دستش بود و بازش کرد و تکون میداد پارچه ی پرچم خیلی زیبا بود .

      1. سلام.
        خواب خود را در بخش مربوطه مطرح کنید. برای پیدا کردن هر بخش، از بخش جست و جوی سایت، خواب خود را جست و جو کنید

  28. با سلام ، قبل از اذان صبح ، در سحر ششم شعبان خواب دیدم که شخصی کف دستش رو بر روی پیشانی من میگذارد بطوری که میخواهد ببیند تب من چقدر هست و من در جای خواب خود در حال استراحت بودم ولی من چهره آن شخص را ندیدم
    ممنون میشم ، توضیح بدید .

    سپاسگزارم

  29. سلام من دختر مجردی هستم ک قبلا با پسری در ارتباط بودم و بعد از مدتها این چند روز از خداوند خواستم من رو ب خاطر اشتباهاتم ببخشه و اگه اون پسر برا ازدواج مناسبه ما رو ب هم برسونه امشب ساعت ۳:۵۸ شب خواب دیدم دارم میرم مدرسه و اون پسرهم داره از مدرسه برمیگرده(البته امسال اون مدرسه نمیره تو خواب این مدلی بود) تو راه هم دیگرو دیدیم و با سر و زیر لب ب هم سلام کردیم و ب راهمون ادامه دادیم تو راه من متوجه پسر چاقی شدم(تو واقعیت همچین پسری رو نمیشناسم)ک انگار میخواست کاری رو انجام بده اما خیلی خجالتی بود و این رو دوستاش هم ک اطرافش بودن هم میدونستن و باهاش حرف میزدن تا به خجالتش غلبه کنه و ب راهش ادامه بده و بره کارش رو انجام بده تا اینکه پسری ک من بهش علاقه داشتم ب اون پسر خجالتی رسید و باهاش کمی صحبت کرد و نمیدونم چرا از اون راه برگشت و یک بار برگشتم و نگاهش کردم اون هم منو نگاه کرد و بعد رفت اون طرف خیابون و من دیگه ندیدمش نمیدونم چی شد ک من هم برگشتم ب سمت خونه تا این ک مادر و مادربزرگ اون پسر خجالتی جلوم سبز شدن و با کلی خواهش و اصرار از من خواستن وارد ی مغازه ای بشم تا باهم صحبت کنیم و ب پسرشون بگم بهتره از خجالت دست برداره و.. بعدش پسرشون اومد و مثل اینکه کارش رو انجام نداده بود من خیلی کم باهاش صحبت کردم بعدش ی اس ام اسی ب گوشی مادر پسره اومد راجب شارژ رایگان مادره از من خواست راهنماییش کنم شارژرو بگیره من ی توضیح خیلی کوچیک دادم و اون این کارو کرد بعد از ی مدتی خواستم از مغازه خارج شم قبل از خارج شدن تو دلم گفتم حداقل ی تشکر کوچیک هم نکرد و همون لحظه مادره ی دستت درد نکنه ی بیتفاوت گفت و من هم ی خواهش میکنم با کمی حرص گفتم و از اون مغازه ک بیشتر شبیه انباری بود خارج شدم تو راه برگشت ب خونه بودم تو فکرم گفتم ک اگه برم مامان باهام بحث میکنه ک چرا دیر کردی اما باز هم قدم های آرومی برمیداشم.ی گوشی نوکیا ساده مشکی ای دستم بود دستم هم سمت جلوی لباسام بود ک دیدم گوشی پایینش آتیش گرفت جلوی مانتومم کمی سیاه شد اما نسوخت گوشی و بالا گرفته بودم ک دیدم روسریمم داره آتیش میگیره اون رو هم خاموش کردم اونم چیزیش نشد بعد آتیش گوشی رو خاموش کردم و بعد هم بیدار شدم

  30. با سلام خواب دیدم مادر خانمم زنده است با مانتو و روسری مشکی آمده قیافش خوشحال بود داشتیم تدارک مراسم ختم میدیم خانه قدیمی پدریم بودیم رفتیم یک چادر نماژ گلدار تقریبا قهوه ای بود از مامانم که زنده است گرفتیم دادیم به مادر خانمم که فوت شده سر کرد.خیر باشه انشاله

    1. با سلام
      خواب دیدم همسرم که مدتی هست قهریم همراه خواهرش با یک ماشین یشمی(آردی) جلوی درب منزل ما آمدند همسرم از ماشین پیاده نشد ولی خواهرش با عصبانیت پیاده شد و چندین بار به درب خانه ما لگد زد درب خانه ما در خواب به همان اندازه بود که در واقعیت هست و در ضمن آهنی هستش
      تعبیر این خواب و میخواستم بدونم ممنون از لطف شما

  31. با سلام خواب دیدم مادر خانمم زنده است با مانتو و روسری مشکی آمده قیافش خوشحال بود داشتیم تدارک مراسم ختم میدیم خانه قدیمی پدریم بودیم رفتیم یک چادر نماژ گلدار تقریبا قهوه ای بود از مامانم که زنده است گرفتیم دادیم به مادر خانمم که فوت شده سر کرد.قبل از ۸ صبح بودخیر باشه انشاله

  32. سلام من خواب دیدم در شهر زندگی پدر بزرگ مادریم هستم و نوه خواهر مادربزرگم که اخرین بار پنج سال پیش اون را دیده ام هم قدم شدم تو کوچه به سمت خونه یکی از اقوام و در بچگی حس دوست داشتن درباره اون دختر داشتم که من لباس برای بیرون رفتن نداشتم فکر کنم هوا کمی سرد بود او به من شنلی ابی داد گفت این مال تویه و نوه خواهر مادربزرگم نیز کلا لباس مانتویی ابی بر تن داشت باهم ست بودیم وقتی به مقصد خونه اقوام میرسیم او به ما میگوید وقتی شما بدنیا امدید ما شما رو برای هم انتخاب کردیم و برای همین لباسای شما ست است و ناگهان که باهم قدم میزدیم بر میگشتیم دیدم توی ماشینم و دارم صداش میکنم بیاد دختر کنار دوستاش بود و با پسرایی تا حالا ندیده بود چت میکرد نشون دوستاش میداد که دوستاش ان پسرا میشناختن و من پیادع شدم داد بیداد سوار ماشین کردمشو رفتم لطفا تعبیرش بهم بگید کلا تو فکرم درگیر

    1. سلام عزیزم خسته نباشید من خاب دیدم خودم یا دیگران یادم نمیاد میرعه نون می‌خره بعد از ماشین که میخاد بیاد تو ویلامون چند تا شو میندازه روی زمین منم میگم مامان چرا اینو انداخت بعد نونش بزرگ سفید و گرد بود خیلی سفید بود اون موقعم تو دلم میگم چه قدر سفیده و ازش گله یا گریه میکنم چرا نون انداختی و فک کنم نون همو جوری که رو زمین کثیف نمیشه و برش میدارم بوسش میکنم میگم با برکت خدا چرا این کارو کردید دقیقاش یادم نیست میشه لطفا راهنمایی بفرمایید ممنون میشم انشالله خوشی و خوشبختی کفتر جلد خونتون باشه الهی امین 🤔

    2. سلام وخسته نباشید مامانم خواب دید تواون دنیا هستش….و یه غریبه دستشو میکشه ومامانم هرکاری میکنه فرار کنه ازدستش وراحت بشه برگرده اون دستشو محکمتر میگرفت ونمیزاشت و رفت دراز کشید ودیگه مامانم از ترس از خواب پرید،میشه تعبیرشو بگین لطفا

  33. سلام.من چند روزی هست ک رابطم با عشقم ک پسرعمومه تموم شده.دیشب خواب دیدم ک انگار از مراسم عروسی خودمون برگشتیم و قرار بود شب زفاف رو انجام بدیم.البته لباس عروس و دامادی تنمون نبود.خواهر کوچکم از اتاق بیرون نمیرفت ک ما کارمون رو انجام بدیم.منم بی تفاوت ب نرفتنش کارمو شروع کردم.ازش خواستم شلوارشو بکشه پایین تا من آلتشو بخورم.یکم ک خوردم انگار کنده شد بدون خون.یکم دیگه ادامه دادم تا اینکه کلش کنده شد ولی بازم بدون خون.عشقم بلند شد و نگاش کرد و شروع کرد ب کندن پوستش.واقعا ترسیدم.میشه تعبیرشو بگین؟

  34. سلام وخسته نباشید
    من خواب دیدم که مادرشوهرم داشت نان درست میکرد ولی روی گاز وسرخشون میکرد و رنگ نان ها انگار آتیشی وداغ و رنگ شعله های اتش بودو میزاشت توی سینی وبه من میداد که حملشون کنم وبزارم توی یه جای دیگه . تعبیراین خواب چیه؟؟
    لطفا حتما جواب بدین چون خیلی ذهنم درگیر شده وخیلی عجیبه برام

  35. من خواب دیدم که تو یک شب بارونی تو خونه مادربزرگ مادری هستیم
    نکته مهم این بود که یک گربه اونجا بود که هیچکس نمیتونست اون رو ببینه و فقط من میدیدمش و تو بغلم میگرفتمش همه هم تعجب کرده بودن ولی باور کردن و دور من جمع شده بودن اون گربه هم همش به طرف شوهر خاله من میخواست حمله کنه ولی تو دستای من بود و نمیتونست جو ترسناک و جالب بود چون همه اونجا میگفتن که شاید طلسم شدی که این گربه رو میبینی تا اینکه صدای بارون و باد اومد که به سقف میخورد همه اومدیم بیرون و گربه رو تو خونه رها کردیم که بریم خونه هامون ناگهان از اسمون بارون که به زمین میخورد میترکید و انگار دارن سیگارت میباره از اسمون بعد همه از ترس گریه و فرار میکردن یجوری به من نگاه میکردند که انگاری تقسیر طلسم شدنه منه و همه داد میزدن الاله و اکبر و منم تلاش داشتم بگم ولی انگاری زبونم بند اومده بود.
    چیز مهمی که باعث شد من دنبال تعبیر این خواب برم این بود که بعد از پریدنم از خواب چند لحظه بعد اویلن صدای که شنیدم صدای اذان بود

  36. سلام خواب دیدم که دخترعمویم که دوستش دارم دست در دست هم در حال قدم زدنیم با توجه به اینکه من چهارده سال سن دارم و دختر عمویم سیزده سال میخواستم ببینم تعبیر این خواب چی هست.ممنون میشم اگه جواب بدید

  37. سلام خواب دیدم یک اسب سفید با موهای آبی کوتاه و یک یک و یک گنجشک تو بالکن خونمون هستن و گنجشک سعی داره بیاد داخل اما یک و اسب فقط به من نگاه می کردند فکر می کنم در آخر گنجشک از بی توجهی من مرد

  38. سلام،مادر بنده به رحمت خدا رفتند و یکی از دوستانم که اصلا مادرم رو ندیدن امروز صبح نزدیکای ساعت ۷ خواب مادرم رو دیدند. مادرم چادر مشکی سر کرده بودن و من و خواهر کوچیکتر و دوستم پیش مادرم بودیم که روی صورت مادرم چند خال درشت بوده.مادرم گفته همه ما صورت و خالش رو ببوسیم.دوستم که میخاسته فقط صورتش،رو ببوسه تاکید کرده که خال صورتمو ببوس که خداحافظی کنم میخام برم اگه میشه تعبیر خوابم رو بگین ممنون میشم

  39. سلام من ۷ساله عاشق ی دخترم و هنوز بش نرسیدم خواب دیدم همسایه روبروشون بهم گفت برو دعا کن براشون و زبونشونو ببند بعد خود دختره رو خواب دیدم که پشت ی میز تو محیط اداری نشسته بود منم روبروش نشسته بودم هیچ حرفی با هم نمیزدیم و انگار من منتظر فرصت بودم دوستاش و همکارانش برند و من باش حرف بزنم که متاسفانه نشد و نرفتن منم نتونستم باش حرف بزنم انگار دوتا انگشتر با نگین های سبز لجنی و بنفش تو انگشت نامزدیش بود و پا شد رفت وضو گرفت و نماز خواند معنیش چیه ممنونم

  40. من خواب دیدم یک شخص از روستا مان به من مبگویدهمراه من بیا این کارت را برای من بکش پس از این خواب یک هفته بعدش ان مرد مرد
    قبل از اینکه من ان خواب را ببینم صبح ان روز گفته بودن که ان مرد کرونا گرفته است وبعد یک هفته هم مرد تعبیرش چیست

  41. سلام،خسته نباشین
    من خواب دیدم که همه جا صحبت از جن هس زندگی بعضیا رو هم تحت تاثیر قرار داره ولی من مدام بسم الله میگم..هیچ جن و پری نمیبینم ولی همش بسم الله میگم،این خوابو دوشب دیدم با یه شب فاصله،میشه تعبیرشو بگین؟خیلی ممنون

  42. سلام خواب دیدم به کسی که دوسش دارم سلام کردم جواب نداد بعد باخواهرش خواستیم سوار ماشینش بشیم خواهرشون سوارشدن من اومدم در رو با کنم که ماشین حرکت کرد ومن منصرف شدم وسوارنشدم اونها هم انگار متوجه نشدن که من سوارنشدم ورفتن بعد از رفتنشون من پیاده وبه تنهایی یه مسیری مثل خیابان را طی میکردم که برام آشنایی نداشت درخواب خیلی برام سخت وسرد گم کننده بود خوابم چه تعبیری داره؟؟ مرسی

  43. سلام من حدود نیم ساعت میشه از خواب پریدم با ترسو پریشونی وحشتناک ۲ تا خواب پشت هم دیدم هردوش هم با شریک عشقیم بودم که ما رابطه ای که داریم خیلی برای هردو مون مهمه که فاش نشه توی خواب یادمه اول ترس داشتم از فاش شدنش و بعد فاش شد دیگه مهم نبود تمام خوابم با ناراحتی بود اخر داشت از من فرار میکرد رفتم دنبالش بقلش کردم هردو مون گریه میکردیم و من شوکه شده بودم از دیدن اشکه این مرد.. به طور ترسناکی پریدم از خواب

  44. سلام من دو خواب در دو شب دیدم،به هم شبیه بودن ممنون میشم تعبیرش کنین. اولیش چنتا گرگ خاکستری دونبالم میکردن منم فرار میکردم دستم یه چاقو داشتم که در حین فرار دوتا از گرگ ها رو کشتم بعد رسیدم پیش برادرم گرگها نیومدن بعد تو راه خونه بودیم تو مزرعه خودمون دیدم درختای زیادی نزدیک هم شکوفه دادن زیرشونم سر سبز بود.
    دومیش هم یه مار بزرگ سیاه رنگ بود که منو دو برادرم با چن نفر دیگه هم بودن که اون مار دو سه نفر رو بلعید و منم با یکی که اسمش اصغر بود از ترس فرار کردیم بعدش برادرام مار رو کشتن و منم خیلی ناراحت بودم که چرا فرار کردم و کمکشون نکردم بعدش یکی از برادرام برداشت درخت میکاشت به من گفت که به درختها آب بیارم منم که به خاطر فرار از مار ناراحت بودم با سطل از حوض به درختا آب میدادم.ببخشید که متن طولانی شد.

  45. سلام – من خواستگاری دارم ک ایران نیستن – هنوز حضوری ندیدمشون – خواب دیدم که اومدن خونمون و یه جفت کفش پاره و کهنه پاشون بوده ک توی پله ها زیر یه گونی قایمشون کردن -معمولا هم خواب های من حقیقت دارن – ممنون میشم راهنمایی کنید

    1. سلام.من دیشب خواب دیدم که در مدرسه سابقم هستم و معلم سابقم که خیلی خیلی دوسش دارم صداش از یکی از کلاس ها میاد و خودش از کلاس میاد بیرون و میره تو دفتر.من میخوام برم سمتش ولی تا میرم میره تو دفتر و با خودم فکر میکنم از قصد منو ندید و رفت تو دفتر.بعد یک برگه ای اونجا چسبیده شده که روش دقیق یادم نیست فکر کنم عکس معلمم بود و برگه راجب من و اون بود که روش کنار عکس نوشته بود ۱۸ ۱۴ که بعد من تو خواب میفهمم که این به این معنی هست که من فقط حق داشتم چهارده بار این خانم رو ببینم و برم پیشش اما ۱۸ بار رفتم و تخلف کردم .البته بگم تو دنیای واقعی با هم اختلاف و قهر داریم در حال حاضر.تعبیرش چیه؟

  46. سلام من در واقعیت نذر کرده بودم اگرم بتوانم خانه مورد نظرم را بخرم هفت سال پشت سرهم آش دوغ نذری در روز وفات امام رضا بدم . و من دیشب ۱۹شعبان خواب دیدم با مادر و پدرم رفتم بازار تا یک دیگ بزرگ برای نذری که کرده بودم بخرم و نذرم رو ادا کنم
    لطفا تعبیر خواب منو هم جواب بدید ممنون

  47. سلام ، ببخشید من دو شب دوخواب دیدم که فک میکنم شبیه به هم هستش ،
    دیشب خواب دیدم که بهم یه سیب ریز زرد دادن و شیرین بود و وقتی سیب رو گرفتم نرم و گرم بود گرماش اونجوری نبود که دست رو بسوزونه ولی گرم بود ،
    بعد امشب خواب دیدم که بارون داره میباره و بارش بارون زیاد بود عین شمال بود ولی به جای اسیب نمی رسوند و فقط بارش بود بعد دستم رو گرفتم که بارون رو لمس کنم بارون گرم بود گرماش عین اب حموم بود ،
    ممنونم بابت تعبیرتون ، تو تعبیر خواب دنبالش گشتم ولی پیدا نکردم

  48. سلام
    خواب دیدم بزی دارم و وقتی داشتم با اون بازی میکردم چشم چپ اون در اومد و روی زمین افتاد من چشم رو برداشتم و اون رو شستم و وارد کاسه چشم بز کردم.بز بروی زمین افتاد و داشت جان میداد من همسایه مون رو صدا کردم تا بیاد بز رو حلال کنه زمانی که همسایه مون داشت میومد من به پدرم گفتم که بز دیگه ای برام بگیره پدرم خیلی زود بز دیگه ای رو آورد و همون موقع بزی که داشت جان میداد بلند شد و شروع کرد به بازی کردن با بز جدید.

  49. سلام خسته نباشین,,, خوابی ک دیدم تقریبا چند بعدی بود,, خواب دیدم با دختری ک دوسش دارم داریم میریم ب یه جشنی ک اون دعوته و دوتا خونه رو به رو هم بودن ک یکیشون تقریبا حالت قدیمی بود ک همه اتاق های بالاش از طریق یه بالکن ب هم راه داشتن و اون کلی بهم اسرار کرد ک بیام ب جشن ولی میگفتم روم نمیشه اون رفت جشن و منم رفتم رو بالکن و همش منتظر بودم بعد چند دیقه با یه پیرهن سفید بیرون اومد و همش میخواست من برم وقتی ک رفتم دوستاش اونجا بودن و میخواستن بام حرف بزنن و بعدشو یادم نمیاد…..

    1. سلام من حدودا ساعت ۱۰/۵ صبح یکی از دوستان دوران دانشگاهم که برای دوست شوهرش از من خواستگاری کرده بود رو خواب دیدم این خانم داشت با شوهرش از کوچه ما رد میشدند و داشت منو به اقاش نشون میداد و من چون نمیخواستم باهاشون رو در رو بشم با اینکه نزدیک خونه بودم از کنار خونمون رد شدم و ادامه دادم تا به هیئت عزاداری که نزدیک خونمون بود رسیدم تو مراسم عزدارای باز من کنار یه دختر خانمی نشستم که داشت با حرفاش اذیتم میکرد در همین حین دیدم یه سری نیرو انگار که دشمن بودن با اسلحه و هلی کوپتر حمله کردند بعد یه پسر که من احساس میکنم این اقا استاد زبان من در حال حاضر هستند اومد جلو و بهم گفت دستمو بگیر که پرواز کنیم من از پشت اونو محکم گرفتم( انگار دو تا بال ماشینی به خودش وصل کرده بود ) و بالای یه برج حدودا ۲۰ طبقه که در حالت واقعی اصلا همچین برجی در ه‍یئت عزاداری وجود ندارد پرواز کردیم از اوون بالا هر دو تا مون با کلت یا اسلحه گرم به دشمن تیر اندازی کردیم بعد از بالای برج پرواز کردیم و اومدیم پایین وقتی به پایین اومدیم در حالی که روی زمین افتاده بودیم یکی از دوستانم که چادر سفید پوشیده بود رو دیدم که از من و اون اقا کمک میخواست که اونو تا درب منزلشون همراهی کنیم.
      ممنونم

  50. با سلام
    خواب دیدم پدربزرگم که یکسال پیش فوت کرده اند سینی پر از خرمای درشت به رنگ زرد در دست دارد و در جایی نشسته است بمن میگوید از سینی سفید ابی پیدا کنم و به او بدهم چون احساس میکند بدنش کثیف است و میخواهد برود حمام. یکی از نوه های دیگرش از خرما ها میخواهد بخورد من به او چند دانه میدهم و بعد به همه نوه هایش میدهم و پدربزرگم سینی را که همچنان پر از خرمای شیرین است را بمن میدهد و مرا جای خود مینشاند و میرود.
    لطف میکنید تعبیر کنید

  51. من خواب دیدم با خانواده ام مسافرت میرفتیم من با مادرم میخواستیم بگردیم که معشوقه ام اومد به مامانم گفتم بریم بگردیم که گفت شمابرید بعد عشقم دستمو محکم گرفت قشنگ اون فشاری که میداد رو حس میکردم گرمای دستشو حس میکردم انگار واقعا دستمو گرفت در بیداری بعد باهم تو یه خیابون قشنگ قدم میزدیم همه نگامون میکردن بعدش دیدم رو یه بالاپشتمون یه خونه هستیم که حیاط خونه دیگه ی میشد خونه بصورت پلکانی بود مثل روستای ماسوله
    بعدش ادامه ندادیم دوباره همون راه رو برگشتیم رفتیم سمت دریا یهو ساحل رو دیدم یه نهنگ مرده بود و دوتا ماهی مرده هم اونور تر ساحل مرده بود دریا مواج بود موج های خیلی بلندی داشت که این موج ها وقتی به ساحل میرسید به صورت بارون میشدن من دست عشقمو رها کردم گفتم بیا بریم زیر این موج های که مثل بارون بودن ولی عشقم گفت نه من سرما خوردم خوب نیست برام من به تنهایی رفتم زیر اون بارون وبا خوشحالی شروع به جیغ کشیدن کردم وبه بالا پایین پریدن کردم و عشقم داشت با لبخند نگام میکرد خوشحال بود تا اینکه یه خانوم از موج ها اومد بیرون با دوربین ازم عکس گرفت واز گوشی یه اپ نشونم داد منو به صورت انمیشن در اورده بود نشونم داد چند تارو منم یکیشو انتخاب کردم که که جیغ میزدم با خوشحالی انمیشنمم جوجه بامزه ای بود که پرسیدم که چطوری داشته باشم که یه کارت بهم داد که برم ایسنتاگرام اونجا سیوش کنم با یه بسته اسمارتیس بهم داد منم دلم میخواست اونو یادگاری داشته باشم که خواهرم اومد بامنم عکس گرفته میخواست بخوره اسمارتسممو نذاشتم دنبال عشقم میگشتم که نشونش بدم عکسمو که بیدار شدم میشه تعبیرشو بهم بگید کاملا چی میشه ؟

    1. مژگان عزیز
      لطفا خواب خود را در صفحه مربوط به خواب خود مطرح کنید
      سوالات در این صفحه پاسخ داده نمی شوند.

        1. خواب دارای چندین نماد است، مثل آب، باد، آتش، حیوانات و …
          کافیست از بخش جست و جوی سایت، تعبیر خواب …. (نماد) را جست و جو کنید و در صفحه نتایج، سوال خود را در مرتبط ترین صفحه به خواب خود مطرح نمایید

  52. سلام
    یکی ازآشناهای ماچندشبه مدام خواب عزرائیل رو میبینه شب اول خواب دیده که چندقدمیش ایستاده بهش گفته وقت زیادی نداری شب بدخواب دیده اومده دنبالش گفته بریم یه چیزایی نشونت بدم برده جهنم دیده طبقه پایین پایین جهنم مادربزرگش داره میسوزه وفزیادمیکشه بالباسهای پاره وداغون بعدازاونجابردش بهشت دیده پدربزرگش یه جای سرسبزبایک جوی آب شفاف وزیباکناریه درخت خیلی خوشگل که سیب‌های طلایی خوشگل داشته می‌خورده داشتن حرف میزدن بهش گفتن چیزی نمونده همه چی درست میشه
    اما امشب خواب دیده که عزرائیل روبروش وایساده یه ساعت دستش بوده تکون می‌داده وبهش گفته وقتت تمومه بعدش بیدارشده.. تعبیرچیه

    1. فاطمه عزیز
      لطفا خواب خود را در صفحه مربوط به خواب خود مطرح کنید
      سوالات در این صفحه پاسخ داده نمی شوند.

  53. سلام. خواب دیدم دارم پرواز میکنم بالای یه اب عمیق و تیره ای و هوا هم تیره بود انگاری ابری هم بود اب انگار دریا بودپرواز میکردم و دستم توی اب زدم بعد پرواز کردم رفتم تا اسمون و بعد فرود اومدم و یه ابشار دیدم که اب خیلی تند میامد. وبعدش جایی میریخت. من یه لحضه زیرش بودم و بعد خودمو دیدم که تماشا گرشم. بعد زیر پام خیس بود و گل و اب بود البته به مقدار کم
    بعد سه تا دختر کوتاه با موهای مشکی دیدم و لباس سفید که انگاری هوای تیره خاکستریشون کرده بود .و بعد سه تا جمله کوتاه گفتن صداشون هماهنگ و مثل هم بود انگاری یه صدا بود ولی مال سه نفر بود. انگاری صداشون از اسمون میامد و از همه جا. از اون دور دورا و همین طور انگاری نزدیک گوشم‌بود و حرف میزدن خلاصه سه جمله ای که گفتن این بود به تر تیب. تو باید از‌کتاب قانون پیروی کنی. تو باید از صمیم قلب بهش متکی باشی. تو انسان نیستی فرشته ای.بعد همون لحضه که اینا رو میگفتن به ترتیب جمله ها یاد قران و‌حجاب کردن و نماز خوندن افتادم. البته یه چیزی یادم رفت بگم اون موقع که ابشار دیدم وسط یه جنگل انبوهی بود ابشاره.وقتی خواب بلند شدم خیلی ترسیده بودم بنظرتون کابوس بود؟یا خواب ؟

    1. ببخشید اگ میشه بعد از بررسی و تایید اگه خوابم تعبیر نکردین. حذفش کنین.اخه نمیتونم خودم حذفش کنم

      1. سلام. نازی عزیز لطفا تعبیر خواب خود را در بخش مربوطه مطرح کنید،
        تعبیر خوابهایی که در بخش صحیح مطرح نشه، پاسخ داده نمیشه.
        اینو تو کادر آبی رنگ زیر همه مطالب نوشته ایم ولی کسی توجه نمیکنه

      2. با سلام من امروز صبح داداشم خوتب دیده که تعداد زیادی پشخ و حشرات بر تشک خواب من فرو میروند به صورتی که یک حفره بر تشک خواب من ایجاد شده بوده و تعداد خیلی زیادی حشره بر تشک من فرو میرفته میخواستم ببینم تعبیر این خواب چه میتونه باشه لطفا کامل و دقیق و با جزعیات راهنمایی و تعبیر کنید لطف میکنید من نگرانم
        لطفا سریع تعبیر کنید

  54. سلام من خواب دیدم که به خونه ی یکی از دوستان رفتم و استاد ریاضیمون هم که دوستم بهش علاقه داره اونجا دعوت بود ما توی اتاق بودیم و وقتی من رفتم بیرون دیدم که پدر دوستم دارن با استاد ریاضی دعوا میکنن که چرا به خونشون اومده و بد و بیراه میگن استاد ریاضی توسط مادر دوستم دعوت شده بودن واز این دعوا اصلا ناراحت نمیشدن و با ارامش به غذا خوردن ادامه میدادن و دوسم اومد و سعی میکرد که پدرش رو اروم کنه و استاد به دوستم خیره شده بودن تا اینکه پدر دوستم عصبانی تر شدن و استاد رو از خونه بیرون انداختن میخواستم بدونم تعبیرش چی میشه ممنون میشم

  55. سلام من خواب دیدم مادربزرگم که سال۸۹ بر اثر بیماری ریه فوت شدن زنده بودن و برای زیارت رفته بودن مشهد به من گفتن از جوجه هاش مراقبت کنم چون تو روستا زندگی میکرد خیلی روز گدشت و هیچ خبری ازش نشد بعدچند روز جوجه ها رو فراموش کردم رفتم سراغشون دیدم کور شدن اما زنده ان رفتم تو اتاق دیدم بابام و عموم دارن لباس میپوشن و بابام به عموم میگه از جفت من تکون نخور مثل کسایی که تو فوت مادرشون کنار هم وایمیستن بعد من گفتم چی شده گفتن مادربزرگ تصادف کرده بهمون زنگ زدن بریم ببینیم چی شده البته عجیب بود میگفتن تصادف کرده بریم دنبالش اما انگار میخواستن برن مراسم مادرشون بعد عموم مثل زمان مجردیش به من گفت لباسمو اتو میزنی؟

  56. سلام من خواب دیدم یه شب باخانواده رفتیم خونه یکی از همسایمون پسرش تازه ازخواب بیدار شد وقتی مارودید خیلی خوشحال شد خو امد گویی کرد وروبه روی من نشسته بود و هی با لبخند منو نگاه میکرد منم موذب شدم وبلندشدم که برم یه ظرف روغن ازخونه شون باکمی مویژبرداشتم وبه خونه برگشتم ممنون میشم تعبیرش کنید

    1. سلام. من دوست پسرم یک ماه و اندی که به رحمت خدا رفته ،چند روز بعد خوابشو دیدم هر دومون با لباسای سفید بودیم روبرو هم ایستاده بودیم هر دو لبخند داشتیم بهم گفت منتظرم باش دوماهه دیگه میام دنبالت. تورو خدا تعبیرشو بهم بگید

  57. سلام من شب ها نمی خوابم و صبح ها می خوابم حدود ساعت ۹ و ۱۰ صبح بود در عالم خواب مرد زیبایی را دیدم و فهمیدم که امام زمان است جدا شدن از او برایم خیلی سخت بود و ایشان با لبخند به من گفت یک روز از ن/اه کردن به گذشته خشنود می شوی من خیلی خوشحال بودم و حتی وقتی یک لحظه از خواب بیدار شدم سعی کردم بخوابم و ادامه خواب را ببینم دوباره خوابم برد ولی دیگر ان شخص را ندیدم . ایا تعبیر دارد اخر می گویند خواب صبح خواب شیطان است

  58. سلام.خانم متاهل هستم و حدود یکساله مراقبه و پاکسازی و خودسازی میکنم و شبها شکر گذاری میکنم و خواسته هام رو از خدا میخوام.دیشب قبل خواب اشکم از عشق خدا دراومد و بندگیش و خواستم رو خواستم و شهود.بعد خواب دیدم پیرهن سفید مردانه ی گشاد ب تن دارم ک پاک و نو هست فقط ۳ تا لکه جای عطرزدن داره .باز کردم بشورم تا برای جشنم بپوشم با دو جفت جوراب مردانه سفید ساقه معمولی که جورابهارو شستم و تمیز و سفید شد ولی دیگه پیرهن رو ندیدم.

  59. سلام، خسته نباشید، من خواب دیدم که در دانشگاهی که درس می خونم و تا چند وقت دیگه باید برای انتخاب استاد راهنما تصمیم بگیرم راه می روم در حالی که یکم بزرگ تر از همیشه هست و شلوغ تر بعد دیدم در محوطه ی دانشگاه دو از استاد ها ایستاده اند بعد همراه یکی از استاد ها یک لاکپشت بزرگ و قشنگ سبز دیدیم خیلی جالب بود و جدید بود مدلش البته کنار یک مار کوچک هم بود اما خیلی اهمیت نداشت بعد سمت چپم استاد دیگه ای بود که با یک مار سیاه داشت ور می رفت، انگار بیشتر نمایشی بود یعنی خطر نداشت اما من از اون ترس داشتم بعد که سعی می کردم ازش دور شم احساس کردم از پشت اومد روم یکدفعه خیلی حسه ترس و بدی بود چندش بود اما آسیبی نرسوند تعبیرش چه چیزی میتونه باشه؟

  60. سلام خاله ام خواب دیده که مادرم موی بلند و قهوه ای بسیار زیبایی دارد در حالیکه قد موهای مادرم متوسط است
    دوسه شب قبل هم خاله ام خواب دیده که مادر بزرگِ مادرم و خواهر مادربزرگ مادرم که هر دو زنده هستند در مجلسی نشسته اند و بین آنها یکی از زنان فامیل که فوت کرده نشسته است

  61. سلام وقت بخیر بنده خواب دیدم که به همراه مادرم که درقید حیات هستن رفتیم جایی شبیه به راه آهن و قراربود باپدرم که فوت شدن باهم بریم به مسافرت که تا جایی که یادمه فکر میکنم میخواستیم بریم مشهد و وقتی پدرم مارو دید خیلی خیلی خوشحال شد و مارو بغل کرد و میبوسید و ما هم خیلی خوشحال بودیم که پدرم رو دیده بودیم و اینکه بار ما هم زیاد بود و اینکه میدیدیم بارهای مردم تو اتاقک هایی مرتب روی هم مثل تشک توی کاور گذاشتهشده که برا عده ای زیاد بود و برای عده ای کم و بار ما هم زیاد بود ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

  62. سلام چن شبه پشت سر هم خواب میبینم که یه بار با ناخن گیر ناخنام رو میگیرم یا بارم با سمباده ناخنام رو میتراشم چن شبه این خوابو میبینم

  63. میشه خواب منو تعبیر کنید من خواب دیدم خواهرم مجرد داشت با یک مرد سیاه پوست ازدواج میکرد اومدیم سوار ماشین بشیم عمه ام تصادف کرد داشت امبولانس میومد که تو اسمان شهاب سنگی به طرف زمین میومد تا به زمین خورد من بلند اشهد خودم رو گفتم و گدازه های اتیش به ما رسید ولی من با چند نفر دیگه تو آتیش نمیسوختیم و شنیدم کسی میگفت تا خدا نخواد کسی نمسوزه این خواست خداست که نمیسوزیم؛من چند وقت خیلی خواب میبینم ممنون میشم جواب بدید میخوام ببینم واقعا معنایی در خواب هام هست

  64. با سلام بنده خواب دیدم که من بیرون بودم که مادر زنگ میزنه و میگه بیا خونه بیتا منتظرته میرم خونه میبینم اونجاست شک شده بودم و خوشحال که چرا خونه ماست با هم رفتیم رو پشت بوم نشستیم صحبت کردیم بعد بردم رسوندمش خونشون و بعدش اومدم خونه دیدم برام کادو اورده ولی مامانم زودتر بازش کرده بود داخلش ساعت ودستبند طلا با یه ساعت جیبیه نقره بود تعبیرش چی میشه

  65. سلام من ی مدت با ی کسی تو رابطه ام و مادرم خبر داره مامانم توی خواب دیده ک من ی دستبند طلایی روب اون اقا دارم هدیه میدم و ب دستش می بندم مامانم تو خواب ب من گفته ک تو کادو رو خریدی؟ چرا تو خریدی و من باید میخریدم و میگفتی تا براش ساعت میخریدم منم گفتم پول داشتم خریدم و اینکه خونه شلوغ بود و مامانم میگه خوش حال بوده تو خواب میخواستم بدونم این خواب تعبیری داره یااینکه چون مادرم بهش فکر میکنه این خوابو دیده

  66. سلام من خواب دیدم که یک جایی مثل میدون بار زندگی میکنیم ی هانمی اومد شوهرمو برد گفت بهم بدهی داره گفتم چقده گفت ۷ میلیون گفتم بخاطر هفت میلیون گفت خیلی وقته میگه میدم ولی نمیده بعد بردش من سه تا بچه دارم بعد دیدم که بچه هام هر کدوم ی طرف با سرووضع نامرتب مثل بچه یتیم موندن ودنبال کاریم که بتونیم ی لقمه نون دربیاریم دو پسرم تو میوه فروشی گزاشتم کار کنن تعبیرش چیه

  67. سلام بر شما
    خواب دیدم یک ماهی سفید زنده وبیرون از آب راه میرفت ومیخواست به من نزدیک بشه ولی من ازش میترسیدم واحساس میکردم مثل یک مار میخواد منو نیش بزنه و ازش دوری میکردم

  68. سلام مادرشوهر ظالمی داشتم که نهایت تلاششو کرد تا منو همسرم از هم جدا شدیم و دخترم رو هم ازم گرفتنن.پدرشوهرم فوت شدن یه شب خواب دیدم مادرشوهرم لباس زرد بلندی پوشیده و توی همون خونه ماست که از من خواستگاری شده بود و با افتخار میگفت شوهرم برگشته به خونه. توی گوشه خونه پدرشوهرم متوفی من با کت و شلوار پاره و مندرس نشسته بود و با اشک به من نگاه کرد و گفت فاطمه جان بذار گوشه خونه ت بشینم. اینا آبروی من رو بردند.

  69. سلام . من در خواب دیدم که خوانوادگی با کسی دعوا میکنیم بعدطرف مقابل دعوا به ما هشدار میدهد که شمارو میکشیم و درس حسابی به شما میدهیم و روز بعد دیدیم که همان افراد کسی را ترور میکنند و برای ما ویدیو میفرستند و میگویند نفر بعوی شما هستید ما از ترس به پلیس زنگ میزنیم
    ولی من از خواب پریدم میشه بگید تعبیرش چیه من واقعا ترسیدم

  70. با سلام خدمت شما
    یک سوالی داشتم چند شب است که همسرم خواب مردگان را می بیند که با آنها احوال پرسی می کنه و اینکه یکی از آنها که خانمی بیسار خوب بود در دعوای سر ارث و میراث سکته کرد سر سجاده نشسته و می گوید خدا از آنها نگذرد
    مجددا دوباره همسرم خواب مردگان را دیده که گفته اند خوب شد که رفتی چون اینجا یک دعوای بزرگی شد و ما نمی توانستیم دخالت کنیم و همه با هم دعوا می کردند می خواستم بدون خبر این خواب ها چیست
    چون در حقیقت بخاطر ارث و میراث فامیل همسرم به هم ریخته اند

  71. سلام
    من خواب دیدم در خانه بودم، آنطرفتر مادرم نماز میخواند. یک مار بزرگ (آماده و در حالت حمله) در آغوشم یا خیلی نزدیک روبریم بود. خیلی ترسیده بودم دوبار دستم را به سرش که سبز رنگ بود زدم و دیدم که یک مار سبز رنگ دیگر از پشت سرش هم چنان می آید و بعد بیدار شدم وقت نماز صبح بود رفتم نماز خواندم.

  72. سلام .وققتون بخیر.ببخشیدبنده خواب دیدم که گردنبندی پیداکردم که کلمه یافتاح روش حک شده بودخواستم ببینم تعبیرش چیه ؟!ممنون از لطفتون

  73. سلام لطفا جواب بدید من خوابی دیدم با دختر مورد علاقم س.کس دارم و ۳ روز است دنبال تعبیرش میگردم لطفا پاسخ بدید من بفهمم این چیه

  74. درود،بنده خواب دیدم که شب هنگام شخصی نا معلوم قصد دارد قفل درب منزل را باز کند من هم از ترس زیاد به سوی اتاق خواب والدین خود که خواب بودند رفته و صدای پدرم میزدم.(مثل اینکه در عالم خواب که صدای پدرم میزدم مادرم شنید و من از خواب بیدار کرد که موفق به ادامه خواب نشدم).ممنون

  75. خواب دیدم با پسری که بهم پیشنهاد داده بود قرار دارم و میرم سوار ماشینش میشم داخل ماشینش جا تنگ بود وقتی نشستم خیلی نزدیکش بودم اون دستش گذاشت رو پام بعدمن توجهی نکردم خواهرم حضور داشت رفتیم گشتیم خیلی احساس خوبی داشتم نسبت به اون لحظه فقط نگرانیم این بود کسی ما با هم نبینه رفتیم جایی اقوام بودن سعی کردم منو با اون نبینن بعدش بیدار شدم

  76. سلام
    شب اول ماه رمضان خواب دیدم
    با همسرم که تازه عقد کردیم تو یه حیاط قدیمی هستیم عین حیاط مدرسه بعد انگار چند تا دستشویی اونجا بود
    پدر زنم داخل یکی از آنها شد و مدت زیادی آنجا بود بعد با در حالیکه صورتش عرق کرده بود بیرون آمد انگار دستشویی زده بود بالا و اون مشغول باز کردن آن بود بعد رفت سمت شیر آب که نزدیک دستشویی بود بعد دیدم با یه تاقار بزرگ کره که کره(کره خوراکی)زیادی داخل آن بود رفت سمت دستشویی و همه رو ریخت تو کاسه دستشویی انگار میخواست راه دستشویی رو باز کنه …. کاسه دستشویی پر از کره شده بود
    میخواستم بدونم معنی این خواب چیه …. مرسی

  77. سلام خواب دیدم به همراه مادرم و خواهرم رفتم جایى براى گرفتن فال قهوه بعد ریختن و ما فرار کردیم،من راه فرار داشتم و دنبال خواهرم میگشتم ،بعد همو پیدا کردیم،زن فالگیر قبل از فال عکسى رو از خودم نشون داد که موهام بلوند و ارایش کردم و یه تیکه موى سرم رو اتیش زده فالگیر تغییر چهره داده بود،بعد چند دقیقه در باز شد و یه مشت مرد وارد شدن که همشون تیپ پاسدارا رو داشتن و چند نَفَر هم با لباس آخوندى اومدن تو و زن فالگیر انگار هماهنگ کرده بود باهاشون و با لبخند گفت ببخشید که جمع زنونست،همه تو صف ایستادیم و تو ردیف من یه نَفَر ازون اقا ها ایستاده بود که علامت داد میخواد من و خواهرم رو صیغه کنه! خواهرم گریه کرد از خواب پریدم.ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید خیلى نگرانم

    1. مریم عزیز
      لطف تعبیر خواب خود را در صفحه یکی از نشانه های مربوط به خوابتان بنویسید.
      برای پیدا کردن صفحه کافیست در بخش جست و جوی سایت ، تعبیر خواب “کلمه مورد نظر” را جست و جو کنید

  78. سلام من خواب دیدم که دختر عمه ام که حدود سه سالشه ر‌وی رختخواب که دقیقا بالای پشت بام هست با من صحبت میکنه و پدر و مادرش هم همونجا خواب بودن بعد از ان دیدم که خواهر بزرگش که قبلا ازودواج کرده بود حالا با یکی دیگه میخواد ازدواج کنه و روز عروسیش بود ولی شوهرش خیلی بداخلاق و بد بود روز عروسی اذیتش میکرد من اورا نصیحت کردم که با او ازدواج نکند ولی او اصرار داشت که ازدواج کند وقتی از او پرسیدم شوهر سابقت کجاس گفت منو ول کرد و رفت به (اسم شهر رو یادم نیست) یه شهری و اینکه کوچکترین خواهر شوهرش هم با او بود

    1. سلام من خواب دیدم تو یک جنگلی هستم تو‌اون‌خواب دوست قدیمی مُ دیدم که سالهاست باهاش در ارتباط نیستم ولی یک ماهی هست که فقط از طریق مجازی در حد سلام علیک هستیم. تو‌اون‌خواب یه کلبه دیدم که احساس من بهم میگفت اون آقایی که دوسش دارم اونجاست یادم نمیاد اومد بیرون که ببینمش یا نه اما مطمئن بودم اونجاست من پایین یه جایی مثل جاده ایستاده بودم و فقط رفت و آمد دوستم رو می‌دیدم که بهم نگاه میکرد و می‌رفت و میومد و من بشدت پریشون بودم تو خواب که وقتی از خواب پریدم ساعت سه و نیم بود.تعبیر این خواب چیه ؟

  79. سلام وقت بخیر
    من خواب دیدم به خانه جدید رفتیم ولی خونه دوتا همسایه داشت با و با هاشون پنجره مشترک داشتیم بعد من دو تا کمد داشتم (کمد لباس) که یکیش رو بیرون خونه میرفتم باخودم میبردم و تو خونه هم جابه جاش میکردم ودیگری رو در خونه بود کمد بزرگ بود و لباسای خودم هم توش بود و مامانم اینا تخم مرغ خریدند و ولی تخم مرع ها از دستم افتاد و نصفشون شکست ،من تخم مرغ ها رو در ظرفی ریختم و یکیش هم که دو زرده بود با تخم‌مرغ سالم شخصی دیگه معامله کردم و نصف ش هم سالم بود.
    متشکر

  80. سلام
    من خواب دیدم یک نوزاد دختر بهم دادن و گفتن بهش شیر بده درحالی که من مجرد هستم
    ولی وقتی خواستم به بچه شیربدم سینه ام شیر داشت
    درون یک جمعی بودم که داشت یکی از سوره های قران تلاوت میشد وقتی تلاوت اون سوره تموم شد بچه هم سیر شد
    تعبیرش چیه؟!😥

  81. سلام من مادرم فوت کرده دیشب خواب دیدم مهمان داریم هیچ وسیله ای برای ناهار نداشتم میخواستم برم خرید یهو دیدم تو اشپزخانه صدا میاد رفتن دیدن مامانم دار برام نرغ سرخ میکنه برای ناهار خیلی خوشحال شدم مرغ اول بزرگ بود بعد یهو کوچیک شد گفتم جقدر پف داشت ولی خیلی قیافه خوبی داشت

  82. سلام خواب دیدم در روستایی در خانه ای را باز کردم تعدادی مرغ و خروس بیرون آمدند خروس زیبایی نشسته بود مرا دید بالا پرید و ترسیدم و نشستم یکدفعه پرید بغلم و آرام شد میشه تعبیر کنید ممنون من مجردم

  83. سلام وقت بخیر من امشب خواب دیدم که برادر معلولم بیمارستان هست و کنارش یه ادمی که میشناسم و فوت کردن بستری هست من میخواستم برادرمو از کنارش بردارم پای برادرمو گرفته بودن ول نمی‌کردن من خودم خواستم دستشو بکشم که دست منم محکم فشار دادن درد گرفت رفتم پدرمو صدا کردم که یه پرستار صدا کن پای برادرمو بکشیم از دستش پرستارم دیدم ولی بعدش یادم نیست که کشیدیم یا نه فقط دیدم برادرمو بریدیم حموم باز گذاشتیم تختش تو روخدا زود تعبیرش رو بگین ممنون

  84. با سلام
    من خواب دیدم که با دوستم برای کوه نوردی رفتیم کوه توی راه دوستم بی دلیل اصرار میکنه یه تیکه چوبو بردارم یکمی که جلوتر میریم دو نفر با چاقو دنبالمون میکنن که من با همون چوبی که دوستم گفته بود بردارم زدمشون.
    ممنون از سایتتون

  85. سلام وقت بخیر من دیشب خواب دیدم با پسری که قبلا دوست بودم ودوسش دارم توی خونه مابودیم و اون انگار حالش زیاد خوب نبود به سرفه افتاد و من پشتشو ماساژ میدادم تا آروم شد بعد سرشو بغل گرفتم و گذاشتم روی پاهام دوتامون گریه میکردیم تا اینکه خوابش برد بعد پدرم اومد توی اتاق گفت این کیه اینجا خوابیده ماگفتیم نمیدونیم ولی من میدونستم که کیه میشه تعبیر خواب رو بگید

    1. مهدی عزیز
      خواب خود را در یکی از صفحات مربوطه به خواب خود مطرح نمایید. در این صفحه خوابها تعبیر نمیشوند

  86. سلام حدود ساعت ۱۲ ظهرروز ۶ ماه رمضان بود که خواب دیدم در حالی که من در حال پختن ماکارانی خونه دوستم بودم ،و داشتیم غذا میخوردیم که از پنجره دیدم آسمان سیاه شد و یه پرنده بزرگ که شباهتی به پرنده نداشت و انگار جنسش کاغذ مشکی بود ولی خیلی خیلی بزرگ بود به طوری که من از پنجره فقط یه بالش رو میدیدم و آسمان ناآرام بود و من و دوستانم تو خواب گفتیم عذاب الهی نازل شده و از پنجره طلب عفو میکردیم از خدا.که عمه من اومد در خونه دوستم و به دختر عموم گفت باهاش بره خونه ما .بعد مامانم زنگ زد گفت بیا که تو خیابان یه عالمه سرباز ریخته و نمیگذارند کسی راحت تردد داشته باشه و همه باید تو جایی که هستن بمونن که من یه چادر رنگی سرم کردم و دویدم به سمت خونه.تو ساختمونمون یه خانمی رو دیدم که منشی یه خانم دکتر بود و داشت به دکتر میگفت شما دو روزه نخوابیدین استراحت کنین که دکتر گفت نه تو استراحت کن که میخوای بری جبهه(تو خواب حس شرایط جنگی و التهاب داشتم)من رفتم خونمون و پدرم از شهر قم اومده بود و مرغ خریده بود میخواستم باهاش پیتزا مرغ درست کنم که به پدرم گفتم چرا این مرغی که خریدی گوشتش کبوده و بعد از خواب پریدم

    1. عاطفه عزیز
      خوابها دارای نمادهایی هستند که باید نمادها را جست و جو کنید.
      در صورتی که تعبیر خواب خود را میخواهید، سوال خود را در صفحه یکی از این نمادها جست و جو کنید

  87. سلام وقت بخیر . من خواب دیدم ک یک نفر سیاه پوش میخواد جونم رو بگیره و دنبالم می اومد و من فرار میکردم . دوبار این خواب دیدم . ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگین .

  88. سلام خسته نباشید…
    من خواب دیدم که در حضور خونواده ها کنار معشوقه ام دراز کشیدم به طوریکه سر اون کنار پای من بود بر عکس …من سرمو گذاشتم روی پای اون …
    انگار وقتی بیدار شدیم گفتن عروسی اونه من بغض داشتم خیلی شدید اما نمیتونستم گریه کنم و بعدم که خبر آوردن تصادف کرده و فوت شده یعنی معشوقه من که داماد میشد فوت شده بود
    تعبیرش چیه😢

  89. خواب چهارتا پرنده رو دیدم
    منتهی سه پرنده تو یه خواب ، و یه پرنده دیگه برای یه خواب دیگه بود.
    اول اون خوابی که یه پرنده رو توش دیدم این بود که یه طوطی هفت رنگ خوشگل با دم بلند روی پشت بام خونمون میشینه اما چون از جایی فرار کرده بود و صاحبش دنبالش بود زود فرار میکنه و نذاشت بگیرمش.
    خواب بعدی که دیدم این بود که سه تا پرنده بودن
    یه خروس یه کبوتر یه شاهین
    خروس طبع وحشی داشت اما به من حمله نکرد
    کبوتر سفید بود و چوب به منقارش بود انگار که میخواست لونه درست کنه
    اما اون شاهین اصلا نه میترسید نه وحشی بود و خیلی راحت میاد رو دستم میشینه.
    ممنون از لطفتون

    1. سلام من خوابم دیدم از پسری که ازش خوشم میاد با یه دختره دیگه حرف میزنه و بهش یه چیزایی میده مثل گل و کادو بعد من یه جوری بهش نگاه میکنم بعد میاد سمت من میگه که من مجبورم بهش رو بدم و همچین چیزایی

  90. سلام. خواب دیدم من و دخترعمه ام داریم میریم نماز جماعت. و رهبر در جلو نماز میخوند. آقایون بسیجی فقط جلوی خانما بودن و جدا نشده بودن با دیوار یا حصاری و خانما یه ردیف کوچیک پشتی رو تشکیل میدادن. چون من و دختر عمه ام چادری نیستیم و حجابمون با خانواده فرق داره رفتیم چادر بگیریم که مجبور شدیم بریم از کنار دیوار آقایون بگیریم. پسرا کلی هو کردن و بی ادبی کردن. نمیدونم چرا آخه ما حجابمون بد نیست. فقط چادری نیستیم. خلاصه خیلی بی ادب بودن. بعد ک نماز خوندیم داشتیم ب صحبتا گوش میدادیم یهو یه بسیجی کچل ک نشسته بود خم پشت شد به پشت. منو با دستش گرفت چرت و پرت گفت. هرکاری کردم ول نکرد. داشت آبرومو میبرد. اومدم گاز بگیرم دستشو یا با پا بزنش که چاقو در آورد منو بزنه من خودمو کشیدم کنار یه پسره دیگه که کنارم بود اومد نجاتم بده جای من چاقو خورد. بیچاره فرو رفت تو بازو و دستش.
    حالا میرسه به جایی که همه رفتن فقط چند نفر موندن دور پسره چون درد داره. من همش دنبال بی حسی میگردم ک بریزم رو دستش. بالاخره یکم پیدا میکنم. اما کمه‌. اون مرده یه چیزی بهم گفت دقیق یادم نیست. مثل :این از قبل برنامه ریزی شده بود.
    نمیدونم شاید میخواستن با بهونه کردن من حواس همه رو پرت کنن ک رهبرو ترور کنن. اما چیزی ک واضح بود این بود منو هیچکس تو اون جمع نپذیرفت و میخواستن بکشن منو.
    بعد یهو اون مرده تبدیل میشه به داییم. انقدر بدم میاد آخرای خوابم افراد عوض میشن. نمیخواستم داییم آسیب ببینه‌ خیلی ناراحت شدم. و از خواب پریدم.
    واقعا به این چیزا فکر نکرده بودم. اصلا تو فاز هیچی نبودم. نمیدونم چرا انقدر خوابام قاطی پاتی و مسخره است.

  91. سلام تشکر از سایت خوبتون
    من خاب دیدم یه روز در محل کار یکی از همکاران قدیمی م هستم که اون خانوم همکارم وقتی وارد اتاقی شد که من اونجا بودم رفت و یه سری لباس های زیر(شورت و سوتین های زیادی) خودش که استفاده کرده بود رو آورد و گذاشت تو کوله پشتی من و منم کلی فحش ناموسی بهش دادم انگار کل این لباسا رو از نامزد من هدیه گرفته بود.میخام تعبیر این خوابم رو لطف کنین بهم بگین
    مرسی

    (این خانوم همکارم با نامزد عقد کرده من چندین سال رابطه داشته و من بتازگی فهمیدم بهم خیانت شده و با نامزدم به مشکل برخوردم)

  92. سلام مجدد دارم و تشکر میکنم از وقتی که برامون میزارین
    مامانم دیشب خواب دید که نامزدم اومد خونمون و یه بچه کوچیک باهاش بود اون بچه رو داد به مامانم و خودش رفت تو حیاط بالا و تو یه اتاقی نشست انگار که اومده بود با من حرف بزنه
    مامان میگه بچه خراب کاری کرد و مامانم هم شستش

  93. با سلام خواب دیدم عمه خودم رو که چند سالی است فوت شدن در خانه شان با لباس سیاه در حیاط دیدم و جمعی از فامیل هم سیاه پوش حضور دارند، و عمه بنده از من گله دارند و ناراحت اند و به من گفتند بی وفا و من ایشان را بغل کردم و صورت ایشان را که پر از چروک بود و تازه شسته بودند بوسیدم و بغل کردم، تعبیرش چیست؟

    1. ستاره عزیز
      تعبیر خوابها فقط در صفحه مربوط به خواب شما انجام می شود. در این صفحه از طرح خواب خود، خودداری نمایید.

    1. حامد عزیز
      تعبیر خوابها فقط در صفحه مربوط به خواب شما انجام می شود. در این صفحه از طرح خواب خود، خودداری نمایید.

  94. سلام من خواب دیدم که دایی من به صرف شام دعوت بود و وقتی تموم شد ظهر شد و برادر و خواهر بزرگم و برادر بزرگم سوار ماشین پژو نقره ای شدند(راستش ما خودمان پراید داریم وداییم پژو نقره ای داره و نمیدونم که اون ماشین برای ما بود یا نه ) بعد برادر بزرگم به خاطر غذا یه کمی اعصابش خورد بود وخواهرم هم با مامانم خداحافظی کرد و در میان همسایه هایی که همشون زن بودند سوار ماشین شدند وپدرم هم قرار بود سوار شه اما نمیدونم چرا سوار نشد وبرادر کوچک هم سوار شد و منو مادرم و خواهر کوچکم هم با آن ها خدافظی کردیم و من هم به خاطر اینکه شب ما سه تا تنها بودیم جلوی همسایه ها گفتم البته داداش بزرگم شب برمیگرده به خاطر دزدی های اخیر که تو واقعیت از کوچه ی ما شده بود. نمیدونم دروغ بود یا نه ولی فکر کنم دروغ بود وان ها رفتن سوارشدن و رفتن من هم تا وسط کوچه رفتم تا ان ها را بدرقه کنم و راننده هم برادر کوچکم بود و سر کوچه که باید داداشم میپیچید به چپ گاز داد و با جدول های کنار جوب برخورد کرد ونصف ماشین از سمت کاپوت تا وسط ماشین نابود شد و من هم اون رو دیدم و داداشامو خواهرم مردن من به سرم زدم و دادمیزدم یا امام زمان دویدم پیش ماشین وفقط انگشتان دست اونارو دیدم که رو همدیگه جمع شده بود (انگشتان کامل قطع شده بودن)و من گریه کردم و از مرگ اونا خیلی ناراحت و شکه شده بودم و تو خواب نفس نفس میزدم و ترسیده بودم و وقتی از خواب پاشدم نفس نفس شدید میزدم دقیقا همون موقع اذان شروع به دادن کرد

    1. علی عزیز
      تعبیر خوابها فقط در صفحه مربوط به خواب شما انجام می شود. در این صفحه از طرح خواب خود، خودداری نمایید.

        1. سلام. دوست عزیز
          هر خوابی برای خودش یک صفحه مجزا دارد. (البته اکثر خوابها) بر اساس نمادهایی که در خواب خود دیده اید، آن را در بخش جست و جوی سایت جستجو کنید و یکی از صفحات مرتبط با خواب خود را انتخاب و در آن صفحه مربوطه سوال خود را مطرح کنید

      1. با سلام وقت شما بخیر … راستش من چندین سال پیش با یک شخص سنی مذهب در دانشگاه آشنا شدم … ما بهم علاقه پیدا کردیم ولی مادر اون شخص مخالف این علاقه بودم و کلا محل زندگیشونو تغیر دادن و به شهر خودشون رفتن و ما بعد از گذشت ۳ سال رابطمون باهم از راه دورم تموم شد چون اون شخص ازدواج کردن و من هم بعد از ۳ سال ازدواج کردم … اما چند روز پیش خواهرم به من گفت که خواب اون شخص رو دیده کا مادر خونشون مهمان بودیم و مادرش با من دعوا میکرده که پسر من به خاطر تو داره زندگیش رو خراب مبکنه و زن و بچه اش رو اذیت میکنه و اون پسرم خیلی اشفته و در حال گریه بوده … چند روز گذشت که من خودم هم خواب او اقارو دیدم که اومده بودن منزل پدرم و اشفته بودن و مدام موبایلشون زنگ می خورد و به من میگفتنبببن مادرم هنوز هم دست از سرم بر نمیداره و من از خواب بیدار شدم راستش من نگدان شدم گه علت ابن خواب ها بعد گذشت ۸ سال از اون رابطه چی هستش ممنون میسم پاسخ بدین ..

  95. سلام دوس دختر قدیمیمو تو خواب دیدم موقعی که از جلوم رد میشد نه نگام کرد نه بهم اهمیتی داد تعبیرش رو ممنون میشم جواب بدید

    1. شهرزاد عزیز
      تعبیر خوابها فقط در صفحه مربوط به خواب شما انجام می شود. در این صفحه از طرح خواب خود، خودداری نمایید.

  96. سلام
    من خواب دیدم رفتم خونه دختر عمم که زیاد خوشحال نبود و نمیدونم سر چه قضیه ای من براش کادو برده بودم یه کادو که نمیدونم چی بود و پشتش صد هزار تومن ( تراول ) قائم کرده بودم که در اصل کادو دومم به دختر عمم بود که اول قبول نکرد بعدش قبول کرد
    میخواستم ببینم تعبیرش چیه !!؟

    1. سلام تارای عزیز
      هر خوابی برای خودش یک صفحه مجزا دارد. (البته اکثر خوابها) بر اساس نمادهایی که در خواب خود دیده اید، آن را در بخش جست و جوی سایت جستجو کنید و یکی از صفحات مرتبط با خواب خود را انتخاب و در آن صفحه مربوطه سوال خود را مطرح کنید

  97. یکی دوبار خواب چاقو دیدم بار دوم دست کسی بود به یکی دیگه حمله کرد ولی موفق نشد و در عوض دست خودش بریده شد بعد چاقو رو انداختن تو کوچه ومن برای اینکه دست کسی دوباره نیافته رفتم جایی زیر خاک قایمش کردم

  98. سلام من خواب دیدم مردی میانسال که اصلا نمشناسم عاشقم شده وهی هرجا میرم دنبالم میاد ولی من ازش خوشم نمیاد

  99. سلام
    من خواب دیدم با لباس خونگی بدون حجاب تو یه خیابونی هستم با خودم دارم فکر میکنم که چرا حداقل چادر سر نکردم
    یهو نمیدونم از کجا یه چادر مشکی میاد جلوم سرش میکنم و دنبال آدمایی که دارن میرن ، میرم.
    رفتیم رسیدیم به جایی شبیه مسجد که منبر داشت و پاچه های سبز به دیوارش آویزون بود چندتا صندوق بود دیدم تو دستم دوتا سکه ۵۰۰ تومنی هست هر دوتا رو گذاشتم تو یکی از اون صندوقا رفتم نشستم
    مجلس روضه بود میخواستن زیارت عاشورا بخونن داداشمم بود با پیرهن مشکی و چشای گریون داشت به مهمونا تعارف میکرد بشینن

    1. زهرای عزیز
      هر خوابی برای خودش یک صفحه مجزا دارد. (البته اکثر خوابها) بر اساس نمادهایی که در خواب خود دیده اید، آن را در بخش جست و جوی سایت جستجو کنید و یکی از صفحات مرتبط با خواب خود را انتخاب و در آن صفحه مربوطه سوال خود را مطرح کنید

  100. سلام لطفا خواب منو تعبیر کنین هیچ سایتی تعبیر خوابمو نمیده.
    خواب دیدم یه گاو یه مار بزرگ رو خورده و زنبور داشتم گاو رو میخورد و گاو تو حیاط خونه ما بود داشت دور خودش میچرخید و سعی میکرد بیرون بره.
    هر کی میدونه تعبیر خواب منو بگه لطفا مرسی

    1. رضا جان
      هر خوابی برای خودش یک صفحه مجزا دارد. (البته اکثر خوابها) بر اساس نمادهایی که در خواب خود دیده اید، آن را در بخش جست و جوی سایت جستجو کنید و یکی از صفحات مرتبط با خواب خود را انتخاب و در آن صفحه مربوطه سوال خود را مطرح کنید

    1. شکوه عزیز
      هر خوابی برای خودش یک صفحه مجزا دارد. (البته اکثر خوابها) بر اساس نمادهایی که در خواب خود دیده اید، آن را در بخش جست و جوی سایت جستجو کنید و یکی از صفحات مرتبط با خواب خود را انتخاب و در آن صفحه مربوطه سوال خود را مطرح کنید

  101. سلام خداقوت نمازروزه هاتون قبول حق من توایام عیدخواب دیدم وسط یه رودخونه محلمون که زیاداب نمیادیه دخترعموم اسمش سحرایستادودخترعموی دیگه ام که دخترخالمم میشه اسمش زهراست باشادی وخنده به سمت من میادوگرم تحویلم میگیره ومن بغل رودخونه بودم سحروسط رودخونه بوداما من هنوداخل نرفته بودم ودخترخالم درواقعیت منواون سریه موضوعی چندسال قبل دعوا گرفتین ولی الان باهم اشتی کردیم ولی باهم زیادگرم نیستیم ودیدم دخترخالم اومدکنارم وباهام حرف میزنه وسحرمیگه شماکه مادربزرگاتون یکی نیست من گفتم چه ربطی داره مادربزرگ مادری مایکی هست پدربزرگ مادری مان یکی هست پدربزرگ پدری مان یکی هست حالا یه مادربزرگ پدری یکی نباشه مگه چی میشه وازاین حرفش بدم اومدواون مسخرمون کرد ودهن کجی کردودخترخالم دستم گرفت ماداشتیم به سمت خونه مامیرفتیم دیدم ازدخترخالم خیلی بلندقدترم کلا درواقعیت دخترخالم خیلی بلندقدترازمنه ومن میگم یعنی زهراهمش کفش پاشنه بلندمیپوشیدامادیدم توخواب بااینکه کفش پاشنه بلندپوشیدبازازمن خیلی کوتاهتره ودخترخالم دردنیای واقعی خیلی زیبا وقشنگه ازدواج کرده هست من مجردم اما میبینم من کمی شبیه زهراشدم وسحرمیگه تواصلا شبیه زهرانیستی میگم البته ماتویه دانشگاه هم درس میخوندیم ودوستاشم میگفتن شماکمی شبیه هم هستین اما توخواب سحرگفت شماشبیه نیستین من دیدم من کمی شبیه زهراشدم بازفکرکنم شبیه خودم شدم اما قدم همچنان از زهراخیلی بلندتربودوهمچنان باخنده وخوشحالی به طرف خونه مامیرفتیم ودستامون بغل شونه هم گذاشتیم ورفتیم این خواب تعبیرش چیه وخیلی ذهنمودرگیرکردخیلی وقته میخواستم بذارم چون بخش قدکوتاه غیرفعال بودروش میزدم اون قسمت بازنمیشدخیلی ممنون میشم تعبیردرستی برام انجام بدیدان شاالله خیرببینیدوعاقبت بخیربشیدان شاالله

  102. با سلام.من خواب دیدم ک یک دختر تقریبا هفت شش ساله زیر آسمون گریه میکردن و بارون شدیدی مبارید پرسیدم از یکی ک چرا این دختر گریه میکنه فتن این دختر ن از مادر خلق شده و ن از پدر و خدا خدا اونو خلق کرده و چون هیچکسو نداره گریه میکنه یک زنی هم رفت اونو بقل کرد مردم از این معجزه هم گریه میکردن ک این دخترو خدا خلق کرده و از هیچ پدر مادری خلق نشده

  103. سلام.من خواب دیدم ک داشتم به ماه نگاه میکردم و ماه تازه نو کرده بود.وقتی به آسمون نگا کردم دیدم تو اسمون یاعلی نوشته شده و من هی میگفتم یاعلی گریه میکردم بعد نور عجیبی از طرف اسم امام میومدی نوری عظیم نوری ک ادم جرعت نگاه کردن بهشو نداره لطفا بگید تعبیر خوابم چیست

  104. خواب دیدم ک حضرت جبرعیل سوار بر اسب واسم ظاهر شدن لباسشون کاملا سفید و اسبشون هم سفید بود.از اسب پیاده شدن و اومدن توی صورتم میخندیدن و بهم گفتن ک حضرت یوسف شمارو خیلی دوست دارن

  105. سلام وقتتون بخیر
    دختر مجردی هستم. موقع نماز صبح خواب دیدم مادرم تو حیاط خونه مون رو زمین افتاده و گلوش بریده شده و مثل یه خط سرخ رو گلوش بود ک نشون میداد بریده شده ولی خون زیادی نبود و انگار دو طرف بریده شده بهم جوش خورده بود و انگار مادرم مرده بود. من و خواهرام دورش بودیم و البته کسای دیگه هم بودن و من و خواهرام ب شدت گریه ‌میکردیم و ضجه میزدیم. بعد یهو مادرم رو دیدم ک ایستاده بود و انگار زنده شده بود بعد رو به نمیدونم پسرخاله م بود یا کی گفت ولی این طرزش نبود نباید اینکارو اینطوری انجام میدادین ک از خواب بیدار شدم….
    لطفا تعبیرشو بگید این خیلی منو ترسونده😰

  106. با سلام من امروز یک خوابی دیدم که یک روز عادی رو نشون میداد ولی آسمان عجیب بود در آسمان منظومه شمسی به طور کامل مشخص بود ولی ما در آسمان کره زمین هم مشاهده میکردیم بعد قرار بود که زمین در اثر برخورد سنگ آتشی از بین بره ما در آسمان تمام کره ها رو دیدیم که از بین رفتن و نابود شدن حتی زمینو ولی در زمین هیچ اتفاقی نیوفتاد و بعد از این اتفاق تلویزیون را در خواب روشن کردیم و گفت شش ماه دیگر هم این اتفاق میوفتد ولی زمین از بین نمیرود

    1. سلام وقتتون بخیر
      مادرم خواب دیده که در خیابان راه می‌رفته و سر راه دوستشو همراه با همسرش و فرزندش دیده و به هر سه ی آنها سلام میکنه دوست مامانم با فرزندش جواب سلام را می دهند اما شوهرش اخم می‌کند و جواب سلام را نمی دهد مادرم هم اعصبانی می‌شه و می گه تو جواب سلام مرا چرا نمی دهی؟
      (راستش من و مامانم هر وقت خواب این دوستامونو می‌بینیم اینا همیشه با ما بد بودن)

  107. سلام من خواب دیدم که من یه مرد مشهور به علت یه مشکل لباس نداشتیم یعنی کاملا لخت بودیم و مجبور بودیم از یه خیابون عبور کنیم از ماشین پیاده شدیم کمی راه رفتیم بعد اون مرد برای این که بدن من دیده نشه با یه سوویشرت پایین تنه منو پوشوند و منو به خودشون نزدیک کردن موقع برگشتن به سمت ماشینم همینطور بود اما اون مرد وسز راه الت تناسلی خودشو به من نشون داد که خیلی هم بزرگ بود و بعدش ادانخ راه رو رفتیم و سوار ماشین شدیم و من خودمو با یه پارچه پوشوندم

  108. سلام من اوایل ازدواجم یک خونه ای مستجر بودم . الان سالیان زیادی گذشته ولی چند بار این خوابو میبینم که اون خونه اولیه زندگی میکنم اثاثیه ام اونجاست ولی خودم خونه مادرم هستم بعد تو خواب میخوام برم خونه خودم یادم میوفته که خیلی وقته نرفتم خونم . خیلی کثیف و بهم ریخته است نمیدونم تعبیرش چیه لطفا کمکم کنید

  109. سلام من دیشب خواب دیدم داداشم یه جای بلندی وایساده پرچم یا ابوالفضل دستشه منم داشتم ازش عکس میگرفتم که دیدم دوتا کرد قد بلند نزدیک میشن و مخواستن منو بدزدن ولی من یکی از اونا رو زدم کردم تو گونی شما میدونید تعبییرش چیه ؟

  110. سلام من چندشب پشت سرهم خواب های عجیبی میبینم اول خواب دیدم که دارم بافردی که قبلا دوستش داشتم والان هیچ حسی بهش ندارم عقدمیکنم من ازاین موضوع هم راضی بودموهم ناراضی باخودفکرمیکردم که شایدبهترازاینهاشوهره من شوندامامادرم میگفترنه اون پسره خوبیه.
    شبه بعددیدم باپدروپسردایی ام نشسته ایموپدرم سوتین مرابه دست گرفته که دربقچه ای بگذاردمن خیلی خجالت میکشیدم اماپدرم میگف خجالت نکش من پدرتم چه خجالتی داره وازاول تااخرپسرداییم حرفی نمیزد
    شبه بعدخواب دیدم که دختری که اوراچندین باردیدم درجمعی میگویدکه من میتونم بااستفاده ازلیوانهای چایی اینده ی شماروبگم اول نام شوهردوستانم راگف ودرست بودبعدش نام شوهراینده ی من راگفت وگفت اسمش مهدی است
    این خوابهاچه تعبیری دارن؟؟ لطفا بهم بگید(من مجردم)

  111. سلام وقتتون بخیر
    مادرم خواب دیده که در خیابان راه می‌رفته و سر راه دوستشو همراه با همسرش و فرزندش دیده و به هر سه ی آنها سلام میکنه دوست مامانم با فرزندش جواب سلام را می دهند اما شوهرش اخم می‌کند و جواب سلام را نمی دهد مادرم هم اعصبانی می‌شه و می گه تو جواب سلام مرا چرا نمی دهی؟
    (راستش من و مامانم هر وقت خواب این دوستامونو می‌بینیم اینا همیشه با ما بد بودن)

  112. سلام من خواب دیدم با تعدادی ازاقوام درسفر هستیم تصادف میکنیم سه یاچهار ماشیم به هم میخوریم ولی کسی طوریش نمیشود از ماشین فرورفتگی ماشین راخودمان درست کرده وراه می افتم ساعت یازده ونیم روز خواب دیدم

  113. سلام وقت بخیر. من خواب دیدم که دختردایی ام در بیمارستانی که من کار می کنم زایمان کرده و فرزند دختری به نام آوین به دنیا آورده و من در زمان ترخیص بچه رو که در خواب من از نوزاد تازه متولد شده بزرگتر به نظر می رسید بغل کرده بودم و کارهای ترخیص دخترداییم رو انجام می دادم و دخترداییم و خونوادش از پشت شیشه ها منتظر ما بودن و برای بچه خوشحال بودن که یک دفعه من بدون اینکه متوجه چیزی بشم دیدم که بچه بغلم نیست و گریه می کردم و همراه بفیه خانواده به دنبال بچه می گشتم و از خواب پریدم. ضمن اینکه دختردایی ام الان یک دختر تقریبا ۶ ماهه داره.

  114. سلام در روز ۲۷ رمضان یعنی امروز خواب مرغیو دیدم که روی تخم هاش خوابیده بود و تعدادی جوجه در زیرش بود ناگهان یکی از جوجه ها به پایم نوک زد و درد شدیدی احساس کردم و از خواب پریدم ممنون میشم تعبیرشو بگید❤

  115. سلام من زنم رو دوسال پیش از دست دادم اما توی خواب در حالی که باهم حرف میزدیم دیدم دندان نیش جلو بالاش افتاد وباعث خونریزی شد
    دندان را در دستش گرفت وخیلی ناراحت شد

  116. سلام. ما اصفهان زندگی میکنیم و چند وقتی هست که پدرم تصمیم گرفته بریم اهواز و ماهم مخالفیم
    دیشب پدرم خواب دید خونمون رفته اهواز و رفتیم توی یه کمپ خانوادگی بعد چند تا ماشین مدل بالا اومدن و بچه ها رو میکشتن و صدای تیر و تفنگ میومد و دوست پدرم بهش گفت که چرا خونتو اوردی اینجا من خودم میخوام فرار کنم اینجا نمون بعد به کمپ حمله شد
    تعبیرش چیه

  117. سلام ،من خواب دیدم دور و ور خونم اتیش گرفته و دخترم گم شده بود میشه لطفا تعبیرش و بگین ممنون🌼🌼

  118. سلام. من دختری مجرد هستم و خواب دیدم که در حیاط خانه مادربزرگم هستم که ناگهان کسی که بهش علاقه مند هستم ولی نمیدانم که او به من علاقه ای دارد یا نه وارد حیاط شده و وقتی مرا دید ، با خوشحالی و خوش رویی مرا خطاب کرد و با من احوال پرسی کرد و از من خواست که با او دست بدهم ولی من کمی تردید کردم چون میدانستم او نامحرم هست ، ولی با این حال کمی با تعجب با او دست دادم و او با خوش رویی فقط به من نگاه میکرد.. لطفا لطفا میشود تعبیرش را برایم بگویید..

  119. باسلام و عرض خسته نباشید من خواب دیدم با دشمنم توی دانشگاه اشتی کردم و اون ی دستبند خوشگل فلزی بود اما رنگ طلایی داشت و روش یک پاپیون فلزی ب من داد و ی دستبند مشکی توی دست خودش کرد و بعد هفتا دستبند جلوی من گرفت ک انتخاب کنم اما چون قشنگ نبود نخواستم و ب من مهره های قشنگ داد خودم درست کنم و پسری ک با این خانوم رابطه دار اومد نصفی از مهره های منو برداشت و دوتا دستبند که در هم قفله درست کرد و نشون من داد میخوام ببینم تعبیرش چی میشه ممنون

  120. باسلام
    روز عید فطر بعد از نماز صبح خوابیدم
    خواب دیدم عده ی زیادی میخوایم بریم زیارت
    چن تااتوبوس اومد ی عده سریع سوارشدن
    من نتونستم،جمعیت زیادی موندیم ک گفتیم پیاده میریم
    منم تند تند راه میرفتم ک زودتر برسم کفشم از پام دراومد برنگشتم بپوشمش
    گفتم بقیه ازم جلو میزنن
    پیش خودم گفتم مسیر کوتاهه میرم
    ی کم ک اومدم مسیر سنگلاخی شد پامو اذیت میکرد
    گفتم برگردم اینجوری نمیتونم باجمعیت پیش برم تنها میمونم
    وبرگشتم.تعبیرش چیه؟
    ناگفته نمونه ک خیلی وقته ی چیزی رو از خدا میخوام ک نشد موقع نماز صبح گفتم دیگه دعا نمیکنم و هیچی دیگه ازخدا نمیخوام و باناراحتی خوابم برد

  121. سلام،ببخشید شوهرم در خواب دیده که من و خودش به همراه پدبزرگش(پدرپدرش)زیر درختی نشستیم،ایشون چندین سال قبل فوت شدن وبه شوهرم میگن برای خانمت یه گوسفند بزرگ بکش،گوسفندی که میکشی بچه تازه متولد شده گوسفند نباشه، لطفا اگه امکانش هست این خواب رو برامون تعبیر کنید،ممنونم

  122. با سلام…من پس از دعوا و تحقیر و توهین و بی محبتی شدیددددددددی ک از جانب پدرم دیدم خواب دیدم ک پدرم و دوتا از عمه هام و دوتا از دخترانشان جلوی درب خونمون ایستادن …من و مادرم خیلی خوشحال بودیم وقتی نزدیکشون شدیم متوجه شدیم ک عمه من لال شده و توانایی حرف زدن نداره و از سمتی دهان و پوست اطرافش چرب و پویت پوست شده!از دیدنشان تعحب کردیم و دیدیم یک خانوم که صورتشو با چادر پوشانده و قوز داره ب درب خونه تکیه داده وقتی چادر رو از صورتش کنار زدیم متوحه شدم دختر عمه من است ولی صورتش حالت لک های قرمز ترسناک داشت و مریض بود و توان حرف زدن هم نداشت پدرم هم ناراحت ب نظر میرسید…من با ترس از خواب پریدم در حالی که در دنیای واقعی عمه من و دخترش سلامت اند!چه تعبیری دارد؟؟؟؟

  123. سلام. من سه شنبه شب خواب دیدم چندتا گاو غریب وارد گاوداریم شدن همراه صاحباشون. داشتم تلاش میکردم که از گاوای خودم جداشون کنم که دیوار گاوداری ریخت رو یکی از صاحباشون ولی نمرد و منم به لودری که اونجا بود گفتم دیوارو صاف کرد. ذهنمو درگیر کرده مرسی از تعبیرتون

  124. سلام مادرم دیشب خواب دیده نهار رفته خونه مادربزرگ وپدربزرگش که چندسالی فوت کردن خونه ی که رفته بوده سالها پیش فروخته بودن ولی اونجا غذایی نخورده.مادر بزرگش باصدای بلند گفته که شام میخوام کباب درست کنم چون همه بچه هام میان اینجا.تعبیر خوابش چیه؟

  125. سلام. من سه شنبه شب این هفته خوابی دیدم پدر شوهرم که چند سال از فوت ایشان میگذرد در یک جایی که اتاق اتاق مانند است و ادم ها در حال عبور و مرور هستند روی دراز کشیده ولی سرش جدا شده بدون خون در کنارش افتاده و من که شوکه شده و می پرسم چرا اینجور شده در همین حال شوهرم دستم را میگیره و میگه بریم بریم.
    تعبیر خواب چی میتونه باشه؟

  126. سلام لطف میکنید این خواب رو تعبیر کنید؟
    خواب دیدم جایی در خبایان منتظر بودم و دیدم یک اهوی کوچک شیشه شیری را با دستانش گرفت و به سه بچه گربه شیر داد.

  127. سلام من دیشب که ۱۰خرداد بوده ساعت ۳صبح خواب میدیدم نایلونی پر از شکلات رنگی و میوه ای دارم که نذر بودن و پخش میکردم تو ماشین نشسته بودم یه اقا جوان امد داخل کنارم نشست و احساس اینکه اشناس و میشناسمش کنارم بود و شکلات هام تموم شدن و رفتم داخل مغازه ای از تو یخچالش ابمیوه پاکتی و بستنی برداشتم گفتم اشکال نداره از اینا میدیم …ماه قبلی اون اقا قبلا در خواب با همون قیافه یه بار دسته گل قرمزی همراش داشت اورد تو ماشین به من داد درست ماه قبل و درست یک هفته بعدش که با نامزدم قرار داشتم برام خرس و انگشتر خریده بود و نشست تو ماشین کنارم و الان با نامزدم ۱هفته هست بهم زدیم ایا این نشونه از اون که دوباره همون اقاس هست؟

  128. با عرض سلام و ادب
    بنده در خواب دیدم که جایی رفتم که در ان مکان چندین نفر نشسته بودن و داشتند قران تلاوت میکردند، من هم قرانی در دست داشتم و از کسی که کنارم نشسته بود، قرانم را بهش دادم و ازش خواستم اون صفحه ای را که داره تلاوت میشه برای منم بیاره که ایشان بعد از دیدن قران من، گفتند که قران من نصفه است و ان صفحه را ندارد.
    ممنون میشم این را تعبیر کنید.
    با تشکر فراوان.

  129. سلام،عشقم خواب دیده دوتایی رفتیم عروسی خیلی خوش و خرم بودیم ولی نمی دونست صاحب مجلس کیه؟میشه تعبیرشو لطف کنید

  130. سلام
    مامانم تو خواب دیده من با پسری خوش بر و رو و خوش قد و قامت عقد کردم و داماد هم ب شدت خوشحال بوده شیرینی پخش میکرده.البته من رو در لباس و تیپ روزمره م با چادر و روسری دیده ولی داماد رو با کت و شلوار و تیپ دامادی
    بعد دیده یکی از اقواممون بهش اخم کرده و تو خواب پیش خودش گفته وای لابد دخترم هووی این خانم شده ک این اینجوری میکنه و بعد از خواب پریده…میشه تعبیرش رو بگین…ممنون❤❤❤

  131. سلام خواب دیدن هدیه گرفتن گلدان با برگهای سبز از مردی که عاشق هستی چه تعبیری دارد البته برای زنی که خودش شوهر دارد تشکر

  132. سلام من دختر ۲۲ ساله هستم و خواب دیدم که مرد شدم و حتی دوست دخترم دارم ولی تو ذهنم میدونم که یه دخترم و حتی تو خوابم خواب دیده بودم که دخترم ینی تو خوابم زنی بودم با جسم مرد خواب دیده یه دختره و تعجب کرده بودم از خواب خودم تو خواب و به دوسدخترم تعریف میکردم و همش احساس میکردم دوسدخترم مردیه که تو دنیای واقعی دوسش دارم ولی تو خواب دختر بود

  133. سلام خوب هستین ؟ خواب دیدم کسی که دوسش داشتم یه هفته هست از هم جدا شدیم بهم یه چمدان هدیه میده پر از لباس های خوشگل تعبیرش چیه؟ اگر جواب بدین ممنون میشم

  134. سلام، من خواب دیدم که در مجلسی نشسته ام و دختری زیبا میرقصید که ناگهان از بینی و گوشش خون امد و بر زمین افتاد من نیز در ان جمع نشسته بودم و متوجه شدم که از بینی و گوش من نیز خون می اید تعبیرش چیست؟

  135. سلام خسته نباشید
    من چند وقتیه احساس میکنم جایگاه شخصیتیم پیش دوستان ضعیف شده و این منو آزرده میکنه
    دیشبم بخاطر همین بحث شد و من خوابیدم
    شب خواب دیدم لابه لای سنگ و صخره دنبال گنج بودم که یه حلقه مثل حلقه ارباب حلقه ها پیدا کردم
    اونو مینداختم قدرت عجیب و ماورایی بهم میداد
    هرکار دوست داشتم میکردم و حس خوبی میداد بهم
    حالا تعبیرش چیه؟

  136. سلام من خواب دیدم کتانی قرمز خریدم و به خانه آمدم و آن را میپوشم و مادرم که آن را میبیند میگوید تو که از این رنگ قبلا داشتی و من هم با این حرف پشیمان میشم و قصد دارم برم و رنگ آن را در مغازه تعویض کنم

  137. سلام من چند وقت پیش خواب دیدم من و حضرت مسیح و کسی که دوسش دارم در یک ساحلی هستیم جایی که من و کسی که دوستش دارم عاشق شدیم و هیچ ادم دیگه ای نبود غروب افتاب بود کسی که دوستش دارم پشت حضرت مسیح بود من در برابر مسیح زانو زدم دستش را رو سرم گذاشت بعد برام دعا خوند و اخرش من رو بغل کرد و هر سه از اونجا با هم رفتیم تعبیرش چیه؟

  138. سلام
    من و دوست پسرم ۴ساله که باهمیم و قراره اون پدرو مادرشو مطلع کنه ازین موضوع و تا۳سال دیگ ازدواج کنیم من دیشب خواب دیدم که باهم داشتیم میرفتیم ی رستوران که تو جادش برف نشسته بود و یهو ماشین چپ کرد و آریا از ماشین پرت شد بیرون و سرش به ی سنگ اصابت کرد ولی من سالم بودم زنگ زدم امبولانس اومدو رفتیم بیمارستان بعد یهو درباز شد و پدرو مادرش اومدن
    مادرش چیزی نگف و بی تفاوت از کنار من رد شد ولی پدرش گف اینکارتون درست نبود بعد من گفتم اقای….منواریا همو میخوایم ولی بازم نظره شما ارجحه هرجور که شما صلاح بدونین همون کارو میکنیم هیچی نگف و از اتاق رفت بیرون
    به نظرتون تعبیرخوابم چیه؟ادامه این رابطه فایده ای داره؟سرانجامی داره؟؟

  139. باسلام.خواب دیدم منو دوستم باماشینش سرعت میریم . چندتا ماشین جلومون بودم انگار جسمم تو ماشین بود روحم بیرون ماشین صحنه رو از بیرون میبینم تصادف کردیم دوستم داد میزنم چشام‌کور شدن . منم حس کردم چشم راستم کور شد اینقد از چشم خون ریخته نگران دوستم بودم بعد مردم جمع شدن یه زن آمد پول می‌داد بهم میگفتم نمی‌خوام برو به یکی بده ک احتیاج داره بعد آمدیم مغازه هیچکی حالمو نمیپرسید فیلممو دیدم ک چجوری تصادف کردن بعد بیدار شدم

  140. سلام خواب دیدم مادر بزرگم یک مهمانی بزرگ دارن و مامان و خالم دارن کمک میکنن ولی کارا عقبه و مهمونها میخوان بیان و من کمک کردم کارها افتاد روی غلتک و سریع انجام شد بعد مامانم گفت میخوام بهت یک چیز خوب بدم نذر کردم ببرم مسجد بدم اومدم موقع اذان بود رفت و من دیدم برگشت و بهم یک پسته از جنس طلا که زیبا بود داد تعبیرش چی هست لطفا
    در ضمن دیشب نه پریشبش خداب دیدم با مامانم مامان یکی از اقوام دید تو مکانی که بودیم بهم گفت راستی اینا امشب مراسم دارن ولی ادرسشون یادم نیست برم دنبالش ببینم ادرسشون کجاس منم دنبال مامان رفتم دیدم یک مخوطه خیلی بزرگ سفره غذا و اش و… مردم خوردن اخراشه دو تا سینی شیرینی بود من از یکی از شیرینیا خوردم و رفتم یک دری بود شبیه در ای حرم و خادماش رفتم گفتم منم میخوام یک سطل اش و یک سری چیز دیگه به من دادن و من اودم گفتم بزار ازین شیرینها برای بقیه ببرم یک پلاستیک برداشتن و شیرینی میریختم داخلش که بد دیگه چیزی یادم نیست تعبیرش چی هست؟

  141. سلام. وقت بخیر. من چند بار خواب دیدم که شستن دست برای وضو رو انجام میدم ولی آبی روی پوستم نیست و دارم بدون آب وضو میگیرم نه اینکه از اول بدون آب باشه ، نه ،آب خشک میشه. یکبار این خواب رو وقت شستن دست چپ دیدم یکبار مسح پا. لطفا اگر تعبیرش رو میدونید بهم بگید ممنونم. خیلی نگرانم

  142. سلام خسته نباشید خدمتتون عرض کنم پدرم فوت شدن به خوابم اومدن وگفتن ، شوهرت دوستت نداره میخواد بره زن بگیره ازش جدا شو این خواب خیلی تاثیر گذاشته بهم لطف میکنید تعبیرشو بگید ممنون میشم

  143. سلام وقت بخیر چند وقت پیش شب قبل اینکه برم یه مصاحبه کاری مهم خواب دیدم عروسیمه اما من همش گریه میکردم تعبیرش چیه

  144. سلام ببخشید من خواب دیدم که مادرم از بالا پرت شده پایئن وپاهایش قطع شده اما پاهایش خود به خود به او بازگشت

  145. سلام من تازه خواب دیدم شب بودازحموم یانمیدونم دسشچیی اومدم بیرون شنیدم صدای مامانبابام ازاتاقشون میادصدای بحث کرذنشون بود.بعدرفتم هال دیدم بابام درازکشیده وختی دیدمش ترسیدم تعجب کردم گفتم توچرااینجایی.چون صداش از اتاق هم میومد.بعداونیکه درازکشیده بود یهوباعصبانیت بلندشد اومدسراغم کتکم بزنه منم تعجب کردم گفتم منکه کاری نکردم چرااینطوری میکنی.شب بودوخونمون نقریباتاریک بود بابام باعصبانیت شروکرد ب کتک زدنوضربه زدنم خیلی میترسیدم باسرش چنبار کله میزد(ضربه)انگارمیخواس منوبکشه.دادمیزدم خودمونجات بدمو هی مامانموصدامیزدم رفتم اتاقشون دیدم مامانموبابام روتخت نشستن دارن حرف میزنن.بابام دونفرشده بود یکی اونجابود یکی ام کتکم میزد.دم دراتاق وایساده بودیموبابام منوگرفته بود هی میزد خیلی وحشتناک بودهمش مامانموصدامیزدم ازش کمک میخواستم یدستموبابام گرفته بودوواسه اینکه خودموازدستش نجات بدم تنهاکاریکه میتونستم این بودباناخنام ب دستش چنگ بزنم تابلکه ول کنه هی تکرارمیکردمو اونم هی میزد بعدبااون یکی دستش ب صورت خودش چنگ مینداخت مث وقتاییکه یکی میمیره خانوما دستاشونو ازروصورتشون ردمیکنن هی تکرارمیکنن.منم چنباردیدم با یدستش ک منوگرفته بااون یکی دستش داره اونطوری میکنه ٬هی سعی میکردم خودموازدستش خلاص کنم مامانمم پیشم بودنمیدونس چیکارکنه بعددیگه ازخواب پریدموالانم خیلی میترسم لطفاتعبیرشوبگین.همینجوریشم میونه ی منوبابام بده و بخاطرمسئله ی خواستگاری بدترهم شده

  146. با سلام
    من ساعت ۶/۷ صبح بود
    خواب دیدم دارم پیراهن حضرت یوسف رو نگاه میکنم و بو میکشم
    و در همون لحظه انگار دارم زایمان میکنم
    در این حد درد دارم و انگار دارم راحت میشم این حس راحتی هست اما بچه ای ب دنیا نمیارم!! من ١٨ سالمه و مجردم (برای اطلاعات تعبیر)

  147. سلام من دیشب درخواب دیدم که مادرم تعداد زیادی سکه سیدی (کارتی که برای عید سید ها پخش میکنن)پخش میکند که یکی از آن را هم به من میدهد هنچنین دیدم با مادرم و خواهرم در خیابان زیبایی که خانه های مجلل دارد درحال خوردن موز هستیم که دو آقا یکی از موز های من را میدزدند
    میشه لطفا تعبیرشو بفرمایید

  148. سلام من امروز بعداز ساعت ۷صبح خواب دیدم تو خونه ای بزرگتر از خونه ای که زندگی می کنیم و ویلایی بود زندگی می کردیم و یک برادر کوچکتر از خودم دارم که حدود ۲ سال داشت ولی خیلی چاق و تپل بود و خودم بچه شده بودم حدود ۸ یا ۹ سال و برادرم انقدر تپل بود که به راحتی نمی تونستم بغلش کنم و نفس نفس نی زدم و به مادرگفتم تو رو خدا کمتر بهش شیر و یا غذا بده انقدر سنگین شده نمی تونم بغبش کنم و گذاشتمش روی اپن آشپزخانه اما با دست نگهش داشته بودم که ماددم با اخم نگاهم کرد که تو چیکار داری به غذای بچه و ناراحتی این غذا می خوره و من گفتم نه فقط اینکه سختمه بغل کردنش و به طوری که روی اپن نگهش داشته بودم مادرم با اخم بهم فهموند خودم نگهش میدارم اما تا وقتی که از خواب بیدارشدم بادستم نگهش داشته بودم
    من در واقعیت برادر کوچکتر ندارم فقط دوتا برادر دارم و تو خواب این بچه برادر سومم بود که از خودم کوچکتر بود و خودم الان حدود۲۸ سالمه اما تو خواب ۸ یا ۹ ساله بودم ومثل کودکی هام لاغر شده بودم

  149. سلامم و عرض احترام و خسته نباشید. بنده ۲۹ سالمه. معمولا کم خواب میبینم ولی امروز بعدازظهر ساعت ۵ که خوابیدم، خواب عجیبی دیدم. لطف میکنید اگر درمورد تعبیرش راهنمایی بفرمایید.خواب چند پارت ولی انگار متصل به هم بود.
    ابتدا درحال رانندگی یک مینی بوس قدیمی بنز بودم و سپس پس از طی مسافتی کنار خیابون پارکش کردم. بعد گویا همون صحنه رانندگی خودم و پارک کردن رو از زاویه ای دیگه کنار مادرم داشتم میدیدم. ولی مینی بوس خیلی جلوتر از جایی که من پارک کردم، رفت و من متعجب شدم. بعد از اون دیدم که من و مادرم داریم برای خرید میریم و من سوار اسکوتر دوچرخه ای ساده هستم. نزدیک که شدیم، من اسکوتر رو کنار خیابون گذاشتم تا بقیشو پیاده بریم، ولی اسکوتر خودش به راه افتاد و رفت داخل یک فضای سبز جلوی محل خرید و یک بوته رو له کرد. من متعجب به همراه مادرم به سمت محل خرید رفتیم. در همون حال سه دختر جوان از محل خرید خارج شدن و به سمت بوته رفتند و بلند پرسیدند: کی اینکارو کرده؟ بعد از اون با مادرم از محله ای با بافت روستایی و خانه های کاه گلی عبور میکردیم که جلوی راهمون از روی یک پله گلی یک شلوار جین آبی خود بخ خود جلوی پاهام کشیده شد که زیر اون و روی پله یک پیراهن کوتاه مشکی زنانه بود. بدون دست زدن به شلوار باز متعجب با مادرم رفتیم جلو تا سر کوچه همانجا که من به مادرم گفتم: “مامان اون شلوار جینی که قبلا برش داشته بودی رو برگردون سرجاش، اتفاقی که عقب تر افتاد یه نشونه بود فکر کنم”. مادرم تایید کرد و برگشتیم عقب تر، که از در همون خونه خانمی اومد بیرون و شیرینی توی ظرف بهمون تعارف کرد و من هم برداشتم و خوردم. بعدش برگشتیم سر کوچه دوباره، اونجا هم یک میز که روش پر دیس شیرینی بود گذاشته بودن که مادرم یک دیس رو برداشت و به من شیرینی تعارف کرد و من یکی رو خوردم. بعدش به یک محل خرید لوازم و ابزار رفته بودیم با مادر و خواهرم که اونجا یک سردوش حمام طلایی رنگ بود. بعد خواستم بیام بیرون ولی شلوغ بود و به همین خاطر مردمی که اونجا بودن من رو رو دستشون بردن که اون وسط دوتا خاله و شوهرخالم با بچه هاشونم بودن. درانتها هم پدرم جوانتر و موهاش سیاه و لبخند به لب منتظر رسیدنم به انتها بود. ممنون میشم تعبیر کنید.

  150. سلام روز بخیر من دیشب نزدیکای صبح خواب دیدم که رفتم تو یه فروشگاه بزرگ که رو دیوارش انواع و اقسام مدل و جنس جانماز هست اینقدر قشنگ بودن که دوست داشتم همرو بخرم بعدش یه اشنایی رو دیدم که رو لباسش یه کاغذ زده بود نوشته بود خدا خیلی کنجکاوم بدونم تعبیر این خوابم چیه ممنون میشم حتما جوابمو بدین.

  151. سلام
    من خواب دیدم در مسیر راه روستامون با ماشین در شب حرکت میکردم یه حاج آقا با عبای قهوه ای و عمامه سیاه و قیافه نسبتا خشن (با خود میگفت من مشروب دارم بخاطر این منو سوار نمیکنی) وسط جاده میرفت اومدم از کنارش رد بشم گفت تو از پیشانی یا پوست پیشانیت سرطان میگیری ولی شب قدر یه ساعت دعا میکنی شفا پیدا میکنی این تعبیرش چیه؟

  152. سلام وقت شما بخیر .
    یک بخشهایی از خواب یادم نمیاد فقط یادم میاد یک چیز کم اهمیت رو دایم یادم میرفت کسی بهم میگفت این کار رو انجام بده باز من یادم میرفت میخندیدم ومیگفتم ا بازم یادم رفت .
    امابخش اصلی خواب خواب دیدم فقط روی سر پسر دوساله ام درخانه برف های پنبه ای میریزه و پسرم داره باخوشحالی میچرخه وبازی میکنه اما سایر قستمها هیچ برفی نبود. رفتم منم وارد منطقه برفی پسرم بشم که برف خودش آمد سمت من وقتی داخلش قرار گرفتم احساس کردم یک گردباد از برف هست وخیلی لذت بخش منو میفشرد ورها میکرد. گردباد برف هیجان انگیز بود.😄
    یک بخش دیگه خوابم این بود که یک پرنده شبیه خفاش اما خیلی سیاه با چشمان خیلی درشت وارد محیط ما شد بلافاصله که دیدمش با وسیله ای برسرش زدم و در دستم گرفتمش . یادم امد جایی خواندم که باید چشم و دهانشان را با دست پوشاند تا نتوانند اشعه بد ساطع کنند. سریع صورتش را با کف دستم پوشاندم. مدتها در مشتم بود و یادم نمیاد میخواستم کجا پنهانش کنم درهمان مدت که در دستم بود یک لحظه دستم جابجا شد یک چشمش بیرون آمد به محض اینکه خواست هاله بنفش سطح چشمش را بگیرد وانرا به سمت ما پرتاب کند. سریع چشمش پوشاندم.
    ممنون از شما

  153. سلام وقت شما بخیر .
    یک بخشهایی از خواب یادم نمیاد فقط یادم میاد یک چیز کم اهمیت رو دایم یادم میرفت کسی بهم میگفت این کار رو انجام بده باز من یادم میرفت میخندیدم ومیگفتم ا بازم یادم رفت .
    امابخش اصلی خواب خواب دیدم فقط روی سر پسر دوساله ام درخانه برف های پنبه ای میریزه و پسرم داره باخوشحالی میچرخه وبازی میکنه اما سایر قستمها هیچ برفی نبود. رفتم منم وارد منطقه برفی پسرم بشم که برف خودش آمد سمت من وقتی داخلش قرار گرفتم احساس کردم یک گردباد از برف هست وخیلی لذت بخش منو میفشرد ورها میکرد. گردباد برف هیجان انگیز بود.😄
    یک بخش دیگه خوابم این بود که یک پرنده شبیه خفاش اما خیلی سیاه با چشمان خیلی درشت وارد محیط ما شد بلافاصله که دیدمش با وسیله ای برسرش زدم و در دستم گرفتمش . یادم امد جایی خواندم که باید چشم و دهانشان را با دست پوشاند تا نتوانند اشعه بد ساطع کنند. سریع صورتش را با کف دستم پوشاندم. مدتها در مشتم بود و یادم نمیاد میخواستم کجا پنهانش کنم درهمان مدت که در دستم بود یک لحظه دستم جابجا شد یک چشمش بیرون آمد به محض اینکه خواست هاله بنفش سطح چشمش را بگیرد وانرا به سمت ما پرتاب کند. سریع چشمش پوشاندم.

  154. خسته نباشی من یه یخوابی دیدم که میخوام برام تعبیرش کنید
    خواب دیدم که پدر بزرگ مرحومم با عمو گفته ام که عمو گفته ام هنوز زنده هست و پدر بزرگم وفات کردن این دو کنار هم نشستن و من دو تا بالیشت میدم یکی به پدر بزرگم و یکی به عمو گفته ام و این دو همش بالیشت ها رو عوض بدل میکنن بین هم و پدربزرگ مرحمومم با موبایلی که دست اش هست یک عکسی رو به من نشون میدن که اولش عکس یک قبر هست اون رو رد میکنن و عکس یک پیرزن عینکی رو نشون میدن و دوستانم به من تماس میگیرن که بیا واسط جشن تولد گرفتیم و منو دعوت میکنن من میرم اما این جشن در یک جاده خاکی صاف و راستی هست که کیک رو میخوریم و جشن تولدم رو تجلیل میکنن و یهو یک ماشین رو میبینم که با چند نفر نا آشنا که پشت این ماشین چهار اولاغ با مرد های ناآشنا هست دارن حرکت میکنن و میرن و یک دختر جوان رو میبینم که لاغر و خوش چهره هست و من نسبت به او احساس دارم اما او نسبت به من احساسی نداره و بی تفاوت هست اما یک پسر بچه هست با اون دختره که سعی بر این داره که ما بهم برسیم و دوست من میگه دوباره جشن تولد گرفتیم برات توی همون جاده خاکی دوباره تجلیل میکنم اما این بار با دوستم دعوام میشه

  155. سلام دیشب خواب دیدم که میرم جلوی اینه و یک دفعه میبینم دوتا دندان بالایی جلو دهانم نیستند (دقیق یادم نیست توی خواب انگار میگفت از هم فاصله گرفتند) و یک مقدار کمی لق بودند ..تعبیر این خواب چیه؟؟

  156. سلام،خواهش میکنم راهنماییم کنید من چند وقته این خوابو میبینم خیلی عجیبه..
    خواب میبینم که تو لیوانی ک هر روز صبح توش آب جوش و آمارتین میخورم دستمال کاغذیه و به تهش که میرسم و میبینم دستمال کاغذی داره میره تو دهنم یجورایی حال بهم زن میشه برام هر چی ک خوردمم، لیوانی ک از توش میخورم یه فنجون شیشه ای طرح داره قشنگه و دقیقن هم هر روز بعد نماز صبح ینی بین ساعت ۵ تا ۶ صبح این خوابو میبینم اهان باید بگم یبارم تو واقعیت این اتفاق برام افتاده ولی باز هر هفته تقریبا این خوابو میبینم تعبیرش چیه!!!؟لطفاااااا بگید:'(

  157. سلام
    من صبح خواب دیدم کسی که عاشقش هستم ولی به دلایلی ۱۰ سالی هم که همدیگر را ندیدیم ولی پیام به هم می دیدم ولی اون دیگه ظاهرا دوستم نداره
    کنار بازار داشتم با دوستام می رفتم مقنعه هم سرم بود اونو دیدم بعد از پشت سر گل سرم را کشید من دردم نیومد ولی الکی گفتم —- دردم گرفت. بعد اون جلوتر رفت جایی و داشت غذا می خورد منتظر بود من از جلوش رد بشم ولی به دوستام گفتم بیاین بریم از یه طرف دیگه
    اون موقع که گل سرم رو کشید با خودش برد و مرتب بوش می کرد حال خوبی داشتم احساس می کردم دوباره عاشقمه

    1. سلام.خواب دیدم تو یک مدرسه‌ای بودم و حدود بالای ۱۰۰ الی ۳۰۰نفر دانش آموز بودن وشیفت ظهربوده و همَمُون صف گرفتیم وموقع صف گرفتن منو صدام کردم هالا نمیدونم یادم نمیاد صدام کردن یا نه به هر حال من رفتم جلو تر از همه بچه ها تو صف اول ایستادم و همه ساکت شدن و داشتم نمازظهر وعصرمیخوندم و تو رکعت اول بودم و سوره حمد و توحید رو باصدای زیبا خوندم و حتا فهمیدم چه صوره ای بوده روحم رفته بود بالا و دیدم همه ساکت بودن و پشت سرم داشتن نماز جماعت میخوندن و تا اینکه همه فهمیدن من نمازی که دارم میخونم نمازه طولانیه و یکخورده طول میکشه آخه من نماز که میخونم خیلی آروم مخونم بعد همه بچه ها موقعی که به قنوت رسیدم همه رفتن داخل کلاس و بعد روحم رفته بود بالا و دیدم همه دانش آموز رفتن سرکلاس و نناز جماعت رو ترک کردن به جز یک نفر اون هم شیخ بوده و من هن وقتی دیدم همه دانش آموزا نماز جماعت رو ترک کردن من هم نماز جماعت رو قطع کردم و رفتم سرآغ اون شیخ و دیدم حواسش نبود که بچه ها رفتن سرکلاس بعد من باهاش صحبت کردم و بهش گفتم شیخ همه بچه ها رفتن نمیخواد دیگه نماز جماعت بخونی و اگه ممکنه امروز نماز جماعت نخون و قطعش کن و سرفرصت نماز جامانده رو بعدا بخون و بعد شیخ نماز رت قطع کرد ورفت

  158. سلام وقتتون بخیر
    خوابم طولانی بود
    ولی آخرین صحنه خوابم
    دیدم که حضزت فاطمه و امام علی با مهربانی برای هم نامه نوشتن و از هم جدا شدن!! و از خواب بیدار شدم ساعت ۸ و چند دقیقه بود

  159. اگه خوابی ببینیم که تعبیر داره و قراره به زودی به وقوع بپیونده اما تو اون مدت گناهی کرده باشیم ممکنه که تعبیر نشه ؟

  160. سلام خواهش میکنم راهنماییم کنید
    من خواب دیدم رفتیم خونه خالم اما من و دخترداییم داخل نشدیم من به دخترداییم خونه ای متروکه رو که اشتباهی پلاکش ۵۳ شده بود رو نشون دادم اون خونه پنجره های رنگارنگ شکسته ای داشت با دخترداییم درون اونو سرک کشیدیم جلوی اسانسور خرابه و جلوی انباری ها هم خرابه ریخته بود. جلوی اسانسور روح ی عروس بود . وقتی برگشتم متوجه شدم که فقط اون خونه اونجاست مثل اینکه توی ی ساختمانی که هنوز ساخته نشده بودیم. من از پله اومدم پایین اما دخترداییم از بالابر استفاده کرد پله ها ر چند تا یکی طی میکردم. وقتی به پایین ساختمون رسیدم دیدم عروس دنبالم کرده بود همون موقع در بالابر باز شد و منم پریدم پیش دخترداییم و بعد یهو دخترخالمم پرید تو بالابر وقتی به طبقه ی بالا رسیدیم از بالابر پیاده شدیم عروس مرده جلومون ظاهر شد و بعد ی چیزی گفتو کلشو چند بار چرخوند یا دخترداییم یا دخترخالم بیهوش شد وقتی داشت به من نگاه میکرد که اون ورد رو بخونه احساس کردم همه ی اینا ی بازی ویدیوییه پس دستگاه ر خاموش کردم

  161. سلام من خواب زیادی میبینم ولی دیشب خوابم خیلی عجیب بود یعنی در یه شب به مدت کوتاه سه تا خواب دیدیم
    اولی خواب دیدم البته قبلش من چنلم رو حدودی یه ماه راه انداخته بودم
    خواب دیدم که یه مخاطب با شماره ای که مال ایران نیس به من پیامک مبدهه ک پسرهه منم میخواستم بلاکش کنم که یهو به دست تو هوا منو میگیره و اون همون طرف بوده
    و من دوباره از خواب بلند شدم چون خواب بد زیاد میبینم دیگه واسم عادی شدهه ولیس چون شماره مخاطب واسم اشنا بود رفتم تو گوشی و بلکش کردم و طبق معمول گرفتم خوابیدم
    ولی وقتی که چشمام رو بستم دوباره خواب دبدم ولی فرق ذاشت خواب دیدم ک درباره مامانم شایعه درست کردن خیلی ترسیده بودم و بلند شدم یه ذره با خودم کر کردم اگ بهچنلم ربطی داشنه بتشع چی و به محض احتیاط چنلم رو خراب کردم
    و گرفتم خوابیدم ولی دوباره خواب دیدم ک یتیم شدم ولی یکی سرپرستی ام رو از قبل گرفنه ولی کاری به اموالم ندتشتن و اون خانواده خانواده دوسنم بودن و خلاصه تو خواب ده سال میگذره ولی من یه ذره هم بزرگ نمیشم که میرسیم اینجا ک واسم خیلی عجیبه که پدر دوستم فوت میکنه من میرم خونشون تا تسلیت بگم ولی انگار دوسم ناراحت نلود و یه در بود ک دور وورش پر از صلیب بود وووو وقتی درش رو با میکردن یه در رو دوستم بس و یه در رو هم اونطرف ک داخل اتاق بود بس و در اخر من به همه میگم که پدر مادرم یه جا هستن شایدنمردن

  162. سلام ادمین جان یکی از دوستای من خواب دیده که من یه لباس سفید تنمه و من بهش میگم اینو توبرام دوختی تعبیرش چی میشه ؟

  163. سلام پدرم ۱۵خرداد فوت کرد .من خواب دیدم پدرم زنده شده بود و از دور که نگاه کردم شکل موقع ای که فوت کرده بود ولی نزدیک شدم با گریه وزاری گفتم بابا ما که تورو خاک کردیم چجوری زنده شدی .پدرم گفت وقتی منو خاک کردید آمدند ومنو از آنجا بردند و الان هم اومدم خانه صورت وهیکل پدرم جوان شده بود فقط پاهاش کف پا سیا و کبود بود . ممنون میشم اگه تعبیر کنید

  164. سلام من خواب دیدم یکی از مشتریان ما مکانی که ما هستیم به همکارانمون گفته و اونها از بالای کوه سنگ های بزرگ از جنس طلا به سمت ما پرتاب میکنند وما جا خالی میدادیم و سنگها به ما نمیخورد و از اون محل فرار کردیم و به یک غار فرار کردیم وبعد از مدتی کوه بهم ریخت و کسانی ک مارو با سنگ میزدن هم امدن تو غار ما و از ما اجازه خواستن اونها هم اونجا پناه بگیرن

  165. سلام خسته نباشید دیشب خواب دختری رو دیدم ک می شناسمش بعد رو در رو چشم تو چشم داشتیم حرف میزدیم بهم گفت گوشیتو بده بهش دادم میگفت اینا کین گفتم دوستام هستن اونم چندتا شماره برداشت بعدش در زدن رفیقم بود اومد گفت تو با یه خط دیگه پیام دادی بهم بعد ک نگاه ب دختره کردم دیدم داره نیش خند میزنه نمیدونم تعبیرش چیه همش دارم بهش فکر میکنم

    اصلا چیزی ک‌تو خواب دیدم با واقعیت فرق داشت در مورد صورت دختره میگم تا حالا ندیده بودم اینطوری آرایش کنه خواهش کمکم کنید من این دختر و خیلی میخامش….

  166. خواب دیدم که یکی از آشناها که اعتیاد داشت( در عالم واقعی ایشون املاک داشتن وهر دوساعتی یکبار املاک خود را میسپردند به شاگرد ودر پی مصرف مواد می رفتن)
    من تو خوابم یه بار رفتم دم مغازه یک نفر امد جلوی راهم گفتن که ایشون دیگه املاک کار نمیکنند رفتن کارمند حضرت علی شدند وماهی۶۰۰ میلیون حقوق میگیرن من باتعجب گفتم چه کاره شدند و اون اقا جواب دادن رئیس هیئت امنا امیرالمومنین من ازشون ادرس گرفتم که برم ایشون را ببینم که دیدم ایشان داخل یه اداره دارند ریاست میکنند همین که رفتم داخل از آخر دفتر حضرت علی امد جلو ویه نگاه بدی به من انداخت منم سرسع امدم بیرون
    وباخودم گفتم عجب ما برا این آقا ناز میوریم حالا شده رئیس

  167. سلام ببخشیدمن چندوقت پیش خواهرم فوت کرده بود خواب دیدم که یکی ازاقوامون که فوت کرده بود امده بودبرای تسلیت همراه خانواده اش توخواب هم دزدرفته بو خانمان یهو ب من گفت دنبالم بیا دنبالش رفتم رفتیم اتاق دیگه یهوتواون اتاق دوتا دزدکشیدبیرون یکشومیشناختم تعبیرش چی میشه

  168. سلام خواب دیدم در مزرعه پدرم داشتم آبیاری میکردم که آب زیادی ازجوب میومد همزمان چوپانی چند گاو گنده بودم که یکی از گاوها باهام حرف میزد و نصیحت میکرد که به یکی بگم مشکلات دارم و باید بهم کمک بکنه تو خواب میدونستم ولی الان نمیدونم منظورش کیه خواهشن تعبیرش رو بهم بگین خیلی سردرگمم

  169. سلام مادرم یک ساله فوت کرده دختر داییم خواب مادرم رو دیده که خوابی دیدم یه خانمه خیلی شبیه عمه هست …اول پیره پیره جوری که نمیتونم تشخیص بدم کی هست …توی یه شعری وایسادم کنارش هرجا میره منم میرم دنبالش میدوه تو چندتا اتوبوس چندتا شهرو‌میره اول میره اتوبوس شهر بعد میره اتوبوس سوار میشه میره شهر دیگه ولی یهو توی وسط یه شهری مثل مازندران خیلی سر سبزه مثل شمال خیلی خیلی سر سبزه بعد یه خونه توی یه کوچه هست که کوچه هم مثل بهشت انقدر زیباست میره کلید میندازه میره داخل منم میرم باهاش بعد از همون اول که داره شهر به شهر میگرده هی لبه روسریشو جلو صوزتش میگیره و گریه میکنه شدید و هی میگه بچه هام بچه هام نگرانشونم بچه هام خدایا بچه هام‌و هی گریه میکنه و خیلی نگرانه ….بعد گه میریم خونش میبینم در و دیوار خونه از تو حیاط تا داخل خونه دیوار های قهوه ایی تیره و خیلی تنگه خیلی یه اتاق دو در دو کوچیک کوچیک وسطش کرسی و یه میز اینه کنار اتاقست یه فرش کهنه و یه پنجره اتاقه وقتی وارد میشی جلوت دقیقا یه پنجرست بعد میشینه رو صندلی کهنه قهوه ایی رنگ و هی گریه و گریه و همش میگه خدایا بچه هام من نگرانشونم بچه هام خدا…بعد کم کم تموم همسایه ها میان خونش پنج شیش تا زن میان خونش یکی از زنا هی نگرانشه و میگه ننه اروم باش بعد میبینم چندتا گلدون کنار پنجره ان میگه خانوما اینا بچه های منن مواظب باشید …به خدا خونهی من اینجوری نبود ترو خدا ببخشید و هی گریه میکنه بعد میبینم یه خانمه یه بچه داره بچه هه میاد میره یکی از گلدوتارو خراب کنه که یکی از خانوما بهش اجازه نمیده میره نون برمیداره میزنه تو گلدونه یهو خاک گلدون تبدبل ب اب میشه و نون رو میزنه توش میده بچهه که اروم بشه و سمت گلدون نره به بچه میگه دست نزن اینا بچه های این هانومن نگرانه اذیت نکن و بشین .. بعد یه سبزی فروش میادو از کنار پنجره داره میره عمه جیغ میزنه و‌میگه وایسا وایسا اقای سبزی فروش من گل میخوام گل بهم بده بچه هام باید بیشتر باشن اینا فقط چندتاشونه و اون گلدونای پر گل بهظ میده نیزاره کنار گلدون های قبلی بعدش گل ها یکیشون صورتی پر رنگ گل رز بزرگیه خیلی ناره یکیش ابی یکیش سفید یکیش قرمزه و نوع عای مختلف و‌خوشگل ……بعد من نگاه میکنم به گلدون ها متوجه میشم که چهار یا پنج تا گلدونن یکیشون زرده و گل های ریز داره و خرابه و هی عمه نگرانه که کسی این گل زرده رو خراب تر نکنه….بعد یهو خیلی بغضش میترکه و میدوعه بیرون بعدش تو حیاط خونه هم باز دیوارهای تیره رنگ‌و باز کوچیک‌و تنگه نیشینه کنار دیوار و هی گریه میکنه و بازم میگه بچه هام داد میزنه خدا بچه هام نگرانشونم بعد یه خانومه میاد تو از در حیاط و میگه من بچه هاتو خوب میکنم و اون میگه ترو خدا ترو قران چطوری بیا بیا بریم بچه هام خوب کن دارم از نگرانی میمیرم

  170. سلام و خسته نباشید من خاب دیدم ساعت ۶ صبح ک به کوه نگاه میکردم یک دفه از داخل کوه ها انفجار خیلی وحشناک روخ داد و به اون بره نگاه کردم دریا بزرگی بود از داخل آب های دریا هم انفجار روخ داد بد خیلی ترسیده انگار داشت دنیا نابود میشود بدش رفتم داخل ساختمان دیدم یک مرد داخل یک اوتاق ک دیوارش با شیشه دورست شوده بود داخلش پر از آب خیلی تمیز پرشوده بود داشت غرق میشود دیگه یادم نیست یدفه از خاب پریدم لطف تعبیرش کنید تشکر

  171. سلام
    من نیت کردم خوابیدم و متوسل شدم به حضرت علی
    نیتم در مورد ازدواجم بود
    خواب دیدم دارم چهره یه مرد نقاشی میکشم با خودکار موهاش کامل شد ولی داخل چهره رو نکشیده بودم(چشم،ابرو،…) فقط گردی صورت و موها

    من اصلا نقاشی نمیکنم.
    و یه چیز عجیب من همیشه خواب هام تعبیر میشه

    تروخداااا تعبیر خوابم بگید

  172. سلام من حواب دیدم با مادرم روی چهارپایه نشستیم من خیلی میترسیدم ک بیافتیم چهارپایه شل بود ب خواهرم گفتم بیا اینو نگه دار من بیام پایین میخندید و نمیومد ک بهو چهارپایه از سمت مادرم افتاد من جیع زدم مامان و از خواب بیدار شدم ممنون میشم بفرمایید تعبیرش چیه

  173. سلام خسته نباشید . من خواب دیدم جایی تقریبا نزدیک به خونمون رفته بودم یه کاری انجام بدم ، یه آقایی که چهره وحشتناکی داشت و مثل دیوانه ها بود دنبالم میکرد و ازم پول میخواست من خیلی ترسیده بودم و تو خیابون از دستش فرار میکردم ولی اون با اینکه سرعتش زیاد نبود ولی زود بهم نزدیک میشد و خنده های بلندی میکرد . تا نزدیکی خونمون اومدم که از خواب پریدم .

  174. سلام
    من خواب دیدم در جایی دور افتاده و کثیف و خاک گرفته ، مشغول شستن مرده ای هستم . اونجا شباهتی به غسالخانه نداشت
    لطفا تعبیرش رو بفرمائید

  175. با سلام در خواب دیدم با عده ای از دوستان در بالای یک پیست اسکی به یک رستوران دعوت بودیم و بعد از شام کلی دعوا شد البته دعوا به من هیچ ربطی نداشت و کلی ظرف و ظروف شکست بعد از اون دعوا رفتیم بیرون دوستان من کمی اسکی کردن البته من صحنه اسکی رو ندیدم شنیدم بعد چوب اسکی یکی از دوستانم خراب شد اونهاتصمیم گرفتند برن یه کم پایین تا دوباره اسکی کنند و یهو هر کدام طوری رفتند و من هم تصمیم گرفتم از پله های برفی برم پایین و به نحو خیلی قشنگی از پله ها رفتم هم داخل برف پا گذاشتم هم سُر خوردم خیلی حال داد رسیدم پایین ولی برف نبود یه زمین سبز و دورش پر از،کوه با چمن و تکه ای برف که اشنایی رو دیدم و من رو به منزلش دعوت گرد …. ممنون میشم تعبیر کنید

  176. دیشب خواب دیدم ، یه مرد لاغر و قد بلند و و زشت و وحشی که حرف هم نمیزد ، همش بهم حمله میکرد ، من زدمش و رو شکم انداختمش زمین ، دیدم اصلا گوشت تو بدنش نبود همش استخوان و پوست بود ، استخواناش مثل چوب خشک بود ، همونطوری که افتاده بود چون میخواست بلند بشه و منو بزنه استخوانهای شونشو کندم مثل چوب باریک راحت کنده شد ، ولی باز بلند شد و به من حمله کرد ، خیلی مضطرب بودم و احساس بدی داشتم انگار هرچی میزدمش نمیرفت ،
    این بود که دیشب یهو بیدار شدم.
    خیلی خوابه بدی بود

  177. سلام و خسته نباشید.
    من خواب دیدم که در یک خانه ی قدیمی ولی خیلی زیبا جلوی سفره نشسته بودم خدمتکار داشتم خدمتکار بهم خرما داد و من خرما را خوردهمون موقع پیش خودم گفتم چقدر خوشمزه ی واسه افطار از این ها میخورم. من این خواب ماه رمضان امسال دیدم. ممنون از شما

  178. سلام
    من دیشب خواب دیدم آقای احمدی نژاد اومد خونه مون وشب را بین ما خوابید.
    ولی خوشحال بود و به حرف مردم و اطرافیان خوب گوش میداد
    در ضمن بعد از این خواب یا در ادامه خواب دیدیم در حیاط منزلمان عزاداری شده درسته های عزاداری دارن سینه میزنن
    لطف بفرمائید تعبیر نمایید

  179. سلام خوب هستین،من تو خوابم معشوق قدیمی را دیدم که الان متاهل هست،و ازدواج کرده،دیدم با همسرش به خانه ی ما اومدن و نامزدش یه لباس عروس قرمز پوشیده،و خودش کت و شلوار طوسی و پیراهن صورتی کمرنگ و ارزان و سایز بزرگی پدشیده و هی همسرش رو به آعوش میکشه و میبوسه منم حرص میخورم،تعبیرش چی میشه؟

  180. سلام
    من خواب دیدم عمه ام که بیش از ۲۵سال پیش فوت کردن الان زنده ان و باماتماس گرفتن گفتن من مریضم و میخوام بمیرم خودم همه کارامو میکنم کفن میخرم بابچه هام میام خونه شما که منو تشییع کنین.مامانم که تلفن روقطع کرد گفت عمه داشته گریه میکرده.من متعجب بودم که آدم زنده رو مگه دفن میکنن چرا صبر نمیکنه تا به مرگ طبیعی فوت شه ولی به بقیه چیزی نمیگفتم انگار برا بقیه طبیعی بود.

  181. سلام من خواب دیدم که از یک شخص که توی خواب میدونستم انسان پاک و خوبی است تقاضا کردم برایم استخاره بگیرند و جواب استخاره مثبت بود میخواهم بدانم واقعی است یا نه

  182. سلام خسته نباشید
    من خواب دیدم که دنبال شناسنامه ام می گشتم که آدرس یک برج رو به من دادن و گفتن به طبقه ۲۱ برم و شناسنامه رو از علامه سید محمد حسین طباطبایی بگیرم من هم رفتم، طبقه ۲۱ که رسیدم تازه در حال ساخت بود به من گفتن اگر دنبال علامه طباطبایی میکردی باید به طبقه ۱۹ بری ایشان موقتا رفتن این طبقه
    من هم رفتم
    پشت در که بودم یک آقایی حضور داشتن که علامه بهشون گفته بود شناسنامه شون رو بیارن ، در خواب مطمئن بودم این آقا شخصیت بزرگ و محبوبی دارن و میشناختمشان ولی در بیداری چهره ایشان رو به خاطر نمی‌آورم
    هر دو باهم وارد شدیم ، علامه می خواستن هردوی مارو باهم عقد کنم ولی گفتن در اتاق کناری منتظر بمانیم تا صدایمان کنم
    و از خواب پریدم
    من دو سه بار دیگه خواب این آقایی که علامه می خواستن برای هم عقدمان کنم رو دیده بودم
    یکبار بزرگ فامیلمان دستم رو گرفتن و به طرف آن آقا چرخاندن و گفتن من باید به طرفش بروم او نمی آید

    بار دیگر هم که خواب دیدم می خواستم سوار اتوبوس بشم همراه دوستان و خانواده بزور آمدن و من رو سوار هواپیما کردن

    من در خواب این آقا را میشناسم ولی در بیداری اصلا چهره ایشان یادم نیست
    میشه خواهش کنم لطف کنید و کمکم کنید تا به یک تعبیر درست بریم

  183. با سلام و احترام
    من خواب دیدم نماز میخوانم وقتی نمازم تمام شد قرآن را برداشتم و به روی قلبم گذاشتم و همچنان در بغلم نگه داشتم و به آرامشی رسیدم. تعبیر این خواب چیست؟

  184. سلام من خواب دیدم که کسی که قبلا دوسش داشتم و الان در حال فراموش کردنش هستم در خوابم لباس مشکی پوشیده بود و تابوت از خونشون بیرون میومد و میگفتن پدربزرگش فوت کرده بعد مادربزرگش به من میگفت برو پارچه روی تابوت که دعا روش نوشته رو برام بیارمنم میترسیدم از اینکه خانوادم بفهمن دارم با خانواده پسره حرف میزنم از اونجا فرار کردم و گریه میکردم تو خیابون ها سرگردون بودم انگار نمیتونستم برگردم خونه وقتی از خیابان ها رد میشدم جمعیت زیادی رو میدیدم که کنار خونه حمیدرضا(کسی که دوسش داشتم)جمع شدن خود حمیدرضاهم کنار خیابان نشسته بود و داشت با باباش حرف میزدو یه عده ای از مردم هم دورش جمع شده بودن با اینکه بهش فکر نمیکنم اما هرشب توی خواب هام میبینم شهر دفعه هم صحنه های بدی رو میبینم

  185. با سلام ممنون از سایت خوبتون
    من دیشب خواب دیدم که برای انجام دادن یک پروژه کاری به جایی میرم که تنها هم هستم وقتی به ان جا میرسم از تپه پایین میرم و روبه روی یک دریاچه قرار میگیرم که اب داخل ان نصفه هست وقتی پایین پام رو نگاه میکنم میبینم که روی یک چاه ایستادم ولی به دلیل یک صفحه بتونی داخل چاه نمیافتم وقتی چاه رو دیدم گفتم بهتره از اینجا برم وقتی برمیگردم که از تپه بالا برم میبینم یک سگ سیاه قوی و بزرگ داره پارس میکنه و به سمتم حمله میکنه وقتی که داره به من میرسه من از خواب با صدای اذان صبح و تپش قلب و قلب درد میپرم
    ممنون میشم اگر تعبیر خوابم رو بگین ممنون

  186. سلام
    من یک خواب عجیبی دیدم که داشتم تو یک خیابون رد میشدم بعد یه معلمب دستمو گرفت و گفت بریم تا چیزی یادت بدهم وقتی با هم در حال رفتن بودیم من تو آسمون هلال ماهو دیدم و در نزدیکی خودم تو آسمان یک چشم خیلی بزرگ و زیبا دیدم که ابرو داشت وقتی به راهمون ادامه دادیم دوتا روح داس به دست دیدم که چندسانتی متری زمین معلق بودن جلوتر چنتا خونه کوچیک بود که آتش گرفته بودن
    لطفا تعبیرشو بگید عجب ترین چیزی بود که تاحالا دیده بودم

  187. سلام. دیشب پنجشنبه دوم مرداد سال ۹۹ تا سحر دلم هوایی کربلا شده بود تا صبح گریه کردم و نماز صبح و خوندم و خوابیدم تا ساعت ده صبح خواب دیدم در حرم امام رضا هستم جمعیت خیلی زیادی به نشانه اعتراض به حکومت اومده بودن شعار هم میدادن ناگهان احساس کردم در کنار ضریح انفجاری رخ میده که از ضریح دور شدم و پشت دیوار رواق پناه آوردم که بمب منفجر شد و تکه پاره های حاصل انفجار همراه با گوشت و بدن مردم به هوا پرتاب شد من خودم و عقب کشیدم که به من نخوره واضح انفجار و در ضریح دیدم از شدت انفجار یک تکه مذاب برجسته کل رواق به سمت من اومد که از روش پریدم هیچ ترسی نداشتم میدونستم به من آسیبی نمیرسه و در امانم بعد در عالم خواب حس کردم این همون انفجاره چندین ساله پیشه که در حرم رخ داد و در خواب فهمیدم خرابکاری منافقینه قبل انقلابه که هنوز هستند و هر سال میتونی بیایی همین اتفاق و ببینی از خواب بیدار شدم آیا چنین خوابی در صبح تعبیر داره اول ماه هم هست؟

  188. سلام دیشب خواب دیدم تو یه جایی بودم با خانواده که پر بود از درخت،بعد من یهو یه درختو دیدم که بادمجان داره همه رو صدا زدم بیان(درخت میوه دار پیدا کردم) خواستم بچینم ولی قدم نرسید بابامو صدا زدم اومد بچینه،بعد انگار درخته یه ورشم سیب داشت،زردآلو هم داشت و انگار میوه های دیگه دیدم رو همون درخت به بابام گفتم اونجا سبد هست بیا چیدی بریز تو این،بعد رفتیم یه خونه ای که توش همه چی داشت(انگار تو اون باغ اون خونه بود و ما مسافرت اومده بودیمو هیچکس تو اون خونه نبود)دوتا بادکنک صورتی پشت تخت بود من دیدمشون مدلش قلب مانند بود خوشگل بود برداشتمش دیدمش به خواهرزادهام نشونشون دادم بعد گذاشتم پشت تخت دوباره که هروقت خواستیم برداریم(یا ببریم با خودمون)خواهرمم یه لوله شیشه ای دستش بود گفت عطره،به شوهرش گفته بود مال منه که بهش گیر نده ازون خونه برداشته،برای همین تو جیبش گذاشت
    ممنون میشم تعبیر کنید

  189. سلام با احترامً. خواب دیدم مردم. او یه اتاق بودم یه نفرم بود ادم بود ولی میدونستم تو عالم دیگه هستم.. همش گریه میکردم میگفتم بهم فرصت بده برگردم جبران کنم اون میکفت دیگه فرصتی نداره و بهم اسیب میرشند نوک انگشتانم رو با قیچی میچید و بهم اسید میزد و من گریه میکردم بعد از یه در هی میرفت و میومد باز ک شد دیدیم یه جای مثل بیابانه همه چی توش هست پرنده ادم و … ولی میدونم مثل جهنم بود .. ولی من همچنان تو اتاق بودم مطشه تعبیر کنید

  190. سلام.من یه دختر ۱۸ سالم اواسط تیر بود خواب دیدم من یه لباس قرمز و کرمی دارم بعد برام خواستگار امد ولی نمیشناسمش بعد همه ناراحتن لباس مشکی دارن کسیو به جز مادرو پدرم با زندایی مادرم نمیسناسم کسی که امده خواستگاریم یه لباس ابی و سفید داره که چهرش مشخص نیست لطفا تعبیرشو بهم بگین نمیدونم چرا از وقتی این خوابو دیدیم احساس مردن بهم دست میده اخه اون خواستگارم بهم میگفت ۲ شهریور نمیدونم منظورش چی بود اصلا نمیشناختم کسیو

  191. سلام من حدود دم صبح خواب دیدم ازدواج کردم اما وقتی طرفم رو دیدم برادرم بود بدون هیچ ارتباطی فقط کنار هم خوابیده بودیم که وقتی از خواب بیدار شدم دیدم همسرم برادرم هست و قرار شد باهم بریم مهمونی خونه مادرم که تو راه داشتم فکر می کردم چرا من با برادرم ازدواج کردم مادر من فرد مومنی هست چطوری اجازه داده اصلا چطوری این موضوع رخ داده نکنه برادرم ، برادر واقعیم نیست و هزار جور سوال ذهنم رو درگیر کرد و مهمونی بااینکه خلوت بود اما به مناسبت ازدواج ما بود که من اصلا خوشحال نبودم و دیگه دوست نداشتم همسرم که برادرم بود رو ببینم و تو ذهنم می گفتم دیگه باهلش برنگردم خونه ممنون میشم تعبیرش کنید من مجردم و دقیقا دو روز بعداز این خواب خواستگاری برام اومد که از نظر اخلاقی شبیه برادرم بود خواهش می کنم تعبیرش رو بهم بگین خیلی ذهنم در گیرش شده

  192. سلام همسرم خواب دیده من در کنار استخری با آب زلال بودم که عمیق بوده وپر ماهی وچون خودش شنا بلد نبود من شنا کردم و ماهی گرفتم بعد بابام یه سینی گوشت گوسفند میاره منو خواهرم خام میخوریم و دایی و بابا یه سینی دیگه دارند میپزند میخورند و خودش داره میره سمت بابا اینام که گوشت پخته بخوره ولی معلوم نیست میخوره یانه از خواب بیدار میشه…. ببخشید تعبیرش چی میشه

  193. سلام من خواب دیدم که یه پسری که قبلا در زندگیم بود منو صدا کرد تو یه اصطبل و سوار یه اسب شد و از روی من رد شد من از اونجا بیرون اومدم اون سوار بر اسب داشت منو دنبال میکرد.توی یک جاده من از اون دور میشدم که با یه مردی که اونجا بود برخوردم جلو رفتم و دیدم که اون مرد یک شاهزاده ای هست بهش گفتم که ازش خوشم میاد و باهاش رفتم همچنان میدیدم که اون پسر قبلی منو نبینه که دارم کجا میزم و اون شاهزاده منو برد تو جمع دوستاش وبه همه منو معرفی کرد بعد به خدمتکاراش گفت اتاق آماده کنن منو روی تخت سفید نشوند و خود اون آقا داشت اون اتاق برای من جارو میکرد ومن با تعجب میگفتم این که ۲تا خدمتکار داره چه آدم خوبیه داره اتاق برای من جارو میکنه .تعبییر خوابم چیه

  194. سلام خواب دیدم..روبرو جمعیت عظیمی ایستادهام و میخوانم به پابان آمد این دفتر حایت همچنان باقیست

  195. سلام خوبید من دو شب پیش خواب دیدم عروسی خودمه، جلوی آرایشگاه بودیم ولی آرایشگاهی وجود نداشت تو کوچه ی تاریک با خانوادم منتظر داماد بودیم که نیومد منم میخاستم با مانتو شلوار مشکی برم ولی بعد دختر عمم با دیدن دخترای فامیل داماد گفت که باید حتما لباس عروس بپوشی و آرایش کنی منم همینکار و کردم ولی بازم هرچی منتظر داماد بودیم نیومد بابامم عصبانی شد و میگفت من دخترمو ب همچین ادمی نمیدم من اصلا داماد رو ندیده بودم نمیدونستم کیه همینجور ک میخاستم سوار ماشین بابام بشم دیگه چیزی ندیدم نمیدونم چرا ولی پول آرایشگاه منو پسر داییم داد اونم فرداش زنگ زده بود ک پول لازم داره و از خواب پریدم لطفا جواب بدید ممنون

  196. سلام . من تو خواب دیدم که بیش از ۱۰ تا مرده که زنده شده بودن و یه نفر اومد گفت این فرش بزرگی که تو خونه دارید انگار جایی برای دفن مرده هس و اون ۱۰ نفر که مامان بزرگم بود( و ۳ ماه هست که مرده) تو یه جای تاریک خودشونو پرت کردن به اون فرش و فرش مثله قبر بود بعد مامانم به من گف که نباید تو اینجا بخوابیم

    1. سلام من خواب دیدم پدرم حلوا خریده برای هر چهار نفر خانواده حلوا ها رنگ رنگی بودن میگفتن روز غدیر رنگ این حلوا ها عوض میشه و شیطان ازشون خاج میشه بعد رنگ حلوا ها عوض شد شیطان از هر سه حلوا خارج شد. مادرم که نماز میخوند من میرفتم سمتش یکی از کمرم بشکون میگرفت خودم میدونستم شیطانه بعدش گفتن شیطان تو خونه شما آواره هستش سه دقیقه دستتو بزار دهنت و داد بزن و من در حالی ک پدرم رو بغل کرده بودم داد زدم و سایه سیاهی از بدنم خارج شد و از خواب پریدم تعبیرش چیه ؟؟؟؟

  197. سلام
    من خواب مراسم خاکسپاری یکی از شهدای مدافع حرم رو دیدم (این شهید در این دنیا شهید شده و مجرد هم بودن و جایی که ایشون رو توی خواب من که دفن کردن مزار فعلی ایشون نیست) و در عالم خواب انگار من همسر این شهید بودم و انگار ایشون توی خواب وصیت کرده بودن که پایین پای یکی از شهدا دفن کنند و توی این قبرستان که ایشون رو دفن کردن جای کمی بود و شهدا رو به صورت ایستاده دفن میکردن من توی خواب بغض کرده بودم و اولش گریه نمکردم ولی آخرش هق هق میکردم و گریه میکردم ، خانواده ی خود شهید هم حظور داشتن (وقتی شهید رو به صورت ایستاده داخل قبر گذاشته بودند من چهره ی ایشون را واضح می دیدم ، دقیقا همون چهره ی ایشون بود وقتی تو این دنیا شهید شده بودن)

    خواهش میکنم زود تعبیرش رو بگید،
    ممنون

  198. سلام خسته نباشید من خواب دیدم که تبدیل به گرگ خاکستری شدم خیلیا نمیدونستن خیلیا هم باورشون نمیشد ولی در کل کاری به کسی نداشتم یه مربی داشتم که بهم اموزش میداد که حالا که گرگ شدم چه کاری باید انجام بدم گرگ وحشی نبودم یه جورایی اهلی بودم

  199. سلام. من خواب دیدم که با چادری مشکی در حال قدم زدن در حیاط مسجد یا حرم با شخصی ناآشنا (دختر) که اونم چادری سیاه به سر داشت هستم. آرام قدم میزدیم و لبخند میزدیم. تعبیر این خوای چیه؟ (در ضمن من چادری نیستم)

  200. بعد از نماز صبح خواب دیدم سوار اتوبوس شدم داشتم میرفتم مسافرت خوشحال بودم شرایط خوب بود هم سفرامم خوب بودن .کسی که پشت صندلیم بود یه پسری بود که میشناختمش فقط بهم لبخند زد و نگاهم کرد هیچی نگفت منم تعجب کردم باهم مسیر رو طی کردیم تا رسیدیم به مقصد ..
    خواهش میکنم تعبیرش رو بگید بهم 🙏

  201. سلام خسته نباشید من به دختری رو بی نهایت دوست دارم که چند مدت پیش خوابه شو دیدم که داشتم وضو میگرفتم ک یه لحظه در آشپز خونمون دیدم که دختره با مامان و باباش و خاهرش وایسادن تا مس پام کشیدم باباشو مامانشو خاهره غیب شدن فقط دختره مونده بود که صورتش چسبونده بود به شیشه در آشپز خونمون اینطوری که صورتشو دیدم انگار ناراحت بود یه اشاره ای به من کرد گفت بیا منم رفتم طرفش میخواستم حرف بزنم ک مامانم اومد گفت چی کار میکنید منم گفتم وضو گرفتم می خوام نماز بخونم دیگه بعدش هم از خواب بلند شدم.
    برام خیلی مهمه ببینم ایا تعبیری داره یه نه .
    ممپون میشم کمکم کنید

  202. سلام.‌‌ من حدود شیش ماهه نامزد کردم ولی عقد نکردیم. شنبه شب مورخ یازده مرداد نامزدم خواب دیده دراز کشیده نفسش بالا نمیاد؛ توی خواب صدای منو از دور میشنوه که بهش میگم یس بخون.
    شروع به خوندن یاسین کرده یا داشت میخوند که یهو با خودش میگه چون شهرزاد گفته نباید یس بخونم آخه انگار داشت حالش بدتر میشد؛
    شروع میکنه به خوندن آیه الکرسی و بعد نفسش و حالش خوب میشه.
    تعبیرش چه می باشد؟

  203. سلام.‌‌ من حدود شیش ماهه نامزد کردم ولی عقد نکردیم. شنبه شب مورخ یازده مرداد نامزدم خواب دیده دراز کشیده نفسش بالا نمیاد؛ توی خواب صدای منو از دور میشنوه که بهش میگم یس بخون.
    شروع به خوندن یاسین کرده یا داشت میخوند که یهو با خودش میگه چون شهرزاد گفته نباید یس بخونم آخه انگار داشت حالش بدتر میشد؛
    شروع میکنه به خوندن آیه الکرسی و بعد نفسش و حالش خوب میشه.

  204. سلام خسته نباشید
    چندروز پیش یه اقای جوونی فوت شدن که ازاشناهای دوربودن ومن حتی ندیدمشون اما دیروزخواب میدیدم که نراسم اون اقاست وخانومش وبقیه سرخاک هستن ودوتادست بریده شده هم سرقبربودکه مال یه اقایی بود که خیلی ازمرگ میت ناراحت بودن توخواب من. همون لحظه به داییم گفتم چرا این دستهاروزود پیوندندادین دایی هم گفت اونموقه درگیرعذاداری وخاکسپاری این میت بودیم واصلا نرسیدیم دستهای بریده شده روببریم بیمارستان وبه اون اقا پیوندبدیم. خانم اون میت هم گریه میکرد وگلایه میکرد میگفت خیلی دلخورم ازمردم که بهم میگن توسومی هستی وتوبعدشوهرت میمیری. میشه لطف کنید تعبیرخوابم روبهم بگید.راستی این اقایی که فوت شده دوتادخترکوچیک داره ومادرم میگفت شاید تعبیرخوابت اون دوتادخترباشن

    1. سلام من خواب دیدم وارد مسجد شدم دیدم که چند تا از اخوندا داشتن نماز میخواندن و من هم رفتم که نماز بخوانم و قبل از شروع نماز به خدا گفتم که من به خاطر تو نماز میخوانم و به خاطر تو به مسجد میام در همین هنگام به ایت الله بهجت نگاه کردم که داشتن میخندیدن و به من نگاه کردن ومن درحال ایستاده به زمین خوردم و که دیگه توان بلند شدن نداشتم

    2. خواب دیدم مادرم که فوت کرده او را در بغل گرفته و می بوسیدم به یکباره صورت مادرم به صورت دخترم تبدیل شد و از خواب بیدار شدم

  205. سلام همسر من مدتی است که خواب پدربزرگش را می بیند که از او طلب بخشش می کند اما چون او یک نقص عضو برای همسرم به جا گذاشته او از دستش راضی نیست و نمی تواند او را ببخشد و این پدربزرگ مرتب به خوابش می آید که مرا ببخش چون در آخرت بلاتکلیف مانده ام به نظر شما باید چکار کنیم تا به خواب همسرم نیاید

  206. سلام. بنده خوابی دیدم و میخواستم تعبیر اون رو بدونم.
    تو خواب دیدم که با یک گروه به یک پیاده روی و یا کوهنوردی و یا چیزی شبیه آن می رویم. بعد متوجه شدم که در مسیرمان از حرم امام علی (ع) میخواهیم عبور کنیم. در خواب با خودم میگفتم چه عالی من که نمیدانستم اصلا مسیرم از اینجا خواهد بود و حالا باید ضریح را از نزدیک ببینم. در ادامه مسیر از یک حرم گذشتیم که من متوجه نشدم حرم چه کسی است و با خودم حدس میزدم که شاید حرم حضرت عباس (ع) باشد. در پایان مسیر متوجه شدم به حرم حضرت علی (ع) نزدیک شده ام و اگر از درب روبرویم عبور کنم وارد صحن ضریح میشوم، شروع به در آوردن کفش هایم کردم و همین که خواستم وارد حرم شوم از خواب بیدار شدم.
    لطفا در مورد تعبیر این خواب راهنمایی بفرمایید. متشکرم

  207. سلام. وقت بخیر. من یک دو روز پیش خواب دیم که خواهرم میگفت فلان شخص رو (همسایه ما هستن) دیدم که میخواسته در خیابان X یک واحد اپارتمان بخره من هم توی خواب نگران شده بودم ازاینکه میخواستن برن.
    در قسمتی از خوابم هم دیدم که درب منزلشون رو که دو سه تا درب باریک بود رنگ سیاه و سفید زده بودند انگار جدید شده بود.

  208. با سلام من کنکوری نیستم درسم تموم شده چند بار پشت سر هم خواب دیدم دانشگاه قبول شدم و دنبال خوابگاه و اتاق هستم دارم وسایلم را جا به جا میکنم دیشب بعد از مدتی دوباره همین خواب دیدم تعبیرش چیه ؟ باتشکر

  209. سلام من چند بار به شکلهای مختلف خوابهایی دیدم که مضمون همه آنها یکی بود. مادرم که فوت کرده اند خیلی از دست خواهر و یا برادر کوچکترم عصبانی بود و در هر خواب بنابه دلیلی (انگار آنها بچه بودند و کار اشتباهی کرده بودند و یا شیطنتی که مادرم را عصبانی کرده بود) دنبالشان می دوید تا آنها را بگیرد. و من هربار به طریقی پادرمیانی میکردم و سعی میکردم مادرم آنها را ببخشد. با اینکه مادرم در زنده بودنش عادت نداشت بچه هایش را بزند من در خواب احساس میکردم اگر خواهر یا برادرم را که شیطنت کرده اند بگیرد به قدری عصبانی است که آنها را کتک می زند و برای همین همیشه در همه خوابهایم مانع شدم و در آخر نجاتشان دادم.
    لطفا بگین که این خواب تعبیرش چیه. چون فقط یک بار خواب ندیدم. بیشتر از ۴ یا ۵ بار خوابهای مختلفی با داستانهای مختلفی دیدم که همه آنها همین بوده است.

  210. با سلام
    خواب دیدم همسرم که مدتی هست قهریم همراه خواهرش با یک ماشین یشمی(آردی) جلوی درب منزل ما آمدند همسرم از ماشین پیاده نشد ولی خواهرش با عصبانیت پیاده شد و چندین بار به درب خانه ما لگد زد درب خانه ما در خواب به همان اندازه بود که در واقعیت هست و در ضمن آهنی هستش
    تعبیر این خواب و میخواستم بدونم ممنون از لطف شما

  211. سلام من خواب دیدم وارد مسجد شدم دیدم که چند تا از اخوندا داشتن نماز میخواندن و من هم رفتم که نماز بخوانم و قبل از شروع نماز به خدا گفتم که من به خاطر تو نماز میخوانم و به خاطر تو به مسجد میام در همین هنگام به ایت الله بهجت نگاه کردم که داشتن میخندیدن و به من نگاه کردن ومن درحال ایستاده به زمین خوردم و که دیگه توان بلند شدن نداشتم

  212. سلام. خواب دیدم رفته بودم خواستگاری که خوشحال نبودم اما در مراسم خواستگاری متوجه شدم که پشت کتف لباسم کامل پاره است جوری که دست تکون میدادم آستینم میافتاد پایین و من سعی میکردم نگذارم بیافته. بعد همانجا برادرش کوچکم رو فرستادم خونه خودمون که برام پیراهن بیاره و در اون فاصله من با دختره رفتم یک اتاق که حرف بزنیم و اونجا دیدمش. که از خواب پریدم. لطفا تعبییر کنید. مرسی

  213. سلام من خواب دیدم موهام و رنگ کردم طلایی شده خودم احساس میکنم بهم نمیاد ولی دیگران میگن اتفاقا خیلی بهت میاد

    جای دیگه خواب دیده بودم کسی که دوسش دارم قراره با هم دیدار داشته باشیم تو بیداری تو خواب دیدم رو صندلی نشسته یه دختر جلوش ایستاده از بالا تنه لخت ولی این اصلا اهمیت نمیده در حال نوشتن چیزی هست

  214. سلام.من دختری ۱۵ ساله هستم.پریشب خواب دیدم در همین سن مادر شدم و به بچه شیر میدم.شوهری هم نداشتم حداقل توی خوابم نیومد.تعبیرش چیه؟

  215. من شب عاشورا امروز خواب دیدم توی ی خیابون گم شدم دنبال خانوادم میگردم بارون می‌بارید و زمین خیس بود منم لباس سیاه پوشیده بودم با ی کفش سبز پاشنه بلند داشتم میدویدم ک وسط راه کفشمو در میارم و بغلم میگیرم تا خراب نشن به دویدن ادامه میدم آخرش به ی آشنا برخورد میکنم و سوار ماشینش میشم اون منو به خانوادم میرسونه بعد اینکه وارد ی مکانی میشم و خانوادم رو میبینم با چند تا فرد مسیحی و از دین های دیگه روبرو میشم یکی از اون ها ک میخواد ب قلب من دست بزنه بلافاصله میمیره و جنازش رو میبینم که شبیه ی مومیایی وحشتناکه

  216. سلام خسته نباشید.من خوابی دیدم که برام همه جاش عجیب بود و به همین خاطر مجبورم با جزییات تعریف کنم.من چندوقت پیش خواب دیدم که توی یک مسافرت خانوادگی هستیم…اما آدمایی که در خواب خونواده ی من بودن،در واقعیت خانواده ی من نیستن و غریبه بودن.من وارد یک الاچیق شدم و دیدم روبروی من زنی در حال آشپزی هستن.تو عالم خواب اون زن مثلا مادر من بود…کمی اینطرف تر پیرزنی نشسته بود که من با یه حس مبهم حدس میزدم فوت کرده باشند و تو خواب مادربزرگ من بودن….من مینشستم کنار این پیرزن و شروع به صحبت میکردم.در میانه ی صحبت هامون اون زن می‌گفت باید دنبال”سمیرا”بگردی…من میگفتم پس “بابا رضا”چی؟(در صورتیکه اسم پدر من اصلا رضا نیست)و ایشون باز هم میگفتن باید دنبال سمیرا بگردی،باید از اون تشکر کنی…خواب من همینجا تموم شد اما..چندروز بعد توی صفحه شخصی یه آقایی متوجه عکس مادرشون شدم که فوت کرده بود…وقتی روی عکس کلیک کردم واقعاااا متعجب شدم…چهره ی مادر این اقا شبیه همون پیرزنی بود که من تو خواب دیده بودم..
    و چند شب بعدش وارد خونه ی همون پیرزن میشدم درحالی که خود زن اونجا نبود و بچه ها و نوه هاش اونجا بودن و میخواستن من باهاشون آشنا بشم…

  217. سلام شخصی خواب دیده یه پسر جوانی که به تازگی فوت شده صورتش زخمی بوده و دست راستش انگشتر عقیق داشته و همان دستش خونی بوده سمت آن شخص دراز می کند و طلب کمک کرده ولباس تنش هم سفید بوده و این خواب را در سه روز متوالی دیده و حوالی ساعت ۳ صبح هم خواب دیده

  218. سلام ،خسته نباشید
    من یکسال میشه که درگیر دادگاه و .. هستم بابت طلاق ، چند تا خواب متوالی دیدم که به صورت یک داستان ادامه داره … سری اول تو خواب دیدم وکیلم تو دادگاه یه جور خاصی نگاهم میکنه و دور از چشم همه سعی میکنه یجوری دلمو بدست بیاره
    سری دوم دیدم تو یه مهمونی هستیم و بازم سعی داره وانمود کنه که کل حواسش به منه و…
    سری سوم دیدم خانوادم خبر خواستگاری بهم میدن و از اینکه می فهمم اون شخص وکیلمه خیلی خوشحال میشم .. و از خوشحالی نمی دونم چیکار کنم ..
    خواب هام مثل یه داستان ادامه دار ..
    حتی تو واقعیت نمی دونم ایشون مجرد هستن یا متاهل یا….
    ممنون میشم اگه کمکم کنید

  219. سلام من شب عاشورا ۱۳۹۹ (شام غریبان) خواب دیدم صبح ساعت ۵ به بعد
    خواب دیدم که دوست پسرم شده بود همسرم و من خبر نداشتم و دیدم که تو محضر هستیم و با یکی دیگه داره ازدواج میکنه و منم با گریه کنان میگم من با هووم نمیتونم زندگی کنم لطفا جواب بدین تو ماه محرم دیدم توروخدا به امام حسین قسم جواب بدین

  220. سلام
    خواب دیدم شوهرم می خواست خودکشی کنه واز عشق و علاقه به من می خواست منم بکشه پس از کلی گریه و التماس به طرفم شلیک کرد ولی اتفاقی برام نیفتاد یهو خومو تو یه شرکتی دیدم که فریاد می زدم شوهرم می خواد منو بکشه درها را ببندید

  221. سلام من دیشب خواب دیدم تو یه مکانی هستم شبیه به یه مدرسه حالت سرگیجه خیلی بدی داشتم جوری ک نمیتونستم روی پام وایسم و هی سعی داشتم با کسی ک الان تو رابطه هستم باهاش تماس بگیرم اما جواب نمیدادن
    بعد ک از کلاس خارج شدم تو راهپله ها تقریبا از حال رفتم و ایشون دیدم بهش گفتم چرا جواب منو نمیدی هیچی نگف و یه سری چیزا بهم گف یادم نمیومد یه تایمی بود که انگار وقت رفتن بود همه میرفتن و اون هم رفت خیلی نسبت ب من بیتوجه بود منم پشتش رفتم دیدم داره از در اونجا خارج میشه روز بود روشن بود اما هوا شدیدا گرفته بود
    من فک میکردم الان میاد دنبالم ک ببرتم اما دیدم نیست اصلا تا اومدم تماس بگیرم باهاش اشتباهی مادرم گرفتم و گف سمت چپتو ببین من اونجام مادرم دیدم با یه لباس تماما سفید اومده بود دنبالم بعد ک رفتم خونه هوا طوفانی شد و بارونی ک شبیه به سیل بود میبارید از خونه بیرون رفتم رانندگی میکردم انگار همه چی شبیه به اخر و زمان بود و خیابونا تفاوت زیادی داشتن همه تو هم بودن
    تعبیرش چیه😐

  222. سلام .
    من خواب میدیدم بعد از مدت ها قرار بود دختر موردعلاقه ام رو ببینم ساعتی که مینی بوس دختر مورد علاقه می آمد تقریبا ساعت دو ظهر بود من تند تند در حالت دویدن داشتم به سمت ایستگاه اتوبوس میرفتم وقتی به ایستگاه رسیدم به گوشیم نگاه کردم دیدم ساعت دو و دوازه دقیقه هست و بسیار ناامید شدم که نبینیم ایشان را . ولی وقتی مینی بوس اومد درحالت بسیار تعجب آوری اون دختر رو دیدم که یک مغنعه آبی کم رنگ و بسیار زیبا داشت وقتی من سوار شدم اون هم من رو داشت نگاه میکرد و انگار اونم تعجب کرده بود یک گوشی دستش بود انگار اونم داشته ساعت رو نگاه میکرد البته گوشی خودش نبود چون از یکی از مسافر ها گرفته بود که بعد گوشی رو پس داد و به اون فرد پولش رو هم داد دیدم رفت صندلی جلویی نشست و من هم پاشدم رفتم صندلی پشت سرش نشستم انگار از خداش بود که من صندلی پشت سرش بشینم من ماسک داشتم انگار هنوز کرونا بود مسافرا هم ماسک داشتند . اون ماسکش پایین بود از صندلی جلویی به من نگاه کرد و چند لحظه تو چشمام نگاه کرد و یک لبخند ملیح بهم زد و داشت من رو همینطور نگاه میکرد.
    در واقعیت از وقتی کرونا اومد اون رو دیگر ندیدم و الان ۷ ماه همدیگر رو ندیدیم و من هنوز بهش نگفتم البته اون یک ماه آخر که همدیگر رو میدیم احساس میکردم از من خوشش میاد البته مطمئن نیستم از حرکات من شاید اون دختر پی برده باشه من دوسش دارم .
    لطفا تعبیر کنید باتشکر از سایت خوبتان .

  223. سلام خواب دیدم که دختری که خیلی دوسش دارم باهم دانشگاهیام دختروپسر رفتن تواتاق وصحبت می کنن ودودستم میادبهم می گه که شمانمی تونین باهم ازدواج کنین ومن میرم پیش کسی که دوسش دارم وهمه ی کسایی که تواتاق بودن میرن بیرون وفقط من اون هستیم که اون روی یه صندلی نشسته وازدستم خیلی ناراحته ومن رو اصن تحویل نمی گیره وحرف نمی زنه ومتوجه میشم که مبهل اعضای بدنش سوخته و به خاطره همون نمی تونه با من باشع ولی من اصرار می کنم که ایرادی نداره و می خوام باهاش باشم

  224.  سلام وقتتون بخیر
    من خواب دیدم ک سیل بحالت سونامی شهر رو فراگرفته و موج خروشان در حال جوش و خروش است اما من در خانه یکی از بستگان ک یک خیابان با ان فاصله دارد وایسادم و خونه ما هم جز جایی است ک سیل اومده بعد به همراه یک خانومی ک تو بیداری نمیشناسمش با ماشینش بسمت سیل رفتیم اما چون شدید بود برگشتیم و از راه دیگ رفتیم و بعد دیدم ب خونه ک رسیدم سیل رفته اما ی بچه اونجاس ک یهوو مامانمو دیدم ک میگ این بچه خودمونه ۶ ماه پیش سیل اومده بود اینجا مونده خدا ازش مراقبت کرده و هیچیش نشده بود و بعدش دوتا پسربچه ب اسمای رحمان رحیم اومدن ک غذا دادیم بهشون و گفتیم اینا افغانین فقط ی کار کنیم بزارن برن اونام رفتن و بعد دیدم ک ب همراه پدر و مادرم و اون بچه و دوتا بچه دیگ داریم از کنار ی رودخونه بسیار زلال و با حرکت ارام رد میشیم و من هی میپرم تو اب و میام بیرون و اون بچه ب من چسبیده و لپامو میکشه و همه جا سرسبزه و ب مامانم میگم خوب شد سیل اومد چقدر همه جا قشنگ شده

  225. سلام من خواب دیدم چند روز قبل از عروسیم بود ماه محرم هم بود.با دختر داییم رفته بودیم یجا شبیه مسجد خیلی هم شلوغ بود بعد موقع برگشتن کفش من گم شده بود یکم گشتم پیدا شد، کفش مشکی رنگ بود، در ضمن من مجردم

  226. سلام خسته نباشید
    من چند وقت پیش خواب دیدم یه آقایی توی خوابم هستن که اصلا صورتشون معلوم نیست ویکدست سبز پوشیدن، من توی خواب انگار بهم الهام شده بود و میدونستم ایشون امام حسین هستند . ایشون دایم توی خواب بهم می فرمودند من پدرت هستم من پدرت هستم من همش میگفتم چطوری شما امام حسین هستید
    بعد بهم انگار الهام شد که امام گفتن تو حامله ایی و شکمم جلو اومده. ولی لباسمو دادم بالا و دیدم زیرش یه پارچه سفید هست. و از خواب پریدم

    اینم بگم چند مدت پیش همسرم خیلی اصرار به چادری شدن من دارن منم بهشون گفتم تا امام حسین نیاد توی خوابم و بهم نگه من چادری نمیشم . از این ماجرا دو سه هفته ای هم میگذرد.
    ممنونم

  227. سلام من دختر مجرد هستم خواب دیدم بالا پشت بوم خونه مون ایستاده بودم و به اسمان نگاه میکردم که دو ماه کامل در اسمان تماشا کردم یکی خیلی بزرگ بود بزرگ تر از حجم.ماه طبیعی و به من نزدیک بود ومن از دیدن اون منظر لذت میبرم تعبیر این خواب چیست

  228. سلام خسته نباشید من قبل از خواب از خدا خواستم که همسر آیندم رو در خواب ببینم و خواب دیدم که با پسری از فامیل نامزد کردم اما اون پسر با خانوادش رفته بود و با اونا همراه شده بود چون اون ها موافق نبودن که من عروسشون بشم.منم خیلی ناراحت بودم همش خودم رو دلداری میدادم که حتی اگه خانوادش منو نخوان اون بالاخره میاد.در همین حین که من منتظر رو ناراحت بودم توی خونمون یه پسری بود که یه دوربین دستش بود و همش از من عکس میگرفت و به من میگفت که ناراحت نباشم و لبخند بزنم و بخندم اما من همچنان ناراحت بودم و آخر سر منو رو برد جلوی آینه به من گفت بخند و من خودمو توی اینه دیدم که خیلی خوشگل شده بودم با یه روسری صورتی روشن و یه چادر رنگی روشن و بعد من خندیدم و بعد اون پسر که ازم عکس میگرفت بهم گفت ببین چقدر خوشگل میشی وقتی میخندی پس دیگه ناراحت نباش.منم آخر سر رو به دوربین خندیدم و اون ازم عکس گرفت.هیچ تصویری از صورت اون پسر ندارم چون جوری وایساده بود که نور خورشید از پنجره به صورتش میخورد و من نمیتونستم واضح ببینمش.آخر هم اون پسر که توی خواب نامزدم بود نیومد و خوابم با گرفتن اون عکسی که توش لبخند زده بودم تموم شد. به نظر شما دعام قبل از خواب براورده شده؟کدوم پسر همسر من میشه(چون من از خدا خواسته بودم همسرمو ببینم نه مثلا باهاش ازدواج کرده باشم)؟تعبیر این خواب چی میتونه باشه؟ خیلی ازتون ممنونم لطفا جوابمو بدید

  229. سلام من خواب دیدم یه گربه ای تو یه جای که آتیش گرفته بود هست ولی نمیسوخت تا من در اونجا رو بستم یهو اتیش شعله ور شد وقتی درو باز کردم گربه کاملا سوخته بود . میخواستم ببینم خوابم تعبیر داره.متشکرم

  230. سلام خسته نباشید لطفا جواب منو بدید
    من خواب دیدم جلوی چشمم عمل جراحی میکنن و کبدم رو در میارن و منم راضی و خشنود هستم و بعدن شکم منو نمیدوزن همونجور با شکم باز و خونی بیرون رفت و امد میکنم و داخل شکمم رو میبینم احساس میکنم این خواب رو قبلا هم دیدم

  231. سلام وقتتون بخیر خواهر زاده م که دختری ۱۱ ساله ست دوبار ی خواب درمورد من و پسر ۵ ساله م دیده که نگرانم کرده ممنون میشم کمکم کنید خواب دیده من میخوام خودم و پسرم رو از بالای پشت بام خونه شون به قصد خود کشی بندازم پایین و این کار رو میکنم وقتی میره پایین میبینه پسرم سر حال و زنده ست ولی من از گردن به طناب آویزون شدم این چه تعبیری داره؟

  232. سلام من یک عالمه صحنه در یک خاب دیدم ک واقعا من را ترساند ـ اول از همه در ماشین یکی از دوستانم ک ب نظر میرسید مطالق ب خودش نبود بودم و او مرا از جاده ای ک میشناختم مرا ب خانه میرساند تا پدر و مادرش را دید واز ماشین پیاده شدم من ب پدر مادر او کمک کردم و وسایل اورا گرفتم این قسمت اول خابم قسمت دوم من با دوچرخه بودم و در یک پارک بزرگ با او میرفتم در یک جایی مانند پله از بالا ب پایین این پله با پرش پریدم اما افتادم اما باز خوشحال بودم تونستم بپرم در قسمت سوم من دوستانی دارم ک با ان قهرم او را در خاب دیدم و با ان اشتی کردم و من بر صورت او فوت کردم و او هم همینطور در قسمت بعدیه خابم من در ماشین بودم ی اشنایی را میبینم و برای او می ایسم و می خاهم سوارش کنم اما او یکی دیگ را میفرستد ک قصدش ازار من بود من با ماشین فرار گردم از پیش او اما در جلو تر او گف ک قصدش ازار نیست

  233. سلام و خسته نباشید من دختر مجرد هستم خواب دیدم با بسری که قبلا دوست بسرم بود و دوسش داشتم ولی بدلیل دروغی بزرکی که به من کفته بود در واقعیت ازش جدا شدم حامله هستم با اینکه ازدواج نکرده بودیم به من کفت که بجه رو سقط کن و من قبول نکردم بجه رو تَو شکمم نکه داشتم انکار نه ماه بارداری رو طَی کردم و موقع بدنیا اومدن بجه رسید و من دردی نداشتم بجه رو بدنیا اوردم و بدون بدری بزرکش کردم حدود شش هفت سال داشت بسر قشنکی بود دوست بسر سابقم که بابای بجه بود اومده بود و ناراحت بشیمون بود و میخواست با من ازدواج کنه برای بسرم بدری کنه بسرمون رو بغل کرد با کریه همو بغل کردیم و خوشحال بودیم میتونه جون من از اون فرد ناراحت باشم باشه؟

  234. با سلام روز شنبه اول صفر بعد نماز صبحم خواب دیدم که خانواده ام با خانواده عمو پدرم قرار برن کربلا اونم تو این ایام کرونا
    هر کاری کردم من رو همراه خودشون نبردن
    من رو گذاشتن خونه خواهرم که الان مدتیه ازدواج کرده ما تنها خونه بودیم یهو خواهرم جیغ زد نگاه کردم یه چیزی شبیه موش بود ولی بزرگ تو و زشت تر دیدم ویکی محکم به در میکوبید
    و اینجا من با جیغ از خواب بلند شدم واسه اولین بارم بود همچین خواب میدیم
    واینکه شوهر خواهرم خونه نبود و قرار که الان به یه سفر بده و دانشگاه پذیرفته شده
    من هم قبل از اینکه بخوابم یه نیت کردم درمورد مشکلی که داشتم و این خواب رو دیدم
    لطفا زودتر جوابم رو بدید

  235. پسر عموی من خواب پدر من را که فوت شدن را دیدن.گفتن که تو خواب پدر من داشت با یک پیرزن سن بالا حرف میزد که‌ نمیدونن کی بودن.پدر من رو به پیرزن گفت : دعا کردن واسه خونم و بچه هام،نمیتونم به کسی بگم کسی بفهمه وگرنه شدید تر میشه،پیش کسی خاکش کردن که نجسه،بعد یک پسر بچه کوچیک انگار سرش و بدنش بزرگه ولی بچس اومد به پدرم گفت که من دارم میشنوم،پدرم خیلی ناراحت شد شروع کرد داد زدن صورتش شروع کرد پیر شدن رفت.
    پسر عموم گفتن تو خواب با دوچرخه داشتم بر میگشتم خونمون‌ که پدرم را سر کوچه دیدن و گفت من از‌عمد رفتم اون‌پیر زنه نفهمه.
    ممنون میشم‌این خواب را تعبیر کنید‌باتشکر

  236. سلام من خواب دیدم یک دختر داره یک ماجرای را تعریف میکند که در مشهد بوده و قرار بوده مراسم عقدش درحرم برگزار بشود اما نشده من در خواب وقتی تعریف های این دختر را شنیدم خیلی ناراحت شدم و با خودم گفتم نکنه همچین مشکلی برای من پیش بیاد و در خواب با صدای بلند امام رضا را صدا میزدم و میگفتم امام رضا جواب من را میده باید مشکل من را حل کنه مگه میشه امام رضا صدام را نشنود.این جمله را درخواب مدام تکرار میکردم درحالی که لیوان در دستم با یک گره ابی رنگ روی دسته لیوان بود.

    1. سلام خسته نباشید
      من ۱۲ ساله ازدواج کردم و بچه ندارم وهربارکه به خانمم گیرمیدادم بچه بیار به یک طریقی میپیچوند تا اینکه بالاخره امشب گفت که چندین بار خواب دیده که بچه دار شده من مردم که توی خوابش خاله و بردار خدابیامرزشون البته جداگانه گفتنداگر بچه بیاری شوهرت میمیره یابردارخانمم سرقبرمن گفتندکه تقصیرتوست که بچه اوردی لطفا راهنمایی کنید

  237. سلام خسته نباشید . برادرم به تازگی نامزد کرده . که دیشب مادم در خواب پدرش که فوت شده را دیده که به مادرم مشتی مو داده و بغلش کرده و به خانواده عروس میوه داده. تعبیر این خواب چی میتونه باشه . خیلی ممنون از شما

  238. سلام
    من چندین بار خواب دیدم که پا برهنه در خیابان راه میرم سپس کفشی پیدا میکنم و میپوشم
    تعبیرش چیست؟
    لطفا سریعا پاسخ دهید

  239. سلام خسته نباشید من دیشب خواب دیدم که جایی هستم که حس میکردم حرم امام رضاست و دور ضریح داشتم زیارت میکردم یه خانومی اونجا بود که کلید داخل ضریح و داشت برام باز کرد رفتم داخل اما نمیدونم چرا خجالت میکشیدم انگار کار بدی کرده باشم رفتم سر قبر روش پارچه سبز بود با کلمات عربی روش دست کشیدم گریه کردم بعد بوسیدمش و از خواب پریدم که دیدم هوا روشنه در تاریخ ۹۹.۶.۳۰ در ساعت ۵ به بعد تا ۷ صبح فکر کنم به امام رضا خیلی اعتقاد دارم هر مشکلی داشتم برام حل کرده هر سال میرم زیارتش بجز امسال بخاطر مسئله کرونا ممنون میشم جواب بدید

  240. سلام.من خواب دیدم یه بچه افتاده توی اتیش و ما که تو خونمون خواب بودیم با صدای دلخراش جیغ و ناله های بچه بیدار شدیم و به سمت بالکن پشتی رفتیم و دیدیم بچه همسایه افتاده تو اتیش و داره وحشتناک ناله میکنه.بعد مادرشم تقلا میکرد بچه رو دربیاره اما نمیدونم چرا یهو در تنور اتیش رو گذاشت و نشست و بابام در تنور رو باز کرد دیدیم بچه زیاد نسوخته و زنده ست و بابام درش اورد من اینقد خوشحال شدم بچه زنده ست با صدای بلند که ازم بعیده میگفتم خدایاا شکرت خدایا شکرت

  241. خواب دیدم تعداد زیادی گنجشک داخل اتاق اومدن و دور تا دور اتاق به صورت متمرکز میچرخن بعد از اینکه همشون در یک جا روی دیوار جمع شدن(فکر میکنم به شکل قلب بود) من با یه وسیله ای آروم زدم اونا فرار کردن و از دهانشون گندم روی زمین افتاد و من یکی از گندم هارو خوردم

  242. با سلام خواب دیدم دانه های انارو تو مولینکس ریختم و اب انار درست شد. از اب انار نخوردم فقط دونه هاش قرمز و درشت بود

  243. سلام وقتتون بخیر
    من با فرد موردعلاقه ام که چند روزی است رابطه مون از طرف من تموم شده.
    روز۴ از تموم شدنش دیشب خواب دیدم من به همراه او و مادرشون به بازار طلا فروشی رفتیم و داشتیم حلقه انتخاب می کردیم من یه انگشتر انتخاب کردم بعد پسرعمه ام داشت محاسبه میکرد قیمتش چند میشه که از خواب پاشدم.
    ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگین 🙏

  244. سلام من خواب دیدم مامانم رفته حموم بعد بابامم جلوی در حمومه صدای یه زن میاد از تو حموم ما اول فکر کردیم صدای مادرمه بهش گفتیم تو بودی گفت نه دوباره صدا اومد انگار جنی چیزی بود مامانم از حموم اومد بیرون بعد ما همه کنار هم دراز کشیدیم آیت الکرسی میخوندیم با صدای بلند بعد ما همه دست همو گرفته بودیم تنها کسی ک خواب بود و کسی دستشو نگرفته بود خواهرم بود همینجوری ک داشتیم آیت الکرسی میخوندیم یدفعه دیدم خواهرم تکون خورده انگار خواهرمو داشت میکشید میبرد من اون جن و ندیدم فقط صداشو شنیدم بعد من ک دیدم زدم رو دست مامانم ک حواسش به داداشم باشه برم فاطمرو بگیرم ک یدفعه از خواب پریدم

  245. سلام خواب دیدم یه قمقمه آب دستمه میخواستم آبشو بنوشم که صدایی به من گفت نیازی به تلاش نیس اگه خدا بخواد آب قمقمه به دهانت میریزه و من به جای اینکه قمقمه رو بلند کنم و اب بخورم سرنو پایین بردم و آب فوران میکرد و به دهانم میریخت و من خوشحال بودم

  246. سلام.من ساعت۶صبح خواب دیدم باشوهرم و یه خانوم دیگه تو یه خونه ای رفتیم موقتی انگارکه سفر رفته باشیم اینا.بعد شوهرمو اون خانوم کنار هم دراز کشیده بودن جلو چشم من!!!!بعد من دلخور شدم شوهرم اومد گف عزیزم چرا ناراحتی،گفتم هیچی!تا اینکه دقیق یادم نیس چی شد و فکر میکنم میخواستم ازش جدا شم که دیدم همسرم کلا اون خانومو حذف کرده از زندگیش و در صدده منو نگه داره…
    این چیه تعبیرش؟و آیا اصلاتعبیری داره باتوجه به اینکه سرصبح دیدم؟ممنون

  247. سلام.خواب دیدم که درخانه فامیل هستم و میخام برم جایی دیگه .اون فامیلمون یک بچه کوچک را نشان داد وگفت تو میخای بری خونه اینا .این بچه راه خونشونو بلده .تو دنبالش برو تا گم نشی.ولی من هر کار کردم اون بچه منو نمیبرد .همش شیطونی میکرد ومنو نمیبرد خونشون

  248. سلام خواهش میکنم هرچه زودتر جواب منو بدید خیلی استرس دارم من خواب دیدم که پدر بزرگم ک فوت شده به مادربزرگم زنگ زد و ما همه تعجب کرده بودیم و پدر بزرگم از مادر بزرگم خواست که از این به بعد براش شارژ۲۰هزار تومنی بریزه و مادربزرگمم گفت باشه ازین ب بعد میریزم من گم یچیزی طلب کرده و طلب کردن مرده خیلی بدع

  249. سلام من خواب دیدم کسی که دوستش دارم باهام نامزد کرده ولی همزمان از یه دختره دیگه خوشش میومد.اما بگم در طول روز خیلی بهش فکر میکنم تر خدا تعبیرش رو بهم بگین حالم خیلی بده.من اون بخشه مربوطه رو نمیدونستم کجاست که برم اونجا بنویسم.

  250. سلام من خواب دیدم پسری که دوستش دارم ولی اون خبر نداره تو خواب با هم نامزد کرده بودیم ولی اون توی اون حالت از یه دختره دیگه خوشش میومد.تر خدا بهم بگین تعبیرش رو حالم خیلی بده

  251. خواب دیدم بردمت بیمارستان ی چیزیت بود نمیتونستی راه بریرو ویلچر بزور میکشیدمت تو باهام قهر بودی هر چی نازت میکردم بوست میکردم محلم نمیدادی به زور بردمت کنار راهرو خواستی اب بخوری دستت نمیرسید لیوان برداری لیوان استفاده شده ی مردم برداشتی خودم به اب و اتیش زدم به زور لیوانه رو ازت گرفتم واست اب اوردم تو نخوردی از دستمی عالمه گریه کردم کلاهت انداخته بودی رو چشمات دلت نمیخواست منو ببینی بعد یهو یکی اومدخواست دستمو بگیره ببره میکشید منومن التماست کردم مرتضی کمکم کن تو هیچی نگفتی پسر منو میکشید میگفت دوست دارم من چهرشو ندیدم ولی التماس میکردم مرتضی کمکم کن گفتم التماست میکنم گفتی نمیتونم گفتی نمیتونم بلند بشم یهو پسره نگام کرددیدم کیارشه (عشق قبلی که فوت کرده) داد زدم مرتضی کیارشه اومدی پیشم بلند شدی گفتم یا اباالفضل دستمو گرفتی اومدم سمتت اونم دستم میکشیدچسبیدم به کمرت بازم نگام نمیکردی هنوزم قهر بودی ولت نمیکردم ولی

  252. من خواب دیدم که به سرطان مبتلا شدم ونفس تنگی شدیدی دارم بعد من از هوش رفتم و همه فکر کردند ک من مردم مجدد ب هوش امدم چون بهم شک زدند و اخر خواب خودم رو روی تخت بیمارستان دیدم انگار که من از دیدگاه روح خودم ب جسمم نگاه میکردم

  253. من خواب دیدم که به سرطان مبتلا شدم ونفس تنگی شدیدی دارم بعد من از هوش رفتم و همه فکر کردند ک من مردم مجدد ب هوش امدم چون بهم شک زدند و اخر خواب خودم رو روی تخت بیمارستان دیدم انگار که من از دیدگاه روح خودم ب جسمم نگاه میکردم

  254. با سلام
    من خواب دیدم که به سرطان مبتلا شدم ونفس تنگی شدیدی دارم بعد من از هوش رفتم و همه فکر کردند ک من مردم مجدد ب هوش امدم چون بهم شک زدند و اخر خواب خودم رو روی تخت بیمارستان دیدم انگار که من از دیدگاه روح خودم ب جسمم نگاه میکردم

  255. دیدم برادرم خواب بود و داخل اتاقم یه سوراخ بود که داخلش یه مار بزرگ بیرون اومد و به سمت داداشم رفت من مار اول رو کشتم بعد یه مار کوچکی هم اومد و اونم به سمت داداشم رفت اونم کشتم اما بعد یه مار دیگه که از مار دوم بزرگ تر بود اومد مادرم نگذاشت بکشمش گرفتش مار مامانم رو نیش می زد اما مادر می خندید و بدنش زخمی نمی شد بعد دستشو داخل دهن مار کرد بعد بیرون از خونه پرت کرد بعد کل مارو مورچه گرفت و کنار مار مورچه گرفته یه رتیل بزرگ پشمالو و قهوای بود و مار ها ام زرد بودن با تشکر

  256. سلام من خواب دیدم خالم صاحب نوزاد پسر شده و قراره چند ماه ما بزرگش کنیم توی خوابم این نوزاد نهایت سه ماهش بود ولی دندان های بالاش کامل بود ولی دو الی سه تا از دندان های وسطیش کاملا لق بود ممنون میشم اگر تعبیرشو بهم بگیم

  257. سلام
    من خواب دیدم بین ساعت ۸ و ۵ دقیقه تا ۸ و ۱۲ دقیقه…
    دختر دایی یا زندایی ام یا هر دو با هم به همراه پسردایی کوچکم در خانه ما که دقیقا به شکل واقعی بود ولی تمام رنگ ها تا رنگ فرش ها و مبل ها سفید بود آمده بودند تا از ما وسیله ای را قرض بگیرند و بعد از پس گرفتن رفتند ولی من و مادرم اسرار بر ماندن پسردایی ام کردیم و آنها هم قبول کردند و رفتند من با پسردایی ام بازی کردم و گفتم چیشده بود که از خونه نمیومدی بیرون ،عزیزم،سپس من روی مبل دراز کشیدم و سقف خانه مان نگاه کردم و به پنجره ای هم که در همان جهت بود نیز نگاه کردم سپس از خواب بلند شدم…
    (فقط یادآور بشوم اکنون زندایی،دایی،پسردایی،مادر زندایی ام و دختر دایی ام کرونا گرفته اند و اوضاع مادر زنداییم هم بد است و بستری شده در بیمارستان است).

  258. سلام. لطفا خواب من رو برام تعبیر کنید چون خیلی درگیرم کرده و لطفا این کامنت رو عمومی نکنید. من اوایل خواب رو یادم نیست اما از جایی که یادمه تعریف میکنم. من نصفه شب بیدار شدم و رفتم توالت. من در حال دفع ادراد بودم که متوجه شدم همراه با ادرار چیزی شبیه پوست گندم که حالت سبز رنگ داره به صورت ریز ریز دفع میکنم که داخل خواب به پوست بلال تشبیهش کردم و برام عجیب بود و خیلی درگیرش شدم ولی اروم بودم با اینکه میدونستم عجیبه. من اون روز کلاس رانندگی داشتم مطمئن نیستم تو همون حالت داخل توالت خودم گوشی موبایلم رو برداشتم یا کسی بهم داد تا ساعت رو نگاه کنم. داخل صفحه ی گوشی اعکاس تصویر خودم رو دیدم اما یه دفعه یه صورت دیگه بالای صورت خودم دیدم و سریع سرمو اوردم بالا و داخل خواب با صدای بلند شروع کردم به گفتن بسم الله رحمان رحیم و خودمو کشیدم داخل اتاقک روشویی و همینطور که بسم الله الرحمان الرحیم رو فریاد میزدم به توالت نگاه میکردم اما کسی نبود فقط همون لحظه ای که داخل گوشی اون صورت رو دیدم و بعدش دیگه ندیدم و سعی داشتم که در رو باز کنم ولی قفل شده بود و کلیدی روش بود اما اصلا دستشویی ما هیچ وقت کلیدی برای قفل نداره. همچنان بسم الله گفتن رو ادامه دادم تا مادرم از بیرون فریاد زد که در بازه و من یک بار دیگه ارام در رو باز کردم و در باز شد. و با صدای پدر و مادر و خواهرم از خواب بیدار شدم و به شدت با صدای بلند نفس نفس میزدم. لطفا این خواب رو برام تعبیر کنید چون من خیلی کابوس میبینم و امسال من نیمه شب از خواب بیدار شدم و به سقف نگاه میکردم و چند لحظه ای گذشت و برگشتم به پهلو خوابیدم جوری که میتونستم پذیرایی رو ببینم و اون لحظه جسمی شبیه خواهرم رو دیدم که داخل پذیرایی داره از پارچ برای خودش اب میریزه برام عجیب بود چون خواهرم و من داخل یه اتاق میخوابیم و خواهرم به شدت میترسه و شب امکان نداره تنهایی بره داخل هال ولی چون پدر مادرم داخل هال خوابیده بودن گفتم شاید رفته تا پیش اونا بخوابه. چند لحظه ای گذشت و جسم به سمت داخل پذیرایی و جایی که پدر مادرم خوابیدن رفت و من فکر کردم خواهرمه پس بلند شدم برم دنبالش جلوی در به ذهنم رسید نگاهی به تختش بندازم و متوجه شدم خواهرم در تختش خوابه. سریع به هال رفتم و متوجه شدم کسی به جز پدر و مادر اونجا نیست. وقتی مادرم رو بیدار میکردم متوجه شدم صدام در نمیاد و لکنت شدم و تا ساعت های اینده به شدت لکنت داشتم و میلرزیدم و حال خوبی نداشتم. وقتی چند روزی گذشت به حساب اینکه خواب و بیدار بودم گذاشتم اما با دیدن خواب امروزم دوباره ترسیدم. لطفا تعبیرش رو برام بگید

  259. سلام ببخشید من خواب دیدم ک پدرم پشت تلفن قضیه خواستگار ۸ ماهم ک کسی نمیدونست و سر مهریه بهم خورد رو داره برای عمه م تعریف میکنه و تهش میگن مشکل من اینه ک دخترم هنوز اون پسرو بعد ۶ماه از بهم خوردن دوست داره و من ناراحتم ک چرا دارن برای کسی تعریف میکنن و ناراحتم عمه م فهمیدن

  260. سلام وقت بخیر. مادرم به تازگی فوت شده و پدرم بیش از ۴۰ سال. در خواب خانه پدری بودیم که مادرم در حال غر زدن بود صدای در آمد پدرم پشت در بود که مادرم اجازه نداد در را باز کنم پدرم در را شکست و با عصبانیت وارد خانه شد و مادرم شروع کرد به غر زدن من برای اولین بار از مادرم گله کردم که چرا انقد غر میزنه و بس کنه که ناگهان پدرم به سمت مادرم رفت و از خواب پریدم. حالا بعد از یک هفته خواهرم باز خواب دیده که مادرم به خانه اش آماده و در حال غر زدن هست. میخواستم لطفا تعبیر خوابم رو بفرمایید.

  261. سلام خسته نباشید در شب جمعه ۲۴ مهر و ۲۷ صفر سه نفر که در یک مکان خوابیده بودیم به طور همزمان یک خواب مشترک با یک موضوع مشترک از یک شخص مشترک دیدیم و صبح که بیدار شدیم اولین نفر که شروع کرد به تعریف کردن ما دو نفر یادمون اومد که دقیقا همین خواب رو ما دیدیم
    و یک فرد دیگه دقیقا تو همون شب خواب اون شخصی که ما دیده بودیم رو ولی با یک شکل و موضوع دیگه دید میخواستم ببینم که اینطور خواب مشترک چه تعبیری میتونه داشته باشه
    یه موردم اضافه کنم که خواب شخصی رو دیدیم که شب قبل هیچگونه حرفی در موردش نزده بودیم
    ممنونم از پاسخگوئیتون

  262. باسلام
    تعبیر خواب زیر رو میخواستم تشکر
    درخواب دیدم در فامیل سر سفره شام بودیم که به یکباره شوهر عمه ام که فوت کرده با روی بسیار گشاده و سرحال و خوشحال با لباس سفید کمی کدر وارد جمع میشود و توجه همه را جلب میکند، کسی از جمع میگوید شما بیمار بودین چقدر خوب شدین خبری از بیماریتون نیست و بسلامتی ولی در عوض عمه ام که زنده است خارج از سر سفره نشسته بود و از جمع کنار بود و درجمع بسیار پکر و بی حال و ناخوش احوال بود و شخصی در جمع گفت ببین شوهرت از خودت هم سرحال تر هست، شوهر عمه ام میرود و کنار عمه ام مینشیند.

  263. سلام من خواب دیدم که اسم من در یک چیزی نوشته است و با رنگهای گوناگون خیلی می درخشد اون اسم من رو
    من به کف دست یک پسر دادم
    تعبیرش چیه حتما بگید ممنون میشم

  264. سلام
    من خواب دیدم کسی ک مادرشوهر آیندم قرار بشه منو تو خونشون اصلا تحویل نگرف
    و یکی از دختر فامیل های اونا اومد منو زد و بمن گف دشمنی هام باتو مونده ابروتو میبرم منم اونو زدم
    بعد دیدم سگ اون دختر اومد سگ مادر شوهرم اینارو گرف و گلوشو گاز گرف و کشت
    و اسب شون اسب مادرشوهرم اینارو کشت همونطور از گلوش .
    من خیلی خیلی گریه کردم و به کسی ک قراره همسرم بشه گفتم دیگ ازدواج ما منحله
    اونم گف اره
    اونم گریه میکرد منم.
    تعبیر کشته شدن اسب و سگ رو ک به یه شکل کشته شدن میخاستم
    و اینکه اون دختر بمن گف دشمنیام با تو هنوز مونده!

  265. با سلام وقت شما بخیر … راستش من چندین سال پیش با یک شخص سنی مذهب در دانشگاه آشنا شدم … ما بهم علاقه پیدا کردیم ولی مادر اون شخص مخالف این علاقه بودم و کلا محل زندگیشونو تغیر دادن و به شهر خودشون رفتن و ما بعد از گذشت ۳ سال رابطمون باهم از راه دورم تموم شد چون اون شخص ازدواج کردن و من هم بعد از ۳ سال ازدواج کردم … اما چند روز پیش خواهرم به من گفت که خواب اون شخص رو دیده کا مادر خونشون مهمان بودیم و مادرش با من دعوا میکرده که پسر من به خاطر تو داره زندگیش رو خراب مبکنه و زن و بچه اش رو اذیت میکنه و اون پسرم خیلی اشفته و در حال گریه بوده … چند روز گذشت که من خودم هم خواب او اقارو دیدم که اومده بودن منزل پدرم و اشفته بودن و مدام موبایلشون زنگ می خورد و به من میگفتنبببن مادرم هنوز هم دست از سرم بر نمیداره و من از خواب بیدار شدم راستش من نگدان شدم گه علت ابن خواب ها بعد گذشت ۸ سال از اون رابطه چی هستش ممنون میسم پاسخ بدین ..

  266. سلام خسته نباشید .
    خواب دیدم که پسرخالم تصادف شدید کرده بود . مارفتیم دیدیم کمرش دو نصف شده بود . رو دوتا دست و کمرش راه میرفت پاهاش هم جدا شده ازش بود ولی میخندید . بعد شوهر خالم میگفت پاهای جدا شده ی پسرخالم رو به زور ببره دفن کنه . تو این حال دخترخالم هم لباس عروس سفید پوشیده بود .
    میخواستم تعبیرشو بدونم

  267. ضمن عرض سلام
    پدر دوستم بخاطر کرونا بیمارستان بستریه و حال خوبی نداره
    مامانم خواب دید که ایشون فوت میکنن و مامانم و دخترشون میخواستن به خاک بسپارنش دو نفری اما وقتی خاک میریختن روش پدر دوستم زنده میشه

  268. سلام. لطفا میشه خواب منو تعبیر کنید
    خواب دیدم یه تپه پر از یخ و برف هست که من با کفش پاشنه بلند میخام ازش بالا برم. چون کفشم پاشنه بلند بود گفتم اگه از قسمت یخ برم میوفتم برای همین از قسمتهای برفی میرفتم بالا . وسطهای تپه بودم که یه لنگه از کفشم افتاد پایین. ولی من دنبالش نرفتم پایین و بیخیال کفشم شدم ادامه دادم. دیگه یکم مونده بود که به بالا برسم که یه کفش اسپورت پیدا کردم. اونو برداشتم. بعد همونجا تعدادی اینه هم دیدم که دو تا اینه قشنگ انتخاب کردم و با همونا از تپه بالا رفتم. به قلش که رسیدم جوری بود که وارد محیط جدید شدم. انگار که تازه وارد محیط عادی شدم و پایین تپه از کف زمین هم پایین تر بوده و من تازه به کف زمین رسیدم و با افراد جدید اشنا شدم و یه سفری رو شروع کردم.
    لطفا پاسخمو به ایمیلم بفرستید. سپاسگزارم.

  269. سلام خواب دیدم که میرم بازار مغازه دوستمون طلا فروشه یک انگشتر فیروزه بهم داد یه طرفش عکس خودمه یک طرفش آبیه تعبیرش چی میشه

  270. سلام خسته نباشید
    من هی خواب میبینم که یکی از دوستانم که ازشون جدا هستم به خوابم میان هی میگن که چرا دیگه ازت خبری نیست تو که گفتی من همیشه هستم
    یا اینکه جزوی از افراد که تو خوابم هستن هستش و من نزدیک چند ماه همیش خوابشونو میبینم
    میشه به من پاسخ بدید که چرا لطفاا خیلی فکرمو درگیر کرده؟

  271. سلام
    من خثاب دیدم که تعداد زیادی دختر دور هم جمع شدیمو همهی ما لباس مشکلی پوشیدیم و روی پیشانی سربند مشکی ساده یک شخصی تعداد ی کاغذ رو به رو هر نفر میگرفت و اون فرد یکی از کاغذ هارا بیرون میکشید وقتی به من رسیدکاغذی که بیرون کشیدم نام زهرا روش بود و همه خیلی هیجان زده و با تعحب میگفتن زهرا س اسم زهرا در اومد در این مجلس همه نشی پوش بودند اما مادر من کمی یک داشت و روسری براق و گلدار سر کرده بود و گوشه ای نشسته بود یک کرد هم بود که لباسی که طرح بته جقه روش بود پوشیده بود با یک کلاه نوک تیز و بلند پوشش قدیمی داشت
    بعد از یهو یک میز گرد رث دیدم که دو تا جعبه روی اون بود این دو جعبه داخل پارجه سفید و تور دوزی شده و براق بودند و میگفتندکه داخل یکی از اینها حضرت خدیجه و داخل یکی دیگه از اینها حضرت زهراس جعبه ای که حضرت خدیجه داخل اون بود سبز مخمل و یشمی بود با نواری زرد من داشتم جعبه سبز رنگو از پوشش سفید براق دورش در باورم که یهو داد زدن اونا اومدن اونا اومدن من سریع اون دوتا جعبه که حضرت زهرا و حضرت خدیجه داخلش بودند رو برداشتم و و رفتم به جایی که چند تا قفسه کتاب بود ولی محیژیدکه داخلش شدم شبیه زندان بود و اون قسمتی که قفسه کتا ب بود با میله جدا شده بود و وسط این قسمت جدا شده رو به روی قفسه ها یک میز گرد بود من بین کتابا اون دوتا جابری پنهان کردم تا کردم و فهمیدم کسایی که اومدن لباس هایی تماما سیاه داشتند و با شمشیر بودن و میخواستن اون دوتا جابر که حضرت زهرا و خدیجه داخلش بود رو با خودشون ببرن اماچون من پاهاشون کردم نتونستن پیداش کنن
    باد از این انگار من نامردی شده بودم و کسی منو نمیدید من اینجا حضرت زهرارو دیدم حتی صورتش رو هم دیدم ولی بدنش و صورتش خاکستری بود و یک تور ابی روی سرش بود و فکر میکنم لباسش سفید بود و داشت خطاب به اون مرده مه گفتم لباس بته جقه تنش بود میگفت من اون دختر رو دوست دارم منظورش من بودم ولی حضرت زهرا و اون مرد نمیدونستم من حرفاشونو میشنوم و اونارو میبینم فقط یادمه گفت من اون دختر رو دوستش دارم و اینو نیگفت و دور میز وسط اون قسمت که کرد بود میچرخید من هر سایتی رفتم تعبیرش رو نتونستم پیدا کنم

  272. سلام
    من خثاب دیدم که تعداد زیادی دختر دور هم جمع شدیم و همه ی ما لباس مشکلی پوشیدیم و روی پیشانی سربند مشکی ساده بستیم و خیلی هیاهو اونجا بود یک شخصی تعداد ی کاغذ رو به رو هر نفر میگرفت و اون فرد یکی از کاغذ هارا بیرون میکشید وقتی به من رسیدکاغذی که بیرون کشیدم نام زهرا روش بود و همه خیلی هیجان زده و با تعحب میگفتن زهرا س اسم زهرا در اومد در این مجلس همه مشکی پوش بودند اما مادر من کمی ارایش داشت و روسری براق و گلدار سر کرده بود و گوشه ای نشسته بود یک مرد هم بود که لباسی که طرح بته جقه روش بود پوشیده بود با یک کلاه نوک تیز و بلند پوشش قدیمی داشت و به تمام این سرو صداها و بی تفاوت بود ولی انگار دلش میخواست جیزی بگه نگاهش اینجوری بود و لباس اون مشکی نبود
    بعد از یهو یک میز گرد رو دیدم که دو تا جعبه روی اون بود این دو جعبه داخل پارجه سفید و تور دوزی شده و براق بودند و میگفتندکه داخل یکی از اینها حضرت خدیجه و داخل یکی دیگه از اینها حضرت زهراس جعبه ای که حضرت خدیجه داخل اون بود سبز مخمل و یشمی بود با نواری زرد من داشتم جعبه سبز رنگو از پوشش سفید براق دورش در ممیاوردم که یهو داد زدن اونا اومدن اونا اومدن من سریع اون دوتا جعبه که حضرت زهرا و حضرت خدیجه داخلش بودند رو برداشتم و و رفتم به جایی که چند تا قفسه کتاب بود ولی محیطی دکه داخلش شدم شبیه زندان بود و اون قسمتی که قفسه کتا ب بود با میله جدا شده بود و وسط این قسمت جدا شده رو به روی قفسه ها یک میز گرد بود من بین کتابا اون دوتا جعبرو پنهان کردم کردم و فهمیدم کسایی که اومدن لباس هایی تماما سیاه داشتند و با شمشیر بودن و میخواستن اون دوتا جعبرو که حضرت زهرا و خدیجه داخلش بود رو با خودشون ببرن اماچون من پنهانشون کردم نتونستن پیداش کنن
    بعد از این انگار من نامرئی شده بودم و کسی منو نمیدید من اینجا حضرت زهرارو دیدم حتی صورتش رو هم دیدم ولی بدنش و صورتش خاکستری بود و یک تور ابی روی سرش بود و فکر میکنم لباسش سفید بود و داشت خطاب به اون مرده که گفتم لباس بته جقه تنش بود میگفت من اون دختر رو دوست دارم منظورش من بودم ولی حضرت زهرا و اون مرد نمیدونستم من حرفاشونو میشنوم و اونارو میبینم فقط یادمه گفت من اون دختر رو دوستش دارم و اینو نیگفت و دور میز وسط اون قسمت که کرد بود میچرخید من هر سایتی رفتم تعبیرش رو نتونستم پیدا کنم

  273. سلام کوثر هستم از افغانستان خواب دیدم که در داخل یک امپراتوری بودم باز در آنجا آب بسیار گوارا روان بود خیلی مقبول بود از سر سنگ ها آب جریان داشت فقط به بعضی اشخاص ایجازه داده میشد که از آن آب کمی بنوشند همه نمیتانست بنوشند من هم همونجه ایستاد بودم بعدش یک زن سخنرانی را شروع کرد و همه را مصروف گپ هایش کد و خودش به همی طریق ازونجه فرار کد و مه که دیدم فرار میکنه خنده کدم همتو خنده کده میرفتم …
    بعدش یک لحظه بچه را که عاشقش هستم را دیدم ولی یادم نمانده که چقسم و در کجا ولی او را دیدم.

  274. خواب دیدم که توو بیمارستان بودیم، منم اونجا بودم.آقای دکتری که آشنای ما بود، و بقیه دکترا هم بودن. نمیدونم چی شد که دکتر با چند نفر دعواش شد اونجا. که چرا مثلا فلان کار نکردین؟چرا اینجا اشتباه کردین…. بعد، دعوا شد دکتر هم عصبانیت کتشو برداشت اومد بیرون، منم باهاش اومدم چون دیدم عصبانیه. ممکنه حالش بد بشه. سوار ماشین شدیم، من عقب نشستم، دکتر هم از شدت ناراحتی نمیتونست ماشینو کنترل کنه. سر پیچ، دو نفر داشتن رد میشدن. چنان ترمزی کرد که کم مونده بود خودش پرت بشه بیرون.از همون صندلی پشت که نشسته بودم، دستامو دورش حلقه کردم محکم و انداختم دورش جوری که جلوی اینکه سرش بخوره به شیشه رو بگیرم… و کردم این کارو. و پرت نشد بیرون…و نجاتش دادم. تعبیرش رو میگید لطفا؟ با سپاس

  275. سلام
    خوبید
    ببخشید مزاحمتون میشم

    والا دیشب یه خواب عجیب دیدم که فکرمو مشغول کرده

    نمیدونستم به کی بگم

    من خیلی کم پیش میاد خواب ببینم
    ولی این رو اصلا نمیدونم تعبیرش چیه

    گفتم شاید شما بتونید کمکم کنید

    خوب دیدم رفته بودیم خونه یکی از دختر خاله هام و اونجا نشسته بودیم سقف نداشت یه قسمت از خونه انگار جاذبه ای کم داشت
    من به دختر خالم گفتم این قسمت هرکسی بره چون جازبش کمه میره تو آسمون
    مادرم از اونجا داشت رد میشد یهو شال گردنش باز شد و رفت بالا و نتونست بگیرتش خودشم سست شده بود و هی بالا پایین میرفت تا از اونجا رد شد یه ماکسی تنش بود
    بعداز اون ارواحی کودک چند ماهه از همون قسمت میرفتن تو آسمون و ناپدید میشدن
    یکی از روح کودک پاش مثل پای انسان رنگ داشت فقط تا مچ پاش (بدن همه ی ارواح سفید و توخالی و روشن بود) من به دختر خالم با تأسف گفتم این بچه مادرش در زمان بارداریش خطایی مرتکب شده که این روح نوزاد اینطوره
    از اونجا رد شدیم رفتیم وارد یه اتاق شدیم چندتا از دخترخاله هام با هم داشتن عکسهای لباس زیر نگاه میکردن که یهو دیدم اونا هم لبای توری تنشونه و بدنشون مشخصه و دارن با یه آهنگ عربی میرقصن تعجب کردم
    تو دلم گفتم این چه طرز لباس پوشیدنه آخه
    ولی خودم هم یه تکونی با رقصشون میخوردم کمی باهاشون میرقصیدم
    بعد رفتیم یه پسری که اونجا بود آدرس پرسیدیم که بریم برای فاتحه
    اون آقا جلو میرفت و ما هم دنبالش نزدیک تو کوچه باریک چند قبر بود که دخترانی توش بودن با چشمای باز و زیبا، پسره نوازش میکرد صورتشون رو و میگفت خدا بیامرزتشون چقدر زیبا هستن و رد میشدیم اجساد سالم و با لباس بودن
    من تو دلم از حرکت اون آقا بدم اومد، قبرها باز بود و فقط چوب گذاشته بودن مثل پل شده بود که ازش رد میشدیم تا رسیدیم در خونه و گفت اینجاست

    بعد یهو دیدم تو یه حسینه ای هستیم و همه سیاه پوشیدن و مراسم عزا هست ولی کسی نه گریه میکنه نه ناراحته همه میخندن تا غذا آوردن به منو مادرم و چندنفر دیگه نرسید جمع کردن سفره رو
    بعد صاحب اونجا متوجه شد ما غذا نخوردیم تو یه تغار بزرگ مستطیلی شکل وسطش برنج ریخته بود دورش قرمه سبزی ریخته بود
    صاحب خونه گفت این برای شما و یه تشت کوچیکتر نشون داد گفت این برای ما
    فقط همین مونده

    من یه طرف تغار رفتم
    مادرم طرف دیگه بود بقیه هم دورش بودن
    و شروع کردن به خوردن من هم قاشقم تقریبا یه ملاقه بزرک بود با اون میخوردم
    استخونهای بزرگی بود پر از مغز
    من مغز یکیو برداشتم و با برنج و خورشت میخوردم
    و همینطور حواسم بود مادرم بهش برسه و غذا بخوره با این که خیلی زیاد بود و ما پنج یا شش نفر بیشتر نبودیم

    یه استخون پر مغز با یه استخون که دورش کمی گوشت بود برداشتم تو پلاستیک گذاشتم که بعد بخورم چون باید میرفتیم
    بقیه هم داشتن بر میداشتن از غذا
    یهو از خواب پریدم

    خواب عجیبی بود نمیدونم به کی بگم و تعبیرش چیه

  276. ضمن عرض سلام
    خواب دیدم سه تا کاسه ی استیل براق پیدا کردم یه انگشتر پرنگین سفید خوشکل توش بود کردمش دستم گفتم چقد خوشکله به دستم میاد تعبیر خواب رو می خواستم ممنون میشم

  277. سلام ۵ سال پیش خواب دیدم زلزله بسیار شدیدی آمد و من فرار کردم بیرون دیدم زلزله بسیار وحشتناکه برگشتم داخل خانه دیدم سقف خانه سر تا سر ترکید بعد دیدم بیرون شهرم یک هواپیمای مسافر بری سقوط کرد مرکز شهر و تکه های هواپیما به چهار طرف شهر پرتاب شد و مردم هم نگران و پریشان به این سو و آنسو میدویدن. من خودم یکم تعبیر بلدم و فکر میکنم خواب من همین کرونا بوده نظر شما چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون زلزله بیماریه و کرونا هم با هواپیما به سرتاسر دنیا پخش شده و مردمم نگرانند.

  278. سلام من مجردم و دیشب خواب دیدم در مسجد دارم نماز واجب میخونم یادم نیست نماز انشا بود یا عصر یا..در همین حین مرد عربی از من خوشش اومد و به مادر بزرگم گف من از این دختر خوشم میاد و حاضرم درقبالش پول بدم و اسکناس در اورد از کیفش و من سر نماز که این موضوع رو شنیدم عصبانی شدم وبا بلند بلند خواندن نمازم و حالت عصبانی چهره ام به مادر و مادر بزرگم میگفتم که قبول نکنن و بعد اون عرب رو رد کردند
    خوشحال میشم تعبیرشو بهم بگید

  279. سلام

    من خواب دیدم ساعت سه نیمه شب چهارشنبه یعنی میشه گفت پنج شنبه

    تو خونه تنها هستم در خونه باز

    یه صدایی میاد همراه با به عطر خاص

    یک دفعه مادربزرگم که ده سال پیش از دنیا رفته رومیبینم یه بلیز دامن خیلی شیک استخوانی رنگ پوشیده

    با هیجان داد میزنم مامان بززززگ تو اینجا چی کار میکنی میدو ئم سمتش میگه دختر زندگی بد و خوب داره این اقا که تو باهاش ازدواج کردی روزهای خوب و بدی رو کنار هم دارید سر هر چی چرا سریع جبهه میگیری

    میگم مامان بزرگ من مجردم میگه کی گفته تو مجردی تو متاهلی

    با از خواب میپرم

    جالب اینجاست اولا اولین باره خواب مادربزرگم رو میببنم

    دوما اینکه من به یه اقایی یک ساله صحبت میکنیم قراره همو ببینیم قسمت نشد نمیدونم چرا

    این اقا چند روز قبل بهم گفت میشه منو با کسی اشنا کنی دلم بد جور گرفت که چرا باید به من بگه بین این همه ادم تو دلم موند گفتم خوب خودش بره چرا باید به من بگه براش کسی رو پیدا کنم ..تا اینکه اون خواب رو دیدم

    البته مادربزرگم حرف از همسرم نزد

  280. سلام وقت بخیر. من خواب دیدم توی یه مغازه کفش فروشی هستم. یه جفت کفش اسپرت سفید پام میکنم و با یه جفت بند طلا هم بند میکنم و موقع راه رفتن توی خیابون متوجه میشم یخرده خیلی کم برای پام بزرگ هستند.ولی ناراضی نبودم ازشون. ممنون میشم اگه تعبیرخوابم رو برام توضیح بدید

  281. سلام من خواب دیدم که در خونه پدربزرگم دنبال یکسری وسیله زیر موزاییکای خونه میگردم مث یکسری وسیله پیدا میکنم مث ظروف که فک میکنم خودم اونارو چال کردم و بعد از اون صدام میزنن که بخوابم ولی وقتی میخوابم خودمو همونجا ک ظروفو پیدا کردم میبینم که یه موجودی مث ادم نمیدونم دقیق چی بود سیاه میدیدمش اول دستش رو میندازه دورم و بعد روم دراز میکشه توودلم هرچی اعوذو بالله میگم و سوره میخونم که اگه جن باشه بره ولی نمیره که یدفعه بلند میشم اونم همونجور که بهم چسبیده و جیغ میزنم و بعدش از ترس از خواب میپرم

  282. سلام خسته نباشید.
    من خواب دیدم که وارد یک ساختمان باشکوه شدم و در هر طبقه ی آن افرادی در حال عبادت بودند که هر طبقه ی آن افراد دین متفاوتی داشتند،از یهودی و مسیحی گرفته تا سایر دین ها و هر طبقه فقط یک گروه در حال عبادت دین خود بودند و من که وارد ساختمان شدم آنها مرا دعوت به عبادت می کردند و من فقط انگشت اشاره خودم را بالا گرفتم و به طبقه ی بعدی می رفتم تا اینکه به آخرین طبقه رسیدم و انجا مردم مسلمان بودند و من نیز به آنها پیوستم و شروع به خواندن نماز جماعت کردیم
    لطفا خواب من را تعبیر کنید
    با تشکر

  283. سلام امروز بین ساعت۷و۸صب دیدم دارم ب نوه داییم ک ی پسر بچه۴سالش شیرمیدم از هردوسینم شیر خورد و خابید

  284. سلام. خواب دیدم دوستم موهای بلند تا روی باسن داره، موهای خودش بلند نیست زیاد در واقعیت، خواب دیدم تریاک کشیده و من از ناراحتی زیاد موهاشو دارم کوتاه میکنم.

    تعبیرش چیه؟
    نگرانشم

  285. سلام روز بخیر
    من دیشب یکی لز دوستانم خواب دیده که در خانه ما هستند و خونه ما خیلی شلوغ بوده و ما خیلی ناراحت بودیم من در حال سبزی خورد کردن بودم و داشتم نذری می دادم و بعدش شربت شیره انگور درست می کردم و پخش می کرد پدر و مادرمم خیلی ناراحت بودن

  286. سلام بر شما
    حدوده ساعت ۹ صبح خواب دیدم در خانه بودیم من و همسرم روز بود، حدود ظهر ،یهو بیرون عینه کرکره مغازه رو که پایین میکشن ، شب شد من پنجره رو باز کردم و به همسرم که باور نمیکرد نشون دادم که شب شد.

  287. سلام لطفا حتما جوابمو بدید
    پدرم فوت شده سه هفته دیگ سالگردش واسش خیرات هم انجام میدیم
    شوهر خواهرم خواب دیده لباس مشکی تنشه و ناراحته و نون خشک دستشه
    یعنی پدرم ناراحته و حالش خوب نیس یا گرسنش خدانکنه توروخدا جوابمو بدید تورو قران

  288. سلام..خسته نباشید خواب دیدم ک من تویه مراسم بزرگی هستم ک در حال نذری دادن هستم و دوست پسرمم شوهرم بود انگار میدونستم رفته کجا و قراره برگرده ولی از همه سراغ همسرمو میگرفتم و باردار بودم بهم بستنی و نوشابه نذر میدادن

  289. سلام خواب دیدم چندتا میمون کوتوله دنبالم کردن به جونم پریدن گوشت دستمو کندن.ممنون میشم بگین چی میشه🙏🏻

  290. سلام من بعد از نماز صبح خوابیدم و خواب دیدم مادربزرگم که چند ماه پیش از دنیا رفته بود از پشت بام ما به خانه مان آمده و گویی برای تفریح به صحرای پشت خانه مان رفته بود و حالا آمده بود خانه ما تعدادی از اقوامان هم مثل دختر عمو و عمه ام همراهش بودند دقیقاً همه خانم ها را بادم نمی آید مادربزرگم لبخند میزد و خرسند بود سرزنده تمام پله ها را پایین میرفت اما من فک میکردم او مرده و هم خوشحال بودم از دیدنش و میخواستم بغلش کنم که از پیش ما نرود اما خجالت کشیدم که بقیه فامیل ها نگویند دیوانه شده اما در آن حالت گریه ام میکردم مادربزرگم یک پلاستیک بزرگ پفیلا گوجه ای به من داد نفر آخری که وارد خانه مان شد عمه ام بود به من گفت چرا گریه میکنی گفتم نه نه را میبینم بعد مرت در آغوشش گرفت و گفت آرام باش و من رفتم پفیلارا جایی قائم کنم.

  291. سلام..خسته نباشید..خواب دیدم ک من تویه مراسم بزرگی هستم ک مراسم نذری پخش کردن من و همسرم بود ولی در واقعیت من مجرد هستم و دوست پسرمم شوهرم بود انگار میدونستم رفته کجا و قراره برگرده ولی از همه سراغ همسرمو میگرفتم و باردار بودم واز طرف مادرم برام بستنی فرستادن ک یه دختر کلی بستنی در جعبه داشت و گف اینارو مامانت فرستاده بخور و بستنی رو با چنگالی ک مامانم فرستاده بود خوردم نوشابه نذر میدادن و با ته دیگ…تو خوابم دور از خانواده ام بودم و دلتنگ و تنها
    ولی خوش و راضی بودم از زندگیی مشترکم

  292. سلام دختری ۱۴ ساله هستم که حدود ۱۰ ماه با پسری دوست بودم که واقعا از حرفاش و کاراش معلوم بود عاشقمه چند روز پیش دعوامون شد و تمام فش ها و حرفایی که بهم زدیم رو رف به پدرش گف و زنگ زد مادر من و گفت به درسا بگین گم شه از زندگیم بیرون و کلی فش داد و به من گف که بهاویزونش بودم درصورتی که اون همش دنبال من بود حالا من از اون روز واقعا هرروز گریه میکنم و دیشب خواب دیدم که این پسر اومده خونه ما و داره گریه میکنه و عذر خواهی میکنه و من هیچ کاری نمیکنم و حرفی نمی زنم و مادرم هم عذر خواهی رو نمیپذیره ولی اون‌همچنان ادامه میداد تعبیرش چیه؟

  293. سلام من در خواب دیدم که اگر یه کدی را پیدا کنم در گوشی بزنم برنده چندین میلیون میشوم و هی این ور اون ور میروم تلاش میکنم که آن کد را پیدا کنم

  294. سلام وقتتون بخیر من دیشب خواب دیدم که با پدرم به جایی رفتیم که حالت ابشاریی با موج های بلند داشت موج هایی با ارتفاع زیاد بعد چند روز گذشت و ما دوباره به اون مکان رفتیم و من دیدم ابشار به طور کامل یخ زده توی خواب متوجه شدم که زمان زیادی از اولین بار نگذشته پس چرا به این زودی یخ زده از پدرم پرسیدم مگه میشه به این سرعت اب به این اندازه یخ بزنه بعد پدرم گفتن این یخ زدن این ابشارا زمان زیادی نمیبره یعنی تعبیر این خواب چیه ؟؟ من کاملا به فراموشی سپرده بودم این خوابو تا اینکه بعد از خواب ظهر به صورت عجیبی از ذهنم عبور کرد ممنون میشم تعبیر کنید

  295. سلام
    من خواب دیدم که اسم من در کف دست یک پسر نوشته ( اون پسر استاد من هم هست) خیلی می درخشد با رنگهای گوناگون.
    لطفاً تعبیر بگید ممنون میشم اجرتان با خدا ج و اهلبیت ع.

  296. سلام من دختر خانمی هستم خواب دیدم ک دختر دایی مرده ام رو در جشن عروسی میبینم ک برروی صندلی نشسته و من میرم وباهاش دست میدم و دعوتش میکنم ب رقص ومن خواهرم ودخترداییم ک مرده دست هم رو میگیریم وباهم پایکوبان میرقصیم

  297. سلام وقتون بخیر
    من خواب دیدم از ی چیزی فرار میکنم انگار یه تهمتی بمن زده باشن و من گریه می کردم بیگناهم و حتی عمه من که قبلا منو برای پسرش خواستگاری کردند پامو گرفته بود و میگفت الان میکشمت می سوزنومت کسی نیست ببینتت از خواب پریدم دوباره که خوابیدم . بعدش خواب دیدم با استادم با ی لباس سبز آبی پوشیده بودن و دقیقا منم همون رنگی پوشیده بودم سرکلاسیم و من یه چادر سفید سرم بود و بعدش که خاستم برم بیرون چادر دیگمو برداشتم سرم کردم

  298. سلام عرض خسته نباید میخواستم بگم جواب این خواب خیلی برام مهمه
    من سه سال پیش عاشق دختری از فامیل شدم اوکی بودیم تا مادرش فهمیدو جدا شدیم
    دیشب مادر یزرگش اومد به یادش افتادم
    شب خوابشو دیدم و این بود که منو خانوادم و اونو مادرش بودن
    مادرم اینا رفتن ماشینو بیارن ما ازشون جدا شدیم بعد همین ظور وایساده بودم که گفت خوبی گفتم ممنون بعد یهو اومد دستاشو رو شونم گذاشتو گفت همه برن درست میشه بعد بیدار شدم گریم گرفت تعجب کردم چرا نگفت همه (چیز)درست میشه گفتش همه(برن) درست میشه بعد که آروم شدم خوابیدم انگار تو خواب و بیداری بهم گفت حالت خوبه خیلی حالم بد بود این قضیه ۴صبح تفاق افتاد
    ممنون میشم جوابشو بدید خیلی برام مهمه

  299. با عرض سلام و خسته نباشید
    خواب دیدم که میخوام به گربه توی کوچه غذا بدم چیزی پیدا نکردم بعد یه سبد پیاز دیدم در اندازه های مختلف دادم خورد بعد گربه دور شد و رفت سرکوچه و من باز هم براش پیاز مینداختم و میخورد و سر کوچه روبرویی هم فکر کنم ۲ تا گربه دیگه هم بود و براشون مینداختم و اونا هم با وجود ترسی که داشتن میخوردن

  300. سلام خواب دیدم واسه کار رفتم تهران بعد به نتیجه نرسیدم با اتوبوس برگشتم توراه راننده اتوبوس از جاده خارج میشه میره به سمت زمینهای اطراف تو اون زمین پر از مردهای بود که بهصورت گله ای با شورت یه جا جمع شده بودند همشون خمیده بودن پشتشون به ما بود انگار معتاد بودن از اینجمعیت ها زیاد بود اون اطراف چند تا شون اومدن سمت اتوبوس جلوی اتوبوسو گرفتن یه چیزایی جلوی اتوبوس بود که جلوی حرکت اتوبوسو گرفت راننده پیاده شد که او چیزا رو بگیره چند نفر امدن جلوشو بگیرن بعد من به یکی تو اتوبوس گفتم برن کمکش یه نفر رفت کمکش ای تعبیرش چیه؟

  301. سلام.مادرم خواب دیده که یک نوزاد مریض روبغل کرده ودورش پارچه مشکی پیچیده.تعبیرخوابش چیه؟

  302. سلام خواب دیدم منم و یه خانوم و به دختر بچه ۳ساله ک چادر سرشه و ما داریم دنبال یکی میگردیم منم دست دخترو گرفتم و هی اینور اونور این مسجد اوک مسجد اخرش دیدم اومدیم بیرون و کفشارو پوشیدم دختره اسمش زهراس بهم لبخند میزنه منم با گریه بغلش میکنم میگم میدونم تو زهرایی ولی الان واسه من حضرت رقیه ایی واسم پیداش کن
    بعد دیدم من و اون بچه از زمین یکم تو هوا وایستادیم و اون خانوم زیر پامون یه چادری ک روش نوشته بود سجتده نماز پهن کرده و نگه داشته

  303. با سلام من دختر مجردی هستم که دیشب نزدیک صبح خواب دیدم گله ای گاو سیاه رنگ از رودخانه ای که در نزدیکی منزلمون هست در حال عبورند و من هم در اون رودخانه هستم استرس از گاو ها هم دارم که اون ها چطوری از رودخانه رد میشوند و نگران بودم که به من نزدیک نشوند چون من از گاو در بیداری وحشت بسیار دارم.و دیگه اینکه هوا خیلی روشن نبود و دسته ای از پرنده های سیاه هم بالای رودخونه در حال پرواز بودند و من بین گله گاو ها و دسته پرنده ها که همگی تیره بودند در میان رودخونه بزور خودمو کنترل کرده بودم.ممنون میشوم برام تعبیر کنید خوابمو.

  304. با سلام من خواب دیدم با برادر بزرگتر از خودم همبستر شدم و فقط همدیگرو میبوسیم و تو خواب اونو بعنوان همسر خودم میدونستم ممنون میشم تعبیرش رو بکید🙏🙏🙏

  305. سلام من خواب دیدم تو یه خونه گروگان گرفته شده بودم و یه بچه کوچیک و کشته بود تو همون اتاق و همه فامیل من حتی خالم که مردن تو حیاط اون خانه بدون اینکه بدونن بودن خلاصه من به هر طریقی بود به شوهر خالم گفتم و اونا هم زنگ زدن به ۱۱۰ اومد پلیس یه سگ وحشتناک همراهش بود من ترسیدم رفتم یه کنج و یه سگ سفیدم که تو اتاق بود اومد کنارم مثل آدما ایستاده وایساد و اونم از ترس کنار من قفل شد و دو دستش و برد پهلوی چپ من پوست بدنم بین دستاش کنده شد و اون قفل بود هرچی بیشتر تکون می خوردم بیشتر آسیب می دیدم و جالب سگ حرف می زد و می گفت از ترس سگ پلیس اینجوری شده من با آه و ناله از درد از خواب بیدار شدم تعبیرش چی ؟

  306. با سلام همسر بنده کمتر از ۴۰روز است که فوت شده اندپنج شنبه شب خواب دیدم که گفتن همسرم در بیمارستان فوت شده و باید من فرمش رو امضا کنم و بعد به همراه برادرم از پله های تاریک پایین رفتیم تا تحویل بگیریم همسرم در حالی که پاهایش روسینه اش گذاشته بود داخل یه کیسه به پشت خوابیده بود که من در خواب فکر میکردم داخل سردخانه گذاشته اند و یخ زده که ناگهان دیدن چشمش و سر و دستش تکان می خورد به برادرم گفتم زنده است ولی او مدام بهم می گفت این دیگه اخرشه بعدهمسرم درحالی که کاملا عریان بود روی زمین کامل داز کشید و دستهارا درحالی که بالای سرش برده بود قد کشید و من خیلی گریه میکردم و بدنش را نوازش میکردم که یهو نشست ولی چشمهایش را باز نکرد و زیاد ادرار کرد به جلو بصورتی که اصلا به خودش و من نریخت و بعد یه نفر من رو از اونجا بیرون کرد ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگین انشا الله که خیره

  307. سلام وقت بخیر ،من یکی از دوستای دخترم برام خواب دیده که با همین دوستم رفتم پیک نیک بعد یهو اون رفته دستشویی من دوست پسرم اومده پیشم باهام حرف زده بعد اون اومده دنباله ما گشته ما رو یعنی منو دوست پسرمو از نمازخونه اونجا پیدا کرده یعالمه کفش اونجا بوده که یکیش کفشه دوست پسرم بوده یکیش کفش من که کفشه من معمولی بوده ن کهنه نه نو ،بعد انگار دوستم که اومده منو پیدا کرده بهم گفته به این پسره اعتماد نکن میخواد گولت بزنه بعد یهو یه پیرمرده که عاقد بوده اومده انگار ما رو عقد کنه که من یهو توی گوشی دوست پسرم میبینم یکی بهش زنگ زده بعد به دوست پسرم میگم ببین دوستم حق داشت میگفت بهت اعتماد نکنم از این جور چیزا ،(البته در واقعیت این دوست پسرم جفتمون باهم قصدمون ازدواج بود و الان ۳ هفتس باهم کات کردیم )

  308. سلام من خواب دیدم یک ماری ، بعد کاپشن خود رو در آوردم این مار وارد کاپشن شد وارد جیب های کاپشن شد ، در ابتدا این مار انگار مهربان بود بعد ترسناک شد ، اول دوست بعد دشمن….

  309. خواب دیدم که برادرم مقداری مواد غذایی ازجمله گوشت خام گوسفند و گوجه خام و یک دست نوشته به شوهر عمه ام که مرده (البته توی خواب فکر نمی کردم مرده)داده بود تا به کسی بدهد .وقتی من شوهر عمه ام رادیدم خیلی سرحال و جوان بود ولی لباس مشکی داشت .به من سلام داده و گونه ی مرا بوسیدو به من گفت برادرت اینها را برای فلانی فرستاده است و هر کاری می کنم نمی توانم مفهوم نوشته را بخوانم

  310. سلام وقتتون بخیر.من خواب دیدم که دارم زایمان می کنم وقتی به هوش اومدم گفتن بچه نی.منم پریشون بودم منو فرستادن به ی اتاقی اونجا به هم تجاوز کردن وازنم خیلی بزرگ بود خونریزی زیادی داشتم تا اینکه از خواب پریدم.میشه بگید تعبیرش چیه؟

  311. سلام،خواب دیدم یه درخت دارم که سه نوع محصول داره ،سیب زرد وشیرین وتازه وانگور ابدار سبز وفلفل که هم قرمزش هست هم سبز،چارپایه میزارم زیرپام انگار قدم بلند میشه وبه راحتی از این میوه ها میچینم ومیزارم تو سبد،سیب وانگور وبرمیدارم ولی به فلفل دست میزنم وازشاخه جداش نمیکنم،ممنون میشم جواب بدید

  312. با سلام
    خواهر من در سه زمان متوالی وبا فاصله خواب دیده است که پدرمان دو جنازه را در باغچه خانمان دفن می کند، تعبیر چیست ؟

  313. سلام وقتتون بخیر من مجردم دیشب خواب دیدم من و کسی که دوستش داشتم و الان هیچ رابطه‌ای ای با هم نداریم صاحب یه نوزاد شدیم ،نوزاد پسر بود در حالیکه تو گهواره بود دیدمش و حس خیلی خوبی داشتم اسمش رو هم پدر شوهرم انتخاب کرده بود به اسم نازعلی که من با خودم با حالت تمسخر میگفتم این چه اسمی هست واسش انتخاب کردن…

  314. سلام خسته نباشید
    من خواب دیدم با مادرم توی مجلسی نشستیم و مادرم یک جعبه که توش دوتا انگشتر بود رو نشون من میده و انگشتر زنونه رو به عنوان نشان از خانواده همسر آیندم دستم میکنه (توی خواب به نظرم می اومد نامزد کردیم اما هیچ مشخصاتی از داماد یادم نبود) بعد انگشتری از طرف خودش بهم هدیه داد که جای نگین و یه گل داشت اما نگین نداشت بعد بهم گفت بعدا درستش میکنم در ادامه گل روی انگشتر هم روی زمین افتاد اما پیداش کردم و برش داشتم
    پ ن:هردو انگشتر طلا بود

  315. سلام خواب دیدم با مامان و بابام رفتیم طلا فروشی یه التگو برام خریدن. بعد اومدیم خونه النگو تو دستم بود نگاهش میکردم انگار نور داشت طوری که طرح روش رو خوب نمیدیدم. بعد با دوتا انگشتام النگو رو گرفتم کشیدم و جدا شد. مثل پنبه نرم بود و به راحتی جدا شد. دستام و همون طور گرفتم و کاملا جداش نکردم که اگه کامل جدا میشد، میشد دو تا النگو. بعد من گفتم ببرم عوضش کنم. پسر خالم پیشم بود گفت ببر عوضش کن. ممنون میشم اگه تعبیر کنید

  316. خواب دیدم رفتم خانه عمم که یه دختر و یه پسر دارن بعد دیدم خونه بزرگ و خیلی لوکس رو اجاره کردن بعد رفتم دیدم یه حوض کثیف دارن ک دوتا پسر دیگ هم کنارش بودن من تعمیرش کردم ولی خیلی هالم بهم خورد و بعدش ک میخواستم برم تو نشیمن یه دختر خیلیییی زیبا دیدم بعدش رفتم و پسر عمم گفت بشین بازی کن و حوصلت سر بره ولی مادرم و اینا مخالفت میکردن با بازی و… منم ک داشتم لذت میبردم

  317. سلام وقت بخیر.من خواب دیدم دوست پسرم من رو برده خونشون و مامانش کلی استقبال کرد ازم با اینکه اولین بار بود من رو میبینه.تابحال خانوادش رو ندیدم.بعد از پله ها من رو برد پایین (حدود ۱۲ ۱۳ تا میشد) و پله ها موکت قهوه ای شده بودن.رفتیم طبقه پایین پارکینگ بود ولی ارتفاع پارکینگ حدودا ۹ متر بود شایدم بیشتر و تمام دیوارها دیوار کوب قهوه ای بود و خیلی شیک بود.اصلا به پارکینگ نمیخورد و مثل خونه ساخته بودنش.انگار وارد یه فروشگاه شده بودم.سمت چپ یه قسمت به اندازه یه اتاق جای پارک ماشین بود مثل اتاق درست کرده بودن بالاش هم طبقه زده بودن .اونجا رو نشون داد و گفت قسمت بشه ازدواج کنین اینجا میشه اتاقتون.بعد رفتسم بالا لب پله ها پیک نیک گذاشته بود روش یه قابلمه بزرگ گذاشته بود توش یه خورشت مثل قیمه داشت می‌پخت من چندبار گفتم این ممکنه بیفته توجه نکرد بعد اومدم همش بزنم سر خورد افتاد پایین اومد گفت چرا دست و پا چلفتی هستی با ناراحتی و با خنده..من سریع رفتم پایین پله ها خوزستان رو از رو موکت پاک کردم و جمع و جور کردم در حین کار هم بهش گفتم من چند بار گفتم بهتون ک این میفته شما اهمیت ندارین
    ولی انگار متوجه نشده بود
    تعبیرش چی میشه

  318. با سلام و خسته نباشید
    من خواب دیدم که توی یه مکانی بودم و این که تو آسمون چند تا سکه بود که روی یکیش الله نوشته بود رو اون یکیشم یه چیزی به اسم یونس نوشته بود دقیق یادم نمیاد
    و آن که هعی سکه ها جمع می‌شوند وو باز می‌شدند و مامانم میگفت که تو خواب منو می‌دیده که پشت سرم مو داشته و مثل این که مو هام هم بلند بوده و در کل مامانم گفت شکل خیلی بدی داشتم و این که خالم به مامانم گفته که انقدری که حواست به نقاشیته به بقیه نیست و نمیدونی داره چه اتفاقی میوفته خلاصه خواب خیلی خوبی نبود مامانم گفتش که قیافه ی بدی داشتم
    آمممممم در کل ما همیشه سره یه موضوعی دعوا میکنیم که اونا دوست ندارن من به خواستم برسم و با هم دعوامون شد و مامانم این خواب و دید ولی یه ۱ روز بعد
    یا همون روز های دعوا دید!
    ممنون میشم که سریع تعبیر این خواب من را بگین با سپاس و تشکر فراوان 🙏🙏🙏🙏

  319. سلام من دیشب خواب دیدم که با پسرعموم دوست هستم و باهمیم ولی بعدش دیدم که با یه نفر چت می‌کنه و اینکه دوست دختر سابقشه
    البته بگم من از بچگی پسرعمومو دوست داشتم ولی حسم الان خیلی بهش کم شده یعنی تا نبینمش بهش فک نمیکنم مگه اینکه ببینمش و دوباره حس کنم دوستش دارم
    و اینکه بگم خودم الان با یه پسر دیگ دوست هستم و همو دوست داریم منتها دیشب باهم یه دعوا داشتیم
    میشه بگین تعبیر چنین خوابی چیه؟

  320. سلام من خواب دیدم ک من و پسر داییم کنار همدیگه خوابیده بودیم
    اون منو بغل کرده بود و من با دستام صورت شو قاب کردم
    در حال نوازش صورتش بودم ک ناخودآگاه یکمی از ریشش ریخت توی دستم
    تعبیرش چیه

  321. سلام خواب دیدم که سوار ی چهار پایه نشتم و تمام شهر رو با همون چهار پایه دور میزدم در ضمن چهار پایه برزگ چوبی که وقتی روش نشستم از همه بالاتر هستم و خود چهار پایه خودش راه میره

  322. سلام…من هر چند وقت یک بار ی خواب تکراری رو میبینم و اونم اینه که توی خواب باید فرار کنم بدوعم یا راه برم و جایی برم یا کسی دنبالمه باید فرار کنم ولی وقتی میخوام فرار کنم و دارم میدوعم یهو ب حدی بی توان و بی جون میشن پاهام ک سرعت دیگه ندارم و وایمیسم هر چی تلاش میکنم برم جلو و باز بدوعم نمیشه انگار دیگه نمیتونم راه برم
    میشه بگید تعبیرش چیه؟

  323. سلام و احترام
    من این خواب رو ساعت پنج و خورده ای صبح و نزدیک به اذان صبح دیدم.
    خوابم به این شرح هستش که مکانی رو دیدم فکرمیکنم محله زندگیم بود که آسمان تاریک و هوای ابری داشت هچو هرکسی به کار خودش مشغول بود یهو یه ندا یا صدایی که فکرمیکنم بصورت عمومی از جمله برای من و خانوادم اومد که توبه کنید و ایمان بیارید که به خواست خدا بارونی میاد که به سیل تبدیل میشه و هرکس ایمان نیاره و( یه کاری که یادم نمیاد)رو انحام نده غرق و هلاک میشه. غیر این فرصت زندگی به افراد با ایمان داده میشه.
    کل کوچمون و همسایه هامونو دیدم خیلی هاشون بی تفاوت بودن بعد چشمم رفت به سمت خانوادم و خودم که با شنیدن این صدا یه حالی بهمون دست داد ابتدل فکرکنم باور نکردیم ولی با بارش شدید بارون و تاریکی هوا دیدیم به اندازه ده دوازده سانت روی زمین آب جاری شده که مثل رودی درحال جریانه و اب حالتی گل آلود داره…اونحا من ترسیدم و باور کردم اتفاقی میخواهد بیوفتد به خانوادم گفتم و اونا رو مجاب کردم از خونه زدیم بیرون محکم دستهای همو گرفته بودیم و من بلند بلند صلوات میفرستادم طلب استغفار واس خودم و خانوادم میکردم که چرا از اول باور تکردیم و خدا فر صت دیگه ای به ما بده و پیامبران و امامانی مثل حضرت موسی و عیسی و حضرت هادی و…صدا میزدم و توسل میکردم…یهو چشم چزخوندم و شبیه به جای بزرگی مثل شهربازی دیدم که توی یه چرخ و فلک تعدادی ادم هستن که انگار غافلن و من نگرانشونم و حال خاصی از بیچارگی دارن …شدت بارش زیاد شده بود…من همش اصرار به فرصت دوباره واسه زندگی خودم و خانوادم داشتم اونم باحالت التماس و تضرع که یکباره و بصورت آروم چشم باز کردم و از خواب بیدار شدم.
    خیلی تعبیرش برام مهمه لطفا اگر میتوانید راهنمایی کنید.

  324. سلام وقت بخیر
    من و دخترداییم مدتی با هم دوست بودیم و همدیگه رو دوست داشتیم. البته الان ازدواج کرده و باردارم هست.

    دیشب خواب دیدم که تو یه خونه ای هستیم و دختر داییمم هست. حس میکردم که به من احساس داره ولی هیچی نمیگه، لباس هاشم پوشیده و عادی بود، فقط حس میکردم که بهم احساس داره.
    ولی تو ادامه خوابم دیدم که تو یه اتاقی با هم هستیم و یه لباس مشکی مجلسی شیک تنش کرد که یه قسمتاییش گیپور بود و بدنش معلوم بود ( شکمش و دست و اینا)
    و حس میکردم این لباسو برای من پوشیده بود و میخواست دلبری کنه برام.
    یه چیز دیگه اینکه روی لباسش خرده شیشه های قشنگی کار شده بود و رنگی هم نبود.
    بعد از اون دیدم که یه جای دیگه خونه، زن داییم میخواد با پسر یه دایی دیگه ام که زن و بچه هم داره، هم بستر بشه ولی پسرداییم نمیخواست و آخر سرم پاشد رفت.
    بعد دیدم که من و زن داییم هر دو لخت بودیم (کاملا لخت) ولی با هم آمیزش نکردیم. میل زیادی هم نداشتیم که همبستر بشیم. فقط جلوم لخت بود و داشت کارای خودشو انجام میداد و من نگاهش میکردم

    و اینم بگم توی خواب یه جورایی حس بیداری داشتم و تقریبا مطمئنم که این خوابم تعبیر داره
    ممنون اگه تعبیرشو بگید

  325. سلام من واکسیناتور هستم و در درمانگاه مشغولم.با اومدن بیماری کرونا مثل باقی همکاران در این زمینه مشغولیم.الان هم درگیر واکسیناسیون کرونا هستیم.خواب دیدم
    رفته بودم برا واکسیناسیون کرونا همون محل همیشگی کارم هستم
    با یه همکار دیگه بودیم.
    در حین کار بود که شهید سردار سلیمانی و شهید ابوالمهدی مهندس از در اومدن داخل.
    هر دو لباس مشکی پوشیده بودن
    من اصلا یادم نبود این دو نفر شهید شدند.
    فکر کردم آمدن برای بازدید طرح واکسیناسیون و ….
    رفتم جلو سلام کردم
    یک آن سردار سلیمانی دستم رو بوسید و گفت شما با این دست ها برای واکسن کرونا خدمت میکنید

    در همین حین اون همکار شروع کرد به داد زدن که شما توی منطقه جنگ رو شروع کردی شما باعث کشته شدن خیلی ها شدی و…
    شهید سلیمانی سرشون رو پایین انداختن و از در بیرون رفتن
    من پشت سرشون رفتم که بگم ناراحت نشید همکارم خسته است
    یکهو صحنه عوض شد
    مکانی بودیم یک درخت بود خیلی خیلی بزرگ به وسعت دنیا
    گلهای رنگارنگ داشت از همه رنگ و ارامش
    شهید ابوالمهدی رفت دوتا گل چید یکی صورتی و یکی سفید و به من دادند
    باز صحنه عوض شد
    هر سه کنار دریاچه که آب نقره ای داشت ایستاده بودیم
    سردار سلیمانی اونور اب رو نشونم داد پر از گلدسته های کوچیک بود
    گفتن اونجا کوهساره
    ۹۷۲ تا گلدسته
    با خودم گفتم من ده بار رفتم کوهسار ولی گلدسته ندیدم
    خندیدن
    گفتن اونجا کوهسار بهشته ۹۷۲ گلدسته هست برا ۹۷۲ تا شهید

    اینجا بود که بیدار شدم

  326. سلام بنده خواب دیدم ک با ظاهر ارایشگاه رفته پوشیدن پیراهن سفید مردانه و پوشیدن شلوار دبیت(شلوار محلی بختیاری ک اولین بار بود به پا میکردم) خیلی خوشحال بیرون بودم ک با خشکی پوست صورت مواجه شدم به طوری ک داد میکشیدم و بعد از ان به داروخانه با همان تیپ رفتم و خوب شدم میخواستم بدونم تعبیرش چیه؟

  327. با سلام.راستش من دم دمای صبح خواب دیدم که پدر بزرگ.مرحومم هنوز زنده ست.برای اینکه تنها نمونه اطرافیان میخوان براش زن بگیرن.وقتی براش زن گرفتن ..خانومه رفت گفت خونش جن داره من با این آقا نمیمونم.
    لطفا تعبیر و بگید ممنون

  328. سلام من چند بار پشت سر هم خواب دیدم که ازدواج کردم هر بار هم با یک مرد غریبه بودم تعبیرش میشه چی؟! دختر مجرد

  329. خواب دیدم اسمون خیلی قشنگ شده همه توی خیابون دارن میبننش، اشکال عجیبی توی اسمون بود و هر چند سال یکبار اون اتفاق میوفتاد ، بعد من سعی میکردم ازشون عکس بگیرم نمیشد ، یا درخت جلوش بود یا پشت دیوار بود ، همینطوری کامل میتونستم ببینمش ، ولی وقتی دوربینو میووردم بالا نمیشد
    بعد به بابام گفتم گفت بریم کوچه کناری خلوت تره و چیزی نیست که بخاد جلوی دوربینو بگیره  اونجا عکس بگیر ، راه افتادیم ،یهو خیابونا خلوت شد ، پرنده پر نمیزد. بعد هوا یه طوری شد انگار طوفانه ، ولی اسمون صاف بود، باد میومد ، بابام به من گفت جلو تر برو منم میام ، جلو جلو تند تند رفتم توی راه دو تا پسر دیدم از کنار هر کدوم میخاستم رد شم یه ترس عجیبی توی دلم بود ، ازشون نهایت فاصله رو میگرفتم و موقه رد شدن به قدم هام سرعت میدادم و نگاشون میکردم تا زود تر رد بشم . بعد رفتم توی اون کوچه ای که بابام میگفت اقایی ک دوستش دارم رو دیدم ،  دیدم نشسته بود یه گوشه روبرو رو نگاه میکرد بعضی وقتا هم اسمون رو نگاه میکرد . بعد منم نشستم ، توی یه راستا بودیم ولی فاصله بینمون بود، بابامم اومد ، عکسو گرفتم و پاشدم بریم ، از کوچه رد شدیم داشتیم از یه جایی مثله در رد میشدیم، انگار اونور در یه هوا روشن بود ، روز بود . صدام کرد

    وایسادم برگشتم نگاش کردم داشت گریه میکرد

    میگفت داریم ازینجا میریم مامانم مریضه نمیتونیم بمونیم ، بیا باهمدیگه بریم ، گفتم من که نمیتونم باهات بیام

    گفت میتونی ،دستشو دراز کرد که دستمو بزارم توی دستش ، گفتم نمیشه نعیم ، هنوز داشت گریه میکرد ، دستشو باز کرد بغلم کنه داد زدم به من دست نزن

    بابامم داشت میدید ، پشتمو کردم تند تند برم ، برگشتم نگاش کردم دیدم خیلی با حسرت داره نگام میکنه ، بابام باهاش حرف زد ولی نفهمیدم چی گفتن ، بعدم بیدار شدم

    1. سلام چند شب پیش خواب میدیدم کودکی حدود ۲ساله به من می گفتن اون کسی رو که می خوای ببینی میاد با تاجی از الله
      از خواب که بیدار شدم کمی فکر کردم که من چه کسی رو می خواستم ببینم؟سریع یادم اومد مدت زیادی هست که دوست دارم با روح درگذشته و متعالی یک انسان والا ارتباط داشته باشم به نظرتون تعبیر این خواب چی می تونه باشه؟

  330. سلام وقت بخیر من تعبیر برا دو خواب میخواستم (بگم من باردارم و هنوز جنسیت فرزندم معلوم نیست)

    ۱_من دایی و زندایی دارم که با وجود دو فرزند دختر و پسر باز تمایل به بچه دار شدن داشتن و بخاطر خارج رحم بودن بارداری های زنداییم متاسفانه قسمتشون نشد من خواب دیدم که این زنداییم و داییم مهمونی ترتیب دادن بخاطر فرزند جدیدشون وقتی وارد مهمونی شدن بغل زنداییم یک دختر بی نهایت زیبا بود ولی زنداییم گفت که فرزند از اون نیست و قراره اونا بزرگش کنن

    ۲_خواب دیدم فرزندم به دنیا اومده و پسره و ۶ ماهش بود خوابیده بود ولی قد و قاره فرزندم به بچه های ۳ ۴ ساله میخورد نه نوزاد ۶ ماهه

  331. سلام، من خواب دیدم که میخوام سریع ادرار کنم بعد میرم توی یه اتاق و وقتی ادار کردم متوجه میشم که روی جانماز ادرار کردم. تعبیرش چیست؟

    1. سلام چند شب پیش خواب میدیدم کودکی حدود ۲ساله به من می گفتن اون کسی رو که می خوای ببینی میاد با تاجی از الله
      از خواب که بیدار شدم کمی فکر کردم که من چه کسی رو می خواستم ببینم؟سریع یادم اومد مدت زیادی هست که دوست دارم با روح درگذشته و متعالی یک انسان والا ارتباط داشته باشم به نظرتون تعبیر این خواب چی می تونه باشه؟

  332. سلام من خواب دیدم توی اتاق دیدم خوابیده بودم بیدار شدم یک نیرو عجیبی دست و پام رو گرفت بود حتی دهنم همش جیقه میکشیدم چون تاریک بود یه فردی که داش نگاه میکرد توی خواب دومم ولی تو خواب اول چهره جنی داداشام رو و توی خواب دوم دیدم که فرده داده نگاه هم میکنه لباساش سیاه بود جالب اینه که دو بار خواب رو دیدم ۱۵ ساله هستم پسرم

  333. سلام
    من خواب دیدم پسری که باهاش در ارتباط بودیم و بنا به دلایلی ارتباطمان قطع شد و رفت، دوباره برگشته و ما باهم هستیم و یه ساک و چمدان بزرگ دست من هست و همچنین من ماتیک قرمز روی لب هام میزنم و باهم خیلی خوشحال هستییم

  334. سلام و خسته نباشید
    من امروز صبح ساعت ۱۱ خواب دیدم یه تبلتی که قبل خراب شده بود و هیچ استفاده ای ازش نمیشد رو از روی مهربونی دادم به یه پسر بچه که باهاش بازی کنه اون پسر بچه هم تو حرم امام رضا بود وقتی برگشتم مسافر خونه یادم اومد چرا این کار رو کردم حالا اگه اون پسر بچه تبلت رو برداره و بره من چه کنم سراسیمه برگشتم حرم اما پسر بچه نبود ممنون میشم تعبیر سنتی خوابم رو بگین
    گ

  335. سلام وقتتون بخیر
    من دیشب خواب دیدم رفتیم مسافرت از خواب که بیدار میشم جای دست یکی که شش تا انگشت داره روی قفسه سینمه و میسوزه از اتاق رفتم بیرون از بقیه پرسیدم هیشکی نمیدونست جای دست کیه گذشت و شب شد من و مامانم خواستیم بریم دکتر مامانم جلو در با ماشین منتظر بود که من برم داشتم از باغ رد میشدم که به در برسم یه زنه اومد جلوم غریبه بود ولی تو خواب فکر میکردم همسایه مادربزرگمه اومد جلو و یه سری حرف زد که یادم نیست آخرش گفت ایشالا عروسی نکنی انگشتشو زد به دستم دستم سوخت دقیقا همون حسی که به جای دست روی قفسه سینم داشتم
    بعد فهمیدم جای دسته واسه این زنس ترسیدم دوییدم سمت ماشین و همسرمو صدا کردم اونم ناراحت بود اونم سوار شد با مامانم رفتیم

  336. سلام خسته نباشید من و همسرم هر دو باهم خواب گربه و مار دیدیم
    همسرم دیده بود که داره براشون کمک میکنه و من دیده بودم کمی دور از من مار در حال خوردن گربه بود و باهم بودند

  337. سلام وقت به خیر. من یه خوابی دیدم که نمیدونم تعبیر داره یا نه، میشه اگه تعبیری داره تعبیرش رو بهم بگین؟
    خواب دیدم که شب بود و داشتم از کوچمون عبور می کردم که متوجه شدم تعداد زیادی پسر جلوی کوچه ایستادن، فضا ترسناک بود و من ناخودآگاه می خواستم هرچه سریعتر از اونها دور بشم که ناگهان یکی از اون ها از پشت منو گرفت و میخواست با چاقو به دماغم آسیب بزنه، اونجا بود که متوجه شدم اون پسرها شیطان پرست هستن و شروع به دفاع از خودم کردم. تموم اون پسرها چاقوهای بزرگ و کوچکی دستشون بود و من از هرکسی که چاقو رو میگرفتم با همون چاقو به نفر بعدی حمله می کردم و تا جایی که یادم میاد فقط میتونستم زخمیشون کنم نه اینکه اونارو بکشم و ضربه هایی هم که به اونا میزدم هیچ خونی نداشت و فقط روی زمین میفتادن. بعدش فرار کردم و رفتم خونه یکی از آشناهامون و اونجا متوجه شدم، پسری که من در واقعیت بهش علاقه دارم و الان چند وقتی هست که ازش بی خبر هستم با خواهر عروس این خانواده ازدواج کرده.من از خبر ازدواج این پسر خیلی شکه و ناراحت شدم و همش میگفتم شاید اشتباه شده و کسی که ازدواج کرده این نیست. در ادامه خواب دیدم که رودخانه بزرگی از خون پسرانی که من اونارو زخمی کردم جاری شده و اون پسرها سوار بر یک کشتی روی اون رودخانه قرمز رنگ بودن و داشتن از محل زندگی ما دور میشدن و همینطور که از محل دور میشدن شجاعت کسی که تونسته اونا رو زخمی کنه هم تحسین می کردن. مردم هم دور تا دور رودخانه جمع شده بودن و رفتن اونا رو نگاه می کردن. یه مجسمه سنگی از من هم کنار روخانه ساخته بودن که شبیه به چهره واقعی من نیست اما تو خواب میدونستم که مربوط به من هست. فضای خواب کاملا شبیه به فیلم های تخیلی بود و غم خبر ازدواج اون پسر به قدری سنگین بود که حتی وقتی از خواب پریدم هم تا چند ساعت احساس سنگینی و ناراحتی میکردم. ممنون میشم اگه خواب من تعبیری داره تعبیرش رو بهم بگین.

  338. خواب دیدم پدرشوهر سابقم که خونشون دیوار به دیوار خونه ی ماهست خونشون شلوغه بعد شنیدم که گفتن کشته شده و قاتل تکه تکه اش کرده و جسدشو سوزونده بعد خودمو دیدم تو جمعیت که ناراحت بودم و به مادر شوهر سابقم گفتم هرچند دل خوشی از شما نداشتم ولی راضی به مرگ اینجوری ایشون نبودم

  339. سلام وقتتون بخیر
    من خواب دیدم به یه دفتری رفتم و یک دختر خانمی پشت میز نشسته بود
    بعد از چند دقیقه حرف زدن به سمت من اومد و حرف از عاشقی میزد و گریه میکرد
    و یک حلقه هم میخواست بندازه دستم که صدایی از بیرون اومد که فکر میکنم مادرش بود
    بعد که مادرش اومد رفت پشت میز و همه چیز عادی و بعدش از خواب بلند شدم

  340. سلام وقت بخیر .من خواب دیدم که دوتا مار زرد خیلی کوچیک تو کیف پولمه و انگار که این مارها مال منن اصلانم وحشتناک نبودن و نیشم نمیزدن خیلی کوچیک بودن و میومن رو دستم بازم میزاشتم تو کیفم ،دوستم که‌اومد بهم گفت اینا خطرناکن بیا بکشمیشون رو دست من که بودن صاف راه میرفتن اما تا دوستم بهشون دست زد به خودشون پیچیدن گره خوردن یهو برشون داشتم گذاشتمشون تو کیف پولم و بازم تا دوستم میخواست بهشون‌دست‌بزنه غیب شدن یکیش رو دیوار رفت اما مارها اصلا زشت نبودن خیلی قشنگ و زرد رنگ بودن تو کیف پولم جا میشدن من تو خواب طوری بودم که انگار مال منن

  341. سلام وقت بخیر .من خواب دیدم که دوتا مار زرد خیلی کوچیک تو کیف پولمه و انگار که این مارها مال منن اصلانم وحشتناک نبودن و نیشم نمیزدن خیلی کوچیک بودن و میومن رو دستم بازم میزاشتم تو کیفم ،دوستم که‌اومد بهم گفت اینا خطرناکن بیا بکشمیشون رو دست من که بودن صاف راه میرفتن اما تا دوستم بهشون دست زد به خودشون پیچیدن گره خوردن یهو برشون داشتم گذاشتمشون تو کیف پولم و بازم تا دوستم میخواست بهشون‌دست‌بزنه غیب شدن یکیش رو دیوار رفت اما مارها اصلا زشت نبودن خیلی قشنگ و زرد رنگ بودن تو کیف پولم جا میشدن من تو خواب طوری بودم که انگار مال منن و خطرناک نبودن

  342. سلام.خسته نباشید.من ۱۷ ساله هستم و این خواب رو امروز ساعتای ۸ تا ۱۰ صبح دیدم.و این دومین باری هستش که این خواب رو میبینم.که من با خواهرم و نامدار مثل پژمان جمشیدی به یک آپارتمان خیلی بزرگ وارد میشیم و آسانسورش خیلی سریع بالا می‌رفت خیلی سریع.و این دفه دومی هستش که این خواب رو میبینم منتها دفه قبل یه شخص دیگه ای جای پژمان جمشیدی بود.تعبیرش چیه؟

  343. خواب دیدن مراسم عقدم هست و هنگام بله گفتن تنها هستم و همسرم قبل از من بله گفته و با برادرزاده کوچکش و برادرش به شهربازی رفته.
    (ما یکساله که عقد کردیم و الان سر خونه زندگیمون هستیم)
    پدر شوهرم با من روبوسی میکند و بزاق دهنش به دهن من میریزه و اونقدر تلخه که چندبار تف میکنم و آخر سر با دستمال کاغذی پاک میکنم.
    خواهرم تو خواب میاد بهم میگه که این شانس توِ و تاقبل عقد همچی خوب بود و بعدش مصطفی( همسرم) تنهات گذاشت. خیلی تو خواب ناراحت بودم!

  344. سلام من دیشب خواب دیدم که اول عروسی دختر دایی پدرم هست و بعد چند ثانیه میبینم خودم در لباس دامادی هستم و با فکر کنم دختر یکی دیگه از دایی های پدرم دارم ازدواج میکنم من ناراحت بودم و تو دلم میگفتم من نمی خوام با ایشون ازدواج کنم و میخوام با اونی که عاشقشم ازدواج کنم و یکدفعه دختر دایی خودم میاد ببینه کجام و چرا نمیام و از این حرفا یک دفعه میبینه نشستم دارم گریه میکن بعد ازم سوال میکنه چرا هرچی پیش خوم گفت را به اون میگم بعد اون دل داری میده منو و بعد من روحیه میگیرم و بعد به همه میگم و بعدش میرم دنبال اونی که عاشقشم . حالا به نظرتون تعبیر این خواب چیه ؟؟
    البته کسی که تو خواب عاشقش بودم و دنبالش میرفتم همون کسیه که توی واقعیت دلم پیشش گیره

    1. سلامم.من دوست پسرم یک ماه و اندی که به رحمت خدا رفته،چند روز بعد خوابشو دیدم هر دو با لباسای سفید رو برو هم ایستادیم هر دو لبخند داشتیم بهم گفت منتظرم باش دو ماهه دیگه میام دنبالت، لطفا تعبیرشو بگید

  345. سلام بنده حدودا ۲ یا ۳ پیش خواب دیدم که در میان باغ سبز و آبشار های آبی و نورانی هستم
    و اونجا جمعی زیادی از انسان های بزرگ و عارف و شاعر بودن که البته من نمیشناختمشون
    اونها لباس های سفید داشتن و همه پیر بودن و ریش های سفید بلندی داشتن
    همه خیلی از من استقبال کردن!
    بعد همه در حال گفتن شعر بودن که فقط یک شعر توجه من رو جلب کرد ! اون شعر رو شنیدم و انگار به من گفتن که تو موفق خواهی شد و به جایی بزرگ میرسی، یهو از خواب پریدم
    بعد از خواب حتی اون شعر هم یادم میومد! درمورد فصل ها و دنیا و باغ های بهشت بود! اما متاسفانه یادم نمیاد
    خیلی مکان عرفانی ای بود! الان که تعریف میکنم گریم گرفته

  346. سلام من خواب دیدم که یه پسر بایه دوچرخه جلوراهم وایساده نمیزاره برم
    اونوقت تو همون کوچه پسری که ازمن خوشش میاد بادوستاش نشسته و اصلا نمیان کمک هیچ کدومشون منم که خیلی عصبی شدم یه لگدبهش زدم افتاد وفرارکردم

  347. سلام من خواب دیدم چند تا جوجه داخل کیف دستیم که به چوب لباسی آویزان هست بودن چند تا از جوجه ها بزرگتر بودن و خیلی قشنگ بودن از داخل کیف اومدن داخل اتاق و چند تا کوچیکتر که تازه به دنیا اومده بودن داخل کیف بودن و صدا میدادند تعبیرش چیه

  348. سلام روزبخیر
    من و همسرم در اتاقی همبستر بودیم
    ناگهان یکی از دوستان همسرم(مرد)وارد اتاق می شود
    و با همسرم رابطه برقرار می کند!
    این اتفاق وقیح برای همسرم وحشتناک نبود
    و فقط روی منو با حوله می پوشونه
    وقتی کارشون تموم میشه
    من از کوره در میرم
    داد و فریاد و دعوا می کنم
    دوست همسرم از اتاق خارج میشه
    و در کمال ناباوری همسرم درصدی بخاطر این عمل شرمنده نیست و شروع به تحقیر من می کنه که تو از اولم با این شخص مشکل داشتی تو از همه بدت میاد حالا چیزی نشده که انقد بزرگش می کنی!
    اصلا این اتفاق برات گنده نبود

  349. سلام، من در دوم ماه صفر خواب دیدم در یه جمعیتی هر کی به کار خودش مشغول بود، بعد مادر پسری که دوستش دارم جلو اومد و من رو برای پسرش خواستگاری کرد و اون پسر با لبخند مقابلم ایستاد و مادرش حلقه رو دستم کرد، این خواب تعبیر داره و این که وقتی بیدار شدم، هنوز اذان صبح رو نگفته بودند

  350. سلام وقتتون بخیر من دوباره که خواب بازیگرای مردوزن رومیبینم وخیلی خوشحال میشم وقتی بازیگران روبغل میبینم ودرکنارشون دوست قدیمیمومیبینم وخیلی خوشحال میشم بعدش میبینم که قراره بره ناراحت میشم ممنون میشم تعبیرخوابموبگید

  351. سلام
    مادرم حدود یک ماه پیش فوت شده است
    صبح روز جمعه خواب دیدم در جایی شبیه به کلاس های آنلاین هستم و فردی از طریق گوشی در حال صحبت درباره طلسم است و در آن قسمت از صحبت گفت که الان مثلا فلانی (من) و مادرم طلسم شده ایم و بعد دیدم که اسم من مادرم در صفحه گوشی است ولی چند ثانیه بعد اسم هر دو ما با ماژیک روشن (فسفری) محو شد. ولی دیگر بخش های نوشته همچنان قابل خواندن بود ولی اسم من و مادرم خیر.

  352. باسلام من خواب میدیدم وارد یک مسجدی شدم که محراب حضرت علی در آنجا بود نزدیکش رفتم و سرم رو روی پله اخر مهراب گذاشتم و گریه میکردم پس از مدتی شخصی تخته چوبی به من هدیه داد و گفت این تکه ای از در خانه حضرت علی ع است
    تعبیر آن چه میتواند باشد؟!

  353. سلام وقت بخیر
    دختر مجردی هستم که اگه اشتباه نکنم ساعت بین ۲ تا ۵ صبح خواب دیدم توی حالت دریا مانندی در کنار ی مرد که نمیشناسم یهو ی بچه رو حالت طبیعی به دنیا میآرم. بعد، از شوق مرد رو بغل میکنم و اشک شوق میریزم بعد یهو در حالت عادی در اتاق به بچه شیر میدم و اینا.ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

  354. سلام خواب دیدم پدرم بدون اطلاع من ماشینم را به طبقه سوم امانت دادهاست، بعد متوجه شدم و به من گفتند که ماشینت فردا می آید چون دختر طبقه سومماشین را برای خوشگدرانی سوار بوده در جاده از دست پلیس فرار اینا کرده ماشینم را توقبف کرده اند. هوا هم برفی بود. و من بی تابی می کردم. از شدت ناراحتی از خواب بیدار شدم.

  355. سلام دیشب خواب دیدم میخواستم واسم تعبیر کنید ممنون
    خواب دیدم من و شوهرم ی جایی بودیم مثل مرز که ی مرد عراقی هیکلی ایستاده بود نمی گذاشت رد بشیم بعد شوهرم رفت پیشش پول از تو جیبش در اورد گفت میزاری رد بشیم ؟پول رو گرفت گفت برو بعد که رفتیم بهمون گفتن برید تو مرده شور خونه موقع رفتن من و شوهرم و دخترم بودیم ولی بعد که رسیدیم فقط خودم تنها بودم اونجا وقتی وارد شدم چند تا مرده کفن گرفته بود و چند تا که نشسته بودن تا نوبتشون بشه من هی راه میرفتم و گریه میکردم کارمندا هم در حال کار کردن بودن یکی می شست یکی کفن آماده میکرد من رفتم تا دم در که ی پرده هم کشیده بودن خواهرم از اون طرف صدام کرد بعد که پرده رو زدم کنار ی زردآلو بهم داد گفت بخور منم ی انگشتر زنجیر و النگو داشتم دادم بهش گفتم بده به بچه ها بعد به خواهرم گفتم حلالم کن و با گریه برگشتم دیدم ی نفر داره گفن آماده میکن گریه ام بیشتر شد گفتم این مال منِ. گفتم چکار کنم دلم واسه بچه هام تنگ میشه و در همین حین از خواب پریدم

  356. من خواب دیدم که برادرم با تراکتور ما کار میکرد که ناگهان تراکتور از کنترل او خارج شد و از سر یک تپه به طرف پاین ملاق میخورد و تراکتور تکه تکه شد و در آخر یک شخص دیگر گفت که این تراکتور ما است بیاید ببینیم این چی تعبیر دارد؟

  357. سلام و عرض ادب خواب دیدم سوار یک ون شده بودیم من و شوهر و فرزندم موقع پیاده شدن گفتند نمیخواد شما پول بدید همسرم پیاده شد بعد من پیاده شدم دست پسرم و بگیرم پیاده شم دیدم پسرم و همسرم نیستند برگشتم تو ون همسرم نبود و پسرم یک گوشه افتاده یک پارچه سفید روش بود هنوز نفس میکشید بغلش کردم سریع بدو بدو تو راه بیمارستان نزدیک بیمارستان بودم که بیدار شدم و لطفا خواب منو کسی میدونه تعبیر کنه

  358. با سلام
    ۴۱ سالمه و متاهل و دوتا بچه
    خواب دیدم یک مرغ عشق زرد کمرنگ با یک جوجه مرغ عشق زرد کمرنگ آمدند داخل خانه و من سعی به گرفتن کردم و جوجه آمد رو دستم نشست که به هوای آن مادرش هم آمد روی دستم نشست بعد از خانه زدم بیرون تا برایشان ارزن بگیرم بیرون هم تاریک بود نمیدونم چرا لخت بودم حتی شورت هم پام نبود وسط راه پشیمان شدم گفتم برگردم خانه که روم نمیشد به خاطر اینکه لخت هستم از آسانسور استفاده کنم به همین دلیل از سرویس پله استفاده کردم که تو مسیر دیدم صدای یک خانواده میاد رفتم خودم را پنهان کردم در همین لحظه دیدم یک یا دو کاسه عسل که ریخته بود زمین
    بعد هم که داخل خانه آمدم همسرم گفت پرنده کثیف کاری داره خونه نگهداری نکن ولش کن برن که اینجا از خواب پریدم

  359. سلام مادربزرگ من این اواخر مریض شده و خواب دیده که یکی از اقوام که مرد هم هس و مُرده یه بسته زرد به مامان بزرگم میده و میگه ببر بده به زنم که اونم مُرده هس

    اینجوری که یک مُرده به یک زنده بسته ای میده و میگه ببره بده به یه مُرده ی دیگه

    تعبیر این خواب چیه؟

    احتمالش هس مادربزرگم اخرای عمرش باشه؟

    1. سلام من دختر مجرد هستم و پریشب خواب دیدم ک سه نوزاد سه قلو دارم.دو پسر و یک دختر که یکی از دختر های و مسرها شبیه به هم بودن ولی یک پسر دیگر چهره اش متفاوت بود و زیباتر بود.میشه لطفا خوابمو تعریف کنید

  360. سلام من خواب دیدم پشت نیسان آبی من و بچه هام و مادرم و یکی از برادرام نشستیم در حال عبور از یه رودخانه بزرگ و تمیز و زیبا ناگهان تو کف رودخانه یه سنگ بزرگ برخورد میکنیم و نیسان دو قسمت میشه و ما میافتیم کنار رودخانه و دوباره شروع میکنیم به تعمیر ماشین و راه اندازی تا درستش کنیم

  361. سلام خواهرم درخواب شوهر خواهرم رادر بیابان دنبال میکرد که اوداشت دنبال یه خانم میرفت بعد از مدتی شوهر خواهرم راکه تعقیب میکرد گم میکنه ولی چون تک وتنها بوده دنبال ان خانم دورادور میره که به یه چند تاکوه میرسن وسط ان کوه تعدادی خانم واقا باتسبیح سبز درحال ذکر بودن کمی جلوتر یه خانه گلی بود که ناگهان ان خانم به خواهرم میگه قبر امام علی اونجاست ودرهمین مسافت پراز گلهای پرپر شده وشمع درراه بین زائرها تاان خونه بود که وقتی میادیه مشت گل برداره بره انجا نسیمی میاد وگلها ی که درمشت داشت روی زمین ریخته میشه وازخواب بیدار میشه ممنون اگه کمی تعبیر کنید

  362. سلام من خواب دیدم درحالی که مشغول حمام کردن هستم در حمام یهو باز میشه و من با ترس و خجالت میرم بیرون و یه مردی رو داخل خونم میبینم که نمی‌شناسمش بعد اون با تفنگ منو که لباسی تو تنم نیست می‌کشه بعدش هم بیدار شدم
    من این خواب رو قبل از اذان صبح دیدم اگر ممکنه بگین تعبیر خواب من به چه صورته؟

  363. سلام. نزدیک ده ماهی هست ازهم جدا شدیم بخاطر خیانتی که بهم کرد اون تصمیم گرفت که منو ول کنه و بره با اون دختره .خواب دیدم رفتم تو مجتمع ای که اون داخلشه و دنبال لوازم خانگی میگیرم اما همینطور که دنبال وسایلایی که میخواستم بودم یهو متوجه اون شدم و اونم منو دید بعد دیدم از پله ها داره میاد پایین آمد پشت سرم و یه آهنگ غمگین گذاشت که همون آهنگ داخل مجتمع هم داشت با صدای بلند پخش میشد .منم بی تو چه از در زدم بیرون و رفتیم توی یه فضای سبز که خیلی شلوغ بود خیلی گریه میکرد و دنبالم میدوید و اسممو صدا میزد منم داشتم گریه میکردم و میرفتم اینقدر گریه کردیم که نفسامون برید و هر دو نشستیم .چند تا پسر نزدیک من بودن برای من آب آورد اشاره کردم که ببرید برای اون بعد با گریه از خواب بیدار شدم . ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید

  364. سلام. من مجردم
    من خواب دیدم، مادری به خاطر نداشتن پول دختر بچه ۶ ساله اش رو می‌برد از پشت بوم بندازه پایین ، من دیدم و جلوش گرفتم، دختر بچه رو ازش گرفتم، گفتم این دیگه بچه منه. دختر بچه رو برو بردم خونه، حموم بردمش، پیراهن سبز تیره تنش کردم، موهاش روشن بود، مثل عروسک شده بود، با خودم بردم سر سفره غذا کنار پدر و مادرم، جریان رو بهشون تعریف کردم و گفتم این بچه منه، همه مسئولیت هاش رو می پذیرم، اونا هم خوشحال بودن، دختر بچه هم خوشحال بود

  365. سلام ، پدرم چند ماهه فوت کرده ، خواب دیدم قند رو داخل دهانش میزاره و خیس میکنه و بعد میده من میخورم ، تعبیرش چی میشه ؟

  366. سلام .من چند شب پیش خواب دیدم .تو یه مجلسی هستم سفره نذری پهن بود تو حس خودمم احساس میکردم تو یه حرمی یکی از امام ها هستم.اونجا نذری غذا میدادن غذا تقریبا تمام شده بود ولی من انقد سفره هارو گشتم برنج پیدا کردم خوردم تو خواب برام خیلی خوشمزه هم اومد.تعبیرش چیه؟
    ودیشب هم تو خواب دیدم مانتو سوید بلند تنم کردم با شلوار سفیدوشال سفید.این تعبیرش جی میتونه باشه؟؟؟؟

  367. سلام
    من صبح خواب دیدم که از حموم اومدم بیرون (نمیدونم بیمارستان محل کارم رفتم یا خونه) دوره موهام حوله رو میپیچم تا آب موهامو بگیره و بعد موهای نم دار بلند مشکیمو آزادانه رها میکنم و یه تیشرت و شلوار میپوشم و میرم بیرون ۱ پسر از بیمارستان که نمیدونم پزشک یا چی ولی فرد تحصیلکرده و خیلی با اعتباریه داره دنبالم میاد و از دور زیرنظرم گرفته و من تمام حرفهایی که تو ذهنش راجع به من میزنه رو میشنوم که میگه با اینکه هیچ آرایشی نکرد و لباسهاش هم معمولیه اما خیلی زیبا و دوست داشتنیه، میگه دل منو همینطوری کاملا برده حالا کمی آرایش هم داشته باشه دیگه هیچی و من همینطوری شاد و سرحال و لی لی کنان و خندان از داخل مغازه ها رد میشم و ۱ لباس یا چیزی برمیدارم میپوشم و به فروشنده لبخند میزنم اونها هم لبخند میزنن و تو آینه ها و سطوح آینه ای که خودم رو میبینم،خودمو تحسین میکنم.اون پسر هم همینطور منو با عشق و محبت نگاه میکنه و دنبالم میاد و میگه که من میخوام باهاش ازدواج کنم.

  368. سلام
    من چندشب پیش خواب دیدم که نمیدونم کجا هستیم ولی اقوام نشستن و انگار مهمونیه، یهو آهنگ آذری میزارن و مثل همیشه من به وجد میام میام اینور میبینم خدابیامرز بابابزرگم که کتو شلوار مشکی، بلوز سفید و کراوات تیره زده و بلند میشه و خوشحال به من نگاه میکنه و با سر اشاره میکنه که برم و باهم برقصیم من هم با خوشحالی میپذیرم و شروع میکنم به رقصیدن، و همینطور که میرقصم میبینم یه لباس یاسی بلند و زیبا تنمه و خیلی تو تنم قشنگ نشسته و موقع رقص قشنک تر هم میکنه منو. بعد میبینم زن دایی بزرگم اومد برقصه باهاماون بهم میگه خیلی خوب شدی فقط پهلوهات تو این لباس معلومه و زده بیرون.
    و دیشب هم خواب دیدم با یکی از دوستان میریم و من زنگ خونه مادربزرگمو میزنم و اون با تعجب نگاه میکنه به من و من بدون توجه بهش وارد خونه میشم و خدابیامرز بابابزرگم با خوشرویی درو برام باز میکنه و من میرم تو(جهت خونشون تو خواب مخالف جهت واقعیه). بعد باهام حرف میزنه و میگه دخترم چی ناراحتت کرده و من لبخند میزنم و میگم چیزی نیست اما اون میگه من خوب میشناسمت دخترم،بگو چی شده تا خودم درستش کنم.دوست ندارم هیچوقت ناراحت ببینمت

  369. خواب ببینی کس یا کسانی سیاه می شوند و در زمین فرو می روند

    یا ۴ گاو خواب ببینی که اولی رییس حکومتی را خورد و بعد بصورت قیر دفعش کرد و بعد قیر در زمین فرو رفت و فرزندان ان شخص و اطرافیانش را شروع به خوردن کرد و بعد کلاغها به سر افرادی نظامی در زیر پل ازادی منقار می زدند و یعضی اساتید دانشگاه و چند اخوند می رقصیدند و دست می زدند و پای کوبی می کردند

    گاو بعدی امد و تعدادی از فرزندان خارج از کشور انها را شروع به خوردن کرد

    گاو بعدی مردم را در شهرها سوار خود می کرد و به سمت باغهای زیبایی پرتاب می کرد و مردم درون اب می افتادند

    گاو بعدی موشک شد و مردم را به سیارات دیگر می برد و انجا درخت ها را شیر می داد

    حالا ۶۰۰ ستاره از خارج ایران وارد کشور شدند و در زیر منبر که من روی ان بودم سجده نمودند بعد همه محل اتش زیبایی گرفت و من روی اتش راه می رفتم و وارد دریایی پر از اب شیرین شدم

    اگر این خواب را در چند شب خواب دیده باشم چه تعبیر ی دارد دل درد بعد از تعبیر خواب به سراغم امده که حتی دو روز است نتوانستم از خانه بیرون بروم

  370. سلام وقت بخیر لطفا این تعبیر خواب رو بگین چون خیلی برام مهمه به دلیل مشکلاتی که تو زندگیم درگیرشدم از خداوند عاجزانه خواستم تا منو روشن کنه و همون شب این خواب رو دیدم…
    خواب دیدم با نامزدم که (۶ماهه)ازدواج کردم و عقد دائم و رسمی ایشون هستم و تو این مدت مشکلات اخلاقی (خیانت)و رفتارهای ناشایست زیاد دیدم و (در زمان حال مقدمه جدایی هستیم )باهم جلودر از ماشین پیاده شدیم به یه مرکز ساختمونی رفتیم که درهای بزرگ شیشه ای داشت داخل شدیم و بمن گفتن باید منتظر بمونم و داخل نرم اما لای در نیمه باز بود و من از پشت در نگاه می کردم یه خانم که شبیه پزشک با روپوش سفید روبروی نامزدم بود و داشت راجب یه موضوعی سوال می‌کرد ‌انگار بازخواست میشد و مثل همیشه سعی داشت انکار و توجیه کنه و اون خانم با انگشت اشاره به تلویزیون می‌کرد و پشت سر نامزدم تلویزیون بود و از رفتار هایی که انجام داده بصورت فیلم پشت هم نمایش داده میشد بعد من از سمت در کنار رفتم و بعد اونجا خودمو به راهروی داخل ساختمون رسوندم و به سرعت نور تعداد زیادی پله به اندازه فکر کنم ۵-۶طبقه راه پله رو بالا رفتم و حس خوشحالی از اینکه با این همه پله ولی اومدم بالا و ابدا خسته نشدم به طبقه آخر پنجره پشت بام رسیدم و پنجره باز بود از داخل بیرون رو می دیدم که اون سمت پشت بام بود و چندتا کارتن روی هم چیده بودن روش یه قابلمه و آبکش خالی بود و داخل قابلمه دست انداختم چند تا ورق قرص دیدم و برداشتم تو دلم گفتم نکنه نامزدم این قرصها رو مصرف میکنه بعد گذاشتم سرجاش این حین توی پاگرد پایینی راهرو یه بچه تمساح کوچک (به اندازه کف دست)دیدم که آروم حرکت میکنه خندیدم و تودلم حس کردم چیزی نیس میره اماتمساح یدفعه ناگهانی خشمگین شد و به سرعت سمتم اومد و من ترسیدم و فرار کردم و بدون اینکه حرکتی کنم از پله ها نیومدم انگار تلپورت شدم !یهو خودمو جلوی در ورودی
    شیشه ای که موقع اومدن دیدم
    باز کردم و بیرون اومدم و برادرم رو دیدم کنار ماشین گفت کار درست میشه نگران نباش و از این حرفا بعد منم آروم شدم انگار قوت قلب گرفتم از حرف برادرم وچشم باز کردم حدود ده صبح بیدار شدم.

  371. سلام من دیشب خوابم رو توی سایت گذاشتم نظرات فرستادم و صبح چک کردم ثبت شد ه بود تو سایت اما الان حذف کردین آخه چرا مگه سایت تعبیرهای نیس؟!

  372. سلام.چندین بار تا بحال خواب دیدم که دکترا در شهر دیگه ای قبول شدم و مردد به رفتن بودن در خواب ولی این بار اخر خواب دیدم در شهر مشهد قبول شدم و برای ثبت نام رفتم.اونجا یکی از دوستای دوره فوق لیسانسم رو دیدم که الان هیات علمی شده. یکی از مسئولین ثبت نام گفت که من صبحم اومده بودم و یه جورایی میخواستن ثبت نامم نکنن و من باهاشون دعوام شد. بعدش برگشتم به محل کارم و دیدم دارن آش نذری میخورن. برای من هم تو یه کاسه آش دادن. همین که داشتم میخوردم داخلش یه چیزی مثل مثلا دلمه که پیچیده باشن بود. پرسیدم از همکارم این چیه و گفت.هر کسی داخل آ شش از اینا باشه امام رضا قولنامه یکی از زمینهاشو میزنه به نامش.تو خواب انگار که امام رضا زنده بودن. تعبیرش چیه؟

  373. با سلام و عرض ادب
    خواهرم خواب دیده که مادرم که فوت کرده با پدرم که زندس عضو حساس همو میخورن و بعد پدرم خواست بره بیرون جورابش پاره بود مادرم که فوت کرده براش دوخت

  374. درارایشگاه بودم که همه ارایشگرا هوای منو داشتن که زیبا شوم وقتی اومدم بیرون شوهرم با ماشین مدل بالا سفید که می‌دانستم برای خودش نیس اومده دنبالم واز جاده‌ای خاکی عبور کردیم به محل عروسی رفتیم لباس مجلسی که به رنگ آبی و سبز بود را بالا زدم و دیدم پاهایم مو دارن دنبال جایی بودم که تمیز کنم رفتم سمت،سرویس بهداشتی که از بس زیاد بودن راهمو گم کردم بعد پایین رو نگا کردم دیدم آب همه جارو گرفته و موجودات سفید رنگ کوچکی در آب شناور بودن آب هم نه بودی بد داشت نه رنگ بد منم لباسم بالا زدم تا کثیف نشه فقط از این موجودات چندشم میشد هرکاری میکردم جلی تمیز پیدا کنم نمیشد همه از جا پر بود نگهان چششم به مردی افتاد که داشت یه قسمتی رو تمیز میکرد و صدایم کرد پاهایم را شست و راه خروج رو نشانم داد وقتی برگشتم بین جمعیت دیدم به حالت عجیبی درحال بزن بکوب بودن ولی من شرکت نمیکردم جمعی را دیدم مثل ندیدها داشتن میخوردن ومن هم از کنارشون گذشتم

  375. سلام من خواب دیدم برادرم منو فرستاد پسته بیارم یه درخت پسته بود در یک ساختمان چندین طبقه که راپله خرابی داشت که یکم هم میترسیدم پایین برم وقتی به طبقه اول رسیدم درخت خیلی باریک بود ولی خیلی بلند بود درخت رو تکان دادم به اندازه یکی دو مشت پسته ریخت ازش ساختمان تقریبا مخروبه بود و داشت میریخت من یکی دو مشت پسته رو جمع کردم پسته خام با پوست بود گزاشتم تو جیبم که یکی از اشناهامون یه در نرده ای پشت سرم بود رو باز کرد و من بیرون امدم و دوتا پسته بهش دادم یکی سالم بود یکیشم خراب بود فکنم اونم بردشون بعد البته قبل این که درو برام باز کنه داشتم گلگی یکی از فامیلاشونو که در واقعیت باهاش دعوام شده بود رو میکردم بعد بیرون امدنم رفتم پیش برادرام در مورد خریدن زمین و ساختن خانه حرف زدیم تعبیرش چیه

  376. سلام
    امروز صبح ۱۰ دی بعد نماز صبح خوابی دیدم؛ دختر مجردی هستم و ماشینی دارم که به زحمت زیاد و دسترنج خودم خریداری کردم از این رو ماشینم رو خیلی دوست دارم واقعا خیلی جاها برام برکت داشته … خواب دیدم ماشینم رو بیرون پارکینگ محل کارم پارک کردم اومدم تا سوارش بشم دیدم نیست و دزیده شده خیلی خودم رو سرزنش کردم که چرا داخل پارکینگ نذاشتم. دزد خیلی انصاف داشته که یه رنو داغون برام گذاشته تا بی ماشین نباشم تا فهمیدم ماشین رو دزدیدند گریه ام شروع شد خیلی گریه میکردم وقتی سوار رنو ماشین دزد هم شدم خیلی گریه میکردم تا اینکه یه جایی ایستادم و رفتم داخل خونه همچنان گریه میکردم داداشم رو دیدم گفت خواهر من ماشینت رو دزدیدند!
    بعد تصمیم گرفتم برم پیش پلیس که گریه کنان از خواب بیدار شدم.

  377. ساعت هشت تا ده صبح که خوابیدم تو خواب دیدم مادرم از جایی اوفتاد وبهم گفت بخاطر این اوفتادن شش تا از دندونام اوفتادن من چیزی از اوفتادن لینا ندیدم که کدوم بود فقط شنیدم که اینجوری گفت

  378. دوستم تو خوابش دیده که گربه سیاهی به من حمله ور شده و من از گلوی گربا گرفتم و دارم خفش میکنم در نهایت نمیدونم کشته شد یا نه ولی از سرم وا کردمش

  379. سلام وقت بخیر من واب دیدم که خونه ی همسرم هستم شب رو پیش ایشون موندم و اومدم که خارج شم از اونجا دیدم هوا روشن نشده گرگ و میش صبح دوباره برگشتم بهش گفتم الان نمیتونم برم خیلی زوده و وقتی برگشتم شروع کردیم به معاشقه بوسیدن هم ایشون از عذر میخوام کاندوم استفاده کردن وقتی رابطه برقرار کردیم کاندوم پر خون شد کلی منی خون الود داخلش بود به من گفت من اسیب دیدم بیا اینو تو استفاده کن من استفاده کردم همه ی خون هارو با دستمال خشک کردم تخت پر شده بود از دستمال خونی اما به تخت اصابت نکرد اون بلند شد دیگه ادامه نداد رفت اب هویج گرفت خودش خورد برای منم اورد ولی من نخوردم تو خواب از دستش ناراحت بودم خیلی خسته بودم اما نخوابیده بودم خودم زدم به خواب تو خونش پر قرص بود روی زمین ورداشتم گفتم این چیه گفت تو کاری نداشته باش و اون روز تموم شد جلوتر خواب دیدم داره زنگ میزنه قطع شد من زنگ زدم داشتم اسب سواری میکردم اسب سرکش بود رامش کردم ی اسب قهوه ای خوشگل همش میبینم داریم پیام میدیم زنگ میزنیم تو خواب پیام داد من به تو باور داشتم میدونستم میتونی فلان کارو برام انجام بدی همش تشکر میکرد گفت که بهم افتخار میکنه دوسم داره این حرفا انقدر خواب واقعی بود وقتی بیدار شده بودم نمیتونستم بین واقعیت خواب واقعیت حس کنم همش فکر میکردم هنوز خوابم خیلی این اتفاق برام میوفته گاهی ساعت ها دنبال اینم ببینم الان بیدارم واقعا و در زندگیم خواب بیهوده ندیدم همیشه تعبیر شده به شکلی ممنون میشم این خواب برام تعبیر کنین سپاس گذارم

  380. سلام
    مامانم خواب دیده ک شوهر من کنار جاری خواهرم دراز کشیدن کنار هم دیگ و دارن تخمه میخورن و فیلم تماشا میکنن و من هم با ناراحتی به اونها نگا میکنم و مامانم میگه ک دیدی آخر عشقت چیشد منم میگم مامان من ک از دست این مرد سوختم تو دیگ منو نسوزون

  381. سلام میشه خواب منم تعبیر کنید خیلی نگرانم و ترسیدم من شنبه حدود ساعت ۱۰ صبح ماه شعبان هستیم خواب دیدم که دوتا سینه خودم رو بریدم و دارم میمکم و دیدم به جاش دوتا سینه بزرگ و قشنگ رشد کرده و دارم بهشون نگاه میکنم میشه بگید تعبیرش چیه من دختر مجردم.

  382. سلام پدرم خواب دیده که
    رفته بوده حرم امام رضا و چند نفر میخواستن اذیتش کنن از حرم امده بیرون بعد بیرون حرم یکی از اشنا هامون که سید هست رو دیده و یک چیز شبیه عصا ازش گرفته که عصاشبیه به نیزه بوده که سه شاخه و تیز بوده بعد چند تا رفیقش رو دیده( رفقایی بودن که پدرم وقتی تو کاظمین برای حرم کار میکرده با هم بودن پدرم تازه از کاظمین
    اومده) بعد اونا بهش گفتن که بیا بگو که کیا تو رو اذیت میکنن در همون حال که رفقا رو میدیده دست میکشیده سر پسر ( پسره خندان بوده) همون سید که گفتم فامیلمون هست که رفیق هاش رو گم میکنه بعد پدرم با همون عصا میره سمت اونایی که اذیتش میکردن اونا عصا رو از دستش میگیرن پدرم اونا رو ترک میکنه یه سری نفر دیگه میبینه که لباسای مخصوص پوشیدن فکر میکنه که اینا هم مثل اونا هستن که اذیتش میکردن بعد پدرم میره سمت کسایی که جز خوانی میکردن اونجا یکی از همشهری هامون که تعزیه خوان بوده و مرده بوده رو میبینه که خیلی خندان بوده (پدرم میدونسته که اون مرده) پدرم باهاش سلام علیک میکنه پدرم ازش میپرسه که خداوند از من راضیه یا نه تو که رفتار من رک دیدی و میشناسی اینو که میپرسه یک دفعه ناپدید میشه و پدرم بیدار میشه.

  383. سلام
    تعبیر دیدن خوابی که پسری که قبلا با بیننده خواب رابطه داشته به او پیام میدهد و میگوید ۳تا یاسین بخون چیست؟
    لطفا زود جواب بدین

  384. پارسال یک شب خواب دیدم شخصی بمن گفت توسفربزرگی درپیش داری وباید به آسمان پرواز کنی وباید بادستهایت بال بزنی وپرواز کنی وگفت تودرطی۳شب متوالی این سفرراطی میکنی،شب اول سه ایستگاه اول دوم سوم توقف کوتاه و استراحت میکنی و درشب دوم درایستگاه چهارم پنجم ششم همینطوروشب سوم به پشت دروازه باغی میرسی که آنجابهشت است وماموریت ورسالت توهمینجاتمام میشه وبرمیگردی ومن طبق دستورعمل کردم وچنان باسرعت نورحرکت میکردم که زمان ومکان وچیزی نمیدیدم وخداوند به دستانم چنان قدرتی داده بود که سریع پروازمیکردم وازین سفرخیلی لذت بردم،آخرین ایستگاه دروازه بهشت بودکه بسیاربزرگ وزیبا ودرخشان که نظیرش تودنیا ندیده بودم درکاملاًبسته بودوحصارهاآنقدربالا بودکه قدرت پروازبرای بالارفتن ازمن گرفته شدواجازه ورود نداشتمکسی هم نبود که سوال بپرسم وبقول آن شخص ماموریتم همینجا ختم شدوبه همان صورت بودکه آن شخص بمن گفت وبرگشتم ویکسال ازدیدن این خواب میگذره وهنوزهیچ تعبیری براش پیدانکردم وفکرمومشغول کرده بنظرتون تعبیرش چی میتونه باشه؟

  385. سلام خواب دیدم با همسرم رفتم حرم امام رضا حرم را ندیدم بعد دیدم در یک تخت بستری شدم نمی دانم برای چه کاری از تختم بلند شده بود وقتی برگشتم دیدم تختم پر شده همسرم هم نیست و تمام تخت ها پر از بیمار شده بعد رفتم سمت در خروجی حرم که همسرم را پیدا کنم متوجه شدم راه را اشتباه رفته و از در دیگری خارج شدم که دختر را دیدم از یک نفر راه برگشت به ورودی اول را سوال کردیم او به ما یک راه را نشان داده که طبقاتی بود و هر طبقه آن به یک خیابان که به درهای ورودی حرم می رسید ارتباط داشت البته همه این ها احساسات من بود و ورودی و خیابان ها با چیزی که الان در مشهد می باشد مطابقت نداشت من احساس می کردم آنجا هستم در راه یک دفعه دیدم هواپیماهای جنگی در راه بمب ریختن هستن اما ما انفجاری نزدیک خود ندیدیم و خیلی نرسیدم و احساس کردم جنگی در کشور شروع شده است و فکر می کنم در آخر بعد از گذر از راه های پر و پیچ و خم به جائی که می خواستیم رسیدیم

  386. من خواب دیدم که ی پسری که میشناسمش باهاش ازدواج کرده بودم بعد انداخته بودنش زندان و بین خانواده ها درگیری شده بود خانواده ام میخواستن ازش طلاق بگیرم و من همش سعی میکردم طرف رو سر به راهش کنم
    و انگار زیر چشم راستم رو پوستش شکاف باز شده بود و نیاز ب جراحی داشت و خانواده خودشم از پسرشون بیزار بودن این خواب چ معنی ای داره میشه تعبیرشو بگین ممنون ازتون

  387. خواب دیدم خونه قدیممون بودیم من طبقه بالا تو اتاق خواب خودم بودم تا از خواب بیدار شدم رفتم پای پنجره اومدم برم تو تراس تراس اتاقم (اتاق خواب من طبقه بالا بود) نبود تو خوابم قشنگ فهمیدم گفتم وا چرا من تراس ندارم بعدم دیوار کنار اتاقم یک ساختمون خیلی بلند شده بود، تو حیاط همسایه ک قبلا دیده میشد دیگه دیوار بود، بیرون و نگاه کردم دیدم باغچه مربعیمون گرد شده و پر گل و شیک وسط حیاط این کنار دیوارم ی باغچه کوچیک حالت مثلث داره اما یک گوشش تیز نیست اونم پر گل ی ماشین شاستی بلند مشکی پایین پنجره اتاق پارک دم در پارکینگ یک صندلی چرخدار لای درم یکم باز اون صندلی واسه مرحوم پدرم بود بعد یهو تو حیاط بودم بابام بهم گفتبرو بگو من کنک دارم منم نفهمیدم چی گفتن باز گفتن کنک شپش همینا ک تو گوسفند لای موهاشون و نشون دادن از بالای عینکم تو چشمهای من نگاه کردن ک مطمین بشن من فهمیدم بعد رفتن سمت ماشین ک حالا یک ماشین سفیدبدون شاستی شیک شده بود میدونستم مردن یهو دوییدم دنبالشون ک بابا خوبین توروخدا واسه حسین دعا کنین بابام همونطور سوار ماشین میشدن گفتن ۲-۳روز دیگه صداش در میاد خیلی موضوع مهمی نبود انگار براشون رفتم پای پنجره گفتم با سارینا؟ جواب ندادن گفتن برو بخواب دیگه، شوهرم در حیاط و باز کردن بابا با ماشین رفتن بیرون

  388. سلام خواهرم خواب دیده من زیر درختی بزرگ و سبز با برگایه پهن نشستم در حاله ناراحتی
    آخه شبش خواستگارم همه چی رو زنگ زدو تموم کرد من حالم خیلی بد شد ،خواهرم میگفت به همون حالتی ک تو خونه ناراحت بودی نشسته بودی به همون حالت تو خواب زیر درخت بودی پاهاتو جمع کرده بودی و ناراحت

  389. خواب دیدم خوابیدم یکی اومده بیدارم کنه که نمیشناسمش کیه یکی از چشمامو نیمه باز میکنم تا خوابم نپره میگم چیه میگه نمیخوای خوش باشی من که خسته هستم بهش میگم بیا این قرص هارو بخور بزار ماهم بخوابیم اون قرصها رو میگیره میخوره بعدش میبینم بغل من بالش میزاره و اونم میخوابه و من مجد میخوابم همین که خوابیدم مجدد میبینم اون شخص بهم میگه چرا منو کشتی من بچه داشتم یهویی بیدار میشم میبینم اون فردی که بهش قرص داده بودم همونجوری که کنارم خوابیده بود دارز کشیده و نفس میکشه خیالم راحت شد و مجدد به خواب رفتم این دفعه دیدم زنی به سمتم میاد و میگه خوب کردی اونو کشتی به هیچکی نمیگم من زنش هستم بیا باهم بریم یه جایی بی اختیار باهاش میرم بعد میبینم اتاق خواب هستش یهو برمیگرده سمت من میبینم که باهم روی تخت خوابش هستیم و همبستر میشیم باهم بعد از کلی وقت گذروندن زنه بهم میگه هر وقت خواستی میام پیشت بعد یهو بر میگردم سر جای اولی از خواب بیدار میشم میبینم اون مرده همونجوری خوابیده پیشم با دست تکونش میدم میبینم پا میشه بهم لبخندی میزنه میگه خوش گذشت بعد میره. منم آشفته پا میشم برم سمت یخچال میبینم تو یه اتاقی که دیواراش آبی هستش و دری نداره مبحوسم داد میطنم منو نجات بدین یهو میبینم یه دری باز شد و یک انار بهم دادن صدایی میاد باید اینو دونه دونه بخوری تا از این اتاق بتونی خارج بشی شروع میکنم به خوردن انار خیلی طول میکشه چند تا دونه مونده بود که یهو نور سفیدی تو اتاق میپیچه میرم به سمت نور یهو از خواب بیدار میشم…
    نکته جالبش اینه اولا خودم مجردم ثانیا دو روز بعدش اون زنی که تو خواب باهاش همبستر شده بودم رو تو یه فروشگاهی دیدم اتفاقی نگاهامون رو هم قفل شد و من مو به بدنم سیخ شد
    خواهش میکنم تعبیرشو بگین قسمتی از خوابم (همبستر شدنم خواب تو خواب بود) و قسمتی هم که انار میخوردم تو خواب مستقیمم چه تعبیری میتونه داشته باشه

  390. سلام من خواب دیدم یک نفر یک ماده ای زد به سرم برای تقویت موهام ولی کم کم کل موهام ریخت وبعد از مدتی دوباره موهام رشت کرد

  391. با سلام ، من مجرد هستم ، با اقایی دو سال ارتباط داشتم ولی جدا شدیم ، روز نهم این ماه دم صبح خواب دیدم ایشون و خانوادشون به منزل ما اومدن و پدر من و برادر ایشون در حال صحبت بودن و کاملا راضی بنظر میرسیدن و فکر میکنم در مورد کار بود صحبتشون ، من در حیاط حضور داشتم و قصد پختن برنج داشتم و کاسه ای برنج خیش شده در دست داشتم ، وقتی قصد داشتن از منزل ما برن آقایی ک باهاشون ارتباط داشتم ب سمت من اومد و در حالی ک بهم نگاه میکرد از برنج های خام برداشت و خورد و من از خواب پریدم

  392. ضمن عرض سلام خواب دیدم که خواهر خانمم و شوهرش سجاد که هردوشون ۲۴ سالشون هست با هم بحثمون شده میخواستن الکی به دروغ بگن که من میخوام رابطششونو بهم بزنم و قصد تجاوز به دو تا خواهرای خانمم که یکیشون زن سجاد و قصد تجاوز به دو تا خواهرایی سجاد دارن منم به خواهر خانمم گفتم که خانمم بهم اعتماد داره و اینکار رو نمیکنه خواهر خانمم اونموقع ببینم خواهر چکار میکنه اونا رفتن خانمم رو گفتند خانمم گفت امراله جلو روتون تیرباران میکنم منو به یه تیرک بستند من که فکر نمیکردم اونا بخوان منو تیرباران بکنن من پیراهن و زیرپیراهن تنم نبود که دیدم خانمم و خواهرای خانم و خواهری سجاد و سجاد اومدن و ده نفر با اسلحه اومدن و جلوم صف گرفتند پنج ایستاده و پنج تا نشسته. من که تازه فهمیده بودم که چی شده به خانمم میگفتمم من بهت خیانت نمیکنم ولی باور نمی‌کرد و فرمان داد که خانمها آماده هدف نفر مقابل اونا اسلحه هاشون سمتم گرفتند بعد فرمان آتش داد تیرها تمام شد سینه و شکمم سوراخ سوراخ شده بود بعد خانمم جلو اومد و یک تیر وسط پیشونیم زد خانمم نگاهی به بدن سوراخ سوراخم کرد و گفت این سزای کسی هست که به خانمش خیانت میکنه و رفت خواهر خانمم و شوهرش سجاد اومدن و نگاهی خوشگل بهم کردن خواهر خانممگیفت دیدی که خواهرم چطور ابکشت کرد بعد در حالی که دستاش رو سینه سجاد بود بهش گفت دیدی خواهرم شوهرشو سوراخ سوراخ کرد اینو گفتند و رفتند

  393. خواب دیدم دستگاه گنجیاب دارم و در خانه پدر بزرگم هستم در قاری ک سرش باز است دستگاه میزنم مرد قریبه ای در کنارم هست ولی گنجی پیدا نکردیم و همچنان سردرگم پیداکردن گنج بودین من هم از طرف خوشم نمی امد

  394. سلام من در واقعیت مجردم و همش از خدا میخواستم که همسر آیندمو تو خواب بهم نشون بده ولی هر وقت اینو میخواستم اون شب هیچ خوابی نمیدیدم و خیلی آروم و عمیق میخوابیدم اما به تازگی دوبار خواب دیدم که شوهر دارم که بار اول داخل خواب حسم نسبت به اون آدم خوبه ولی بعد خواب از اینکه یه همچین تیپ و شغلی داره خوشم نمیاد و بار دوم هم که سحرگاه امروز بود باز هم تو خواب حسم نسبت به شخصیت درست اون آدم خوب ولی وقتی از خواب پریدم از همچین تیپی خوشم نمیاد و حسم بعد خواب ناراحتی بود و تو بیداری اصلا به شخصیتش فکر نکردم. من قبلا که دبیرستانی بودم یه خیالاتی واسه خودم از یکی از اقوام نزدیک ساخته بودم و توی خیالاتم ازش خوشم می اومد درحالی که تو واقعیت وقتی قیافش رو میدیدم بدم می اومد ولی بازم خیالاتش رو دوست داشتم و تصورش میکردم ولی اون چیزی که من توی ذهنم ساخته بودم اصلا شبیه واقعیت اون آدم نبود اما تازگیا با کسی آشنا شدم که با هم در زمینه درسی همکاری میکنه و خیلی شبیه تصوراتم در مورد اون پسر فامیله و انگار کائنات اون آدم خیالاتم رو گذاشته جلوم و بدم نمیاد ایشون همسرم باشن ولی فکر کنم یه حس اولیه باشه و دوست داشتن و این چیزا نیست(دوتا خواب دیدن چهره همسرم رو بعد آشنایی با این آدم دیدم) این آدم تیپش شغلش قدش و خیلی چیز هاش شبیه چیزیه که دوست دارم. دیشبم ایشون رو تصور میکردم . و هروقت یه مشکلی واسم پیش میاد سریع از یه جایی به طرز عجیبی پیداش میشه. مثلا وقتی خیلی ناراحت بودم از مسائلی توی خونه سریع پیامم رو سین کرد و جواب نداد بهش گفتم چرا جواب نمیدید فراموش کردید گفت نه داشته با تلف حرف میزده و دستش خورده به پیام من و بعد تماس جواب منو میده.
    امروز یه ربع به ۳ صبح خوابیدم .اول خواب دیدم توی بیمارستانم و یه استادی داشت توضیح میداد و تک تک میرفت بالاسر مریض ها .یه مریضی بود که هیچ امیدی بهش نبود و منم رفتم کنارش روی تخت دراز کشیدم تا دراز کشیدم علائم حیاتی اش پرید و صدای دستگاه ها در اومد و پرستار اومد بالاسرش و تو خواب گفتن که وقتی یه مریضی اینجوری میشه که داره میمیره ولی داره دست و پا میزنه که نره. من توی این لحظه از پنجره بیرون رو نگاه کردم و شب بود و بارون شدیدی می بارید و رعد و برق میزد که دعا کردم هر چی برای اون مریض بهتره اتفاق بیافته.(فکر کنم این خوابم مربوط به درسام میشه چون قبل تر ها ام در مورد قبر و جنازه و قبرستون زیاد خواب دیده بودم که نشونه های دیگه خواب به درسام مربوط میشد) بعدش خواب دیدم توی خونه مادربزرگم هستیم من و همسرم هستیم (کاملا غریبه بود و تا حالا ندیده بودمش)و اون پسر فامیل که قبلا تصوراتش رو دوست داشتم هم بودن. یه لحظه رو دیدم که همون پسر فامیل از پایین تنه لباس نداشت و اصلا هم حیا نداشت که اینجوریه . بعدش توی خواب با داداش همین پسر فامیل سر غذا دعوا کردیم و همسرم (توی خواب هیچ حسی بین مون نبود هیچی) رفت تو حیاط و بعدش همون‌پسر فامیل رفت یه کم بعدش از پنجره دیدم دارن باهم دعوا میکنن خواستم از همون جا همسرم و صدا بزنم و جلوشون رو بگیرم که تو ذهنم اومد هردوشون اسمشون علی هست و ممکنه پسر فامیل اشتباها متوجه بشه رفتم تو حیاط که همسرم رو بکشم کنار و باهاش حرف بزنم چون با خودم خیال کردم که نکنه پسره فامیل بهش گفته باشه من قبلا از اون خوشم می اومده ولی همسرم رفت تو خونه و دنبال من میگشت رفتیم توی اتاق و در رو بستم و جلوش وایسادم و توی چشماش زل زدم .چشماش قرمز شده بود و پر آب شده بود. بهش گفتم چی شده تو که اهل دعوا نبودی. گفت پسر فامیلتون میگه از تو مدرک داره که از بچه های مدرسه ات نزول میگرفتی.و اشاره کرد به اینکه میدونم که چه قدر روی پول حلال حساسه . اینجا از خواب پریدم و ساعت ۶ صبح بود .و همین که از خواب پریدم گفتم خدایا من از این تیپی پسرا خوشم نمیاد و اصلا به اینکه توی خواب از منش درست اون آدم خوشم اومده بود فکر نکردم.

  395. سلام میخاستم بگم من خواب عشقمو دیدم دست همو میگرفتیم باهم بودیم خوب و خوش ولی پدرمم به طور اتفاقی همونجایی بودن که ما بودیم اخه تو واقعیت نمیدونن که ما باهمیم و ما فرار میکردیم که نفهمن تعبیرش چیه

  396. ضمن عرض سلام اول درباره زندگیم توضیح بدم من ۱۵ سالم بود که با خانمم که ۱۷ ساله بود ازدواج کردم و یک سال بعد هم اولین دخترمون به دنیا اومد و ناخواسته بعد دختر دومم یک سال بعد دختر اولم به دنیا اومد خانمم دوتا خواهر دارد که یکیش ۵سال کوچکتر خودش هست و یک دیگه هم یک سال قبل عروسی من و خانمم به دنیا اومد من ۱۸ سالم که شد با یه خانم دیگه یواشکی ازدواج کردم که ۱۰ سال بزرگتر من بود و قبلا سابقه ازدواج داشت و به خاطر اینکه اجاقش کور بود شوهرش طلاق گرفت ما عاشق هم شده بودیم حالا من ۳۷ سلامه و دخترام یکی ۲۱ و یکی ۲۰ ساله هستند. حالا خوابم خواب دیدم که خانم متوجه ازداوج من شده و زن اولم و دخترام و دوتا خواهرای خانمم میخوان من و زن دومم رو بکشن من و زن دومم به رستوران رفتیم و داخل روی صندلی و میز کنار رست آن که شیشه هی بود نشستیم گارسون اومد و گفت الان خانمه ها میان از شما پذیرایی می کنند و رفت دیدم زن اولم و خواهراش و دوتا دخترام که نزدیک ما بودن ایستاده بودن و اسلحه هاشونو طرف من و زن دومم گرفتن ما بلند شدیم زن اولم گفت از تو انتظار نداشتم و حالا باید هردوتون کشته بشین من که فکر میکرم شوخیه گفتم شوخی کردی که دو تا دخترام هر کدوم یک تیر زدن که یکی وسط سینه من و یکی وسط سینه زن دومم خورد خانمم لبخند زنان نگاه خیلی خوشگلی بهم کرد و هر پنج نفرشون به من و زن دومم شلیک کردن تیرها سینه و شکم من و زن دومم رو سوراخ میکرد و از کمرمان خارج میشد و من و زن دومم عقب عقب میرفتیم که تا به شیشه های رستوران خوردیم و شیشه ها شکسته شد و من زن دومم روی شیشه ها افتادیم و شش شیشه نو ک تیز و بلند سه تاش کمرم من و سه تا کمر زن دومم رو سوراخ کرد و مثل هم یک شیشه از سمت راست سینه من و زن دومم و یک شیشه از سمت چپ سینه من و زن دومم و یک شیشه هم از وسط شکممون جای که نافمون هست دراومد و در حال مرگ بودیم که من با دست چپم داست راست زن دومم رو گرفتم و داشتیم صورتمون روبروی همدیگه می‌شود که دختر بزرگم یک تیر وسط پیشونی من و دختر کوچکم یک تیر وسط پیشونی زن دومم زد و ما در حالی که دستمون گرفته بودیم و صورتمون هم روبرو هم و چشمامون باز بود توسط زن اولم و دخترام و خواهرای زن اولم کشته شدیم و بعد زن اولم و دخترام و خواهری زنم از من و زن دومم عکس گرفتن. بعد زن اولم به مدت یک هفته مراسم شادی گذاشتند و دوستای خانمم فکر میکردن که یا اشتباهی پیش اومده زنگ میزدن و خانمم میگفت که اشتباه نشده و همه دعوتید بعد دوستاشون اومدن و علاوه بر شادی و سرو به دوستاشون عکسامونو نشون میدادن

  397. سلام خسته نباشید
    ساعت ۵ صبح جمعه خواب دیدم با خانواده ام در خانه ای هستیم شب بود توی دلم ترس عجیبی داشتم همیشه خواب را می‌بینم که چیزی در خانه است من دارم بیرونش میکنم مثل جن بد توی خواب صلوات میفرستم سعی دارم وارد خانه نشه و وقتی میبینم اومده داخل خانه بیرونش میکنم شبیه گربه سیاه این بار که خواب دیدم دختری کوچک ۹ ساله افغان به من گفت که اسم این را برایت روی کاغذ مینویسم تا بتوانی بیرونش کنی من اون را بیرون کردم به شکل همون گربه سیاه از خانه تعبیر خواب من چه میباشد.

  398. سلام
    من یه چند ماهی میشه از کیس احساسیم جدا شدم و باعث جداییمون مخالفت خانوادم بود.شب خواب دیدم من از اون شخص بدون ازدواج حامله هستم و مادرم با اشک و گریه دنبال یه نفر برای سقط بود و بعد یافتن یک شخص ایشون جنین رو سقط کردن و دیدم ک یه بچه از رحم من خارج شد و افتاد میشه در تعبیرش به من کمک کنیدسلام
    من یه چند ماهی میشه از کیس احساسیم جدا شدم و باعث جداییمون مخالفت خانوادم بود.شب خواب دیدم من از اون شخص بدون ازدواج حامله هستم و مادرم با اشک و گریه دنبال یه نفر برای سقط بود و بعد یافتن یک شخص ایشون جنین رو سقط کردن و دیدم ک یه بچه از رحم من خارج شد و افتاد .میشه در تعبیرش به من کمک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا