تعبیر خواب

تعبیر خواب خدا – صحبت کردن با خدا در خواب چه تعبیری دارد؟

4.7/5 - (258 امتیاز)

معنی و مفهوم دیدن خدا در خواب چیست؟

تعبیر خواب خدا - صحبت کردن با خدا در خواب چه تعبیری دارد؟
تعبیر خواب خدا – صحبت کردن با خدا در خواب چه تعبیری دارد؟

دیدن خدا در خواب بیانگر معنویت و ابراز احساسات در مورد الهیات است. خدا نمادی از یک نکته ی کمال است که قابل دست زدن، قابل دست یابی، و قابل بدست آوردن نیست. چنین خوابی ممکن است روی کشمکش های شما و تلاش شما برای رسیدن به کمال تاکید کند. برای مطالعه تعابیر بیشتر با مجموعه تعبیر خواب نماگرد همراه ما باشید.

 

تعبیر خواب خدا

در سر زمین رویاها آمده:

  • شما به خداوند دعا می کنید : خوشبختی بزرگ
  • خدا شما را در پناه خود می گیرد : آرزو و دعای شما برآورده می شود .
  • شما خداوند را در مقابل خود می بینید : خوشبختی بسیار بزرگ در انتظار شماست .
  • خداوند آرزوی شما را برآورده می کند : بزرگترین آرزوی خود را می توانید برآورده کنید .

حضرت محمد(ص) می فرماید :

(من عرف نفسه فقد عرف ربه) کسی که خود را بشناسد خدایش را شناخته است.

  • هر کس خدا را خواب ببیند مانند آن است که من حقیقی خود را خواب دیده باشد بدون هیچ دروغ و نفاق
  • مشاهده خدا در خواب به هر صورتی نشان دهنده این است که شما چنان شخص با خصوصیات اخلاقی می باشید

 

تعبیر خواب صحبت کردن با خدا

دانیال پیامبر می فرمایند:

دیدن چنین رویایی بر چند وجه است

اول: شادی و لذت

دوم: بدست آمدن رفاه و آرامش

سوم:  زیادتی و افزایش در دین

چهارم:  رزق و رویزی حلال و پنجمی مراد دل است

معبران می گویند:

اگر ببینی در خلوت با خدای خود حرف میزنی و همراه با گریه است به یکی از آروزهایت بزودی خواهی رسید چنان چه با مشکلی رو به رو هستی گره از کارت برداشته می شود

در سر زمین رویاها آمده:

خدا با شما صحبت می کند : خوشبختی بسیار بزرگ

شما با خدا صحبت می کنید : خوشبختی

 

داستان

شخصی به نزد یک از علما و معبران خواب در زمان مصر می رسد به ایشان گفتند خواب دیدم تمام امیدم ناامید شده بود از شدت گرفتاری و بدهکاری شرمنده زن و بچه بود و از بازگشت به سمت منزل خجالت زده بودم برای همین به بیابان پناه بردم روی تپه ای بلند رفتم و تا صبح گریستم در همین با خدا حرف میزدم و از دردسرها و گرفتاری های زندگیم میگفتم گلایه های زیادی داشتم و ب فریاد های بلند زجه میزدم انقدر به این کار ادامه دادم تا از هوش رفتم و سپس احساس کردم از طرف آسمانی دست به سمت من دراز شد و نوری زیاد را در مقابل خودم دیدم انگار که کسی به حرف های من گوش داده است و در حال پاسخ داداتس یک حس درونی به من میگفت هم اکنون در حال تکلم با پروردگار خودم هستم من از شدت ترس سکوت کرده بودم و فقط گوش میدادم ، و اینمرد بعد از گفتن این جملات به دنبال تعبیر این خواب بود معبر پاسخ دادند در چند روز آینده شما و همسرتان به خواست خداوند درجه و مرتبه پیدا میکنید خانواده تان از هر بلایی ایمن می شوند و برکت نعمت و رفاه برای شما سرایز می شود

 

تعبیر خواب صحبت کردن مرده با خدا

جابر مغربی می گوید:

اگر ببینی فرد مرده ای و یا مردگان در حال تکلم با خدا هستند به این علامت است که یکی از دوستان نزدیکت به مقام و مرتبه ای بالا در درجه عرفان و علم خواهد رسید و شما با دیدن وضعیت او خوشحال خواهید شد

 

برای مطالعه تعبیر خوابهای پیشنهادی به لینک های داده شده مراجعه کنید

تعبیر خواب قرآن ، تعبیر خواب آدم و حوا ، تعبیر خواب شیطان ، تعبیر خواب بهشت ، تعبیر خواب آتش دوزخ

 

برای مشاهده جامع ترین منبع تعبیر خواب میتوانید به صفحه اصلی تعبیر خواب مراجعه نمایید یا صفحه تعبیر خواب کلمات با حرف آ مراجعه نمایید

 

گرد آوری و تنظیم : نماگرد

 

اگه به دنبال تعبیر خواب خود هستید و آن را پیدا نکردید، از ما سوال کنید.
  • نکته مهم: حتما!! تعبیر هر خواب را در صفحه مرتبط با آن سوال کنید.
  • لطفا پیش از پرسیدن سوال، از بخش جستجوی سایت، تعبیر خواب خود را جستجو کنید.
  • اگر تعبیر خواب درخواستی شما در صفحه مربوطه موجود باشد سوال شما پاسخ داده نخواهد شد.
  • حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. نظرات انگلیسی یا فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
  • تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.

‫۷۱ دیدگاه ها

  1. سلام. ما سه تا خواهریم که هرسه تامون مجردیم. خاب دیدم که تو یه اتوبوس داریم میریم. یکی از خاهرام یه پسر ۱۰ ساله داره. اونیکیم شوهرش کنارشه. به یه جایی رسیدیم که به من گفتن پیاده شو تو ملکه اینجایی و پادشاه منتظرته. منم پیاده شدم اما صورت شاهو نمیدیدم. اونجایی خیلی کارها بهم ریخته بود و من به عنوان ملکه مدیریت میکردم. لطفا پاسخ بدید. سپاسگذارم

    1. سلام
      اینو بین خواب و بیداری دیدم
      من خودم خدا بودم و تمام خلقت و بشریت اتفاقات شبیه یک عروس دریایی بود که تو دلش(زیر شاخک هاش)جا گرفته بود و من حس میکردم میتونم برم و تغییرش بدم.
      هرچی که میخواس برم سر در بیارم ذهنم چیزای عجیب نشونم میداد(از خاطرات خیلی مهم گذشته گرفته تا مثلن یهو کلاغی که دست و پا داشت و خیلی چیز دیگه واضح بود میخواد درم بیاره از اون مسیر) که حواسم رو پرت کنه اما من باز متمرکز میشدم. تا بالاخره ذهنم پیروز شد و نزاشت برم داخل.
      ولی تویع اون حال که بودم دیگه چیزای مادی و عاطفی برام ارزش نداشت که بهشون فک کنم و فقط از این تسلط به همه چیز لذت میبردم.
      لطفن تفسیر و نظرتون رو بگین بهم
      ممنون

  2. سلام من ۱۵ سالمه قبلا خدا و پیامبر و چند نفر دیگرو دیدم بهشت رو نشون من میدادن میگفتن بیا اینجا اینجا همه چی هست البته قیافه هیچکدومشون واضح نبود اما دیشب خواب دیدم زنی شیطانو میبینه و داد میزنه منم یکم دیگش خدارو دیدم اینبار کاملا واضح بود صورتش قشنگ دیدم ک نورانی هم بود صداش کردم جواب نداد رو شو از من برگردوند بهش گفتم چرا قهری جواب نداد بهش گفتم بخاطر اینکه پدر مادرمو ازیت میکنم یه نیم نگاهی انداخت بعد رفت طرف یه خونه لطفا ی جوابی بهم بدین بدنم کلا میلرزه

    1. سلام من خواب دیدم من و بردن پیش خدادو خداخودش باهام صحبت کردو فقط یه کلمه بهم گفت اونم اینکه ازدواج کن یعنی فقط اون باهام‌صحبت کرد میخوام بدونم تعبیر این چی مبشه ممنون

  3. سلام من خواب دیدم در جای نامعلومی هستم که انگار خداوند روبروی من است و صدایش را میشنوم به من میگه نمیخوای بیای پیشم میگم با کی بیام اسم یکی از فامیلهای دور رو میاره و من قبول میکنم و بعد در جایی در همین خواب احساس میکنم مرده ام به همسرم میگویم تو منو میبینی ولی اون پاسخ نمیده

    1. مریم عزیز
      خداوند منبع هر چه خوبی و کمال است، خوشبختی و شادی و عمری طولانی در انتظار شما است و در این راه آن فامیل یاری دهنده شما خواهد بود.

      1. سلام ببخشیدمن انگارخواب دیدم که انگاریکی خداهست که باهاش حرف میزنم بعدانگارفهمیدم که خودم خداهسستم وداشتمدبایکی دعوامیکردم لطفاتعبیرش رابگویید وه تعبیرش چیست

  4. خواب دیدم پسرم خداست و قبل از اینکه میخواستم حرف بزنم میگفتم الان هرچی تو دلمه میدونه حتی نمیتونستم کار اشتباهی انجام بدم تو خوابم حال خوبی داشتم. ممنون میشم تعبیرش بگید

    1. سلام من خواب دیدم از طرف خداوند یک کاسه پر از آب انار بهم دادن و گفتن بخورش از طرف خدا برات اومده میشه لطفا جواب بدید

      1. شادی عزیز
        هدیه کارهایی که می کند به زودی به شما می رسد. به کاری که می کنید یا کارهای نیکی که میکنید ادامه دهید پاداش آن را خواهید دید

        1. سلان خواب دیدم روبروخداهستم داشتم دعوامیکردم عمار یاسرم بود یکی میگفت اون کمکت میکنه

  5. با سلام و خسته نباشید
    من در خوابم دیدم که به کتف سمت راستم ی تیر خورده و در حاله مرگ روی زانوی برادرم بودم داشتم میمردم که به خدا گفتم کمکم کن بعد از این حرف مردم.
    به یک ثانیه نرسید که ی نفسه بلند کشیدم دوباره زنده شدم ولی دیگه اون ادمه سابق نبودم اون طور که خواب دیدم با شکلو ظاهر خودم بودم ولی خدا شده بودم با قدرتای ذهنی بالا که با قدرت مغزم میتونستم همه کار کنم هرچیو هر کاری که ادم تو تخیلاتش به فکرش میرسه.
    الان موندم تعبیرش چیه لطفا جواب بدین ممنون

    1. نوید عزیز
      خواب شما بسیار نیکو است، بدنتان سالم و عمرتان طولانی خواهد بود. مشکلاتی برای شما بوجود خواهد آمد ولی به خوبی از پس آنها بر خواهید آمد، در این راه کمک آشنایان و خانواده را پس نزنید.

    2. سلام خواب دیدم دستی در اسماان هست انگار توخواب میگفتم دست خدا هست همچنین ایات قران درحواب میدیدمکه سعی داشتم بخوانم و حفظ کنم و ارزویی در دل داشتم درحالت خواب دعا میکردم که براورده شه معنی این خواب چیه

      1. منم یه همچین خوابی دیدم و هی من دنبال یک دست میرفتم و اونجا صدا شنیدیم گفت تو به برس و یه خواب دیگه که یکی گفتی من یه سوال تو جواب میدم گفتم امام زمان کی ظهور می‌کنه گفت فروردین بهد خوایم تموم شد

  6. باسلام. خواب دیدم توی خواب بهم گفتن شش روز دیگه به خدا نزدیک میشی. میخواستم بدونم تعبیرش چیه؟ ممنون میشم جواب بدین

  7. سلام.خواب دیدم که تو یه جای تاریک و زیرزمین هستم و انگار توسط جن ها دارم اذیت میشم بعدا چند تا مجسمه خاص که یکیشون انگار حضرت عیسی بود رو پیدا کردم و از اونجا خارج شدم هوا کلا تاریک بود بعدا به یه جایی رسیدم که انگار دو تا خدا وجود داشت یکیش تاریکی بود و دیگری روشنایی من به سمت روشنایی رفتم و مجسمه ها رو زیر اون چیدم بعدا خانوادم رو هم دیدم که پیش من هستن و بعد همگی دعا کردیم تا خدا بهمون برکت بده که تو همین حین یه مرد اومد و مثل دیوونه ها رفتار میکرد من بهش با جدیت گفتم که بره ولی اون برگشت پدرم رو زد و منم اونو زدم تو همین حین که میخواستیم به مامر زنگ بزنیم یکی اومد و از پشت اون مرد دیوونه رو با جاقو کشت.

    1. محمد عزیز
      خواب شما باید در بخش نامربوط مطرح شده.
      دیدن جن در خواب دو حالت مختلف دارد. بد و خوب. از خواب شما بطور کلی گزینه اول بر می آید. در واقع اگر توسط جنها اذیت شدید بر کینه و دشمنی کسی با شما دلالت دارد. مواظب ارتباط خود با دیگران و بخصوص کسانی که با انها مشکل دارید باشید. از بحث، جدال با دیگران دوری کنید که انتهای آن خوش یوم نیست.

  8. سلام خواب دیدم خدا ب من میگه کمکت میکنم و تکرار میکرد همش بگو خدا با من است خدا با من است ب من میگفت که همش این رو بگم تعبیرش چیه لطفا بگیدد

  9. سلام خواب دیدم خدا گفت کمکت میکنم و ب من میگفت همیشه با خودت تکرار کن خدا با منه هدا با منه

    1. زهرای عزیز
      دیدن خدا و اینکه خدا برای شما کاری را انجام دهد یا از شما خوشحال باشد نشان دهنده برآورده شدن آرزوی شما است

  10. سلام من خواب دیدم دستهام توانایی خاصی دارند و هر چی میخوام دستهامو تکون میدم و اون چیز ظاهر میشه بعد ب این فکر رسیدم ک از خدا سوال بپرسم و دستهامو تکون بدم تا جواب خدارو ببینم جواب خدا رو یه تکه دیوار یا یا هرچیز مسطحی برام نوشته میشد من چندتا سوال پرسیدم و جواب داد بعد سوال پرسیدم من چندسالگی ازدواج میکنم جواب نداد هی پرسیدم هی پرسیدم آخرش نوشت صبر..فقط همین بعد از خواب پاشدم

  11. سلام من ۱۱ سالمه من خیلی وقت پیش خواب دیدم که در خانه ی مادر بزرگم بودم و مادرم کنارم با مهربانی نشسته بود و خدا با قیافه ی بسیار زیبا و مهربان نگاه به من و مادرم میکرد. من به خدا گفتم خدا خودتی؟ او چیزی نگفت بعد به او گفتم خدا قران کتاب خوبیه. بعد او سرش را تکان داد و با مهربانی گفت بله عزیزم. من از قبل ارزو داشتم که او را ببینم. و در آخر دیدم.میشه بهم بگید معنیش چیست؟

  12. سلام من ۱۱ سالمه من خیلی وقت پیش خواب دیدم که در خانه ی مادر بزرگم بودم و مادرم کنارم با مهربانی نشسته بود و خدا با قیافه ی بسیار زیبا و مهربان نگاه به من و مادرم میکرد. من به خدا گفتم خدا خودتی؟ او چیزی نگفت بعد به او گفتم خدا قران کتاب خوبیه. بعد او سرش را تکان داد و با مهربانی گفت بله عزیزم. من از قبل ارزو داشتم که او را ببینم. و در آخر دیدم.میشه بهم بگید معنیش چیست؟

  13. سلام . عسل هستم . ۱۳ سالمه . من توی بچه گیم . فک کنم ۴ یا ۵ سالم بود . تو خواب دیده بودم که زیر پا و بالای سرم ابر ها طوسی هست . یه کم اون طرف تر یه انسان مثل خودم بود . چن دقیقه بعد از بالای سرم یه جا باز شد از اونجا یه مرد پیر با ریش های سفید و با لباس سفید و دوتا بال اومد پایین . یه کم تزدیک من . یه چیزایی بهم گف ولی یادم نمیاد که چه حرفی زد بهم . اونجا من یه لباس سفید پدشیده بودم . بعدش باز یه چیزی گف ت و من از خواب پاشدم.

  14. در خواب دیدم ،فاصله کمتر از دو متر با خداوند دارم و چهره خداوند را دیده نمیتوانم در نزدیکی خداوند آتش روشن است و خداوند برایم می گوید؛این جهنم است و گناهگاران و مشرکان جایشان اینجاست و بعد از من می پرسد چه آرزو دار‌ی.و من می گویم ثروت زیاد بعد برایم بسته ها دلار میدهد.
    لطفا این خواب منو تعبیر کنید ممنون❤️❤️

  15. سلام
    من خواب دیدم یک نفر جایی بزرگ و عمیق را میکند تا به طلا برسد من نیز یک ذره خاک برداشتم طلا را پیدا کردم در همان لحظه فرشته ای نازل شد و گفت بشارت باد که خداوند پشتیبانت خواهد بود یک دفعه از جایی صدایی آمد و گفت ما اجنه ها نیز بهت کمک خواهیم کرد.

    1. سلام من خواب دیدم خدا باهم صحبت کرد و کتابی را تو دستم گذاشت و گفت این را بخون تا خوشبخت بشی نمیدونم کتاب چی بود ولی یه هفته قبلش تو خواب این کتاب به وسیله یه شهید بدستم رسیده بود و هدیه بهم داد

  16. سلام
    من ۲۳ سال دارم و از نوزادی درگیر یه بیماری هستم وبه خاطره همین موضوع از خدا خیلی شکایت میکنم .
    تا اینکه دیشب خواب دیدم از خدا در مورد مشکلاتم شکایت میکنم و تیکه ای نان تو دستم بود با سمت خدا پرتاب کردم گفتم من خدا بودنت را قبول ندارم این زندگی چیه .
    از این موضوع خیلی ناراحتم تعبیرش چیست .

  17. سلام
    خدا بهم گفت معرفت داشته باش با چندتا چیز دیگه که یادم نمیاد تا به رسال خودم برسونمت… ولی صداش صدای زن بود…یعنی چی؟
    من اسمم فاطمه هست که یه سالیه به سرم زده عوضش کنم…
    یعنی حضرت فاطمه بود یا خدا!؟ یا خواب آشفته بود😓
    ممنون🙏

  18. سلام من به تازگی باردارشدم ولی چون شرایط نگهداریش ندارم تصمیم گرفتم سقطش کنم ولی دودلم ازخدا خواستم کمکم کنه تا اینکه امشب خواب دیدم خدا درچهره ی یک جوانی به من میگه من خودم دادم خودم مواظبم تو به این همه بدبختی نگاه میکنی ولی به من ایمان نداری که کمکت میکنم..
    الان نمیدونم چیکارکنم لطفا تعبیرخواب منم بگین ممنونم

    1. عزیزم خدا خودش باهات بهترین حرفو زده دیگه تعبیر چی میخای خدا خودش بهت گفته مواظبشه ینی بچه گناه داره سقطش نکن خدا روح توی بدن نوزاد دمیده همینجور که گفته خودم دادم خودمم مواظبشم بسپار به خدا عزیزم🤲🥺چه خواب خوبی دیدی خوشبحالت🥺❤خوشبخت ترین باشی عزیزم امیدوارم بچتو به دنیا اورده باشی درکنار هم به خوبی و سلامتی کامل و با توکل به خدای بزرگ و مهربون زندگی کنین و عاقبت بخیر بشین الهی آمین❤التماس دعا

  19. سلام
    من امروز تو خواب دیدم که یه نیرویی پیدا کردم هر چی میخوام به دست میارم فقط کافیه که تو ذهنم تصورش کنم که جلو روم قرار بگیره من اینقدر این کار رو تکرار کردم که آخر سر یه کاغذی جلو روم قرار گرفت که مث یه فاکتور بود انگار تمام کار هایی که کردم اونجا نوشته بعدش آخر صفحه نوشته بود ۹۰ درصد وصال تقبل میگردد هی این کلمه تقبل تو ذهنم هست 😢😢

  20. سلام .من ۱۳ سالم است. من حدود ۲ سال پیش خواب امام زمان را دیدم . خواب دیدم که امام زمان در یک غار بالای یک کوه خیلی بلند زندگی میکنند . فکر کنم غار حرا بود . به هر حال به هر زحمتی از کوه با خانواده ام بالا رفتیم و وارد غار شدیم . خانواده ام بیرون غار ایستادند . ولی من وارد غار شدم . امام زمان در سیاهی بود . صورتشان را ندیدم ولی سخنانی گفتند که من یادم نیست . این خواب من دو بار تکرار شد . یک بار دیگه هم خواب دیدم خداوند مهربان دوست من شده و داریم با هم حرف میزنیم . یک بار دیگه هم دیدم خورشید برای من تعظیم کرد . تعبیر ش را گشتم ولی پیدا نکردم . لطفا تعبیرش را بگویید . اینا هم که گفتم واقعی بود راست میگم . لطفا تعبیرش را بگید

  21. سلام . من ۱۳ سالم است. من حدود ۲ سال پیش خواب امام زمان را دیدم . خواب دیدم که امام زمان در یک غار بالای یک کوه خیلی بلند زندگی میکنند . فکر کنم غار حرا بود . به هر حال به هر زحمتی از کوه با خانواده ام بالا رفتیم و وارد غار شدیم . خانواده ام بیرون غار ایستادند . ولی من وارد غار شدم . امام زمان در سیاهی بود . صورتشان را ندیدم ولی سخنانی گفتند که من یادم نیست . این خواب من دو بار تکرار شد . یک بار دیگه هم خواب دیدم خداوند مهربان دوست من شده و داریم با هم حرف میزنیم . یک بار دیگه هم دیدم خورشید برای من تعظیم کرد . تعبیر ش را گشتم ولی پیدا نکردم . لطفا تعبیرش را بگویید . اینا هم که گفتم واقعی بود راست میگم . لطفا تعبیرش را بگید

  22. سلام . من خواب دیدم ک با پیامبران و فرشتگان بودم و وقتی نشسته بودیم در جایی یکی به طرفی اشاره کردو ب من گفت اون دو تا که دارن میان خدا هست و من خواستم شروع ب دویدن ب سمت کسی ک اون فرد گفت خداس ولی وسط راه همونی ک بهم گفته بود خداس داد زد که ای وای حواست کجاس و من همون موقع از خواب بیدار شدم میشه لطفااااا برام تعبیرشو بگین ممنون

  23. خواب دیدم خشکسالی اومده مردم چیز می خریدن منم داشتم نون میخریدم یهو ی زنه با چشمای ابی و قرمز اومد سمتم و میخاست اذیتم کنه و نونامو ببره تو همین دعوا بودیم ک یهو ی اتیشی از بینمون از زمین دم گرفت اول کوچیک بود اما بعدش بزرگ شد و روبه اسمان رفت از داخلش صدای رعد و برق میومد
    ی صدایمم توش میگفت من خدای او هستم ب من ایمان اوردید او بنده من است منم همش گریه میکردم و میگفت اون خدای منه بهش ایمان بیارین و خدارو سجده میکردم
    تعبیرش چیه ؟خیلی میترسم🙁

  24. سلام خسته نباشید
    امروز ۹ مرداد۹۹ هست من دیشب خواب دیدم بعد از ماجراهایی…که پیامبر اکرم(ص) با چهره ای نورانی به من گفتن که درحال مردن هستم بعد من به ایشون گفتم که من الان مردم گفت فعلا نه که یک دفعه یه خاطرات نزدیک و کمی بسیار سریع رد شدن و به یک باره با رنگ قرمز رو یک جایی تاریخ مرگم نوشته شد الان روز و ماهشو یادمه ولی سالشو نه برام گنگه و بعد تو خونمون بودم و مادرمو بیدار کردم انگار منو نمیدید هرچی ناله و سروصدا میکردم نمیدید از خدا کمک میخواستم که منو برگردونه و داداشمو دیدم سر اونم داد میزدم که چرا منو نمیبینین و صدای تشییع جنازه ای اومد ولی نمیدونم من بودم یانه که همونطور درحال کمک از خدا بودم که من برگردونه بیکدفعه یک ندای آسمانی گفت که (خوب یادم نیست) فک کنم تو مایه های این بود که چرا میخوام برگردم و برم دنبال (خوب یادم نیس دنبال چی) که منظور این بود برم سمت خدا……و یکدفعه بیدار شدم و خدارو شکر میکردم که زندم خیلی ترسیده بودم و تو بیداریم بدنم سست شده بود ها راستی مردنم از نوع غرق شدن تو آب بود ولی بدون اینکه بفهمم غرق شدم و مردم و بدون درد… میشه تعبیر کنین مخصوصا اون تاریخ مرگم که دلهره دارم واسش …

  25. سلام خواب دیدم که بسیار بی قرارم و منتظر خدا بودم خدا به شکل مردی ظاهر شد یک مرد میانسال مرا در آغوش گرفت از لحاظ روحی بسیار آرام شدم در ابتدا صورتش مشخص نبود با بغض گفتم خدایا من خیلی تنهام منظورم از لحاظ روحی بود گویا کسی منو نمی فهمه جز خودش و خدا تاییدم کرد و مرا بلند کرد و به همه جا برد حتی از آسمان و آفتاب و جاهای برفی گذاشتم بعد از خواب هنوز حالت خواب و آرامش روحی بود

  26. سلام من خواب دیدم خدا در خانه ما آمده بود با دو تا پیامبر با من حرف میزد خدا من از خدا خواستم که یک نوزاد را به حرف بیاورد ولی خدا به او راه گشتن را یاد داد طفلک دویده آمد در آغوش من خدا بمن میگفت روز قیامت فرا رسیده ولی خدا منو خیلی دوست داشت منو با خودش هر جا میبرد همراه با مادرم من ۱۷ سالمه

    1. سلام من یه خوابی دیدم که ذهنم رو خیلی خیلی زیاد مشغول کرده.واقعا به دنبال تعبیرش هستم اگر میدونید لطفا بهم بگید.من چهار شب پیش خواب دیدم که در یک جمعی هستیم از فامیل و مادرم قصد دارد چیزی به من بگوید ولی نمیتونست ، بعد از کلی این پا و اون پا کردن بهم گفت که تو باید بری زندان.(به خاطر تظاهرات) منم شوکه شدم.گفتم مامان چقدر ؟یک سال؟گفت نه ۱۴سال.در ادامه گفت که باید امروز میرفتی زندان ولی چون نماز خوندی ، بهت تخفیف دادن که از فردا بری زندان.من اون شب کلافه بودم از خونه بیرون زدم و کلی تو خیابون موندم .فرداش من رفتم زندان.بعد از یکسال پسری که باهاش دوست هستم به دیدن من اومد و یک بچه ای بقلش بود که انگار با بچه اشنا بودم(تو خواب)بعد رفتم بهش گفتم منو میشناسی منو دوست داری!گفت نه نه برو .بعد رو به اون پیر کردم گفتم تو چی!نکنه توهم میخوای منو ول کنی!وسر جوابی نداد و رفت.این ماجرا تموم شد و من دوباره دیشب خواب دیدم که ۱۴سال زندانم تموم شده و بزرگ شده بودم و روز ازادیم فرا رسید.رفتم داخل یه سالنی خیلیییی بزرگ بود و تاریک ، فقط چند تا چراغ سفید خیلی کوچویک روشن بود. یک صفحه دیجیتالی اونجا بود که زمان رو نشون میداد که ۷دقیقه داره تموم میشه .مامانم گفت ک این زمان وقتی تموم شه تو میمیری .منم در اون بازه زمانی شروع به طلب امرژش از خداوند کردم و به مادرم گفتم ببخشید ک نماز های الکی خوندم و مادرم گفت نمیبخشمت.تایم تموم شد ولی من نمردم.به مادرم گفتم چرا پس نمردم؟بعد مامانم گفت خدا گفت که بهت دوباره سک فرصت داده تا زندگی کنی

  27. سلام من خواب دیدم که قرآن دستم بود و در خانه خودم بودم ، داشتم به قرآن میگفتم خدایا اگه وجود داری برای من یه معجزه انجام بده که دیدم همه وسایل خونه ام داشت تکون میخوردن و بعدش از خواب پریدم و داد زدم . البته همه این هایی که گفتم در خواب انجام شده .اگه تعبیر خواب منو گفتیم یه ایمیل بهم بزنید تا خبردار شدم خواب منو تعبیر کردید

  28. سلام من خاب دیدم ک جلوی چشمم اسمون شب و روزو همه چیز دنیا داره نشون داده میشه و یه صدایی داره باهام حرف میزنه و میگه نترس دخترم من خدام یوقت فکر نکنی دیوم بقیه حرفاشو یادم نیست درست یادم نیست ولی شاید اولش گریه میکردم و تو خوابم انگار تنها بودم

  29. سلام میشه مادر من در خواب کسانی رو می بینم که نوید آینده ی من رو بهش میدن و میگن دخترت به جاهای خیلی خوبی میرسه و خوشبختی بزرگی در انتظارش هست یک شب خواب دید که من لباس سفید بلندی پوشیدم و زیر یک درخت خیلی سبزی نشستم یکدفعه یه فرشته ی میاد روبروی من و شروع می‌کنه به صحبت کردن با من و میگه من مقرب ترین فرشته ی خداوندهستم و بهم گفت تو تر خدا جایگاه و منزلت بسیار بالایی داری چرا غمگینی ؟و گفت تو در آینده موفقیت بسیار زیادی بدست میاری بطوری که همه حیرت زده میشوند بعد گفت همه ی ما در این جا منتظر تو هستیم همه ی اهل بیت و پیامبران در اینجا حضور دارند بعد مادرم به من میگه بیا بریم میگه کجا میخواید برید شماها اول و آخر به اینجا باز میگردید مادرم میگه نه نمی‌خوام دخترم بمیره !!میگه همه یروزی می میرن الان نه بعد همش بالای سر من قرار می‌گرفت و بالهاش رو روی من می‌گرفت و ولم نمی‌کرد .یه شب دیگه هم مادرم خواب می بینع که توی یک امامزاده هستیم و یک نفر داره با صدای بلند با ما صحبت می‌کنه اما دیده نمیشد (فهمیدیم ک خدا هست )داشت با من صحبت میکرد و من لباس سبزی پوشیده بودم و خوشحال بودم !خدا داشت در مورد آینده بمن وعده میداد و می‌گفت بنده ی من تو در نزد من جایگاه و مقام بالایی داری تو ایمان قوی داری !من دوست دارم و مومنان هیچگاه تا امید نمی شوند و خداوند همیشه مراقب آنهاست و نمیزارع براشون هیچ اتفاقی بیفته و بعد بهم گفت تو میخواستی منو بوس کنی ؟گفتم آره خدای خوبم (چون در بیداری این حرف و زده بودم )و بعد یه نور خیلی درخشانی تابید روی صورتم اما آدمایی ک اطراف ما بودن متوجه نشدن فقط من و مامانم فهمیدیم و گفت من مواظب تو هستم نگران نباش و هیچ کس نمیتونه ترو از من جدا کند من آینده ی خیلی خوبی رو برات در نظر دارم و بعد محو شد در اون لحظه من محوش شده بودم اینها واقعیت داره؟فقط این نیست حتی یکبار هم شب بعثت رسول خدا خود حضرت محمد میان خواب مادرم و آینده ی منو بشارت میدن قد بسیار بلندی داشتن و قرآن رو با صوت خیلی زیبایس تلاوت میکردن چشمهاشون درشت و هزار رنگ در چشم هاشون دیده میشد یعنی یک دنیا رو میشد توی اون چشم ها دید

  30. با سلام من ۱۶ سالمه و الان خیلی وقت میشه که مادرم در خواب آدم های نورانی رو می بینع که میان و بشارت آینده ی من رو بهش میدن و میگن ک من در آینده به مقام بالایی میرسم و خوشبختی در زندگی من جاری میشه حتی چند بار در خواب دیده که خداوند به نور عظیمی هست که داره با من با صدای بلند صحبت می‌کنه و بهم نور درخشان و شفافی می تابه و خداوند میگه که همیشه هوای منو داره و ۲۰ تا پرنده ی سبز دورم رو میگیرن و خداوند بمن میگه که تو در جهان آخرت با این ها محشور میشی و اینها هیچ وقت ترو تنها نمیزارن و همیشه کنارت هستن منم خیلی خوشحال بودم و به نور خدا خیره شده بودم خیلی هم بوی عطر میومد و فضا پرشده بود از عطر بهشتی این خواب های به حقیقت می پیونده ؟اخه تا الان ده بار از طرف خداوند برام بشارت اومده توی خواب مادرم یه شب،شب بعثت حضرت محمد توی مدینه خواب دیدن که مژده ی آینده ی منو دادن و به شب دیگه شهادت امام رضا خوابشون رو دیدن که توی مشهد هستیم و هیچکس نبود غیر از ما و امام رضا داشت با من صحبت میکرد و می‌گفت تو تنها نیستی ما کنارت هستیم وخداوند ترو خیلی دوست داره و جزء بندگان مقرب هستی دخترم اصلا نا امید نباش و گفتن که در آخرت با ما محشور میشی و یه شب دیگه هم خواب مقرب ترین فرشته ی خدا حضرت جبرئیل رو دیدن که زیر یک درخت خیلی سبز با لباس سفیدی نشسته بودم و حضرت جبرئیل به حضورم میان و با من صحبت میکنن و در مورد آینده همه چیز بهم میگن و میگن در آینده چنان پیشرفت میکنی که همه حیرت زده می‌مانند و موفقیت خیلی بزرگی بدست میاری مقام بالایی می‌رسی

  31. سلام ، من خواب دیده بودم که من و مادربزرگم رو یه صندلی نشسته بودیم و داشتیم شفق قطبی رو تماشا میکردیم یه دفعه مادربزرگم گفت خوش ب حالت خدا برات همه کار میکنه که یه دفعه من رفتم تو شفق قطبی و همه جا زیبا و ارامش بخش بود و انگار افتادم تو بغل یه نفر که پر از نور بود و اون موی سر منو نوازش میکرد بوی خیلی خوبی میداد

  32. من خواب دیدم زنی به سمتم امد انگار که خدا بود گوشیه منو به زمین انداخت و بعد گفت که دیگه دوستم ندارهمن عذرخواهی کردم التماس کردم گریه کردم اما نیم نگاهم بهم نکرد روشو برگردوند و رفت
    لطفا تعبیرشو بگید

  33. سلام من یه خوابی دیدم که توش خودم خدا بودم توی اون خواب هرچی اراده می کردم اتفاق می افتاد کاملا مثل خدا بودم حس می کردم همه چی رو می دونم به جز یه چیز چرا من مثل خدا هستم? یعنی تو ی اون خواب نمی دونستم باید با قدرت هایی که دارم و باعث شدن خدا باشم باید چیکار کنم تعبیر این خواب چیه? خواهشا بگید

    1. سلام من خواب دیدم سوار آسانسور منو میکنن مثل سرعت رعد و برق میبرن بالا شاید بگم از چند آسمون ۱۱ تا گذشتم خیلی رفتم بالا وقتی ایستادم ۲نفر حضور داشتن ولی من نمیدیمشون فقط صدای خدا بود و صدای جبرئیل هرچی که از این دنیا و حتی دنیای بعد و اتفاقاتش بود و بهم گفتن بعد من خیلی ترسیده بودم و میگفتم واقعا فهمیدم اون دنیا وجود داره لطفا بگید تعبیر این خواب چی بوده

    2. منم همچین خوابی دیدم با این تفاوت که فقط نمیتونستم برم چیزی رو تغییر بدم برا خودم. ینی دیگه اصلن برام ارزش نداشت مادیات و حس حال عاطفی. فقط از اون تسلطی که روی همه چیز داشتم لذت میبردم.

  34. سلام . من یک بار در خواب دیده ام که روبه روی من خداوند ایستاده و خطاب به من میگه که قلمی بردار و هرچه که بهت میگم بنویس به من توصیه هایی کرد که دقیق یادم نیست اما امر به نماز و غیره بود
    لطفا تعبیرش به من بگید ممنون.

  35. بازم سلام
    مادر من وقتی تازه به دنیا اومده بودم در خواب دیده وقتی داشته آش رو به هم می زده من مریض بودم و یک نفر بهش گفته اسمش رو زینب بذار و مادر منم به نیت خوب شدنم اسم منو زینب گذاشته وقتی داشته آش بهم می زده لطفا تعبیر اینم به من بگید .

  36. خواب دیدم که تو حیاط خونه قدیم مون ، ایستاده بودم و یه دفعه وقتی سرمو بالا بردم و به اسمان نگاه کردم، دیدم که رو ابرها فرشته ها نشستند و اسمان پر از فرشته شده بود که دستشون قران داشتند و.. بعد که سرمو برگردوندم، دیدم روی سکوی حیاط خدا وایساده ولی چهرشو نمیتونستم ببینم ، فقط وجودشو حس میکردم و میدونستم که خداست . بعد یک کلید طلایی و پرنور و خیلی بزرگ واسه من انداخت پایین ، و منم اون کلید گرفتم و خیلی خوشحال بودم که تونستم خدا رو ببینم توی خوابم،
    به نظرتون تعبیرش چی میتونه باشه !؟

  37. من خواب دیدم که سوار ماشین پدرم بودم و به جلو نگاه میکردم که دیدم یه ماشین از توم رد شد بعد یه مدت کوتاه یکی بهم گفت که مردی و روح شدی بعد تو جاده حرکت کردم و در حینش برادر کوچکترمو دیدم که رو زمین افتاده بود بعد ناگهان به جایی رفتم و صحنه ای دیدم که در اون روح یه پادشاه به بدنش برگشت و وزیرش بهش گفت تو میمیری و دویست روز مهلت داری که آماده بشی چون خدا از تو می‌ترسد!!؟ نمی‌فهمم یعنی چی لطفا تعبیرشو بگید

  38. سلام من خواب دیدم یه نفر از سمت خدا یه حرفایی میزد بهم میگفت ک خدا خیلی دوستت داره وتو بخت خوبی خواهی داشت و این چیزا

  39. سلام شاید لازم نباشه که خوابمو تعریف کنم اما خیلی تعبیرش برام مهمه..من دیشب خواب دیدم که مردی آراسته و مرتب درتاریکی بهم هشدارمیده که قراره چندین نفر به تو و خانوادت حمله کنن،اولش من جدی نگرفتم و پیش خودم گفتم چرا؟این از کجا میدونه؟اما بعدش درست توی خوابم دیدم که یک جمعیت زیادی دارن به من و بقیه حمله میکنن،ماازقبل اماده بودیم،همه تفنگارو حاضر کرده بودن،توی یه خونه ی قدیمی جمع شده بودیم..بعد اینکه ما اون ادمارو شکست دادیم به اصطلاح،اینبارناخوداگاه خودمو کنارساحل و دریا دیدم که خورشید داشت غروب میکرد..دوباره همون کرد و دیدم با همون ظاهر،بهم گفت دیدی بهت گفتم ؟بهش گفتم تو ازکجا میدونستی؟توکی هستی؟یه لبخندملیح زد دستشو باز کرد یه کبوتر سفیده سفید از دستش دراومد به سمت خورشیدپرواز کرد ولی بعدش ناپدید شد و من فقط دیدم رد پرواز اون کبوتر ،نور هست..روشوبرگردوند سمتم گفت من خدای توام دیگه چیزی ندیدم..تعبیر این خواب چی می‌تونه باشه؟

  40. خیلی برام جالب بود توی خواب،اون مرد اینقدر چهره ی ارومی داشت که دفعه ی اولی که دیدمش باخودم گفتم یه حسی بهم میگه این مرد همه چیو می‌فهمه بعد خودش بهم گفت حتما قراره بهتون حمله کنن؟گفتم تو از کجا میدونی؟اینقدر آروم بود که فقط یه لبخند زد و رفت تا اینکه اون آدما بهمون حمله کردن و تموم شد و من خودمو اون مردو کنار دریا روی یه صخره مستطیلی صاف دیدم که روبه روی هم ایستادم یه پیراهن سورمه ای تیره با شلوار مشکی پوشیده بود،موهای کم پشتی داشت اما پیشانی بلند،چشمای درشت و ابروهای کشیده،بهم گفت دیدی بهت گفتم ؟بعد ازش پرسیدم تو کی هستی؟دستشو بالابرد و مشتشو بازکرد یه کبوتر سفید پرواز کرد از تو مشتش به سمت خورشید که داشت غروب میکرد،اطراف اون کبوتر همش نور شد،بهم لبخند زد و گفت من پروردگار تو هستم از من راهنمایی و کمک بخواه..دیگه چیزی یادم نمیاد ازین خواب..من قشنگ حسش کردم دیدمش باهاش حرف زدم اون منو راهنمایی کرد از صبح که بیدار شدم دارم گریه میکنم بدجوری بغض کردم ازینکه من واقعا خدارو خواب دیدم؟واااققعااا؟ناخوداگاه گریم میگیره ازتون خواهش میکنم تعبیر خواب من چیه؟

    1. عزیز دلم تعبیرش معلومه که خدا خیلی دوستت داره و هرچی بخای بهت میده خوشابحالت عزیزم چه خواب خوبی🤲🥺التماس دعا

  41. سلام من تو خواب دیدم ک سر نماز دارم با خدا حرف میزنم خدا چیزایی گفت ک باعث خوشحالی من شد و من هم خوشحال شدم سجده کردم لطفاً تعبیرش چی میشه

  42. سلام من خواب دیدم خدا ب گوشیم زنگ زد و اسم خدا ب انگلیسی روی گوشیم افتاد و انگار ی حسی بهم گفت ی خواسته بگو و من گفتم ۳ شب بعد دوباره خواب دیدم همون خواستم براورده شده واون اتفاقی ک میخواستم افتاده میخواستم تعبیرشو بهم بگید

  43. سلام من خاب دیدم یجای مثل باغ تنهام ک هیچکس جز خودم نی بعد میگم ی صدای مردونه قشنگ ک خدا بود بهم میگه چیکار کنم چیزی ازم میخاستی و اینا بعد منم خواهرم داره انتخاب رشته میکنه و قبل از اینکه شب بخابم از خدا خاستم ک کمکش کنه و بعد خابیدم و تو خاب از خدا خاستم ک خواهرم چ رشته ای رو انتخاب کنه ریاضی یا تجربی بعد ب طور غیر مستقیم خدا بهم میگه هیچکدوم ولی ریاضی..
    میخام بدونم این واقا خدا بود و باید حتما اینو انتخاب کنه لطفا جواب بدی

  44. سلام خواب دیدم مرده ام و تو صف اعمال وایستادم چند تا از آخوندا جلوم بودن و رفتن جلوی پیشگاه خداوند وایستادن و تو یک صفحه بزرگ خداوند اعمال اونارو نشون میداد دیدم به کلمه عربی نوشته ها میومد ولی اونا فقط یه خوبی داشتند نوبت به نفر های بعدی رسید همه ترسیدن برن جلو من رفتم گفتم هر چه بادا باد وقتی رفتم دیدم کلی خوبی اومد تو صفحه از جانب خدا یه صدایی اومد که تو سنی نداری که بعد انگار خدا ازم راضی بود منو فرستاد پیش فرشته هایی که مسئول بردن آدما به بهشت بودند (اونجا بستگی به اعمال دیر یا زود می‌فرستادند بهشت آدما رو ) بعضی ها رو خیلی طول می‌کشید تا برسن بهشت بعضی ها هم سریع میرفتن منو سریع السیر فرستادن رفتم من ۲۳ سالمه میخواستم معنی تعبیر خوابمو بدونم خانمم هم هستم

  45. سلام خواب دیدم من را به جهنم میبرن ومنو دریه گودال پراز گدازه بود هول میدادن من حس سوختن میکردم اما نمیسوختم از اونجا میرفتم باخودم میگفتم اخه چرا اگه می خاستن منو بسوزونن چرا نسوختم یهو صدای خدا اومد گفت من می خاستم تجربه کنی تابه همه بگی عزاب جهنم چجوری به همه بگو دوسه روز مونده تا دنیا به آخر برسه پس تا هستن برای خودشو خیروتلب بخشش کنن لطفا بگین تعبیرش چیست

  46. سلام من خواب دیدم جنگه بعد ش یا علامتهایی مثل تابلوفرش هست نمادعقرب. قرآن. گل. وخیلی چیزاایناروتکون میدم وتمیزمیکنم میگن قراره خدا بیاد ودرجایگاهش بشینه منم همه رومرتب کردم اما قتی خدا اومد خدا مادرشوهرم بود ودرجایگاهش نشست همه براش تکبیرگفتم ولی من ازش دلخوربودم. نمیدونم چرا کناره گیری کردم تااینکه منو صدا د وگفت اگا بری منم میرم خواهش میکنم معنی خوابموبگید

  47. سلام من دیشب یک خواب خیلی عجیب دیدم. یک صدایی از اتاق خواهرم آمد ولی کسی جز من متوجه آن صدا نشد بعد رفتم داخل اتاق دیدم یک نوری عجیب بود با نوری شفاف دیدمش یعنی مثل شیشه بود پشت سرش را می توانستم ببینم بیشتر نورش به سرمه ای و سبز می‌خورد که ترکیب شده بودن بعد توضیح داد که خدا است ولی نمی توانی من را ببینی ولی من ی جورایی میدیدمش من تعجب کردم بعد به او گفتم چند تا از ارزو های من را بر آورده می کنی؟ هیچی نگفت بعد خواهرم وارد اتاق شد و خواهرم او را دید بعد خدا یک آهنگ پخش کرد بعد خواهرم گفت این دیگر چیست؟ به او توضیح دادم و خواهرم خندید و از خواب بیدار شدم

  48. سلام خسته نباشید.
    من خواب دیدم حافظ شیرازی رو بوسیدم بعد یک نفر دیگه اومد که حافظ بهش می گفت سلطان ولی در واقع خدا بود که من رو بوسید .

  49. سلام
    خواب دیدم میرم بار خدا صحبت کنم اما خیلی بالایم قهر اس طوفان شدید را شروع میکنم و من خیلی برایش گریه میکنم خدایا مرا ببخش

  50. سلام وقت بخیر
    من ۱ آذر برام یک اتفاق افتاد و خیلی نگران بودم و احتمال میدادم که صبح درست میشه ولی باز نگران بودم و از خدا کمک خواستم شب بود و وقت خواب بود و من در رخت خواب رفتم و حدود ساعت یک و نیم و دو خوابم برد و خواب دیدم بخاطر همین اتفاق به خانه یکی از اقوام رفتم و جلوی در آنها خیلی پرتقال بزرگ و شیرین ولی خراب است و شب همان جا خوابیدم و در خواب صدای کسی رو می‌شنیدم که داره چند بار با یک لحن آرام و لطیف صدام میزنه و من بیدار شدم وقتی بیدار شدم فهمیدم که ندایی از خدا اومده و دوباره اسمم و صدا زد و گفت بشارت بر تو باد و مژده ای آوردم و نگران نباش که ناگهان مادرم بیدار شد و من ترسیدم و زود خودم رو زدم به خواب بعد مادرم خوابید و من بیدار شدم و دیگه خبری از اون صدا نبود و من فهمیدم که اون صحبتی که من شنیدم معنی یکی از قطعه های آیه قرآن است و توی خواب میدونستم کدوم آیه و الان یادم نیست و صبح شد و من بیدار شدم و میخواستم از خونه آن اقوام برم که اتفاق بد تمام شد و من بیدار شدم وقتی بیدار شدم باید میرفتم مدرسه و وقتی از مدرسه اومدم اون اتفاق بد تموم شد میشه بگید تعبیر خوابم چیه ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا