نامها و معانی

اسمهای پسرانه گیلکی + معنی نامهای اصیل گیلانی

3.9/5 - (17 امتیاز)
[ type=”blue”]در این بخش از مجموعه نام های ایرانی لیستی شامل 300 نام دختر و پسر گیلکی (گیلانی) را همراه با معنی برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

اسمهای پسرانه گیلکی+ معنی نامهای اصیل گیلانی
اسمهای پسرانه گیلکی+ معنی نامهای اصیل گیلانی

امیدواریم شما عزیزان به خصوص عزیزان ایرانی گیلکی زبان در سراسر از این فهرست استفاده نمایید و با نظرات سازنده خود ما را در جهت تکمیل این لیست راهنمایی کنند.

 

فهرست موضوعی نامها و معانی

[rayfa_table type=”j3″]
اسم های پسرانه اسم های دخترانه
اسم های پسرانه فارسی اسم های دخترانه فارسی
اسم های پسرانه ترکی اسم های دخترانه ترکی
اسم های پسرانه کردی اسم های دخترانه کردی
اسم های پسرانه لری اسم های دخترانه لری
اسم های پسرانه عربی اسم های دخترانه عربی
اسم های پسرانه بلوچی اسم های دخترانه بلوچی
اسم های پسرانه ترکمنی اسم های دخترانه ترکمنی
اسم های پسرانه گیلکی اسم های دخترانه گیلکی
اسم های پسرانه مازنی اسم های دخترانه مازنی
اسم های پسرانه سیستانی اسم های دخترانه سیستانی
اسم های پسرانه یونانی اسم های دخترانه یونانی
اسم های پسرانه عبری اسم های دخترانه عبری
[/rayfa_table] [rayfa_table type=”j5″]

