زندگینامه حضرت فاطمه معصومه (س)
در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. فاطمه معروف به معصومه (س)افضل دختران حضرت موسی بن جعفر است وسیده جلیله معظمه عابده و زاهده و یگانه دوران بود ، آرامگاهش در دارالعلم شهر خون وفیام قم و چشم روشنی پیروان دین و پدر و برادر بزرگوارش می باشد .
ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)
مطابق پارهای از مدارک، حضرت معصومه(س) در روز اول ماه ذیقعده سال 173 هجری قمری، در مدینه چشم به جهان گشود. محدث گرانقدر مرحوم آیت الله شیخ علی نمازی (وفاتیافته در دوم ذیحجه سال 1405 هـ.ق. که مرقدش در یکی از حجرههای صحن رضوی کنار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) قرار دارد) در کتاب پربار مستدرک سفینه البحار (که ده جلد است) در جلد هشتم چنین مینویسد:
فاطِمَهُ الْمَعْصومَهُ الْمَوْلُودَهُ فِی غُرَهِ ذِیالْقَعْدَهِ سَنَهَ 173؛
فاطمه معصومه در آغاز ماه ذیقعده سال 173، دیده به جهان گشود.
مرحوم فیض در کتاب انجم فروزان و گنجینه آثار قم از کتاب لواقح الانوار فی طبقات الاخیار (تألیف عبدالوهاب شعرانی شافعی وفاتیافته در سال 937 هـ.ق.) و کتاب نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمه الاطهار (تألیف سید موسی برزنجی شافعی مدنی) چنین نقل میکند:
“وِلادَهُ فاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَیبنِ جَعْفَرٍ، فِی مَدِینَهِ الْمُنَوَرَهِ غُرَه ذِیالْقَعْدَهِ الْحرامِ، سَنَه ثَلاثَ وَ ثَمانینَ وَ مأَهَ بَعْدَ الهِجْرَهِ النَبَویَه، وَ تُوُفِیَتْ فِی الْعاشِرِ مِنْ رَبیعِ الثانِی فِی سَنَهِ اِحْدی وَ مَأَتَینِ فی بَلْدَهِ قُمْ؛
حضرت فاطمه (معصومه) دختر امام کاظم در مدینه منوره، در آغاز ماه ذیقعده سال 183 هـ.ق. دیده به جهان گشود، و در دهم ماه ربیع الثانی سال 201 در قم وفات یافت.
مادر حضرت معصومه(س)
آنطور که از شواهد و قرائن و بعضی از روایات استفاده میشود، مادر حضرت معصومه(س) همان مادر امام رضا(ع) است. برای مادر حضرت رضا(ع) نامهای متعددی ذکر کردهاند، مانند: خیزران، امالبنین، نجمه و… روایت شده پس از آنکه حضرت رضا(ع) از او متولد شد، به او”طاهره” گفتند.
القاب حضرت معصومه (س)
به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه (س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدهُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س) عنوان شده است.
حضرت معصومه سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) عالمه غیر معلمه بوده است.
فضایل حضرت معصومه
حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.
مقام علمی حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.
علت مهاجرت حضرت معصومه به ایران
مأمون عباسی در سال 200 هجری قمری، با نامهها و پیامهای بسیار، حضرت رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد، آن بزرگوار، ناگریز از روی اکراه، این دعوت را پذیرفت و با کاروانی که مأمون فرستاده بود، بهسوی خراسان آمد. یک سال بعد (سال 201) حضرت معصومه بهشوق دیدار برادرش حضرت رضا(ع) عازم خراسان گردید و با همراهان حرکت کردند، ولی حقیقت این است که این حرکت، هجرت معنیدار و عظیم حضرت معصومه برای حمایت از ولایت امام علیبن موسی الرضا(ع) و تقویت مسأله رهبری بود، که در ظاهر بهصورت سفر برای دیدار برادر عنوان میشد.
حضرت معصومه در ساوه
در مورد هجرت آن حضرت از ساوه به قم، مطالب مختلفی گفته شده است.
ولی دراینباره بهترین و اصیلترین مدارک، تاریخ قدیم قم است که در قرن چهارم نگاشته شده و مرحوم علامه مجلسی و محدث قمی و بزرگان از علما به آن اعتماد میکنند، آنچه “حسنبن محمد نویسنده تاریخ قدیم قم” بهگفته علامه مجلسی در بحار الانوار، و محدث قمی در سفینه البحار دراینباره نظر میدهد، چنین است: حضرت رضا(ع) بهدعوت مأمون در سال 200 هجری از مدینه به خراسان آمد، حضرت معصومه در سال 201 برای دیدار برادر، از مدینه رهسپار خراسان شد (ناگفته پیداست که در این سفر دور، گروهی از برادران و خدمتکاران همراه حضرت معصومه بوده) وقتی که به ساوه رسیدند، حضرت معصومه(س) بیمار شد، آن حضرت پرسید: از این مکان تا قم چقدر راه است؟ عرض کردند: ده فرسخ، به خدمتکار دستور داده که به جانب قم رهسپار گردند، به این ترتیب به قم آمد و به منزل موسیبن خزرجبن سعد اشعری که از اصحاب امام رضا(ع) بود، وارد شد.
اما روایت صحیحتر این است: چون خبر ورود آن بانوی باعظمت حضرت فاطمه معصومه(س) به آلسعد رسید، همگی بهاتفاق به استقبال او رفتند تا او را به قم دعوت کنند، در میان آنها موسیبن خزرج به کاروان حضرت معصومه رسید، زمام شتر آن حضرت را گرفته به طرف قم آمد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذایریی کرد، ولی پس از 16 یا 17 روز آن بانوی ارجمند، رخت از جهان بربست و پسران سعد را در سوگ خود نشانید.
آری، خاطر حضرت معصومه خیلی آزرده بود، آرزوی دیدار پدر و برادر در دلش ماند، و با دنیایی از غم و اندوه با این جهان وداع گفت.
در این چند روزی که حضرت معصومه در قم بود از فراق برادر میگریست و محزون و غمگین بود، در سرای موسیبن خزرج عبادتگاهی داشت که هنوز باقی است و هم اکنون آن مکان شریف با بنایی مجلل و جالب مشخص است، دارای حجرههایی است که در آن طلاب علوم دینی هستند، و در جنب آن، مسجد باشکوهی ساختهاند.
اینک آنجا بهنام مدرسه ستیه در محله میدان میر قم، معروف میباشد.
ورود حضرت معصومه(س) به قم در روایات دیگر
امام کاظم(ع) وقتی که زندانی شد، به فرزندش امام رضا(ع) وصیت کرد تا سرپرستی دخترانش (که خواهران حضرت رضا(ع) باشند) را عهدهدار گردد، و به آنها سفارش کرد، که در همه امور از برادرشان حضرت رضا(ع) اطاعت کنند. حضرت معصومه هنگام شهادت پدر (که در سال 183 هـ.ق. رخ داد) ده سال داشت و بخش مهمی از دوران کودکیاش را با روزگار تلخ فراق پدر (که در زندان بهسر میبرد) گذراند.
حضرت معصومه(س) در پناه برادرش زندگی میکرد، زیرا پدرش در زندان بود، هنگامی که یگانه برادر و پناهگاهش از روی اکراه به خراسان رفت، یک سال در مدینه بدون برادر زندگی کرد، ولی کاسه صبرش لبریز شد، تصمیم گرفت بهخاطر دیدار برادر، سفر دور و دراز بین مدینه و خراسان را بپیماید، سرانجام همراه کاروانی از بستگانش، مدینه را بهقصد خراسان ترک کرد، و با یک جهان اشتیاق و امید، بلکه پس از یک سال دوری برادر و سرپرستش، به فیض زیارت او نایل گردد، ولی در ساوه بیمار گردید… .
بعضی علت بیماری آن حضرت را چنین نوشتهاند: مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند، ازاینرو وقتی که موکب حضرت معصومه و همراهانش به ساوه رسید، به آن حمله کردند و جنگ سختی درگرفت، برادران و برادرزادگان حضرت معصومه در این جنگ به شهادت رسیدند، حضرت معصومه همچون عمهاش زینب(س) بهوقتی که بدنهای پاره پاره آن 23 نفر را دید، بهشدت غمگین گشته بر اثر آن بیمار شد و سپس روانه قم گردید، و در قم بیماری او ادامه یافت و پس از 16 یا 17 روز رحلت کرد.
و در روایت دیگر آمده: هارونبن موسیبن جعفر(ع) همراه 23 نفر از بستگانش که یکی از آنها خواهرش حضرت معصومه(ع) بود، در یک کاروانی وارد ساوه شدند، دشمنان اهلبیت(ع) به کاروانی که در حال غذاخوردن بودند، حمله کردند و آنها را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند. نقل شده در غذای حضرت معصومه(ع) زهر ریختند و آن بانوی گرامی، مسموم گشته بستری شد، و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید.
تدفین حضرت معصومه(س)
زمینی که آستانه حضرت معصومه(س) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشته است، فقط ملکی از ملکهای موسیبن خزرج بوده است، این زمین را موسیبن خزرج که هم مهماندار حضرت معصومه بود و هم در عصر خویش رئیس و محترم بود، برای دفن آن حضرت معین کرد.
آلسعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره حضرت معصومه(س) قرار دهند.
پس از آنکه جنازه مطهر آن بیبی بزرگوار را غسل داده کفن نمودند، آن را به آن سرزمین آوردند، در این وقت میان آلسعد گفتوگو شد که چهکسی داخل قبر شده جنازه را در سرداب به خاک بسپارد، سرانجام اتفاق کردند که شخصی بهنام قادر که پیرمرد پرهیزکار و صالح و سید بود، داخل قبر شود و آن گوهر پاک را دفن کند. چون بهسراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقابدار پیدا شدند، همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه(س) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده جنازه را دفن کردند، آنگاه بیرون آمده رفتند، و کسی نفهمید که آنها چهکسی بودند. آنگاه موسیبن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام نهم(ع) وارد قم گردید و قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
بعد از مدتی اممحمد دختر موسی پسر امام جواد(ع) وفات کرد، جنازه او را کنار مرقد حضرت معصومه به خاک سپردند.
مدتی بعد، میمونه خواهر اممحمد وفات کرد، او را نیز کنار مرقد حضرت معصومه به خاک سپردند و قبهای جداگانه روی قبر آن دو بانو، بنا نمودند. سپس بریهیه دختر موسیبن امام جواد(ع) وفات نمود، او را نیز در آنجا به خاک سپردند.
مرحوم محدث قمی، غیر از بانوان فوق، از بانوان دیگر نیز نام برده که کنار مرقد مطهر حضرت معصومه(س) مدفون هستند، مانند: زینب دختر امام جواد(ع)، اماسحاق کنیز محمدبن موسی مبرقع، و امحبیب کنیز محمدبن احمدبن موسی مبرقع.
بنابراین در مجموع شش تن از امامزادگان، و منسوبین به امامان(ع) کنار مرقد مطهر حضرت معصومه دفن شدهاند. ازاینرو شایسته است آنان که مرقد شریف حضرت معصومه(س) را زیارت میکنند، از آنها نیز یاد کنند، گرچه با این جمله کوتاه باشد:
“اَلسَّلامُ عَلَیْکُنَّ یا بَناتِ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُنَّ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ؛
سلام بر شما ای دختران رسول خدا، سلام و رحمت و برکات خدا به شما باد”.
منبع :بیتوته
گرد آوری :نماگرد