اسمهای پسرانه گیلکی + معنای نام ها

آبچین  کاغذ های شفاف و بسیار نازک رنگی
آرنگ  آرنج، رنج، آزار، حیله و رنگ و همچنین نام کوهی در اشکورات
آذرولاش  عارف اتشین، ششمین پادشاه سلسله ی آل قارن
آهین  آهن
ارغش  (ارگاش) تاجر، تجار سیار و نام یکی از پادشاهان سلجوقی
اسفار  سوار، سپیدی های روز، مسافرت ها و از اسامی سران دیلمی
اسوار  سوار، دلیر، پهلوان
اشاکید  اسم تاریخی، از شاهان باستانی
اشتاد  نام فرشته ای در دین زردشت و بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی
آلندا  نام پهلوانی در سرزمین های شمالی ایران (گیلان و دیلمان)
انوز  اسم تاریخی، از فرمانروایان گیلان
اوجا  بسیار بلند قامت، نام یکی از درختان
اوخان  پژواک (انعکاس صدا)
ایاز  شبنم، نسیم مرطوب و خنک
ایجگره  فریاد
ایلشام  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
بازان  باز + آن = با آن، از اسامی سرداران
باو  نام پسر شاپور، مؤسس سلسله ی ملک الجبال مازندران در قرن یکم ه.ق.
باوند  اصیل، باو
بکران  ج ِ بَکر و بُکر، غذای چسبیده به اطراف دیگ، از سرداران مرداویج
بنجاسپ  نام یکی از سرداران
بندار  ریشه دار، مایه دار، داراف دارو فروش و تاجر معدن
بویه  آرزومندی، میل و نام ماهیگیری گیلانی
پادوسبان  پادوس (مملکت) + بان (پسوند نگهداری) = پاسدار کشور و نگهبان سرزمین
پاموج  راهپیما، همپا
پشنگ  ستم، محنت و مرد جنگی
پلیام، پلیم  نام گیاهی که در اطراف رشت می روید.
پوردیل  آدم با دل و جرأت
پورگیل  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
تالجین  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
تجاسب  از فرمانروایان سلسله ی تجاسبی
تکیدار  بی همتا، از سرداران دیلمی
توکا  نام نوعی پرنده
توکالی  به قله کوه گویند.
تیرمزن  اسم تاریخی
تیشین  مال تو
جاران  شهر گنج های نهفته
جانگول  بدنی که همچون گل می باشد.
جستان  اسم تاریخی، جهانگیر و جهان گشا
جوانگول  گل شاداب، جوان زیبا و از سرداران دیلمی
جیگلی  فریاد
چارخو  پرندگانی که کنار نیزار زندگی می کنند.
خجیران  خوب ها
خورزاد  زاییده ی خورشید، زیبا و تابان
خورکیا  اسم تاریخی، از شاهان کیایی
خورگام  نام دهی از دهستان شهرستان رشت
خوندش  پژواک، آواز
خیلو  اسم تاریخی، خبازی
دابو  یاغی و سرکش، ناحیه ای در شمال شرقی آمل و نام برخی از فرمان روایان پادوسبانی
دابویه  بماند و باشد (انشاالله)، از پادشاهان سلسله ی گاوباره بوده که حاکم بر قسمتی از گیلان و طبرستان بوده است.
داتا  از شاهان باستانی، معاصر کوروش کبیر
داره  داس مخصوص درو برنج، سلاح دهقان های شمال ایران
دامون  پناهگاه جنگلی، از حکمای قدیمی یونان و پیرو فیثاغورس
دردان  
درفک  نام روستایی دو طبقه، کوهی میان رشت و رودبار
دفراز  تکیه گاه
دکیه  نام تاریخی
دلفک  
دوباج  دهی از شهرستان رشت، نام یکی از اسحاقیان گیلان
رشاموج  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
روخان  رودخانه
روزمان  پرفروغ، اسم تاریخی، از اسامی سرداران
زربین  نوعی سرو کوهی
زرمان  پیری و سالخوردگی، از نام های حضرت ابراهیم
زرهوا  اسم تاریخی
زریزاد  اسم تاریخی
زمانا  زمان (با تلفظ رایج در قدیم)، در زبان گیلکی زمات یا زِمِت است که هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد.
زهار  شرمگاه
زیار  زی + ار = به معنای زندگی کننده، نام پدر مرداویج
ژیویر  فریاد
سالوک  ضعیف، فقیر، درویش، دزد و راهزن
سوخرا  اسم تاریخی
سورخانی  نام رودی میان گیلان و مازندران
سوریل  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
سیالک  نام نوعی گیاه وحشی
سیاه گیل  اسم یکی از شخصیت های داستان “سمک عیار”
سیلاک  بارندگی زیاد
شاهمیران  اسم تاریخی
شرفشاه  شاعر عارف و گیلکی سرای قرن هشتم هجری
شرمزن  اسم تاریخی
شیردیل  شجاع با دل شیر
شیرزیل  اسم تاریخی
شیرود  نام دهی در تنکابن
شیرویه  شجاع و دلیر، صاحب شٲن و شوکت
شیشار  شمشاد
فاراب  پاریاب، زمینی را گویند که با آب کاریز و رودخانه کشت می شود.
فرخان  جوجه ها
فرشوازگر  اسم تاریخی، لقب گیل پور گیلان شاه
فیروزان  اسم تاریخی، منسوب به پیروز و فرزند پیروز
قارن  اسم تاریخی، همدم، یار و معرب نام کارن
قاینا  قانع، متقاعد
قهران  اسم تاریخی
کارکیا  اسم تاریخی، خداوندگار، کارفرما، کاردان، وزیر و حاکم
کاسک  اسم تاریخی
کاکوان  اسم تاریخی، سلسله کاکوان
کاکوشاه  اسم تاریخی
کالنجار  کارزار، جنگ و جدال و همچنین در لهجه ی گیلکی صاحب ملک زراعتی
کالی  خام و نرسیده، خمیده و نگهبان
کالیجار  کارزار، کَلنجار، جنگ و جدال و همچنین در لهجه ی گیلکی صاحب ملک زراعتی
کامرو  کام (خواست، اراده) + رو = به خواست و اراده خود حرکت می‌کند و نام کوه هایی در جنوب تبت می باشند.
کوبار  کوه یا تپه ی باران زده
کورتکین  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
کورموش  نوعی موش کور بد بو، بزرگ و زشت
کوشیار  یاور، پرتلاش و کوشش و نام منجم معروف گیلانی
کوشیج  اسم تاریخی، نام سلسله ای منسوب به کوش
کوکبان  اسم تاریخی، از سرداران
کیا  بزرگ، حاکم، مرزبان، پاکیزه، نگهبان و پهلوان همچنین حاکم و بزرگان گیلان
گشتام  اسم تاریخی
گورگیل  اسم تاریخی، پسر گیلانشاه
گوریگیر  اسم تاریخی
گوکیان  اسم تاریخی، از دیالمه
گیل  نام طایفه ی ساکن در گیلان
گیلاک  گیلک، مانند گیل
گیلانشاه  شاه گیلان، نام برخی از مرغان دریایی دراز پا و پسر عنصرالمعانی
گیلداد  اسم تاریخی
لاور  رهبر
گیلو  به قسمت بالای دیوار در زیر سقف گفته می شود که بر آن نقاشی و گچ‌بری کنند.
لاهیج  ابریشمی، نام لاهیجان برگرفته از آن است.
لیاشیر  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
لیشام  نام یکی از حاکمان قرن سوم ه.ق.
لونک  اسم مکان، نام آبشاری واقع در گیلان
ماز  چین و شکن، ترک دیوار، نام کوهی در تبرستان
مازیار  ماه ایزدیار، مازدیار و صاحب کوه ماز، نام پسر ونداد هرمز
ماکان  آنچه بوده یا آنچه شده، نام یکی از حکام دیالمه که پدرش کاکی نام داشته است.
ماکرد  اسم تاریخی
ماناد  اسم تاریخی، پسر جستان از سلسله جستانیان
ماناذر  اسم تاریخی
ماندار  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
مرتیا  اسم تاریخی، از اسامی سرداران
مرداویج  جنگنده، آویزان کننده ی مردان، نام مؤسس سلسله ی آل زیار
مرزبان  حاکم کشور، مرزدار و سرحد دار، نام برخی از سرداران و حاکمان گذشته
موتا  در معنای مفرد، مرده یا فوت شده معنی می دهد اما در کل به معنی شادی بخشیدن است.
نسپر  نام نوعی پرنده ی جنگلی خوش آواز
نوبوله  ساقه ی جوانه زده ی درخت
نودار  اسم تاریخی، از سلسله پادوسبانان
نومود  برازنده، درخور، جلوه
نیماکه  بزرگ و ریش سفید، شریک و تعاون نیز معنی می دهد.
والای  تلاطم
وردان  در لغت به معنای زگیل است اما در معنای کل به معنی عدالت، پاکی و شاگردان نیز معنی می دهد.
ورنا  نام باستانی و کهن گیلان، جوان و برنا، نیک و خوب
وشمگیر  صیاد و شکارکننده ی بلدرچین، نام یکی از ملوک دیالمه ی حکومت آل زیار
ولکین  اسم تاریخی
ونداد  بشارت دهنده ی امید و آرزو، نام یکی از حکمرانان طبرستان و سرداران پادوسبانی
ونداسفان  
وهادان  
وهرز  نیکو آفریده شده و آهسته، نام یکی از سرداران انوشیروان
وهسودان  از شاهان سلسله جستانی
یاور  یاری دهنده و مددکار، درجه ای نظامی که قبلاً در ارتش رایج بوده است.
یاجین  دندانه های اره و داس
یزدیار  خدایار، نام یکی از سرداران دیلمی
[/rayfa_table] [ type=”green”]در صورتی که نام پسرانه گیلکی مد نظر شما هست که در لیست آورده نشده است، لطفا در بخش نظرات آن را بنویسید تا در اسرع وقت نام مورد نظر همراه با معنا و توضیحات آن به لیست اسامی پسرانه گیلکی اضافه گردد و به تکمیل کامل ترین فهرست نام های اقوام ایرانی کمک نمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا